در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

چه زمان خوردن و آشامیدن ارزشمند می شود؟

 

 

خوردن و آشامیدن با رنگ الهی یکی از گرایش‏های اصلی انسان گرایش به لذت است و یکی از موارد لذت، خوردن و آشامیدن است که فطری است و از نظر اخلاق، حکم به خوب و بد آنها نمی‏توان کرد، چون خوب و بد اخلاقی مخصوص افعال اختیاری است که برای رسیدن به هدف خاصی انجام می‏گیرد. اما این‏ها افعال نیستند، میل‏های فطری و طبیعی‏اند که خدا در سرشت انسان قرار داده است.  


خوردن

فطری بودن خوردن و آشامیدن علاقه به لذتِ خوردن و آشامیدن یک امر فطری است و مورد مدح و ذم نیست. برای این مطلب شواهد زیادی از آیات کریمه قرآن می‏توان به دست آورد که به نمونه ای از آن ها اشاره می نماییم : . . . 

 

به ادامه مطلب بروید ...

- آیاتی که نعمت‏های مختلفی از گیاهان و حیوانات دریایی و خشکی را که برای رزق و روزی انسان آفریده شده ذکر می‏فرماید. نظیر این آیه : و زمین مرده که ما آن را زنده کردیم و دانه‏اى از آن خارج ساختیم که از آن مى‏خورند، براى آنان نشانه‏اى است (بر امکان معاد).و در آن، باغ‏هایى از درختان خرما و انگور قرار دادیم و در آن چشمه‏ها شکافته و روان ساختیم.(1) 

2- آیاتی که در آن صریحا به استفاده از مأکولات و مشروبات امر شده، نظیر آیه : از پاکیزه‏هایى که روزى شما کرده‏ایم، بخورید(2) منتها این گونه امرها فقط جواز و رخصت استفاده از آن ها را می‏رساند. 

3- آیاتی که حاکی از خوردن و آشامیدن در قیامت است. پس در قیامت نیز، چنین میلی وجود دارد. نظیر آیه: اهل تقوا در زیر سایه‏ها و بر کنار چشمه‏سارانند، با هر میوه‏اى که خوش داشته باشند(3) 

 

برای مۆمنین و آیه: قطعاً از درختى که از زقّوم است خواهید خورد. و از آن شکم‌هایتان را خواهید آکند. و روى آن از آب جوش مى‏نوشید. [مانند] نوشیدن اشتران تشنه. (4) برای مجرمین.

  

بعد اخلاقی خوردن و آشامیدن 

به طور کلی آن چه از آیات قرآن به دست آمده این است که اصل خوردن و آشامیدن و لذت بردن از مأکولات و مشروبات فی حد نفسه از نظر اخلاقی نه ارزش مثبت دارد نه منفی.

پس ببینیم علل ارزش و ضد ارزش شدن خوردن و آشامیدن در چیست؟ 

 

جنبه های فضیلت خوردن و آشامیدن 

میل به خوردن و آشامیدن در صورت رعایت نکات زیر دارای ارزش مثبت بوده و تشویق شده است:

1-  نیت خوب : بکارگیری نیروی حاصل از خوردن و آشامیدن در طاعت الهی و سپس شکر نعمت 

خداوند در آیه‏ای خطاب به پیامبران می‏فرماید: «یا ایها الرّسل کلوا من الطّیبات» با «واعملوا صالحا» که ذکر این دو در کنار هم می‏تواند اشاره باشد به این که با استفاده از مأکولات طیب است که شما قدرت بر عمل صالح پیدا می‏کنید. خود خوردن و آشامیدن به خاطر نیّت خوب ارزش مثبت می یابد؛  

 

یعنی انسان غذا بخورد برای این که قدرتِ عبادت، تحصیل علم، کمک به بیچارگان و کارهای خیر دیگر را داشته باشد، و گاهی هم به عناوین ثانویه دیگری این ارزش حاصل می‏شود مثل این که به خاطر خشنودی پدر و مادر، یا خشنودی دوستان، یا میزبانی که دوست دارد از غذایش تناول کند. در چنین مواردی حتی مستحب است که شخص، روزه استحبابی خودش را هم افطار کند و اظهار نکند که من روزه‏دار هستم و از غذای او تناول کند. 

از سوی دیگر گاهی به دنبال سفارش به خوردن از طیبات خداوند می‏فرماید: واشکروا الله و یا می‏فرماید: لعلّکم تشکرون از این آیات به خوبی به دست می‏آید که  

 هدف از وجود این نعمت‏ها و خلق آنها این است که مردم شکر نعمت کنند. یکی از این راه‏های کمال معنوی شکر است و شکر وقتی تحقق پیدا می‏کند که شخصی از نعمتی استفاده کند، آن وقت انگیزه شکر در او پیدا می‏شود؛  

 

مثلاً وقتی در هوای گرم تابستان یک جرعه آب خنک می‏آشامد آن وقت ارزش این نعمت را درک می‏کند و به یاد خدا می‏افتد و شکر خدا را به جای می‏آورد و آن شکر است که انسان را تعالی می‏بخشد و کمال معنوی برای انسان ایجاد می‏کند. 

حلال

2- خوردن غذاهای حلال 

خـداوند بین تغذیه کافران و مومنان تفاوت قائل شده است . در مورد کافران می فرماید: 

 

 وَ الَّذینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ   

کسانى که کافر شده‏اند، [در ظاهر] بهره مى‏برند و همان گونه که چارپایان مى‏خورند، مى‏خورند.(5)  

 

حیوانات علف می خورند بی آنکه بدانند از کجا آمده ، حلال است یا حرام ؟ غصبی است یا مباح ؟ کافران نیز غـذا مـی‌خـورنـد بـی آن کـه بـه رجـس و پـلیـدی و حلال و حرام بودن آن توجه داشته باشند. لذا فرجام مشابه ای دارند. ولی مۆ منان که به تاثیر اخلاقی و معنوی غذا توجه دارند، مقید به رعایت غذای پاکیزه و حـلال مـی بـاشـند.  

مردی خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله) گفت : دوست دارم دعایم مستجاب شود، حضرت فرمود: غذای خود را پاکیزه کن و از هر گونه غذای حرام بپرهیز. لذا بـه مـۆمـنـان دسـتـور داده شـده فـقـط از غـذاهـای پـاکـیـزه و حـلال اسـتـفـاده کـنـنـد.  

 

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ؛ 

 

 ای مومنان! از روزی پـاکـیـزه کـه بـه شـمـا دادیم بخورید.(6) 

3- کم بها دادن به لذت خوردن و آشامیدن : بهتر کار کردن سایر قوای انسان 

در اثر خوردن، خواه ناخواه مقداری مزاحمت برای قوای عقلی و فکری و توجهات نفسانی پیش می‏آید. البته تا یک حدّش چاره‏ای نیست. چون نیاز بدن باید تأمین شود، ولی بیش از آن اندازه‏ای که بدن لازم دارد. ارزش منفی پیدا می‏کند، چون آدم را کسل و قوای فکری را تضعیف می‏کند و باعث ناتوانی انسان در توجهات قلبی و نیز از دست دادن لطافت قلبی می‏شود

 

 این است که ترک خوردن و آشامیدن گاهی ارزش مثبت پیدا می‏کند؛ بهترین نمونه‏اش روزه گرفتن است.  

 

یَأ اَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ؛ 

 

 ‌اى کسانى که ایمان آورده‏اید، روزه بر شما مقرر شده است(7)  

 

همچنین آیاتی که مربوط به روزه کفاره است مانند فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلَثَةِ أَیَّامٍ پس کسى که [هیچ یک از اینها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد. (8) 

آلودگی حاصل از گناه باید جبران شود و یکی از راه‏های جبران آن، روزه گرفتن است. گویی روزه یک نورانیتی دارد که آن آلودگی قبلی که در اثر گناه بوجود آمده را از بین می‏برد. البته روزه گرفتن تنها ترک خوراک نیست. چنانچه در قرآن کریم به حکمت روزه اشاره شده است و ان چیزی نیست جز تقوا و پرهیزگاری : لعلّکم تتّقون باشد که پرهیزگارى کنید. 

 

جنبه های عدم فضیلت خوردن و آشامیدن 

با وجود فطری بودن این لذت خوردن و آشامیدن در وجود انسان، اگر آن مذمّت می‏شود به چند دلیل است : 

 

۱- نیت بد : بکارگیری نیروی حاصل از خوردن و آشامیدن در معصیت الهی 

اگر کسی به وسیله این خوردن و آشامیدن با آن که حلال و پاکیزه است می‏خواهد قدرت بر معصیت پیدا بکند، چنین نیّتی موجب ارزش منفی آن می‏شود. یعنی می خورد به این نیت که توان بر انجام گناه پیدا کند. مثلا از دیوار خانه مردم بالا رود. 

2- ایجاد ضرر روحی و جسمی 

یعنی خوردنی‏ها و آشامیدنی‏هایی به خاطر ضرری که به بدن یا روح وارد می‏سازند، ممنوع می‏شود؛ پس باید به اندازه‏ای خورد یا چیزی را باید خورد که به سلامتی لطمه نزند و هم چنین خوراک هایی که ضرر روحی و معنوی دارد بر فرض که ضرر بدنی هم نداشته باشد، نیز باید پرهیز شوند.  

 

مثل شراب و گوشت خوک، یا چیزهایی که بدون نام خدا ذبح شده‏اند: 

 

وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْه  

 

و از آنچه نام خداوند بر آن برده نشده، نخورید.(9) 

 

چون خودِ استفاده از حیوانات و گرفتن جان آنها یک نوع تصرف در مخلوقاتی است که خدا به آنها حیات داده و حکمت الهی اقتضا می‏کرده که آنها زنده باشند و حیات داشته باشند. شما حیات را از اینها می‏گیرید و در واقع تصرفی در مملوکات خدا و مخلوقات خدا انجام می‏دهید که باید به اذن و نام او باشد. اگر انسان آن قدر غافل باشد و توجه به معنویات در او ضعیف باشد که حتی در موقع کشتن حیوان توجهی به خدای جان آفرین نکند حق ندارد از چنین چیزی تناول کند. 

3- ایجاد ضرر اجتماعی 

دسته دیگری از ممنوعات هست که بازگشت آن به حقوق مردم و ضررهای اجتماعی است؛ یعنی اگر به کیفیت خاصی از مأکولات و مشروبات استفاده شود حقوق دیگران تضییع می‏گردد و از این جهت ممنوع است؛ 

 

مثل آیاتی که دلالت می‏کند بر حرمت ربا و اموال مردم و اموال یتیمان و...  

 

مانند یَأ اَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ الرِّبَواْ أَضْعَفًا مُّضَاعَفَةً ؛  

 

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، ربا را [با سود] چندین برابر مخورید.(10) 

دیدیم که غذا و تغذیه بر اخلاق و رفتار آدمی تأثیرگذار است. پس بکوشیم تا خوردنمان را الهی سازیم. 



 

پی نوشت ها :

1-  یس/آیات 33 و 34.

2-  اعراف/160.

3-  مرسلات/آیات 41 و 42.

4-  واقعه/آیات 52 تا 55.

5-  محمّد/12.

6-  بقره، 172.

7-  بقره/183.

8-  مائده/89.

9-  انعام/121.

10- آل عمران/130.


منبع :

اقتباسی از مقاله خوردن و آشامیدن در قرآن اثر آیة الله محمد تقی مصباح یزدی برگرفته از سایت مۆسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام  

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:34 http://yasarallah-hosein.rozblog.com/

سلام

اپم با عنوان اقا نیا مهدی جان نیا
منتظر حضورتون و نظراتتون هستم
یاعلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد