در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

دفاع مقدس گنجینه تمام نشدنی

http://img.tebyan.net/big/1387/06/1676865238200564725215616570661038322185.jpg

 

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/basijjahanafrooz/Agha-001.jpg


طلوع تابناک و پر طنین انقلاب اسلامی ایران در سال های پایانی هزاره دوم، زمانی که انسان غربی تحت تأثیر آموزه های مکاتب مادی به واقع با نادیده گرفتن و حذف تدریجی خالق آفرینش خود را خدای زمین می دانست و در پی آن بود که دیگران برای وی بندگی کنند، ناقوس مرگ را برای این انسان که به نام دولت های مختلف در مرزهای جغرافیایی مشخص حکومت می کرد، به صدا درآورد. ماهیت انقلاب اسلامی با این انسان و این دولت ها سر ناسازگاری داشت و رویای شیرین آنها را بی رحمانه پریشان کرد. مجموع این کشورها که در ادبیات انقلاب




اسلامی به نام استکبار شناخته می شوند و در رأس آنها آمریکا قرار دارد، ناباورانه به این رخداد عظیم و بی بدیل می نگریستند و از ناحیه آن احساس خطر می کردند، اما نمی دانستند برای مقابله با آن باید چکار کنند. استکبار تمام تجربه اش را برای مهار و نابودی انقلاب اسلامی به کار گرفت، اما تیرهای شلیک شده از سوی استکبار بر پیکر انقلاب اسلامی کارگر نبود. استکبار تمام راه ها را آزمود تا آنجا که این بخش از تاریخ انقلاب اسلامی چند جلد کتاب می شود، لکن همه این راه ها به بن بست رسید. دشمن قصد نداشت از دشمنی دست بردارد، زیرا با ظهور پرجوش و خروش انقلاب اسلامی که به سرعت در سراسر جهان و به ویژه منطقه هواداران زیادی پیدا کرد، منافع و حتی کیانش را که وابستگی زیادی به منافعش داشت در خطر دید، از این رو پرهزینه ترین و خطرناک ترین راه که همانا جنگ تحمیلی باشد را انتخاب کرد. جنگ به منظور براندازی و نابودی انقلاب اسلامی به ایران تحمیل شد، اما کسانی که امروز تاریخ انقلاب اسلامی را مطالعه و در آن غور می کنند به یقین به این مهم می رسند که بین موقعیت برتر و رشک برانگیز فعلی انقلاب اسلامی و دوران هشت ساله دفاع مقدس ارتباط جدی وجود دارد تا جایی که اگر جنگ افروزان در بین مردم خودشان و مردم جهان احساس سرشکستگی و خفت نمی کردند، اعلام می داشتند، تحمیل جنگ به جمهوری اسلامی ایران یک اشتباه جمعی از سوی استکبار بود، چرا که جنگ تحمیلی پایه گذار تحکیم و پیشرفت ایران و انقلاب اسلامی شد.
مقام معظم رهبری این جنگ و دفاع جانانه را «گنجینه ای تمام نشدنی» می دانند. نوشتار حاضر درصدد است به برخی از ابعاد این موضوع بپردازد.
اوایل سال جاری، مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مسئولان حوزه هنری و دست اندرکاران تولید و انتشار کتاب «دا» درباره اهمیت انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و استفاده هایی که می توان از آن برد، فرمودند: «انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گنجینه های تمام نشدنی و ظرفیت های عظیمی هستند که باید از آنها برای نشر و گسترش فرهنگ و ارزش های دینی و انقلاب اسلامی در جامعه و جهان حداکثر استفاده را کرد.» برخی گمان کردند چون این فرمایشات در جمعی بیان گردیده که مرتبط با کار تبلیغات و کتاب بودند، موضوع در آن دایره محدود می شود، حال آنکه اصل موضوع بسیار دامنه دارتر از آن است که در چنین حیطه ای باقی بماند. برای روشن تر شدن بحث در یک کلام کوتاه می توان گفت فرمایش معظم له از دو بخش اصلی تشکیل شده است: 1- گنجینه: یعنی مجموعه ای که دارای عناصر بسیار ارزشمند و کمیاب و یا نایاب است و معلوم نیست در آینده، مشابهی پیدا کند. 2- تمام نشدنی: به معنای این که به هر میزان از این گنجینه استفاده و بهره برداری شود به علت اتصال به لایتناهی، تمام نخواهد شد.
¤ برخی از شاخص ترین عناصر موجود در این گنجینه عبارتند از:
الف) حضرت امام(ره) به عنوان رهبر و فرمانده کل قوا: چنانچه حضرت امام (ره) به تنهایی در این گنجینه قرار داشت، این گنجینه، گنجینه و تمام نشدنی بود. ذو ابعاد بودن حضرت امام(ره) و متعالی شدن در تمامی ابعاد، کسانی که از روی شناخت دقیق با امام (ره) آشنا بودند و ارتباط داشتند را با معارفی آشنا می ساخت که بی پایان بود. در این گنجینه امام (ره) از دو عنوان برخوردار است: 1- رهبر: رهبر تداعی کننده شخصیت خستگی ناپذیری است که به تنهایی علیه دستگاه ظلم و جور پهلوی قیام کرد و با جلب اعتماد ملتش آنها را مطمئن ساخت چنانچه به خاطر خدا قیام کنند پیروز خواهند شد و سرانجام با حمایت مردم توانست حکومتی که از سوی اجانب حمایت می شد را سرنگون کند. 2- فرمانده کل قوا: این سمت حاکی از آن است که رهبر کهنسال انقلاب اسلامی با وجود کهولت سن با به کارگیری شیوه های خاص به شکلی مسائل جنگ را هدایت می کند و بر مسائل آن اشراف دارد که تمامی رزمندگان از اینکه تحت فرمان چنین فرماندهی در مقابل دشمن می جنگند افتخار می کردند.
ب) مردم: رفتار مردم ایران در دوران جنگ بسیار شگفت انگیز بود. تاریخ جنگ ها نشان می دهد که در دوران جنگ مردم دچار چند دستگی و تشتت می شوند تا آنجا که بخش قابل توجهی از نیروی دولت ها صرف مراقبت از این امر می گردد. حال آنکه یکپارچگی ملت ایران در مقابله با متجاوز آنقدر برجسته بود که دشمن هیچ گاه نتوانست به ایجاد شکاف در جامعه ایران در حال جنگ دل ببندد. برخی از گروه های سیاسی داخلی هم که در این جهت گامی برداشتند ناکام ماندند. در دوران دفاع مقدس مردم در حوزه های مختلفی نقش آفرینی کردند از جمله کمک های گسترده و مداوم به جبهه ها، حمایت کامل از مسئولان در ادامه مقاومت، حضور سیاسی فعال در انتخابات هایی که در دوران دفاع مقدس برگزار می شد، تأمین نیروی انسانی جبهه ها و...
ج) رزمندگان: حضور رزمندگان در میادین نبرد و عملیات های مختلف خالق اعجاب آورترین صحنه ها و وقایع تاریخ معاصر است. یکی از زیبایی های حضور رزمندگان در جبهه مربوط به حضور سه نسل به شکل همزمان در عرصه های دفاع از اسلام و انقلاب بود. مورد دیگر حضور اقوام، ادیان و مذاهب است. در حالی که مرزهای غربی و جنوبی ایران مورد تهاجم قرار گرفته بود مدافعان از همه ایران برای مقابله با دشمن به سوی جبهه ها سرازیر شدند. وداع رزمندگان در شب های عملیات با یکدیگر، رفتن بر روی مین در شرایط اضطراری، مقاومت در دوران اسارت، طراحی عملیات های اعجاب آور، سلحشوری و حماسه آفرینی در زمان های حمله و دفاع و... از مسائلی است که مرحله به مرحله به ارزش این گنجینه می افزاید و سبب می گردد هر وارد شونده ای به مجموعه این گنجینه دست خالی باز نگردد. صحنه های متنوع و شورآفرین این عرصه آنقدر زیاد است که هر کاوشگری پس از سال ها کاوش شرم می کند ابراز دارد به پایان کاوش رسیده است.
د) دشمن: بخشی از این گنجینه به دشمن و جنایت هایش اختصاص دارد. بدون لحاظ کردن نقش و عملکرد دشمن در دفاع مقدس ارزش و عظمت این گنجینه به شکل واقعی آشکار نمی شود. حضور دشمن در این گنجینه دو نکته اساسی را که در بحث جنگ بسیار حائز اهمیت است، آشکار می سازد که عدم شناخت و درک صحیح از آن، مانع تجلی حقیقت این گنجینه خواهد شد:
1- بی رحمی، قساوت و وحشیگری دشمن که جنایات باورنکردنی را به دنبال داشت: برگی از دفتر ضخیم جنایت دشمن، بمباران های شیمیایی است که با گذشت بیش از دو دهه از زمان دفاع مقدس هنوز مصدومان آن در حال رنج کشیدن و شهید شدن هستند. بمباران شیمیایی حلبچه و سردشت نماد این جنایت و وحشیگری هستند.
2- تشویق و حمایت همه جانبه از دشمن متجاوز: شاید در تاریخ بشریت سابقه نداشته باشد که کشورهایی به آن تعداد که از صدام معدوم حمایت کردند از کشوری در همه ابعاد حمایت کرده باشند. در دوران هشت ساله دفاع مقدس به سبب حمایت های ظالمانه ای که کشورهای بسیاری از صدام کردند، ننگی بر دامن جامعه جهانی نشست که به هیچ روی پاک نخواهد شد. مردم ایران از این حیث از جامعه جهانی طلبکارند و گذشت زمان آن را از یادها نخواهد برد.
هـ) استکبار: صحنه گردان اصلی عرصه تجاوز، استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا بود. آمریکایی ها برای نجات خود از خطر پیام الهام بخش انقلاب اسلامی به چند اقدام مذبوحانه با محوریت جنگ علیه ایران دست زدند:
1- با توجه به روحیات قدرت طلبانه و خصلت جنایت آفرینی صدام و همچنین اختلافات تاریخی ایران و عراق وی را برای انجام مأموریت شیطانی حمله به ایران برگزیدند.
2- از زمینه آماده صدام استفاده کردند و با دادن قول مساعدت وی را جهت حمله به ایران تشویق کردند.
3- با وجود رقابت جدی در دوره جنگ سرد با ارسال تجهیزات نظامی شوروی سابق به عراق همراهی کردند.
4- با ترساندن کشورهای منطقه از رشد انقلاب اسلامی آنها را مجاب به همکاری و دادن کمک های کلان مالی و سیاسی به صدام کردند.
5- کشورهای اروپایی را با دیدگاه ها و سیاست های خود نسبت به ایران همراه کرده و راه کمک تسلیحاتی آنها به صدام را باز گذاشتند.
6- با آگاهی کامل از متجاوز و جنایتکار بودن حکومت بعثی صدام هیچ گاه با وی برخورد نکردند و در قطعنامه های صادره از سوی سازمان ملل همواره جانب صدام را گرفتند.
رزمندگان اسلام در طول دفاع هشت ساله جوهره تهاجمی ترین واژگان ادبیات جهان مانند: جهاد، شهادت، ایثار، غیرت، حماسه، سلحشوری و... را براساس آموزه های دینی برآمده از انقلاب اسلامی، در ارزشی ترین رفتار مدافعانه و سلحشورانه به نمایش گذاشتند. آنچه که می تواند اهمیت توجه به این گنجینه عظیم را افزایش دهد و اهل فن را برای استفاده از آن به تلاش و تکاپوی بی وقفه و شورآفرین بر سر شوق آورد، این است: تفاوت ما با دنیا در این است که دشمنان نظام در واقعیت به اوج نرسیده اند اما در عرصه های انعکاس دهنده مانند فیلم، داستان، روایت و... سعی می کنند خود را در اوج نشان دهند، در حالی که ما در واقعیت به اوج رسیده ایم اما تاکنون نتوانسته ایم در انعکاس و عرضه آن را نشان دهیم.

ضرورت تبیین تجربیات جنگ

سردار سرلشکر غلامعلى رشید *

اکنون که سال هاست از پایان جنگ تحمیلی می گذرد باید به بیان تجربیات جنگ و انتقال آن ها به نسل های آینده جهت تکمیل آموزه ها و نظریه ها همت گماریم. از همین رهگذر مجموعه دولت و نیروهای مسلح و هر سازمانی که در جنگ نقش داشته اند می بایست ناگفته ها را تبیین کنند. چرا که هر جنگ احتمالی آینده به نوعی در امتداد تجربه جنگ در گذشته تعریف می شود، از این رو باید از جنگ گذشته برخی اصول ثابت دکترینی و آموزه های نظامی و دفاعی را استخراج کرد.
البته این اصل که هیچ جنگی در دنیا عیناً تکرار نخواهد شد را باید مدنظر داشت چون از جنبه نظری، جنگ حاصل خلاقیت انسان ها مبتنی بر شرایط زمانی و مکانی خاص در یک دوره است. با این وجود، نباید از این نکته غفلت کرد که خلاقیت و عمل، با باورها و اعتقادات و اندیشه ها کاملاً آمیخته است.
لذا از یک سو فرماندهان و مسئولان یک جنگ تا اندازه ای در کمند تجربیات خود در جنگ گذشته گرفتارند، ولی از دیگر سو، تجربیات مردم و نیروهای مسلح در جنگ تحمیلی جایگاه ویژه ای در باورها و اندیشه های دفاعی مردم در آینده خواهد داشت. چون دشمن در ارزیابی های خود از قدرت طرف مقابل، حتماً به این تجربه ها توجه دارد.
مقام معظم رهبری می فرمایند: «با توجه به تجربه جنگ، کسی جرأت حمله به ایران را تا آینده ای طولانی نخواهد داشت.» لذا چون خواستگاه فهم و درک از تهدیدات موجود و آینده نزد مسئولان سیاسی و نظامی کشور در ارتباط با تجربیات جنگ گذشته است، لازم است تجربیات جنگ گذشته تحت عنوان ناگفته ها تبیین شود تا فهم و درک مسئولان کشور نسبت به تهدیدات امنیتی و نظامی آینده، عینی تر و واقع بینانه تر شود.
لذا بحث ناگفته های جنگ را باید در سیر مراحل سه گانه (قبل از جنگ - حین جنگ - اتمام جنگ) از تمام مسئولان سیاسی و نظامی جنگ مطالبه کرد.
با مرور سال های آغازین انقلاب و شروع جنگ این مسئله که دفاع مقدس به طور قطع و یقین اجتناب ناپذیر بوده ماهیت انقلاب اسلامی و اندیشه ها و افکار نورانی حضرت امام(ره) و پیروی ملت ایران و اعتقاد راسخ به حقانیت این مسیر، دشمنان، این جنگ را بر ما تحمیل کردند به دست می آید، ولی الزاماً این بدان معنی نیست که در فاصله این 20 ماه بین پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ، کشور دچار نقایص و کاستی هایی نبود. توجه به این مسائل در مرحله قبل از جنگ تجربیات ارزشمندی است که می توان آنها را بیان کرد.
مسئله مهم اینجاست که ما در شش ماهه اول سال 59، فاقد نهاد منسجمی مثل نهاد شورای عالی امنیت ملی بودیم. چرا که چنین سطحی که به آن «سطح استراتژیک کشور» گفته می شود، تشکیل نشده و بنی صدر مسئول این کاستی و نقص در کشور بود و به این دلیل که وی فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری را با هم بر عهده داشت باید طبق قانون اساسی، شورای عالی دفاع را تشکیل می داد، ولی او در هفته چهارم جنگ اقدام به تشکیل این شورا کرد. این عامل بسیار مهم و مو ثر که می توانست در کنترل و مدیریت بحران های امنیتی و دفاعی نقش تعیین کننده داشته باشد، در آن زمان هنوز شکل نگرفته بود.
فقدان ادراک و معرفت استراتژیک از وقوع جنگ و تحولات محیطی در بین مسئولان سیاسی و نظامی و کارشناسان عالی رتبه دستگاه های نظامی و سیاسی و امنیتی نیز عامل دیگری بود که در بحث عوامل و شرایط وقوع جنگ نقش داشته است.
همچنین باید بپذیریم آمادگی دفاعی و نظامی در آن زمان وجود نداشت و عامل بازدارندگی بین ما و عراق نیز متأثر از این وضعیت، از بین رفته بود. ضعف اطلاعات استراتژیک و تأخیر در ایجاد نهادها و ساختارهای راهبردی و فرماندهی برای اداره جنگ از عوامل دیگری بود که ما به آنها توجه نداشتیم.
بزرگترین خیانت بنی صدر با اینکه ادعای درک و فهم استراتژیک را داشت، این بود که در عمل، الفبای یک استراتژیست نظامی را بلد نبود و لطمه و خیانتی که از این زاویه در جنگ به ملت ایران وارد ساخت، جبران ناپذیر بود.
هر عنصر نظامی و برجسته دفاعی و امنیتی می داند که از ویژگی های یک استراتژی موفق این است که از همه منابع یک کشور در برابر دشمنی که هدفش نابودی موجودیت طرف مقابل است استفاده کند. ویژگی های دیگری همچون شناخت درست نقاط قوت و ضعف دشمن و انطباق استراتژی با واقعیات نیز همین طور. بنی صدر در ده ماهه اول جنگ فرمانده کل قوا بود و همه اختیارات لازم را در دست داشت، او نتوانست حتی در یک صحنه عملیاتی هم دشمن را شکست دهد. او در عمل، ماهیت استراتژی ای را دنبال می کرد که سیاسی بود نه نظامی و هدفش به دست آوردن پیروزی نظامی برای حذف رقیب سیاسی بود و به همین دلیل می بینیم که او از قدرت سپاه و نیروهای عظیم بسیج مردمی در حمله به دشمن هیچ استفاده ای نکرد؛ بلکه در برابر این نیروها که خیلی ذوق و شوق هم داشتند و داوطلبانه می خواستند وارد این میدان شوند ایستاد و مانع حضور و مشارکت آنان در جنگ شد و دستور داد که به آنها سلاح و ابزار و تجهیزات داده نشود.
روحیه بالای جنگی و رزمی در نیروهای سپاه و مردمی موج می زد، ولی بنی صدر حماقت و خیانت کرد و این نیروها را که بخش عظیمی از منابع این ملت بودند، به کار نگرفت. او قدرت رزم سپاه را در صحنه جنگ فرض نمی کرد و با محاسبه های غلط موجب شکست نیروهای نظامی ما در عملیات های تهاجمی در سال اول جنگ و ایجاد یأس و سردرگمی نیروهای ما شد. به همین دلیل دشمن روحیه گرفت و به این نتیجه رسید که در سرزمین های اشغالی بماند چرا که او تصور می کرد نیروهای مسلح ایران قادر به بازپس گیری آن سرزمین ها نیستند. از این زاویه می توان اثبات کرد که بنی صدر به این ملت خیانت کرد.
¤ جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح

امدادهاى غیبى

شقایق هایی که روی پیشانی شهید روییده بودند

اواخر سال 69 می خواستیم در منطقه ای شروع به کار تفحص کنیم که مشکلاتی داشت و می گفتیم شاید مجوز کار به ما ندهند. چون سپاه گفته بود شما یک شهید بیاورید تا مشخص شود در آن منطقه شهید هست. شش روز آن منطقه را گشتیم اما چون به شهیدی برنخوردیم و در منطقه هم توجیه نبودیم دل شکسته خواستیم برگردیم.
صبح نیمه شعبان بود؛ گفتیم: «امروز به یاد امام زمان (عج) می گردیم» اما فایده نداشت تا ظهر به جست وجو ادامه داده بودیم و بچه ها رفتند برای استراحت.
در حال خودم بودم گفتم: «یا امام زمان یعنی می شود بی نتیجه برگردیم؟» در این فکر بودم که چشمم به 5-4 شقایق افتاد که بر خلاف جاهای دیگر که تک تک می رویند در آن جا دسته ای و کنار هم روییده بودند.
گفتم: «حالا که دست مان خالی است شقایق ها را می چینم و می برم برای بچه های معراج تا دل شان شاد شود و این هم عیدی شان باشد.» شقایق ها را که کندم دیدم روی پیشانی یک شهید روییده اند او نخستین شهیدی بود که در تفحص پیدا کردیم. شهید «مهدی منتظر قائم» این جست وجو در منطقه شرهانی بود و با آوردن آن شهید مجوزی داده شد که به دنبال آن هم 300 شهید در آن منطقه شناسایی شد؛ شهدایی که هر کدام داستانی دارند. 


کتاب تفحص - صفحه 176


منبع صبح صادق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد