در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

جهنم اینچنین است!(روایتی بسیار خواندنی از قرآن)

                                         در جهنم

 

 

با همه توصیفاتی که از جهنم و عذاب های دردناک آن شنیده ایم اما باز غافل از آن هستیم و بی مهابا به هر فسق و فجوری دست میزنیم و فراموش میکنیم بزودی باید عذابی در خور بچشیم به جاست به گوشه ای از این عذاب ها اشاره کنیمباشد که به خود آییم. 

 

 

 

خداوند متعال در قرآن عظیم الشأن عذاب های جهنم را به چهار دسته تقسیم میکند که مناسبتی تام با اعمال گناه کاران دارد که به این شرحند:

غل و زنجیرها (انکال )

آتش سوزان جهنم (جحیم )

غذاهاى خشن و گلوگیر و مرگبار (و طعاما ذاغصة )

و انواع مجازات هاى دردناک دیگر که به فکر انسان نمى گنجد (و عذابا الیما)

این مجازات ها در حقیقت نقطه مقابل وضع آنها در این زندگى دنیا است از یکسو داشتن آزادى بى حد و مرز و از سوى دیگر زندگى مرفه و از سوى سوم غذاهاى گواراو از سوى چهارم انواع آسایش ها

و چون همه این ها را به قیمت ظلم و تجاوز به حقوق دیگران و کبر و غرور و غفلت از خدا پیدا کرده اند در قیامت به چنان سرنوشتى گرفتار خواهند شد.

کسانی که در این دنیا بسیار به خود آزادی میدهند و حد و مرزی برای خود قائل نیستند و دست تعدی دراز میکنند به حقوق و اموال دیگران و در شهواتشان می تازند و به پیش میروند در جهنم با حقارت به غل و زنجیر کشیده میشوند که حتی قادر نیستند سر خود را بلند کنند و مدام تازیانه بر سر دارند و به جای آن همه رفاه که ناسپاسی کردند یک سره در رنج و سختی بسر میبرند.

 

غذای جهنمیان

قرآن میگوید : «إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعَامُ الْأَثِیمِ »1 ؛ همانا درخت زقوم غذای گناهکاران است

"زقوم " به گفته مفسران و اهل لغت نام گیاهى تلخ و بد بو و بد طعم است که داراى برگ هاى کوچکى است و در سرزمین "تهامه "از جزیرة عرب مى روید و مشرکان با آن آشنا بودند، گیاهى است که شیره تلخى دارد که وقتى به بدن اصابت کند متورم مى شود.هنگامى که گیاه زقوم وارد شکم آنها مى شود، حالت حرارت فوق العاده اى ایجاد کرده ، و همچون آبى جوشان غلیان پیدا مى کند، و بجاى اینکه این غذا مایه قوت و قدرت گردد بدبختى و عذاب و درد و رنج مى آفریند.

به مأموران دوزخ دستور داده مى شود، که بر سر آنها ، از عذاب سوزان بریزید.به این ترتیب هم از درون مى سوزند و هم از بیرون تمام وجودشان را آتش فرا مى گیرد، و در وسط آتش نیز آب سوزان بر آن ها مى ریزند.

قرآن مى افزاید: همانند مس  گداخته در شکم گنه کاران مى جوشد ؛ «کَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ» 2

جوششى همچون آب سوزان ؛ «کَغَلْیِ الْحَمِیمِ» 3

به مأموران دوزخ خطاب مى شود: این کافر پر گناه را بگیرید، و به میان دوزخ پرتابش کنید ؛ «ُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاء الْجَحِیمِ»4

اینها همانهایی هستند که در مقابل هیچ یک از فرامین خدا سر تعظیم فرو نیاوردند  اینها باید با حقارت و پستی به وسط جهنم انداخته شوند چرا که میانه آتش پرحرارت ترین قسمت آن است. واز هر سو شعله ای به سمت آنها زبانه میکشد.

 

باران سوزان

یکى دیگر از مجازات هاى دردناک آنها این است که : به مأموران دوزخ دستور داده مى شود، که بر سر آنها ، از عذاب سوزان بریزید.به این ترتیب هم از درون مى سوزند و هم از بیرون تمام وجودشان را آتش فرا مى گیرد، و در وسط آتش نیز آب سوزان بر آن ها مى ریزند.

 

عذاب های روانی

جهنم

و بعد از این همه عذاب هاى دردناک جسمانى مجازات جانکاه روانى آنها شروع مى شود: به این مجرم گناهکار سرکش و بى ایمان گفته مى شود: بچش ، تو همان کسى هستى که به گمان خود از همه قدرتمندتر و محترمتر بودى ؛ «ذُقْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ» 5. تو بودى که بینوایان را در بند و زنجیر کشیده بودى ، و بر آنها ظلم و ستم روا میداشتى ، براى خود قدرتى شکست ناپذیر و احترامى فوق العاده قائل بودى .

آرى این تو بودى که با آن همه غرور هر جنایتى را مرتکب شدى ، اکنون بچش نتیجه اعمالترا که در برابر چشمان تو مجسم شده است ، و همانگونه که جسم و جان مردم را سوزاندى اکنون درون و برونت در آتش قهر الهى و با آب سوزان مى سوزد.

به آنها خطاب مى شود: این همان چیزى است که پیوسته درباره آن شک و تردید مى کردید ؛  «إِنَّ هَذَا مَا کُنتُم بِهِ تَمْتَرُونَ»؛ چقدر در آیات مختلف قرآن با انواع دلائل ، واقعیت و حقانیت این روز به شما گوشزد شد، مگر به شما نگفتیم : رستاخیز را در عالم گیاهان بنگرید رستاخیز شما نیز همین گونه است ؟!

مگر نگفتیم : همانگونه که باران زمین هاى مرده را زنده مى کند حشر و نشر شما به همین سادگى است ؟! 6

مگر نگفتیم : مسأله احیاى مردگان براى خدا بسیار آسان است ؟! 7

خلاصه از طرق مختلف حقیقت براى شما بازگو شد، افسوس که گوش شنوا نداشتید!.

ناگفته پیداست که عذابهای  معنوى آن هم در آن عالم وسیع و گسترده غالبا قابل توصیف نیست ، و لذا در آیات قرآن معمولا به صورت سربسته به آنها اشاره شده است و اما کیفرهاى روحى در شکل تحقیرها، سرزنش ها، تاسف و اندوه ها منعکس است که نمونه اى از آن را در آیات فوق خواندیم . وخدا میداند که هر کدام از ما به چه عذاب هایی ممکن است دچار شویم  به خداوند بزرگ پناه میبریم و با امید بر کرمش عاجزانه از او میخواهیم قلم عفو بر همه خطاهای ما بکشد و ما را از عذاب دردناک دوزخ رهایی بخشد.

منبع تفسیر نمونه جلد 21

فرآوری : محمدی_گروه دین واندیشه تبیان


1- سوره دخان آیات 43و 44.

2- سوره دخان آیه 45.

3- سوره دخان آیه 46.

4- سوره دخان آیه 47.

5- سوره دخان آیه 49.

6- سوره فاطر آیه 9.

7- سوره تغابن آیه 7.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد