در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

پارتی بازی نشده!

 

 

دعای ندبه از زیبا ترین و فاخرترین دعاهایی است که می‌تواند در انسان شور و عشق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ایجاد کند. با نگاهی ساختاری به این دعا می‌بینید که مطالب آن از اول خلقت آغاز کرده و پس از حمد الهی مسئله‌ای مهم را حل می‌نماید و آن، موضوع انتخاب انبیا و عصمت آنهاست.  

پرداختن به این موضوع بدان جهت است که ما خیال نکنیم که در انتخاب انبیا پارتی بازی شده و مثلاً خدای متعال، اول خود امتیازی به ایشان مرحمت نموده و سپس انتخابشان کرده است، اما آن امتیاز را به ما نداده است. حل این معمّا نیز با این فراز از دعاست:  

 

«شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به؛  

 خداوند! تو با آنها شرط نمودی که نسبت به مقام‌های دنیوی و زیورها و زینت‌ها و جذابیت‌های آن زهد بورزند و به آنها بی‌اعتنا باشند و آنها هم این شرط را پذیرفتند و تو دانستی که آنها به این شرط وفادار می‌مانند». 

برای توضیح، می‌توان چنین گفت که اساساً یک معلم برای چه از دانش آموزان امتحان می‌گیرد؟ آیا غیر از این است که بفهمد دانش‌آموز یا دانشجو چه قدر درس خوانده است؟! این را هم خود معلم بفهمد و هم خود دانش‌آموز. چون بعضی از دانش‌آموزان خیالاتی‌ هستند و گمان می‌کنند در درس زرنگ‌اند. اما اگر معلمی فهمید که دانش‌آموزی، واقعاً خوب درس خوانده و مثلاً نیم ساعت قبل از جلسه امتحان با این دانش‌آموز پرسش و پاسخ داشته است، ولی همین که این دانش‌آموز در حین رفتن به طبقه بالای مدرسه و برای حضور در جلسه امتحان، افتاد و پایش شکست و او را به بیمارستان بردند، حالا اگر معلم به این دانش آموز نمره بیست هم بدهد، کار گزافی نکرده است و این اصلاً پارتی بازی نیست، زیرا قبلاً فهمیده بود که او تمام درس را بلد هست، 

گرچه در سیستم کنونی آموزشی، نمره صفر لحاظ می‌شود. 

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید : . . . 

 

به ادامه مطلب بروید

من قبل از این‌که شما را به این دنیا بیاورم، قول و قراری با شما گذاشته‌ام که وقتی پا به دنیا گذاشتید گرفتار زرق و برق‌های آن نشوید و دلتان تکان نخورد و غیر از خدا، کسی را شریک او قرار ندهید. شما هم قرار‌داد را امضاء کردید(1) . اما فقط عده‌ای به قول و قرار پایبند ماندند، درست مثل ماجرای نبرد حضرت طالوت و جالوت. 

 

وقتی یاران طالوت به نزدیک نهر آب رسیدند، ایشان فرمود: ما در سر راهمان به چشمه آبی خواهیم رسید و شما هم تشنه هستید. امتحان شما این است که نباید از آن آب بخورید! «إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ»(2) مگر یکی دو کف دست که اشکال ندارد. آنها هم قول دادند. اما وقتی چشمشان به آب افتاد نتوانستند صبر و تحمل کنند و دامن پاک دامنی خود را بر باد دادند، به قول شاعر:

غلام رفت که آب جوی آرد

آب جوی آمد و غلام ببرد

 

وقتی یاران حضرت طالوت به آب رسیدند، اکثر آنها قول و قرارشان را فراموش کردند و یک دل سیر، از آب نهر خوردند، به تعبیر قرآن کریم:   

 

«فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِیلاً».  

 

داستان بعضی از انقلابیون ما هم همین‌طور شد. برخی اینها قبل از انقلاب زندان‌ها رفته و شکنجه‌ها دیدند، اما بعد که انقلاب شد و به پست و مقامی رسیدند، تا می‌توانستند از آن نوشیدند، یکی هم نبود که بگوید : قرار بود شما برای مستضعفین کار کنید. اما در مورد انبیا و اوصیا این طور نبود ، چنانچه در همان فراز مورد بحث از دعای ندبه آمده است: «و علمت منهم الوفاء به». خدای متعال مثل همان معلم و بلکه با علم بی‌نهایت خویش متوجه شد این انبیا درسشان را خوب خواندند و به عهد خویش وفادار خواهند بود، پس قبل از این‌که در دنیا امتحان بدهند به آنها نمره بیست عنایت فرمود و به تعبیر دعای ندبه:  «فقبلتهم و قرّبتهم و قدّمت لهم الذکر العلّی و الثناء الجلی و اهبطت علیهم ملائکتک و کرّمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک و جعلتهم الدرائع الیک و الوسیلة الی رضوانک؛ پس آنان را قبول کردی و به خود نزدیک نمودی و برای آنها نامی بلند و ستایش ارجمند تقدیم داشتی و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستادی و آنها را با وحی خود گرامی داشتی و به بذل دانش خود ایشان را پذیرایی کردی و آنها را وسیله درگاهت و جلب رضایتت قرار دادی» .  

به همین خاطر شما می‌بینید حضرت عیسی علیه السلام در گهواره به زبان آمد و فرمود:  

 

«إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا»،  

 

نمی‌گوید: « یَجَعَلَنِی نَبِیًّا: بعداً قرار است خدا مرا پیامبر قرار دهد »  

 

بلکه می‌گوید: من پیامبر شده‌ام. خداوند متعال هم نگفت جناب عیسی! آخر تو در گهواره چگونه پیامبر شدی؟ تو باید بزرگ شوی و امتحان بدهی تا ببینیم آیا آدم خوبی هستی و نمره‌های خوب می‌گیری... ، زیرا او پیشاپیش امتحانش را داده است. عقل و حکمت هم می‌گوید که اصلاً هیچ مشکلی وجود ندارد، اما ما چه؟! خدا می‌دانست که بسیاری از ما وقتی چشممان به جلوه‌های دنیا بیفتد دلمان از دست می‌رود.  

 



 

پی نوشتها:

1 . اشاره است به آیه شریفه « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ ؛ و (به خاطر بیاور) زمانى را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی می‏دهیم!» (چنین کرد تا مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این موضوع غافل بودیم؛ (و از پیمان فطری توحید بی‏خبر ماندیم)»!

2 . سوره بقره/249.


منبع: مجله امان شماره 25

حجت‌الاسلام و المسلمین نقویان

نظرات 2 + ارسال نظر
محمدرضا جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 18:20 http://mamreza.blogsky.cm

لینک شدی برادر...

ابراهیم_م جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 18:46 http://www.jnarm.blogfa.com

سلام همسنگر عزیزم خسته نباشید دلاور.
همسنگر عزیزم خیلی ممنون که سر زدید .
همسنگر عزیزم از شما یک راهنمایی و کمک می خواستم البته اگر زحمتی نیست و دردسر نیست و اجازه بدید مطرح می کنم امیدوارم که دردسر ساز نباشد.و اون هم اینکه همسنگر عزیزم من می خواستم بپرسم که آیا شما بلدی که چگونه فیلم ها را در بلاگفا در کنار و یا گوشه وبلاگ چه گونه می گذارند .خیلی ممنونم اگر کار داشتید و سرتان شلوغ بود لازم نیست که جوابش را بدهید ممنون و تشکر .تورا به خدا ببخشید این پورویی مرا به بزرگی خودتان ان شا الله جبران می کنم .ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد