در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

آغاز امامت امام زمان(عج)

آغاز امامت امام عصر(عج) بر تمامی شیعیان و منتظران حضرتش مبارک باد.


زیارت امام زمان (عج) 

بیا دو باره پاک کن زجاده ها غبار را                         به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را!

تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو                      بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را!




تثبیت امامت امام زمان توسط پدرشان(علیهماالسلام)

امام زمان (عج)

امام عسکرى‏ علیه‏السلام براى تثبیت امامت فرزندش چه تدابیرى اندیشید؟

حضرت براى تثبیت امامت حضرت مهدى (عج) از راه‏هاى مختلف استفاده نمود:

1 - تعلیمات وبیانات

موسى بن جعفر بن وهب بغدادى مى‏گوید: از امام عسکرى (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «گویا شما را مى‏بینم که در حقّ جانشین من اختلاف خواهید کرد. آگاه باشید! هر کس به امامان بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اقرار کند ولى منکر فرزند من شود، همانند آن است که به جمیع انبیاى خدا و رسولان او اقرار کرده ولى نبوت محمّد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را انکار کرده است...».(1) احمد بن اسحاق مى‏گوید: از امام عسکرى (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «ستایش خداوندى را سزاست که قبل از آنکه از دنیا رحلت کنم، جانشین بعد از خودم را نشانم داد.»( 2) در روز سوم ولادت حضرت مهدى (علیه السلام)، پدرش امام عسکرى (علیه السلام) او را بر اصحاب خود عرضه کرد و فرمود: «این فرزند، صاحب و امام شما بعد از من و خلیفه من بر شما است. او قائمى است که مردم در انتظار او به سر خواهند برد...».(3)

 

2 - نشان دادن به خواص

احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى‏گوید: خدمت امام عسکرى (علیه السلام) رسیدم تا از جانشین آن حضرت سؤال کنم. حضرت در ابتدا فرمود: اى احمد بن اسحاق! خداوند تبارک و تعالى هرگز زمین را از زمان خلقت حضرت آدم (علیه السلام) تا روز قیامت، از حجت بر خلق خالى نگذاشته و نخواهد گذاشت. به توسط حجّت است که بلا را از اهل زمین دفع مى‏کند، و به واسطه اوست که باران نازل کرده و برکات زمین را بیرون مى‏آورد.

آن گاه عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! امام و خلیفه بعد از شما کیست؟ حضرت فوراً از جا بلند شد و داخل اتاق گشته، در حالى که کودکى به مانند ماه ‏پاره با حدود سه سال بر شانه خود داشت بر من وارد شد و فرمود: «اى احمد بن اسحاق! اگر کرامت تو نزد خداوند عزّوجلّ و نزد حجت‏هاى خداوند نبود این فرزند را بر تو عرضه نمى‏کردم...».( 4) شیخ صدوق از ابى‏غانم خادم نقل مى‏کند: «خداوند به امام عسکرى (علیه السلام) فرزندى عنایت فرمود که نام او را «محمد» نهاد. در روز سوّم از ولادتش او را به اصحابش عرضه داشت و فرمود: این صاحب و امام شما و خلیفه بعد از من است...».( 5)

معاویة بن حکیم ومحمّد بن ایّوب بن نوح ومحمّد بن عثمان عَمْرى مى‏گویند: «ما با چهل نفر در منزل امام عسکرى (علیه السلام) بودیم که آن حضرت فرزند خود را بر ما عرضه کرده و فرمود: این امام و خلیفه شما بعد از من است، او را اطاعت کنید و بعد از من در ادیان خود متفرّق نشوید که هلاک خواهید شد. بدانید که بعد از این روز هرگز او را مشاهده نخواهید کرد...».( 6)

یعقوب بن منقوش مى‏گوید: خدمت امام عسکرى (علیه السلام) رسیدم در حالى که کنار اتاقى که بر درب آن پرده‏اى آویزان بود نشسته بودند. عرض کردم: اى آقاى من! صاحب امر امامت -بعد از شما- کیست؟ فرمود: پرده را کنار بزن. کنار زدم، ناگهان کودکى با شمایلى خاص بر ما وارد شد و بر دامان امام عسکرى (علیه السلام) نشست. حضرت فرمود: «این فرزند صاحب وامام شما بعد از من است...».( 7)

امام زمان (عج)

آیا حضرت مهدى‏علیه‏السلام براى اثبات امامتش در کودکى اقدامى انجام داده است؟

حضرت مهدى (علیه السلام) در راستاى تثبیت امامت و رهبرى خود نسبت به جامعه شیعى اقداماتى را انجام داد:

1 - اقامه معجزات و کرامات

در قضیه ابوالادیان -که قبلاً به آن اشاره شد- آمده است: «...کودک جلو آمد و بر حضرت عسکرى (علیه السلام) نماز گزارد و بعد در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد. کودک -حضرت مهدى (علیه السلام)- به من فرمود: اى بصرى! جواب نامه‏هایى که با تو است نزد من آر. آنها را به حضرت تقدیم نمودم. در دلم گفتم: این دو نشانه از نشانه‏هاى امامت است که در این کودک مشاهده کردم. تنها باقى مى‏ماند یک نشانه و آن اینکه از آنچه در همیان است خبر دهد... .

ابوالادیان مى‏گوید: خادم خارج شد و فرمود: نزد شما نامه‏هاى فلان شخص و فلان شخص است، و در خورجین او هزار و ده دینار وجود دارد که از آن جمله دینارهایى زرکوب است. آن جماعت نیز نامه‏ها و مال را به او داده و گفتند: کسى که تو را براى گرفتن اینها فرستاده همان امام است...».( 8)

2 - جواب مسائل

یکى دیگر از راه‏هاى اثبات امامت خود، پاسخ به سؤال‏هایى بود که توسط نوّاب اربعه به آن حضرت ارسال مى‏شد و حضرت نیز جواب آنها را به صورت توقیع مرقوم مى‏داشتند، همانند: جواب به مسائل احمد بن اسحاق اشعرى، جواب به مسائل اسحاق بن یعقوب، جواب سؤال‏هاى حمیرى، جواب به مسائل محمّد بن ابراهیم مهزیارى، جواب به مسائل ابى الحسین بن محمّد اسدى و دیگران.


پی نوشت ها:

 1. بحارالأنوار، ج 51، ص 160، ح 6

2. کمال الدین، ص 408 ؛ بحارالأنوار، ج 51، ص 161، ح 9

3. کمال الدین، ص 431

4.کمال الدین، ص 385و348، ح 1

5.کمال الدین، ص 431، ح 8

6. کمال الدین، ص 435، ح 2

7.همان، ص 437، ح 5

8.کمال الدین، ج 2، ص 503و502، ح 24


اثبات امامت امام زمان(عج) در کودکی

امام زمان (عج)

یکی از شبهاتی که وجود دارد این است که آیا کودکی 5 ساله میتواند حجت خدا بر روی زمین باشد؟ آیا او آنقدر علم و معنویت دارد که بتواند زمام امور را بدست گیرد ؟


این مساله ای است که متاسفانه دست آویزی قرار گرفته تا وجود نازنین امام زمان (عج) زیر سئوال رود. معاندان اسلام با استفاده از همین موضوع سعی دارند به جهانیان ثابت کنند که : چقدر مسخره و مضحک است که مسلمانان جهان قبول داشته باشند کودکی 5 ساله امام و پیشوای آنها است و با مقایسه عقل و شعور و توانایی کودکان دیگر با امام زمان چنین مساله ای را محال می دانند و به تمسخر شیعیان که این مورد را قبول دارند می پردازند .

اگر در اخبار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ تأمل شود معلوم مى گردد که مقام نبوت و امامت یک مقام ظاهرى ناچیز نیست که هر کسى صلاحیت آن را داشته باشد بلکه نبوت مقام ارجمندى است که شخص واجد آن مقام با حق تعالى ارتباط و اتصال داشته از افاضات و علوم عوالم غیبى برخوردار مى شود، احکام و قوانین الهى بر باطن و قلب نورانیش وحى و الهام مى گردد و به طورى آنها را دریافت مى کند که از هر گونه خطا و اشتباهى معصوم است. همینطور ولایت و امامت مقام بزرگى است که واجد آن مقام به طورى احکام خدایى و علوم نبوت را تحمل و ضبط مى کند که خطا و نسیان و عصیان در ساحت وجود مقدسش راه ندارد و همواره با عوالم غیبى مرتبط بوده و از افاضات و اشراقات الهى بهره مند مى گردد. بواسطه علم و عمل پیشوا و امام انسانیت و نمونه و مظهر دین و حجت خداوندى است، البته معلوم است که هر کسی قابلیت احراز مقام امامت یا نبوت را ندارد، بلکه باید از حیث روح در مرتبه اعلای انسانیت قرار گرفته باشد تا لیاقت ارتباط با عوالم غیبی و دریافت علوم و ضبط آنها را داشته باشد. و همچنین از حیث ترکیبات جسمانی و قوای دماغی در کمال اعتدال باشد تا بتواند حقایق عالم هستی و افاضات غیبی را بدون خطا و اشتباه به عالم الفاظ و معانی تنزل داده و به مردم ابلاغ کند.

امام زمان (عج)

لذا پیغمبر و امام از حیث آفرینش ممتازند و به واسطه همین استعداد و امتیاز ذاتی است که خداوند متعال آنان را به مقام شامخ نبوت و امامت انتخاب می کند. این امتیاز از همان اوان کودکی در وجود آن بزرگواران موجود است ، لکن اگر صلاح باشد و شرایط موجود شود و مانعی هم در کار نباشد آن افراد برجسته رسما به مقام و منصب نبوت و امامت معرفی می شوند و مامور حفظ و تحمل احکام می گردند، این انتخاب و نصب ظاهری ، چنانکه گاهی بعد از بلوغ یا در زمان بلوغ و بزرگی انجام می گیرد، ممکن است در ایام کودکی تحقق پذیرد. پیشوایى به کوچکى و بزرگى نیست، بلکه مربوط به قابلیتها و استعدادها است رهبرى و پیشوایى امت در کودکى که سهل، حتى در نوزادى، هم امکان دارد و هم واقع شده است مانند حضرت عیسی (علیه السلام)! چرا ادیان دیگر این موضوع را مورد تمسخر قرار می دهند در حالی که این موضوع حتی در دین آنها هم دیده می شود .

چنانکه حضرت عیسى ـ علیه السلام ـ در گهواره با مردم سخن گفت و خودش را پیغمبر و صاحب کتاب معرفى نمود. خداوند متعال در سوره مریم مى فرماید:

«مریم به عیسى اشاره کرد، گفتند: "چگونه با کودکى که در گهواره است سخن بگوییم؟! عیسى گفت من بنده خدایم که مرا کتاب داده و به پیغمبرى برگزیده است و هر کجا باشم مبارک گردانیده و به نماز و زکوة تا زنده باشم سفارش کرده است. »( مریم آیه 29)

از این آیه و آیات دیگر استفاده مى شود که حضرت عیسى ـ علیه السلام ـ از همان کودکى و ایام صغر پیغمبر و صاحب کتاب بوده است.

امام علی النقی نیز شش سال و پنج ماه از سن شریفش گذشته بود که پدرش به شهادت رسید و امامت به وی منتقل شد

همچنین حضرت یحیی در دوران صباوت و صغر سن به مقام نبوت رسیده است. بنابر این، وقتی عیسی مسیح و حضرت یحیی می توانند در کودکی به مقام نبوت برسند، چه مانعی دارد که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نیز در سنین کودکی به مقام امامت برسد، جالب اینجاست که ائمه اطهار ـ علیه السلام ـ هم موضوع صغر سِنّ آن جناب را پیش بینى کرده و اعلام نموده اند تا مورد اعتراض مخالفین و معاندین قرار نگیرد. چنانکه امام باقر علیه السلام فرمود :« حضرت صاحب الامر سن مبارکش از تمام ما کمتر و گمنام تر است»(1)

امام زمان (عج)

بنابراین هیچ مانعى ندارد که کودکى در سن پنج سالگى با عوالم غیبى ارتباط داشته باشد و به وظیفه سنگین خزانه داراى و ضبط و تبلیغ احکام منصوب گردد و در انجام وظیفه خویش و اداى این امانت بزرگ کاملاً نیرومند و مقتدر باشد(2)

اتفاقا بعضی از ائمه نیز در سن قبل از بلوغ به مقام امامت رسیدند،‌مثلا حضرت امام جواد ـ علیه السلام ـ هم در هنگام وفات پدرش نه ساله و یا هفت ساله بوده و امام رضا ـ علیه السلام ـ او را به عنوان جانشین خود معرفى نمود(3) که سخنان و مناظرات امام جواد ـ علیه السلام ـ و حل مشکلات بزرگ علمى و فقهى توسط آن حضرت تحسین و اعجاب دانشمندان اسلامى اعم از شیعه و سنى را بر انگیخته و آنان را به تعظیم در برابر عظمت علمى امام وا داشته است و هر کدام او را به نحوى ستوده اند.

امام علی النقی نیز شش سال و پنج ماه از سن شریفش گذشته بود که پدرش به شهادت رسید و امامت به وی منتقل شد.

بنابر این، مساله صغر سن و رسیدن به مقام امامت در سن کودکی اختصاص به امام عصر علیه السلام ندارد.


پی نوشت ها :

1. مجلسى، بحار الانوار، (اسلامیه) ج51، ص38.

2. ابراهیم امینى، دادگستر جهان (انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، ص1373) ص122-121.

3. اثبات الوصیة، ص161.


صدقه دادن برای سلامتی امام زمان(عج)


بعضی از علما گفته اند: (صدقه دادن برای سلامتی حضرت مهدی مستحب است). ولی نگارنده طی بررسی کوتاهی روایت صریحی در این مورد نیافتم، اما می توان گفت: که عمومیّت روایاتی که صدقه را موجب حفظ از بلا می داند، شامل این مورد نیز خواهد شد، چنان که علاّمه مجلسی در بحارالانوار، و علمای دیگر در کتاب های خود ذکر کرده اند.


زیارت امام زمان (عج)

نیابت حج از جانب حضرت مهدی

هم چنین انجام حج به نیابت از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف استحباب دارد، چنان که قطب راوندی در کتاب الخرائج گوید:

ابو محمد دِعْلَجی، از اصحاب و شیعیان مورد اطمینان بود، احادیث را می شنید و روایت می کرد، او دو پسر داشت، یکی از آنها انسان سالم و سر به راه با اعتقاد در راه راست حرکت می کرد، ولی دیگری در مسیر باطل بوده، و به فساد و گناه آلوده بود. شخصی مبلغی پول به ابو محمد دِعْلَجی داد تا به نیابت از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حج به جا آورد، او آن مبلغ را پذیرفت، واز آن پول مقداری به پسر فاسق داد، و سپس، به مکّه مشرّف شد و حج نیابتی را انجام داد، پس از بازگشت، به دیدارکنندگان گفت: (در مراسم حج، در سرزمین عرفات ایستاده بودم، ناگاه در نزدیک خود جوانی خوش سیما و گندمگون را دیدم که از دو طرف سر، موی سرش آویزان بود، و با حالی گریان با کمال خضوع به راز و نیاز با خدا مشغول بود. وقتی که حرکت مردم، از سرزمین عرفات نزدیک شد، آن جوان به من توجه کرد و فرمود: (ای شیخ، آیا حیا نمی کنی؟)

عرض کردم: ای آقای من، از چه چیز حیا نمی کنم؟

فرمود: به تو مبلغی برای حج به نیابت از کسی که می دانی می دهند، و تو مقداری از آن پول را به یک نفر فاسق شراب خوار می دهی؟ ترس آن است که به زودی این چشم تو ـ اشاره به یکی از چشمانم کرد ـ کور گردد. و من تاکنون در این مورد نگران وهراسناک هستم.

نقل شده چهل روز از این ماجرا نگذشت که در یکی از چشمانش (همان چشمی که امام اشاره کرده بود) زخمی پیدا شد، وآن زخم موجب نابینایی همان چشمش گردید.(1)

حضرت رضا علیه السلام برخاست وروی دو پایش ایستاد، و سرش را به زیر افکند، سپس دست راستش را بر سرش نهاد وگفت: (اللهم عَجِّل فَرَجَهُ ومَخْرَجَهُ، وانصُرنا بِهِ نَصْراً عَزیزاً؛(2) خدایا، در فرج خروج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شتاب فرما، و ما را به وسیله او به پیروزی شکست ناپذیر و پرشکوه، یاری فرما).

برخاستن هنگام ذکر نام مبارک امام مهدی

یکی از وظایف مستحبی دیگر این است که وقتی نام مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را می شنویم، به احترام او از جا بر خیزیم و بایستیم، شاعر معروف شیعه دِعْبِل خُزاعی وقتی که قصیده تائیّه خود را در محضر حضرت امام رضا علیه السلام خواند، تا به این شعر رسید:

خُرُوجُ اِمامٍ لا مَحالَةَ واقِعٌ             یَقُومُ عَلَی اسمِ اللهِ بِالْبَرَکاتِ

(ناگزیر خروج و قیام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تحقّق می یابد، و او به نام خدا، همراه برکت های اِلاهی قیام می کند).
امام زمان (عج)

حضرت رضا علیه السلام برخاست و روی دو پایش ایستاد، و سرش را به زیر افکند، سپس دست راستش را بر سرش نهاد و گفت: (اللهم عَجِّل فَرَجَهُ و مَخْرَجَهُ، وانصُرنا بِهِ نَصْراً عَزیزاً؛(2) خدایا، در فرج خروج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شتاب فرما، و ما را به وسیله او به پیروزی شکست ناپذیر و پرشکوه، یاری فرما).

این مطلب بیانگر آن است که با شنیدن هر یک از نام های امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، برخاستن و ایستادن مستحب است، واین استحباب، اختصاص به واژه (قائم) ندارد.

ولی عبدالله سبط محدّث جزائری ذکر کرده که، روایتی را به این مضمون دیده است که (روزی نام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف درمحضر امام صادق علیه السلام ذکر شد، آن حضرت به احترام و تجلیل از این اسم برخاست وایستاد).(3)

استقامت در راه ولایت و پاداش آن از مهم ترین وظایف، ثبات واستواری در ولایت ودوستی امامان علیهم السلام است، در روایت آمده امام سجّاد علیه السلام فرمود: (کسی که در عصر غیبت قائم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف در مسیر ولایت و دوستی ما، ثابت قدم و استوار باشد، خداوند پاداش هزار شهید همانند شهدای بدر وا ُحُد را به او عطا فرماید).(4)


پی نوشت ها:

1. دو فرقه از شیعیان منحرف، که عقائد انحرافی داشتند، وشیعه دوازده امامی نبودند.

2. سوره انسان، آیه 30، وتکویر، آیه 29.

3. غیبة الطّوسی، ص 246؛ منتخب الانوار المضیئه، ص 139.

4. کشف الغمّه، ج 2، ص 522.


چگونگی غیبت امام زمان(عج)؟


اگر استنادتان سخن گروهی مانند شیخ مفید است باید عرض کنیم که منظور گروهی مانند شیخ مفید فقط این بوده که چون امام زمان (علیه السلام) تولدشان مخفیانه و زندگیشان مخفیانه بود و تعدادی اندکی از وجود وی اطلاع داشته اند این خود نوعی غیبت البته نسبی حساب می شود...و این سخن شیخ مفید درست و منطقی جلوه می کند و نمی توان به آن خرده گرفت زیرا ایشان غیبت نسبی امام را از زمان تولد و غیبت کامل و واقعی ایشان را از زمان وفات امام حسن عسکری (علیه السلام) میدانند ....


زیارت امام زمان (عج)

 عده ای از شیعیان مانند شیخ مفید(ره) آغاز غیبت صغری را از هنگام ولادت حضرت مهدى(عج) به شمار آورده اند(1). زیرا از همان سالهاى آغازین ولادت آن حضرت غیبت نسبى داشت و شمارى اندک از یاران وى را مشاهده کردند. و مدت طول آن را تا زمان وفات چهارمین سفیر میدانند بنابراین نظر دوره غیبت صغرا تقریباً 74 سال مى شود یعنى از آغاز ولادت تا پایان سفارت آخرین سفیر حضرت.

اما جالب است که بدانیم اهل سنت با غرض ورزی یا از روی جهالت همین سخنان را تغییر داده و به دروغ و داستان سرایی شیعیان را مسخره میکنند که: شیعیان اعتقاد دارند امام زمان در بدو تولد در آغوش مادرش غایب شده است حتی این ریشخند سالها قبل هم وجود داشت مثلا :

ابن خلدون نویسنده سنی مذهب در این زمینه می‌نویسد:

«غلو کنندگان شیعه مخصوصاً دوازده امامی‌ها می‌پندارند: دوازدهمین امامشان که محمد بن حسن العسکری است که از او به لقب مهدی یاد می‌کنند، داخل سرداب خانه‌شان در شهر حله متولد شد و در حالی که در آغوش مادرش مخفی بود غائب گشت و او در آخرالزمان ظهور و زمین را از عدل و داد پر می‌کند...»(2) و در ادامه گفتارش اضافه می‌کند که:

«...شیعیان هم‌اکنون نیز بعد از نماز مغرب جلو در این سرداب، با اسب‌های آماده جمع می‌شوند و او را به اسم صدا می‌زنند که: ای سرور ما اکنون ما آماده‌ایم ظهور کن...!!!»

من با صراحت میگویم اگر کتب اهل سنت و شیعیان را بررسی کنیم در می یابیم که این سخن مسخره ای است که اولین بار دشمنان حضرت و اهل سنت آن را ساخته و پرداخته اند و به شیعیان نسبت داده اند تا با مضحک نشان دادن آن وجود مقدس امام زمان (عج) را زیر سئوال ببرند !!!

رفع اتهام :

اولا سئوالی که از دانشمندان اهل سنت داریم این است که شما در کدام یک از کتب اهل تشیع این سخن (غایب شدن در آغوش مادر در سرداب ) را دیده اید که آن را به آنها نسبت میدهید ؟!!در تمامی کتب شیعیان چنین سخنی دیده نمیشود که امام زمان در آغوش مادرش هنگام تولد غایب گشته چه برسد به اینکه این واقعه در سرداب رخ داده است در ثانی شیعیان اعتقاد راسخ دارند امام زمان (عج) در سامراء بدنیا آمدند و فقط در خفا زندگی می کردند و هیچ وقت در آغوش مادرش در سرداب غیب نشدند !!!! و بودند کسانی که ایشان را چند روز پس از تولد در حضور پدرش ملاقات می کردند سخنان حکیمه خاتون و بسیاری دیگر در این زمینه آمده است . و حتی امام زمان (عج) در زمان شهادت پدر بزرگوارشان بر پیکر پدر نماز خواندند و همگی شاهد این واقعه بودند و همه اینها مدارکی قابل استناد است که حتی در بسیاری از منابع اهل سنت هم به آن اشاره شده !!
امام زمان

اگر استنادتان سخن گروهی مانند شیخ مفید است باید عرض کنیم که منظور گروهی مانند شیخ مفید فقط این بوده که چون امام زمان (علیه السلام) تولدشان مخفیانه و زندگیشان مخفیانه بود و تعدادی اندکی از وجود وی اطلاع داشته اند این خود نوعی غیبت البته نسبی حساب می شود...و این سخن شیخ مفید درست و منطقی جلوه می کند و نمی توان به آن خرده گرفت زیرا ایشان غیبت نسبی امام را از زمان تولد و غیبت کامل و واقعی ایشان را از زمان وفات امام حسن عسکری (علیه السلام) میدانند ....

و ما در این سخنان هرگز کلمه سرداب و غیبت کامل در آغوش مادر را نمی بینیم !!!پس اهل سنت این سخن احمقانه را از کجا در آورده اند !!!سخنی که متاسفانه دست آویزی برای فرقه های مختلف دشمن اسلام مانند وهابیون و غیره شده و در فرصتهای مختلف برای استهزاء شیعیان استفاده می شود !!

من با صراحت میگویم اگر کتب اهل سنت و شیعیان را بررسی کنیم در می یابیم که این سخن مسخره ای است که اولین بار دشمنان حضرت و اهل سنت آن را ساخته و پرداخته اند و به شیعیان نسبت داده اند تا با مضحک نشان دادن آن وجود مقدس امام زمان (عج) را زیر سئوال ببرند !!!


پی نوشت ها:

1. ارشاد مفید ج2ص 340

2. مقدمه ابن خلدون، صفحه 157.


تبیان
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد