در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

همه غرق گناهیم و یک حسین داریم!

علم و ایمان
علم، مانع سقوط انسان



یکی از عوامل مهم و مؤثر در جلوگیری از سقوط آدمی، «علم» است. علم موجب می‌شود که انسان راه را از چاه تمیز دهد و با تشخیص راه مستقیم از راه‌های انحرافی، به مسیری که به سقوط منتهی می‌شود، وارد نگردد.

توجه به این نکته ضروری است که راه‌یابی به راه درست و نیز ماندن در راه مستقیم، کاری بسیار مشکل است و انسان خود به خود چنین توفیقی نمی‌یابد. بنابر تعبیر قرآن کریم، نیاز به یک عروة الوثقی دارد؛ یعنی آدمی باید به دستاویزی که مانع سقوط او می‌شود، چنگ زند تا سقوط نکند و الاّ در



راهی که از مو باریک‌تر، از آتش سوزنده‌تر و از شمشیر برّنده تر است،  سقوط خواهد کرد.

نکته قابل توجه دیگر اینکه در نزدیکی راه مستقیم، راه‌های انحرافی فراوانی وجود دارد که انسان اگر توجه نداشته باشد، با ورود به یکی از آن مسیرهای انحرافی، نابود و گمراه خواهد شد.

روزی پیامبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» خطی بر روی زمین کشیدند و فرمودند: این خط، راه مستقیم، راه قرآن و راه اسلام است که شما را به بهشت می‌رساند. سپس خطوط فراوانی پیرامون آن خط مستقیم کشیدند و فرمودند: همه این راه‌ها انحراف است و هر که در راه انحراف بیفتد، هر قدمی که بردارد، قدم‌ها از راه مستقیم دور می‌شود.

شناخت صراط مستقیم و تشخیص آن از راه‌های انحرافی، با «علم» امکان‌پذیر است و بدون آگاهی لازم، انسان به طور ناخودآگاه و غیرمستقیم، دچار انحراف و گمراهی خواهد شد که در نهایت به سقوط او می‌انجامد.

 بعضی اوقات نیز دچار جهل مرکّب می‌شود و راه باطل را به تصور اینکه راه مستقیم است، طی می‌کند. قرآن کریم چنین افرادی را ورشکسته‌ترین افراد می‌داند و می‌فرماید:

 «هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعًا»[1]

قرآن می‌فرماید: ورشکسته‌ترین افراد آن کسی که در راه کج و انحرافی افتاده و خیال می‌کند که در راه مستقیم است؛ در راه ضلالت و گمراهی تلاش و کوشش می‌کند، در حالی که برای شقاوت خود تلاش می‌کند و انتهای راه او جهنّم است.

 

رستگاری
علما و پیروان آنان، رستگارند

 از آنچه بیان شد، این نتیجه حاصل می‌شود که انسان برای یافتن صراط مستقیم و نیز ماندن در راه هدایت و رستگاری، یا باید خود عالم باشد و یا باید از علمای ربانی و راه‌یافته، پیروی نماید و اگر در شمار این دو دسته نباشد، گمراهی و انحراف او حتمی خواهد بود. بر اساس روایتی از امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه»، مردم سه دسته هستند:«النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِی وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ...»[2]

بنابراین رستگاران که در راه مستقیم و صراط هدایت حرکت می‌کنند، یا عالم ربّانی هستند که راه را از چاه شناخته‌اند و یا از علمای ربّانی پیروی می‌کنند. به عبارت دیگر به همان میزان که علم، مانع سقوط است، پیروی و تبعیت از عالمی اسلام شناس که راه مستقیم را یافته و در آن حرکت می‌نماید و از انحراف به دور است نیز مانع سقوط می‌باشد.

 

علّت تشویق تعالیم دینی به ارتباط با علمای ربّانی

تعالیم روح‌بخش قرآن و عترت، تأکید بسیاری بر انس و ارتباط مردم با علمای دینی دارند و در این باره، مسلمانان را به طرق گوناگون تشویق نموده‌اند. مثلاً از منظر روایات، پشت سر عالم راه رفتن، نگاه به صورت عالم و یا حتی نگاه به درب خانه عالم ثواب دارد. این ثواب‌ها تشویقی است و به خاطر پیروی مردم از علمای ربّانی که منجر به رستگاری آنان می‌شود وضع شده است.

البته باید توجه داشت که پیروی از عالمی جایز است و ثواب دارد که ربّانی و متّقی باشد؛ عالمی که علاوه بر تخصّص و آشنایی کامل به اسلام عزیز، متدین بوده و دنیاطلب نباشد.

میسّر خواهد شد

هر کسی که لباس روحانیت بر تن دارد، شایسته پیروی نیست. نباید تصور شود که افراد عالم نما، راه از چاه تشخیص می‌دهند و می‌توانند راهنمای دیگران باشند. کسی لیاقت تبلیغ دین را دارد که بر احکام، اعتقادات و اخلاق اسلام، مسلّط باشد. علاوه بر این، روح خداترسی در عمق جان او حکم‌فرما باشد. بنابر تعبیر قرآن کریم:

«الَّذینَ یبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یخْشَوْنَهُ وَ لا یخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ»[3]

یافتن چنین عالمی و پیروی از او، از همه واجبات، واجب‌تر است؛ زیرا عالم ربّانی و راه‌یافته، معلّم اخلاق انسان است و علاوه بر آنکه مانع سقوط انسان می‌شود، می‌تواند او را به مقام آدمیت برساند. البته در این خصوص نباید به غلط تصوّر شود که هر کسی باید یک معلّم خصوصی در اخلاق داشته باشد. این امر به خصوص برای عموم مردم، ممکن نیست.

انسان باید در مجالس وعظ و خطابه علمای راستین شرکت کند و از نوارها و سی‌دی‌های دینی و مورد اطمینان استفاده لازم را ببرد تا راه مستقیم را بیابد و سعادت‌مند شود، وگر نه کسی خود به خود رستگار نخواهد شد.

 

مفاسد اقتصادی
مفاسد اخلاقی، در اثر فاصله گرفتن از مساجد و مجالس دینی

به تجربه اثبات شده و آمار نیز گواهی می‌دهد که افراد مرتبط با مسجد، نماز جماعت، مجالس دینی، رساله مرجع تقلید و کتب مذهبی، معمولاً افراد صالح و شایسته‌ای هستند و کمتر اتفاق می‌افتد اهل فساد و جنایت باشند. این‌گونه افراد در موارد نادری با دادگاه سر و کار دارند؛ زیرا نزاع، داد و فریاد و اختلافات خانوادگی در بین آنان بسیار کم است.

ممکن است در موارد نادری پیروان علما و کسانی که اهل مسجد و منبر و محراب هستند نیز مرتکب فساد و جنایت شوند، ولی چون جامعه چنین انتظاری از آنان ندارد، گناه و فسادشان در جامعه جلوه پیدا می‌کند و به چشم می‌آید، وگرنه در مقام مقایسه، تعداد مفسدان مرتبط با مسجد و روحانیت، از تعداد مفسدان گریزان از دین و علمای ربّانی بسیار کمتر است.

 

عواقب ناشی از عالم گریزی

پیغمبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» در روایتی، عواقب ناشی از عالم گریزی را متذکر شده‌اند و این روایت شریف همیشه مصداق داشته و دارد.  

«سَیأْتِی زَمَانٌ عَلَى أُمَّتِی یفِرُّونَ مِنَ الْعُلَمَاءِ کَمَا یفِرُّ الْغَنَمُ عَنِ الذِّئْبِ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِثَلَاثَةِ أَشْیاءَ الْأَوَّلُ یرْفَعُ الْبَرَکَةَ مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ الثَّانِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِمْ سُلْطَاناً جَائِراً وَ الثَّالِثُ یخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیا بِلَا إِیمَان»[4]

آن حضرت می‌فرمایند: کسانی که سر و کار با منبر و محراب ندارند، کسانی که سرو کار با دین و عالم دینی ندارند و از علما گریزانند، به سه مصیبت مبتلا می گردند: مصیبت اوّل اینکه اموال آنان برکت ندارد و صرف گناه و تجمّلات می‌شود. مصیبت دوّم اینکه ظالمی بر آنان مسلّط می‌شود که بر اساس روایت دیگری، نه علم دارد، نه رحم دارد و نه حلم دارد.[5] امّا مصیبت سوّم که دردناک‌تر است و مربوط به بحث ما می‌شود، اینکه چنین افرادی منحرف می‌شوند و چون نمی‌توانند در راه مستقیم حرکت کنند، دچار سقوط شده و بدون ایمان از دنیا می‌روند.

از جوانان عزیز تقاضا دارم که مواظب خودشان باشند و اگر می‌خواهند سقوط نکنند، به جای سر و کار داشتن با فیلم‌های بیهوده و به جای سرگرم شدن با تلفن همراه مفاسدی که در آن است و به جای دوستی و رفت و آمد با رفیق ناباب و جنس مخالف، با مسجد و معنویات سر و کار پیدا کنند. با علمای ربّانی انس بگیرند و به مطالعه کتب دینی بپردازند. نسبت به احکام، اعتقادات و اخلاق اسلام آگاه شوند. دین اسلام ریشه‌دار است، شجره طیبه قرآن، میوه‌دار است و میوه‌های آن شیرین و موجب رستگاری است.

اگر شجره طیبه قرآن در عمق جان انسان رسوخ کند، سقوط نخواهد کرد و رسوخ این شجره طیبه در عمق ذات انسان، با سر و کار داشتن با علمای ربّانی و روحانیت متّقی و راه‌یافته و با سر و کار داشتن با مساجد و جلسات وعظ و مجالس عزاداری‌ و همچنین با سر و کار داشتن با کتاب‌های دینی که مبین احکام، اخلاق و اعتقادات اسلام هستند، میسّر خواهد شد.

 

تأثیر فاصله از علم و عالم در سقوط انسان

اکنون جامعه و به خصوص جوانان در معرض خطرات عجیبی هستند. رسانه‌های متعددی به صورت شبانه روزی علیه اسلام و تشیع فعالیت می‌کنند و متأسّفانه به انحراف جوانان می‌پردازند. شبهات عجیب و غریبی در ذهن جوانان ایجاد می‌کنند و کسانی که با منابع دینی ارتباط ندارند، آن شبهات فریبنده را باور می‌کنند و شبهه نظیر زهر پیچیده شده در کپسول رنگی، به خورد آنان داده می‌شود و آنان را مسموم و منحرف می‌سازد.

آشنایی با احکام، اخلاق و اعتقادات، برای جلوگیری از سقوط لازم است، امّا جامعه فعلی در این خصوص کوتاهی می‌کند

فاصله گرفتن از مسجد و روحانیت و عالم گریزی، خسارات فراوانی دارد و منجر به سقوط و گمراهی انسان می‌شود و راه جلوگیری از سقوط و پیشگیری از گمراهی و تباهی، تبعیت از علمای ربّانی است که مانع سقوط هستند. وقتی انسان از علمای ربّانی متابعت نداشته باشد، سایر موانع سقوط نظیر «مراقبه» و «تمسّک به ثقلین» نیز برای ممانعت از سقوط او کاربرد نخواهد داشت.

وقتی متابعت از دین و علمای دینی نباشد، عشق به امام حسین«سلام الله‌علیه» را جایگزین واجبات می‌کند. امام حسین «سلام‌الله‌علیه» فدای احیای دین و نماز شدند، ولی برخی به عنوان عشق به آن حضرت، در شب و روز عاشورا، نماز نمی‌خوانند یا عزاداری را بر نماز و نماز جماعت و اوّل وقت، مقدّم می‌دارند، بعد هم می‌گویند: «همه غرق گناهیم و یک حسین داریم!»

فاصله گرفتن از علمای ربّانی بعضی افراد را به جایی می‌رساند که در مجالس به عنوان دفاع از دین، به علما تهمت می‌زنند یا پشت سر ایشان غیبت می‌کنند و این گناهان خود را نیز، پای دین حساب می‌کنند. می‌رسد به آنجا که اصلاً عالم را به عنوان دین و به عنوان نظام و به عنوان انقلاب، گوشه‌نشین می‌کنند. همه این‌ها از جهل سرچشمه می‌گیرد و وقتی انسان جاهل شود، مصیبت‌های فراوانی پدید می‌آید.

 

تشخیص وظیفه در پرتو پیروی از علما

امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» نامه‌ای به معاویه نوشته‌اند و در آن نامه، مطالب ارزنده‌ای گوشزد فرموده‌اند که برای کسانی که با روحانیت و علمای ربّانی سر و کار ندارند، کاربرد دارد. آن حضرت به معاویه نوشته‌اند: شنیده‌ام که تو مسجد می‌سازی! تو نظیر آن فاحشه‌ای هستی که مرتکب زنا می‌شد، اما پولش را صدقه می‌داد. به او می‌گفتند: وای به تو، نه آن کار زشت را مرتکب شو و نه صدقه بده، و او می‌گفت: می‌خواهم دل فقرا را به دست بیاورم.

امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» در آن نامه خطاب به معاویه فرموده‌اند: «لَکَ الْوَیلُ لَا تَزْنِی وَ لَا تَتَصَدَّقِی» [6]

مصداق این فرمایش امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» اکنون در جامعه فراوان است. مثلاً افرادی برای رفتن به عمره مفرده و طواف خانه خدا اشتیاق فراوانی دارند، اما با پول حرام به مکّه می‌روند. ربا دادن و ربا گرفتن در زندگی آنان فراوان است، امّا شوق رفتن به سفرهای زیارتی و مکه و کربلا را دارند. وقتی ارتباط با مرجعیت و روحانیت ضعیف باشد، ناگهان چندین هزار نفر با ربا، برای عمره مفرده ثبت نام می‌کنند که اگر توسّط مراجع معظّم تقلید جلوگیری نمی‌شد، ربا می‌دادند و مکّه می‌رفتند.

برخی خمس نمی‌دهند و یا خمس اموال خود را در طریقی که خود صلاح می‌دانند مصرف می‌کنند و ادعای دیانت نیز دارند.  نظیر این واقعیت در جامعه فراوان است که بسیاری از مردم به خاطر فاصله از مرجعیت و روحانیت به تصوّر اینکه ثواب می‌کنند، مرتکب گناه می‌شوند و توجه به گناه خود ندارند.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره کهف / 104-103

2. نهج البلاغه، حکمت 147

3. احزاب / 39

4. جامع الاخبار، ص 130

5. بحارالأنوار، ج 22، ص 454.

6. دیوان الامام علی، ص 301

فراوری: محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد