ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به روی چشم فرمانده
راستی بچه ها * چشم شهیدان به ماست *
خوبه چشم شهیدان به ماست و این شکلی زندگی می کنیم
اگه نبود که وا ویلا
چیکار کردیم برای شهدا ؟
اینطوری زیاد جالب نیست . اینطوری بهتره :
برای خودمون چیکار کردیم ؟
به قول یکی از رفقا :
« بعد از شهدا چپ کردیم »
سلام خداقوت
دمت گرم بابا
همه داریم در یه مسیر میریم اونم فراهم کردن زمینه ی ظهور برای آقاست
وبلاگ منو شما نداره
من هم شما را لینک کردم و لوگو تونو قرار دادم
لطفا بجای اون لوگو این لوگو را قرار دهید که کدشو بهتون می دم و لطفا سایزشو تغییر ندهید:
آدرسی که لوگوی شما قرار دارد:
http://alghavs.blogfa.com/post/1073
کد لوگوی ما:
<center><a target="_blank" href="http://www.alghavs.blogfa.com" ><img alt=" به سوی ظهور" src="http://sobaat.ir/wp-content/uploads/Untitled-2.png" width="200" height="200" border="0px"></a></center>
به امید ظهور
به امی حق
یامهدی
با سلام
رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها مادر گرامی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را تسلیت و تعزیت عرض می نمایم
ام البنین در ماتم عباس علیه السلام:
نقل شده است که ام البنین، مادر عباس علیه السلام، در ماتم او و برادرانش به بقیع می رفت و در ماتم آنان چنان ندبه و گریه می کرد که هر که از آن جا می گذشت، به گریه میافتاد، حتی روزی مروان بن حکم که دشمن خاندان نبوت بود، هنگام گذشتن از آنجا گریه کرد.
از ام البنین در سوگ حضرت ابوالفضل علیه السلام و دیگر پسرانش اشعاری به این مضمون نقل شده است:« به من خبر دادند که سر فرزندم مجروح و دستش قطع شد. وای بر فرزندم که بر سرش عمود وارد شد. اگر شمشیر در دست داشتی هرگز کسی به تو نزدیک نمیشد.
دیگر مرا ام البنین صدا نزنید، زیرا مرا به یاد آن شیران بیشه میاندازید. من فرزندانی داشتم که مردم مرا مادر آنان می خواندند(ام البنین). امروز دیگر مرا فرزندی نیست؛ چهار فرزندم همانند عقابهای تیزپرواز بودند و تمام آنها شربت شهادت را نوشیدند.»
منتهی الامال ج 1، ص 709.
التماس دعا