در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

از تولد تا غیبت امام مهدی‏(ع)

هنگامی که نرجس در روم بود، خواب‏های شگفت‏انگیزی دید. یک بار در خواب، پیامبر عزیز اسلام و عیسای مسیح‏(ع) را دید که او را به عقد ازدواج امام حسن عسکری‏(ع) در آوردند. وی در خواب دیگری، شگفتی‏های دیگری دید و به دعوت حضرت فاطمه  

 

            http://www.parsimob.net/uploads/posts/2009-08/1251604060_mahdi2.jpg

زهرا(س) مسلمان شد. با این حال، اسلام خود را از خانواده و اطرافیان خویش پنهان می‏داشت تا آنگاه که میان مسلمانان و رومیان جنگ درگرفت و قیصر به همراه لشکرش روانه جبهه‏های جنگ شد.



معرفت دربارة حضرت صاحب‌الزمان(ع) را از سوانح احوال ایشان و اولین روز تولدشان آغاز می‌کنیم.
1. پیوند آسمانی

 بنا بر مشهورترین اقوال، امام مهدی‏(ع)، دوازدهمین پیشوای شیعیان، در شب جمعه نیمه شعبان سال 255 ق. در شهر سامرا دیده به جهان گشود.1 بنا به گفته شیخ مفید (م413 ق.)، پدرش، امام حسن عسکری‏(ع) جز او فرزندی نه پنهان و نه آشکار به جا نگذاشت و او را نیز پنهانی نگه‏داری فرمود.2

 مادر بزرگوار آن حضرت، بانویی شایسته به نام نرجس3 بود که به نام‏های دیگری چون سوسن،4صیقل5 یا صقیل و ملیکه6 نیز نامیده شده است.7 او دختر یوشعا، پسر قیصر روم و از نوادگان شمعون، یکی از حواریون مسیح‏(ع) بود که خداوند، او را به صورت معجزه‏آسایی برای همسری امام یازدهم برگزید.8

 هنگامی که نرجس در روم بود، خواب‏های شگفت‏انگیزی دید. یک بار در خواب، پیامبر عزیز اسلام و عیسای مسیح‏(ع) را دید که او را به عقد ازدواج امام حسن عسکری‏(ع) در آوردند. وی در خواب دیگری، شگفتی‏های دیگری دید و به دعوت حضرت فاطمه زهرا(س) مسلمان شد. با این حال، اسلام خود را از خانواده و اطرافیان خویش پنهان می‏داشت تا آنگاه که میان مسلمانان و رومیان جنگ درگرفت و قیصر به همراه لشکرش روانه جبهه‏های جنگ شد.

 نرجس در خواب فرمان یافت به طور ناشناس همراه کنیزان و خدمت‏کاران به دنبال سپاهی برود که به مرز می‏روند. او چنین کرد و در مرز، برخی از جلوداران سپاه مسلمانان، آنان را اسیر ساختند و بی‏آنکه بدانند او از خانواده قیصر است، وی را همراه دیگر اسیران به بغداد بردند.

 این واقعه در اواخر دوران امامت امام دهم، حضرت هادی‏(ع) روی داد.9 کارگزار امام هادی‏(ع)، نامه‏ای را که امام به زبان رومی نوشته بود، به فرمان ایشان در بغداد به نرجس رساند. سپس او را از برده‏فروش خریداری کرد و به سامرا نزد امام هادی‏(ع) برد. امام آنچه را نرجس در خواب‏های خود دیده بود، به او یادآوری کرد و بشارت داد او همسر امام یازدهم و مادر فرزندی است که بر سراسر جهان چیره می‏شود و زمین را از عدل و داد پر می‏سازد. آنگاه امام هادی‏(ع)، نرجس را به خواهر خود، حکیمه سپرد که از بانوان بزرگوار خاندان امامت بود تا آداب اسلامی و احکام را به او بیاموزد. چندی بعد، نرجس به همسری امام حسن عسکری‏(ع) در آمد.10


 2. چگونگی میلاد

 دشمنان اهل بیت‏(ع) و حاکمان ستم پیشه اموی و عباسی، بر اساس روایت‏هایی که از پیامبراکرم(ص) به آنها رسیده بود، از دیرباز می‏دانستند که شخصی به نام «مهدی» از خاندان پیامبر و دودمان امامان معصوم برمی‏خیزد و کاخ‏های ستم را نابود می‏سازد. از همین‌رو، پیوسته در کمین بودند چه زمانی، آخرین مولود از نسل امامان شیعه به دنیا خواهد آمد تا او را از بین ببرند.

 از زمان امام محمد تقی‏(ع)، رفته رفته فشارها و سخت‏گیری‏ها بر خاندان پیامبر فزونی گرفت تا در زمان امام حسن عسکری‏(ع) به اوج خود رسید. آن حضرت در تمام دوران زندگی خویش در شهر سامرا زیر نظر بود و کوچک‏ترین رفت و آمد به خانه ایشان از نظر دستگاه خلافت، پنهان نمی‏ماند.

 در چنین شرایطی، طبیعی است که میلاد آخرین حجت حق نمی‏تواند آشکار باشد. به همین دلیل، تا چند ساعت پیش از میلاد آن حضرت، نزدیک‏ترین خویشان امام حسن عسکری‏(ع) نیز خبر نداشتند که قرار است مولودی در خانه امام به دنیا بیاید و هیچ اثری از حاملگی در مادر آن بزرگوار دیده نمی‏شد.
 روایتی که در این زمینه از حکیمه، دختر بزرگوار امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسکری‏(ع) نقل شده، شنیدنی است. شیخ صدوق (م 381 ق.) در کتاب کمال الدین این روایت را چنین گزارش می‏کند:

 ابومحمد حسن بن علی‏(ع) به دنبال من فرستاد و فرمود: ای عمه! امشب روزه‏ات را با ما افطار کن؛ زیرا امشب شب نیمه شعبان است و خداوند در این شب، آن را که حجت او در زمین است، آشکار می‏سازد. پرسیدم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. عرض کردم: خدا مرا فدای شما گرداند، به خدا سوگند، در او هیچ اثری از حاملگی نیست! فرمود: موضوع چنین است که می‏گویم. حکیمه خاتون ادامه می‏دهد: من [به خانه امام عسکری‏(ع)] در آمدم. پس از آنکه سلام کردم و نشستم، نرجس پیش من آمد و در حالی که کفش‏های مرا از پایم بیرون می‏آورد، گفت: ای بانوی من! چگونه شب کردی؟ گفتم: بلکه تو بانوی من و بانوی خاندان منی. سخن مرا انکار کرد و گفت: چه شده است عمه؟ به او گفتم: دختر جان! خداوند ـ تبارک و تعالی ـ در همین شب به تو فرزند پسری عطا می‏کند که سرور دنیا و آخرت خواهد بود. نرجس از حیا در جای خود نشست. وقتی از نماز عشا فارغ شدم و افطار کردم، به بستر رفتم و خوابیدم. در نیمه‏های شب برای نماز برخاستم و نمازم را تمام کردم، در حالی که هنوز نرجس خوابیده بود و اثری از زایمان در او نبود. تعقیب نماز را به جای آوردم و خوابیدم، ولی چند لحظه بعد، وحشت‏زده از خواب بیدار شدم. در این هنگام، نرجس هم برخاست و به نماز ایستاد.

 حکیمه می‏گوید: در همین حال، شک و تردید به سراغ من آمد، ولی ناگهان ابومحمد [امام حسن عسکری](ع) از همان جا که نشسته بود، ندا برآورد: ای عمه! شتاب مکن که آن امر نزدیک شده است. حکیمه ادامه می‏دهد: در حال خواندن سوره‏های «سجده» و «یس» بودم که نرجس با اضطراب از خواب بیدار شد. من با شتاب پیش او رفتم و گفتم: نام خدا بر تو باد، آیا چیزی احساس کردی؟ گفت: بله، عمه جان. به او گفتم: بر خودت مسلط باش و آرامشت را حفظ کن که این، همان است که به تو گفتم. حکیمه ادامه می‏دهد: دقایقی کوتاه خواب به سراغ من آمد و در همین زمان بود که حالت زایمان به نرجس دست داد و من به سبب حرکت نوزاد بیدار شدم. جامه را از روی او کنار زدم و دیدم که او اعضای سجده را به زمین گذاشته و در حال سجده است. او را در آغوش گرفتم و با تعجب دیدم که او کاملاً پاکیزه است و از آثار ولادت چیزی بر او نمانده است. در این هنگام، ابومحمد [امام حسن عسکری](ع) ندا برآورد که: ای عمه! پسرم را نزد من بیاور. نوزاد را به سوی او بردم. آن حضرت دستانش را زیر ران‏ها و کمر او قرارداد و پاهای او را بر سینه خود گذاشت. آنگاه زبانش  را در دهان او کرد و دستانش را بر چشم‏ها و گوش‏ها و مفاصل او کشید. پس از آن گفت: پسرم! سخن بگو. آن نوزاد زبان گشود و گفت: شهادت می‏دهم که خدایی جز خدای یکتا نیست و هیچ شریکی برای او وجود ندارد و شهادت می‏دهم که محمد(ص)، فرستاده خداست. آنگاه بر امیر مؤمنان علی‏(ع) و دیگر امامان درود فرستاد تا به نام پدرش رسید... .11

 پس از تولد حضرت مهدی‏(ع)، امام حسن عسکری‏(ع) شمار بسیار محدودی از یاران نزدیک خود را از میلاد مهدی موعود آگاه کرد. تعداد دیگری از یاران آن حضرت نیز موفق به دیدار آن مولود خجسته شدند.12

 3. نام، کنیه و القاب

 نام و کنیه امام عصر(ع) همان نام و کنیه پیامبر اکرم(ص) است. در برخی روایات آمده است:
 تا زمانی که خداوند، زمین را به ظهور او و استقرار دولتش زینت نبخشیده است، بر کسی روا نیست که نام و کنیه آن حضرت را بر زبان جاری سازد.13

 بر همین اساس، عده‏ای از فقیهان، قائل به حرمت نام بردن از آن حضرت به نام واقعی‏اش شده و عده‏ای دیگر نیز این امر را مکروه دانسته‏اند. بیشتر فقیهان، نهی از نام بردن حضرت را خاص زمان غیبت صغرا و شرایطی شمرده‏اند که بیم خطر جانی برای آن حضرت وجود داشت.14

 به دلیل وجود روایات یادشده، شیعیان، آن حضرت را با القاب مختلفی چون: حجّت، قائم، مهدی، خلف صالح، صاحب، صاحب الزّمان، صاحب‏الدار می‏نامیدند و در دوران غیبت کوتاه آن امام، ارادتمندان و دوستداران حضرتش با تعبیرهایی چون «ناحیه مقدسه» از ایشان یاد می‏کردند.15

 4. غیبت صغرا

 امام حسن عسکری‏(ع) درهشتم ربیع‏الاول سال 260 ق؛ یعنی در زمانی‏که حضرت مهدی‏(ع) پنج سال بیشتر نداشت، به دست معتمد، خلیفه عباسی به شهادت رسید و امام عصر(ع) بر پیکر پدر بزرگوار خویش نماز گزارد.16

 با شهادت امام حسن عسکری‏(ع)، دوران امامت امام عصر(ع) آغاز شد. بنا به گفته بسیاری از صاحب‏نظران، دوران غیبت کوتاه مدت آن امام که از آن به «غیبت صغرا» تعبیر می‏شود، از همین زمان؛ یعنی سال 260 ق آغاز گردید. برخی از اهل تحقیق برآنند که غیبت صغرا از همان زمان تولد حضرت؛ یعنی سال 255 ه . ق آغاز شده است.17

 دوران غیبت صغرا تا سال 329 ه . ق ادامه داشت که بدین ترتیب، بنا بر دیدگاه اول، طول این دوران، 69 سال و بنا بر دیدگاه دوم، طول این دوران 74 سال خواهد بود.

 5. غیبت کبرا

 از سال 329 ه . ق به بعد، دوران دیگری از حیات امام عصر(ع) آغاز می‏شود که از آن به «غیبت کبرا» تعبیر می‏کنیم. این دوران همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست خدا، ابرهای غیبت به کناری رود و جهان از خورشید فروزان ولایت بهره‏مند شود.

 در مورد دلیل تقسیم‏بندی این دو دوران باید گفت در دوران غیبت صغرا، حضرت ولیّ‏عصر(ع) از طریق کسانی که به آنها «نوّاب خاص» گفته می‏شد، با مردم در ارتباط بود و به وسیله نامه‏هایی که به «توقیع»18مشهور است، پرسش‏های شیعیان را پاسخ می‏گفت. در دوران غیبت کبرا این نوع ارتباط قطع شده است و مردم برای دریافت پاسخ پرسش‏های دینی خود تنها می‏توانند به «نوّاب عام» امام عصر که همان فقیهان وارسته هستند، مراجعه کنند.

 6. نوّاب خاص امام عصر

 در طول دوران 69 ساله یا 74 ساله غیبت صغرا، چهار تن از بزرگان شیعه عهده‏دار مقام نیابت یا سفارت خاص امام عصر(ع) بودند که نام آنها بدین قرار است:
 1. ابوعمرو عثمان بن سعید عمری (م 265 ق)؛
 2. ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری )م 305/ 304 ق)؛
 3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی (م 326  ق)؛
 4. ابوالحسن علی بن محمد سمری (م 329  ق).

محمد حق وردی
ماهنامه موعود شماره 86

پی‌نوشت‌ها:

1. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 514 ؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، الإرشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، ج 2، ص 339؛ فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 214؛ محمد بن علی بن حسین صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، صص 432 و 433.
2. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 339.
3. نرجس«، نام گلی از رده تک لپه‏ای‏ها و سردسته گیاهان تیره نرگسی است که گل‏هایش منفرد و در انتهای ساقه قرار دارد (محمد معین، فرهنگ معین، ج 4، ص4702).
4. سوسن، نام گلی فصلی و درشت به رنگ‏های مختلف است. اصل این گل از اروپا و ژاپن و امریکای شمالی و هیمالیاست. همان، ص 1954.
5. صیقل، هر شی‏ء نورانی، صیقلی و جلا داده شده را می‏گویند. بنا به گفته شیخ صدوق و شیخ طوسی، پس از آنکه حضرت نرجس خاتون به ولیّ‏عصر(ع) حامله شد، او را صیقل نام نهادند. (ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ص 432؛ محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص 241).
6. ملیکه، به معنای ملکه و شهبانوست.
7. ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، باب 42، ص 432، ح 12.
8. ر.ک: همان، باب 41، صص 423 ـ 417؛ کتاب الغیبة، صص 128 ـ 124؛ بحارالأنوار، ج 51، صص11 ـ 6.
9. در کتاب تاریخ العرب و الروم آمده است در سال 247 ه . ق جنگ‏هایی بین مسلمانان و رومیان در گرفت و غنایم بسیاری به چنگ مسلمانان افتاد. در سال 248 ه . ق نیز «بلکاجور»، سردار مسلمانان با رومیان جنگید و در آن بسیاری از اشراف روم اسیر شدند. (ر.ک: نازیلیف، تاریخ العرب و الروم، ترجمه: محمد عبدالهادی شعیره، ص 225). ابن اثیر نیز در حوادت سال 249 ه . ق می‏نویسد: «جنگی میان مسلمانان به سرکردگی عمربن عبداللّه اقطع و جعفر بن علی صائقه با قوای روم که شخص قیصر نیز در آن جنگ شرکت داشت، روی داد.» به نقل از: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، پیشوای دوازدهم، حضرت امام حجت‏بن الحسن المهدی(ع)، صص26 و 27.
10. پیشوای دوازدهم، حضرت امام حجت بن الحسن المهدی(ع)، صص 26 و 27.
11. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 424، ح 1؛ بحارالأنوار، ج51، صص2 و 3، ح 3.
12. در ادامه همین کتاب در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت.
13. إعلام الوری و بأعلام الهدی، ج 2، ص 213.
14. ر.ک: سید محسن امین، سیره‏معصومان، ترجمه: علی حجتی کرمانی، ج 6 ، صص 263 ـ 261.
15. ر.ک: إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 213.
16. ر.ک: سیره معصومان، ص 259.
17. همان، ص 272.
18. توقیع در لغت به معنای نشان گذاشتن، امضا کردن حاکم بر نامه و فرمان، جواب مختصر که کاتب در نوشته به پرسش‏ها می‏دهد، دست‏خط فرمانروا و نوشتن عبارتی ذیل مراسله آمده است. در اصطلاح علم حدیث، به معنای پاسخ پرسش‏ها یا اطلاعیه‏هایی است که به صورت کتبی از طرف امام برای آگاهی شیعیان فرستاده شده است. چنان‏که توقیعاتی از حضرت امام علی‏النقی و امام حسن عسکری‏علیهما السلام نقل شده است. معمولاً توقیع به نامه‏های حضرت حجت‏بن الحسن امام زمان(ع)، گفته می‏شود که به وسیله چهار تن نایبان خاص ایشان در زمان غیبت صغرا به دست شیعیان می‏رسیده است. (ر.ک: محمدمهدی رکنی، نشانی از امام غایب(ع)، بازنگری و تحلیل توقیعات، صص 3 و 4.
نظرات 7 + ارسال نظر
سارا چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:18

100+
****

با سلام
کاش می دانستید که زندگی با همه وسعت خویش
محفل ساکت غم خوردن نیست
حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی حس جاری شدن است
زندگی کوشش و راهی شدن است
از تماشاگر اغاز حیات
تا به جایی که خدا می داند
منبع وبلاگ جهان اندیشه ی خداست
موفق باشید
سارا

nooshin دوشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 23:51 http://WWW.TOSS.BLOGSKY.COM

khosh ooomadiiiii

الهه سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 13:51 http://www.nasimm321.blogfa.com

سلام ممنون که افتخار دادین تشریف اوردین

.:: علی ::. چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:41 http://norouzshop.mihanblog.com

^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^####^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^#^#^#^^^^#^^^^^#^^^^^
^^^^^^^^^^^^^#^#^^#^^#^^^^^#^^#^^^^
^^^^^^^^^^^^^#^#^#^#^#^^^##^^^#^^^^
^^^^^^#^^^^^#^^^#^#^#^####^^^#^^^^^
^^^^^^##^^^^#^^^#^#^^^^#^^^#^#^^^^^
^^^^^^###^^^^#^^^#^#^^^#^^#^^^#^^^^
^^^^^^#####^^^#^^#^^#^^##^^^^^#^^^^
^^^^^^^#####^^^############^^##^^^^
^^^^^^^^^^##^^^^##^^^^######^^^^^^^
^^^^^^^^^^^##^^###^####^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^#####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^###^^^^####^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^##^^^^^^^#####^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^##^^^^^^^^^^####^^^^^^^^^^^
^^^^^^^##^^^^^^^^^^^^###^^^^^^^^^^^

سلام دوست گرامی

وب خیلی خوبی داری [قلب][گل][گل]

همین جور داشتم برای خودم تو نت میگشتم وب قشنگت رو دیدم[قلب]

کارت خیلی خوبه بهت تبریک میگم[گل]

یه سر به وبلاگ من هم بزن اگه خواستی و دوست داشتی بگو تا لینکت کنم

منتظرم ها

یادت نره

http://norouzshop.mihanblog.com

آرمان دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 18:09 http://newest20_20.mihanblog.com



عرض سلام دارم خدمت شمه دوست عزیز.[لبخند][لبخند][لبخند]

وبلاگتون رو نگاه کردم.برام جالب بود.[گل][گل][گل]

وبلاگ خوبی رو تونستی به جامعه ارائه کنی.بهت تبریک میگم

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

من ارمان هستم.[خجالت][خجالت][خجالت][خجالت][خجالت][خجالت]

خوشحال میشم به وبلاگ من سری بزنی.[خنده][خنده][خنده][خنده]

وبلاگ من یک گروه اینترنتی هستش.[خجالت][زبان][خجالت][خجالت]

این وبلاگ رو به منظور برقراری ارتباط میان یک گروه بزرگ از کاربران برای

تبادل اطلاعات تبادل نظرات انتقال تجربیات بین اعضاء و ایجاد یه محل

مناسب برای اظهار نظر اعضاء و خیلی خیلی از اهداف دیگر ایجاد کردم.

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

این ادرس اونه:http://newest20_20.mihanblog.com

با عضویت توی اون قطعآ پیشرفت خواهی کرد.

برای گسترش این وبلاگ ازت میخوام منو لینک کنی.

[بوسه][بوسه][بوسه][بوسه][بوسه] [نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند]

منم لینکت میکنم.[خونسرد][خونسرد][خونسرد][خونسرد]

منو با اسم بزرگترین گروه اینترنتی ایران لینک کن.

دوست دارم توی گروه یاهوی من هم عضو بشی

و از اون محیط هم نهایت استفاده رو ببری.

این هم ادرس اونه:http://groups.yahoo.com/group/firstrate24

فراموش نکنی ها منتظرتم.بای

[بدرود][بدرود][بدرود][بدرود][بدرود][بدرود][بدرود].


امین دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:55 http://www.bookar.hoo.ir

سلام. دوست عزیزم خوشحالم که وبلاگی پربار دارید. از طرف سایت لینک نگار دات کام مزاحمتون میشم. تو این سایت سیستمی کاملا هوشمند طراحی کردیم که با توجه به پارامترهای کاملا عادلانه که از گوگل دریافت می کند تعداد بازدید شما را دریافت کرده و در گوگل و موتورهای جستجوی دیگه مثل یاهو ثبت می کنه. بنابراین هم مطالبتان در سایت ثبت می شود و هم در گوگل ایندکس میشود و هم اینکه تو کلی وبلاگ دیگه هم به نمایش در میاد حسن این کارم اینه که بازدیدتون بیشتر می شه و می تونین سایت پربازدهی رو مدیریت کنید. شما می تونید به هنگام آپ دیت وبلاگ خود لینک مطلب جدید رو تو لینک باکس قرار بدید تا در مدت زمان کمتری مطلبتون بازدید مورد نظرشو بگیره. برای ورود به جمع ما کافیه ثبت نام کنید و کد لینک باکس رو تو قالبتون قرار بدبد و بعدش لینکهاتون رو ثبت کنید. یه خواهش دیگه داریم اونم این که برای ثبت نام از اینترنت اکسپلور استفاده نکنید و از مرور گرهای دیگه ای مثل فایر فاکس، نت اسکیپ و ... استفاده کنید تا ثبت نام دقیق انجام بشه. قبل از ارسال لینک قوانین رو مطالعه بکنید و توجه داشته باشید که در صورت استفاده از یک لینک در زمان های مختلف سیستم به صورت هوشمند شما را حذف کرده و عضویت تان ملغی خواهد شد. اگر به مشکل برخوردین با ای دی ما تماس بگیرین تا کمکتون کنیم.

باران دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:40 http://allmypoems.persianblog.ir

سلام.

عرض خاصی نیست فقط اومدم یه عرض سلامی بکنم و برم.

بای تا های.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد