امام حسن عسکری (علیه السلام) :
نشانههای مؤمن پنج چیز است : 1 ـ خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتری در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده بر پیشانی 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز .
---
---
علاوه بر این ، امام صادق علیه السلام زیارت اربعین را به صفوان بن مهران جمال تعلیم داده است که در آن به بزرگداشت اربعین توضیح داده شده است .
اما درباره منشا اهمیت اربعین در منابع کهن شیعه ، باید گفت که به این روز از دو جهت توجه شده است . یکی از جهت بازگشت اسراء از شام به مدینه و دیگری به سبب زیارت قبر سیدالشهدا علیه السلام توسط جابر بن عبدالله انصاری ، یکی از اصحاب برجسته رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم و امیرالمومنین علیهالسلام .
شیخ مفید ، شیخ طوسی و علامه حلی در این باره مینویسند :
روز بیستم صفر روزی است که اهلبیت امام حسین علیه السلام از شام به سوی مدینه بازگشتند . همچنین در این روز ، جابر بن عبدالله انصاری ، صحابی رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم برای زیارت امام حسین علیه السلام از مدینه به کربلا آمد و او اولین کسی بود که قبر امام حسین علیه السلام را زیارت کرد .
قسمتی از مستند بسیار زیبا و تاثیرگذار " یا اهل العالم " مربوط به پیاده روی اربعین :
با مشاهده ی تاریخ صدر اسلام در می یابیم که پیامبر (صلوات الله علیه) در اوایل بعثت پر برکت خویش اصلاً کسی رو دعوت به دین اسلام نمی کردند . که حتی در برخی از نقل ها هست که در دوران دعوت پنهانی کسی به غیر از حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و علی (علیه السلام) به پیامبر (صلوات الله علیه) ایمان نیاوردند . . .
به نظرتون دلیلِ اینکه پیامبر در ابتدای رسالت خودشون دعوت نمی کردند ، چه بود ؟ شاید الان جواب های مختلفی در ذهنتون بیاد که ممکنه صحیح هم باشه ولی بنده در این پست میخوام ، از یک جهت خاص به این قضیه نگاه کنیم .
یک سری از مردم هستند که فطرت و سرشت پاک و حق جوی خود رو حفظ و تقویت کرده اند و در مقابل حق از خود مقاومت نشون نمیدن و بدون هیچ اصطکاکی حق رو می پذیرند ، پای آن استوار می مانند و هیچ وقت به آن شک نمی کنند ؛ همانند امیرالمومنین علی (علیه السلام) که فرمودند : من به صورت تنهایی و سریع به پیامبر ایمان آوردم ، نسبت به ایشان و دعوتشان یقین پیدا کردم ، هیچ وقت شک نکردم و اطاعت هم کردم . ولی گروهی دیگر هستند که در آنها مرض ها ، گناهان مختلف باعث تضعیف فطرت پاکشون شده و در مقابل حقیقت از خودشون مقاومت نشون میدن ، که در نتیجه یا حق رو قبول نمی کنند ، یا دیر و سخت قبول می کنند ، یا از همان اول به دنبال غرایض شخصی و امتیازات هستن و یا اگه ظاهراً قبول کردند ، به کوچکترین شبهه ای که میرسند به زیر اعتقاداتشون میزنند و یا دائماً شک می کنند . . . مثلاً در بازگشت از یه جنگی پیامبر شترشون رو گم کردند و منافقان یا به ظاهر ایمان آورندگان می گفتند : نگاه کن ! شترش رو گم کرده بعد میخواد راه آسمان ها و زمین رو به ما نشون بده !!! و سریع به اصل قضیه شک می کردند . . .
از این جهت میتوان سوال بالا رو بررسی کرد و گفت : علت کار پیامبر این بوده که " کسانی که بدون دعوت ، بدون دلیل خواستنِ زیاد ، بدون مقاومت ، بدون بهانه تراشی و . . . حق را می پذیرند و ایمان می آورند ، بیایند و السابقون السابقون شوند . در تاریخ حول این قضیه ابهاماتی وجود داره ، چون که در زمان های بعد " سریع و نخست ایمان آوردن به دین و پیامبر " یک امتیاز خاصی شد ، خیلی ها اسم خود را جزء این افراد قرار دادند تا از امتیازات برخوردار شوند .
پس می توان نتیجه گرفت که دو موضوع وجود دارد : - ایمان آوردن - یاقی ماندن بر سر ایمان ، شک نکردن ، ایستادن
توی همین انقلاب اسلامیِ خودمون هم بودند کسانی که جوگیرانه اول اومدن توی کار ، شعارهای انقلاب رو سر میدادن ، جلوی منکرات رگ غیرتشون باد میکرد ، افراط های زننده ای در جامعه و بین مردم داشتن ، از ولایت فقیه دفاع می کردند ، دم از ولایت مداری و انقلابی گری می زدند و . . . ولی با گذشت زمان و آزمایش شدن در فتنه ها ، حوادث ، سختی ها و . . . دائماً با بهانه های مختلف از قطار سعادت انقلاب اسلامی پیاده شدند و انگار که هر چند وقت یه بار یه کیسه ای به تن انقلاب میکشن و چرک ها برداشته میشه . توی این چرک ها ، آخوندها ، علما ، سادات ، یاران امام (ره) ، دانشجویان ، طلبه ها و روشنفکرانی بودند و هستند و خواهند بود . به فرموده ی امام خامنه ای : بصیرت یعنی اینکه بدانیم ؛ شمری که در جنگ صفین جانباز شد و تا مرز شهادت رفت ، در کربلا سر از تن امام حسین (علیه السلام) جدا کرد و به قول امام خمینی (ره) : " ملاک حالِ کنونیِ افراد است " . هر چی زمان میگذره و به آخرالزمان نزدیک میشیم ، ایمان آوردن آسان ولی پایبندی به ایمان سخت تر میشه . !!!
پ ، ن : روز دانشجو رو بر تمام دانشجویان با بصیرت تبریک عرض می کنم .
یه عده سوال می کنن که " آقا چطوری میشه که اول طرف ایمان میاره و انقلابی میشه ولی بعد یه مدتی و سر یه امتحان الهی چپ میکنه و از دور خارج میشه ؟! " باید در جواب گفت که " این ها از اون اول هم درست و حسابی ایمان نیاوردن ، شک می کردن ، در دلشون مریضی های خاصی داشتند نظیر حسادت ، جوگیرانه ایمان آوردن ، دیدن سود و منفعتشون به اینه که الان به ظاهر ایمان بیارن و بعد که یه مشکلی پیش اومد از حرف های خودشون برگشتن و . . . از این نمونه ها هم در تاریخ زیاده و هم در این دوران انقلاب خودمون که یه عده تا دیدن رهبر تنها شده و وضع خرابه یا ساکت شدن و حرفی نزدن مثل ساکتین فتنه 88 ، یا اومدن وسط کار و اغتشاش و لیدری کردن مثل خواص بی خواصِ 88 و . . . خیلی ها همین الان هم روزانه دارن از حرف ها و اعتقادات قبلیشون برمیگردن و راهشون رو عوض می کنند و در روایات هم داریم که " در آخرالزمان ، مردم صبح با ایمان از خانه ی خود خارج میشن ولی به شب نرسیده کافر میشوند و ایمان خود را از دست می دهند . " خدا عاقبت هممون رو ختم به خیر بکنه ان شا الله . . .
در دانشگاه به قول خودش روشنفکر بود . یک روز فهمید که من بسیجی هستم . جلوی جمع برگشت گفت : شنیده ام تو هم چماق بدستی ؟ گفتم بله چماق بدستم . زمان دفاع مقدس که امثال تو سوراخ موش اجاره می کردند چماقمان را برداشتیم و به شکل اسلحه در آوردیم و برای شماها سینه سپر کردیم . بعد از دفاع که شما ها دنبال عشق و حالتان بودید چماقمان را دست گرفتیم و شکل کلنگ در آوردیم و شروع به آبادانی کشور و ساختن سد ها و جاده ها و نیروگاه ها کردیم . وقتی زلزله بم و سیل گلستان و زلزله آذربایجان و ... آمد و شماها در خانه های خود لم می دادید و فریاد انسان دوستی سر میدادید چماق هایمان را برداشتیم و به شکل برانکارد در آوردیم و رفتیم تا مردم را از زیر آوار و گل و لای در بیاوریم . زمانی که شما به فکر کوی دانشگاه و عشق بازی هایتان بودید چماق های مان را برداشتیم و به شکل بیل در آوردیم و رفتیم اردو های جهادی تا به محرومان کشور کمک کنیم . زمانی که شما ها دنبال ناموس مردم بودید و عده ای بی غیرت مثل خودتان دنبال ناموستان بودند چماق هایمان را برداشتیم تا از ناموس شما ها دفاع کنیم .
اما شما ها چه کردید ؟ مگر نمیگویید روشنفکر هستید ؟ مگر نمیگوید گفتگوی تمدن ها ؟ پس چرا چماقتان را برداشتید و مثل شعبان بی مخ ها کشور را به آشوب کشیدید ؟ شیشه ها را شکستید ، ماشین ها را آتش زدید ، خیابان ها را بستید ، از بیگانه دفاع کردید ، به کشور خیانت کردید ، به اقتصاد ضربه زدید ، اوتو ها و لباسشویی ها را در ساعت 8 شب روشن کردید تا برق بیمارستان ها قطع شود و .... پس کو آن همه شعار های قشنگتان ؟ پس کو روشنفکریتان ؟ بله من چماق بدستم و به این چماق بدستی افتخار می کنم اما تو چی ؟
پ,ن : هفته بسیج بر رهبر کبیر آزادگان جهان و مقام معظم رهبری و تمام دریادلان مبارک و فرخنده باد .
برداشت از : معبر سایبری فندرسک
در انتظار یار به مناسبت ماه محرم کار جدید و بسیار زیبای حامد زمانی با عنوان "حسین (علیه السلام) زینت آسمان" را آماده نموده که می توانید در ادامه مطلب فایل با کیفیت آنرا دریافت نمایید .
آقا شروع من تویی به نام اسمت
مولا ... تمومه آدما غلام اسمت
وقتی کشیدی دستتو رو سرم
شدم گدای دور حرم
تو می دونی که من یه رو سیاهم
عشقم ... همه ی دلخوشیم همینه
یه روز چشام اینو ببینه ...
عزیز فاطمه دادی پناهم
بمیرم آقا کفن نداری
چرا تو سر در بدن نداری ؟؟ . . .
این آهنگ زیبا رو از دست ندید و در ادامه مطلب آن را دانلود کنید
این حقیر بنا دارم تا ان شا الله به مناسبت ماه محرم سال 92 ، به تعداد شب های دهه ی اول ، تعدادی بروشور طراحی و در اختیار شما دوستان قرار بدم . به همین منظور بروشور شب هشتم رو در ادامه مطلب با فرمت pdf برای دانلود قرار داده ام که پیشنهاد می کنم حتماً از این مطالب استفاده کنید .
پیکرت مانند تسبیحی است که از هم وا شده
تیغ و تیر و نیزه روی بیت بیتت جا شده
طعنه و زخم زبان قد تو را خم کرده است
قد تو حالا شبیه مادرم زهرا شده ...
آن قدر روی تنت شمشیر و نیزه تاخته ...
قد تو رعنای من ، رعناتر از طوبی شده
به ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب ...
این حقیر بنا دارم تا ان شا الله به مناسبت ماه محرم سال 92 ، به تعداد شب های دهه ی اول ، تعدادی بروشور طراحی و در اختیار شما دوستان قرار بدم . به همین منظور بروشور شب هفتم رو در ادامه مطلب با فرمت pdf برای دانلود قرار داده ام که پیشنهاد می کنم حتماً از این مطالب استفاده کنید .
-------------
-------------
بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی
اصلاً خیال کن که پسر (علی) نداشتی . . .
این حقیر بنا دارم تا ان شا الله به مناسبت ماه محرم سال 92 ، به تعداد شب های دهه ی اول ، تعدادی بروشور طراحی و در اختیار شما دوستان قرار بدم . به همین منظور بروشور شب ششم رو در ادامه مطلب با فرمت pdf برای دانلود قرار داده ام که پیشنهاد می کنم حتماً از این مطالب استفاده کنید .
-------------
-------------
ادامه مطلب ...- " تبّت یداک یا شمر" ! بریده باد دو دست تو ای شمر . لعنت بر تو و امان نامه ات . تو اگر خویش ما بودی ، ما را به جهنم نمی خواندی . ما در امان باشیم و برادرمان ، مولا و آقایمان و امام مان حسین فرزند زهرا در امان نباشد ؟ ما حسین علیه السلام را رها کنیم و سر در مقابل ملعونین و ملعون زادگان فرود آوریم ؟
اینجا ایران ، عصر خاموشی ، پیروزی لشکریان حق در دل دشمن لرزه افکنده است ، لشکر شمر دور تا دور ایران را محاصره نموده است و از سر تکبر فریاد بر می آورد :
- تمام فعالیت های هسته ای خود را متوقف کنید و با ما باشید تا در امان باشید ...
- همه شما خاک بر سر ما هستید ، هر چه ما می گوییم باید بگویید چشم ...
حال آنان که فارغ التحصیل دانشگاه عاشورا شده اند عباس وار فریاد بر می آورند :
- ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند ....
اما در این میان بعضی ها می خواهند از تاریکی شب استفاده کنند و فرار را بر قرار ترجیه دهند ، اینها همان هایند که زرق و برق دنیا چشم هایشان را کور کرده است ...
پ,ن : اشهـــــد ان اباالفـــــضل غیــــــرت الله
برگرفته از : معبر سایبری فندرسک
این حقیر بنا دارم تا ان شا الله به مناسبت ماه محرم سال 92 ، به تعداد شب های دهه ی اول ، تعدادی بروشور طراحی و در اختیار شما دوستان قرار بدم . به همین منظور بروشور شب پنجم رو در ادامه مطلب با فرمت pdf برای دانلود قرار داده ام که پیشنهاد می کنم حتماً از این مطالب استفاده کنید .
-------------
-------------
دست و پا که میزنی بر غیرتم بر میخورد
لشگرت که نیست اما یک نفر داری هنوز