در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

در ازدواج ، واقع بین باش!

1. انتظارات نامعقول: دختر و پسری که با هم پیمان زناشویی می‌بندند و یکدیگر را به عنوان شریک زندگی برمی‌گزینند ، بی‌شک از همدیگر انتظاراتی دارند که توقّع دارند طرف مقابل، آنها را برآورده کند؛ امّا باید توجّه داشت که تداوم و استحکام خانواده در مراحل مختلف، نیازمند غلبه عقل و منطق بر ابعاد گوناگون زندگی مشترک است. بدون هیچ شکّی باید گفت که هرچه این انتظارات، معقول‌تر و واقع‌بینانه‌تر باشد ، عوارض پیش‌بینی شده و غیر پیش‌بینی شده، کمتر به وحدت و انسجام خانواده گزند می‌رسانند.
هر چه زن و مرد از یکدیگر و یا از زندگی زناشویی، انتظارات آرمانی‌تر و غیر عاقلانه‌تری داشته باشند، استحکام و ثبات خانواده، بیشتر به خطر خواهد افتاد.

زن و مرد باید بدانند که هیچ کدام از آنها کامل نیستند و هر کدام از آنها با مجموعه‌ای از داشته‌ها و ناداشته‌ها، کمال‌ها و نقص‌ها، زیبایی‌ها و زشتی‌ها و خوبی‌ها و بدی‌ها به عرصه زندگی جدید ، پا می‌گذارند و قرار است در کنار هم، راه کمال را بپیمایند و یکدیگر را بسازند.

یکی از تفاوت‌های بین ازدواج در جوامع غربی و ازدواج در جوامع سنّتی، همین غلبه نگرش رُمانتیک (شاعرانه و رؤیایی) به ازدواج در غرب است. این نوع نگرش، انتظارات بسیار بالا و نامعقولی را بر خانواده تحمیل می‌کند که اغلب برآورده نمی‌شوند و همین، موجب تزلزل و بی‌ثباتی خانواده می‌شود. به گفته ویلیام.ج.گود : «یک جوان غربی که از منظر عشق رُمانتیک به ازدواج می‌نگرد ، انتظارات بسیار بالایی دارد و از داشتن یک زندگی یکنواخت و خسته‌کننده (هر چند توأم با آسایش) ناخشنود است. در حالی که در بسیاری از جوامع، به جوانان آموخته می‌شود که در بهترین حالت، از همسر خود توقّع احترام داشته باشند و نمی‌تواند از او انتظار خوش‌بختی داشته باشند». به همین دلیل است که طبق برخی آمارها، از هر صد ازدواج عشقی در امریکا، 93 مورد از آنها با شکست دردناک رو به رو می‌شوند و در فرانسه، عمر متوسط هر ازدواج عشقی، سه ماه و نیم است.1

بینش اسلامی، برای محکم کردن اساس خانواده و پایداری آن، زن و مرد را به انتظارات معقول فرا می‌خواند؛ بدین معنا که آنها را به واقع‌نگری و پرهیز از غلبه احساسات و اوهام به راه‌های گوناگون مانند: توجّه دادن به کارکردهای مادّی و معنوی خانواده و تشویق به کسب پاداش‌های اُخروی، دستور می‌دهد و آنها را به مصالح و منافع ناپیدای رابطه زناشویی، توجّه می‌دهد. قرآن می‌فرماید: «با آنان (زنان) به طور شایسته رفتار کنید. پس اگر نسبت به آنها (به هر دلیل) کراهت پیدا کردید (فوراً تصمیم به جدایی نگیرید و بدانید که) چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد و خدا خیر فراوانی در آن قرار دهد».2


2 . رعایت نکردن مرزهای روابط جنسی (بی‌بند و باری): یکی از عوامل مهمّی که زن و مرد را به هم نزدیک می‌سازد و زندگی مشترک و پیوند آنها را ایجاب می‌کند، غریزه جنسی است. مرد، نیاز جنسی زن را تأمین می‌کند و متقابلاً زن، نیاز جنسی مرد را، و این نیاز متقابل، تا حدود زیادی ثبات و پیوند دائمی بین آن دو را فراهم می‌کند؛ امّا صِرف رفع نیاز جنسی، نمی‌تواند به تنهایی، حافظ استحکام و پایداری خانواده باشد، بلکه این روابط جنسی باید در چارچوب خانواده صورت پذیرد. به جرئت می‌توان گفت که از جمله زمینه‌ها و شرایط اجتماعی بسیار مهمّی که نقش تعیین‌کننده‌ای در سوق‌یابی افراد به ازدواج و تشکیل خانواده و در مرحله بعد، حفظ و ثبات و تحکیم خانواده دارد، رعایت حدّ و مرز روابط جنسی و منحصر بودن ارضای جنسی، به ازدواج مشروع در چارچوب خانواده است.

ایجاد و اِعمال این محدودیت در جامعه ـ که مستلزم آماده‌سازی بسترهای فرهنگی مناسب، جامعه‌پذیری مطلوب، وجود نظام کارآمد، کنترل رسمی و غیر رسمی و بالاتر از همه، آسان کردن شرایط ارضای مناسب این نیاز طبیعی از مجاری مقبول و زدودن زمینه‌ها و انگیزه‌های روی آوردن به شیوه‌های غیرمجاز است ـ ، تأثیر عمده‌ای در ارتقا و تثبیت جایگاه خانواده در برابر جایگزین‌های غیر مطلوب ایفا می‌کند.

زن یا مرد ، وقتی احساس کند که شریک زندگی‌اش نیازهای طبیعی خود را در خانواده تأمین می‌کند و وفاداری خود را نسبت به این کانون رعایت می‌کند ، به زندگی مشترک خود دلگرم می‌شود و زمینه پایداری آن را مهیا می‌کند؛ امّا اگر این حس اعتماد در بین آنها از بین برود و یا جامعه، به گونه‌ای باشد که در آن، شرایط روابط جنسی آزاد برای افراد ، آماده باشد و زن و مرد احساس کنند که تأمین نیازهای شریک زندگی‌شان به چارچوب خانواده منحصر نیست، پایه‌های پیوند مشترک، رفته‌رفته سست می‌شود و سرانجام از هم خواهد پاشید.

تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می‌کند به محیط خانوادگی و چارچوب ازدواج قانونی، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می‌شود، این است که ازدواج در اجتماع اوّل، پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است.

شهید مطهری در این خصوص می‌گوید: «تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می‌کند به محیط خانوادگی و چارچوب ازدواج قانونی، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می‌شود، این است که ازدواج در اجتماع اوّل، پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج، به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می‌دهد و آنها را ملزم می‌سازد که به یکدیگر وفادار باشند؛ امّا در سیستم اسلامی، ازدواج، به محرومیت و انتظار آنان پایان می‌بخشد. سیستم روابط آزاد، اوّلاً موجب می‌شود که پسران و دختران، تا جایی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سر باز زنند. ثانیاً پیوند ازدواج‌های موجود را سُست می‌کند و سبب می‌گردد به جای این که خانواده، بر پایه یک عشق خالص و محبّت عمیق استوار باشد و هر یک از زن و شوهر، طرف مقابل خود را عامل سعادت خود بدانند، بر عکس، همدیگر را به چشم رقیب و عامل سلب آزادی و محدودیت ببینند و چنان که اصطلاح شده است، یکدیگر را زندانبان بنامند».3اسلام با مرزبندی بین راه‌های مشروع و نامشروع ارضای جنسی و کوشش برای نهادینه کردن ازدواج نوع اوّل و از میان برداشتن نوع دوم، در جهت تحکیم خانواده، گام برداشته است.


3 . رشدنیافتگی و عدم بلوغ زن و شوهر: یکی دیگر از عوامل ناپایداری خانواده، رشد‌نیافتگی و عدم بلوغ زن و مرد است. تحقیقاتی که در مورد عوامل مؤثّر در اختلال خانواده در کشورهای غربی صورت گرفته، ازدواج در سنین پایین (به منظور خاص، زیر بیست سالگی) را در ردیف عوامل مهم برشمرده‌اند. به نظر می‌رسد که رابطه میان پایین بودن سنّ ازدواج و افزایش احتمال اختلاف زناشویی، تا حدودی معلول فقدان رشد، در زن و شوهر باشد.4

باید توجّه داشت که مراد ما از عدم بلوغ و رشدنیافتگی، صِرف بلوغ و رشد جنسی و جسمی نیست؛ بلکه بلوغ و رشد به معنای عام آن، مورد نظر است که شامل بلوغ فکری، بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی و بلوغ اقتصادی هم می‌شود که پرداختن به هر یک از آنها مجالی دیگر را می‌طلبد. از این رو، ما به بلوغ و رشد عاطفی اشاره می‌کنیم:

«بلوغ عاطفی» بدین معناست که فرد، به حدّی از توانایی‌های روانی و رفتاری دست یافته باشد که قدرت برقراری و حفظ روابط شخصی با دیگران، وارد شدن به تعاملات عاطفی و توان درک احساسات متقابل و حسّ همدلی را داشته باشد.
بسیاری از مسائلی که استحکام و پایداری خانه و خانواده را به چالش کشیده‌اند ، ریشه در عدم بلوغ عاطفی زن و مرد دارند. زن و مردی که نتوانند احساسات همدیگر را درک کنند و در مشکلات زندگی، خود را به جای یکدیگر بگذارند وخواسته یا ناخواسته، ثبات و استحکام خانواده را به خطر می‌اندازند.

صاحب‌نظران می‌گویند: «خداوند، انسان‌ها را طوری آفریده که وقتی نیازها و مصالح یکدیگر را تأمین می‌کنند، به‌تدریج، رابطه‌ای عاطفی میانشان ایجاد می‌شود و رشد می‌کند... . می‌توان گفت که نیرومند‌ترین عامل دوام و رشد خانواده، عاطفه و محبّت اعضای خانواده به یکدیگر است. بنا بر این، به حکم عقل، اگر زندگی خانوادگی، ضرورت داشته باشد، بهترین عامل برای استحکام و بقای آن، برانگیختن عواطف متقابل افراد خانواده، نسبت به یکدیگر است».5


4 . عدم توجّه به نقش‌های جنسیتی: نقش، به رفتاری اطلاق می‌شود که دیگران، از دارنده یک منزلت معین، انتظار دارند.6 جنسیت هم به تفاوت‌های روان‌شناختی و اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان مربوط می‌شود. 7 با توجّه به این تعریف‌ها، نقش‌های جنسیتی، به وظایف و رفتارهای متفاوت هر کدام از زن و مرد اطلاق می‌شوند که ریشه روان‌شناختی، اجتماعی و فرهنگی دارند.

در بسیاری از فرهنگ‌ها ـ بویژه در جوامع سنّتی‌تر ـ نقش‌هایی که جامعه از زن و مرد انتظار دارد ، متفاوت‌اند. تقسیم کار، نظام خانواده را سامان می‌دهد و از ظهور هرج و مرج در درون آن جلوگیری می‌کند و می‌تواند زمینه‌ساز استحکام بنیان خانواده باشد؛ امّا بی‌توجّهی به نقش‌های جنسیتی و برعهده نگرفتن مسئولیت‌های خاص خود توسّط هر کدام از زن و مرد ، می‌تواند به بی‌ثباتی اساس خانواده منجر شود.

«برای تحکیم اساس خانواده باید به گونه‌ای سیاستگذاری شود که نظام خانواده به هم نریزد؛ زیرا اگر زن، در اداره و تأمین مالی خانواده، احساس استقلال و یا برابری با مرد داشته باشد و یا مرد، خانه را محل آرامش و رأفت و عطوفت نیابد، ناخواسته، روحیه تقابل و استغنا و طغیان بروز می‌کند».8 در نهایت، این تقابل‌ها زمینه فروپاشی اساس خانواده را فراهم می‌آورند. ما هرگز با اشتغال زنان در بیرون از خانه، مخالف نیستیم، امّا معتقدیم که برنامه‌ریزی‌های اداره خانواده، باید به گونه‌ای باشد که به نقش‌های خاص و طبیعی زن و مرد بی‌توجّهی نشود؛ زیرا عدم توجّه به این نقش‌ها، استحکام و ثبات خانواده را به چالش می‌کشد.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد