ائم مقام مدیرعامل ایران خودرو در کیفیت و محصول گفت؛ برای جایگزین کردن پیکان، خودرویی با قابلیت های روز و امکانات مناسب در شرکت ایران خودرو تولید خواهد شد.
به گزارش فارس، میرجواد سلیمانی اظهار داشت؛ بر اساس برنامه ریزی انجام شده، خودروی مناسبی در رنج قیمت پیکان شناسایی و در ایران خودرو تولید خواهد شد. وی ادامه داد؛ این خودرو در کلاس A و B و دو مدل سدان و هاچ بک تولید و به بازار عرضه خواهد شد. سلیمانی با بیان اینکه خودرو جایگزین پیکان مطابق با استاندارد های روز دنیا خواهد بود، تصریح کرد؛ این خودرو مجهز به ترمز ABS، ایربگ، استاندارد یورو ۳ و دارای مصرف سوخت ۶/۴ لیتر است. قائم مقام مدیرعامل ایران خودرو ادامه داد؛ مسائل مطرح شده مبنی بر اینکه حذف پیکان موجب ورشکستگی ایران خودرو شده، غیرکارشناسی و غیرمعتبر بوده و براساس نظرات شخصی بیان شده است. وی افزود؛ زمانی که خط تولید پیکان متوقف شد، تولید آن ۱۵۰ هزار دستگاه در سال بود، در صورتی که در حال حاضر مجموع تولید دو شرکت بزرگ خودروسازی کشور یک میلیون دستگاه در سال است. سلیمانی با بیان اینکه پیکان تحت هیچ شرایطی مجدداً تولید نخواهد شد، اظهار داشت؛ خطوط تولید پیکان در شرکت جمع آوری شده یا تغییر یافته و این خودرو توانایی پوشش استانداردهای فعلی را ندارد. وی خاطرنشان کرد؛ در زمان توقف تولید پیکان قرار بود تندر ۹۰ در آن رنج قیمت عرضه و جایگزین پیکان شود که این مساله به دلایل مختلف محقق نشد.
روزنامه اعتماد
گام 1 - از انتقاد بیجا ، سرزنش مداوم و گِله و شکایت بپرهیزید.
گام 2 - در ارزیابی های خود صادق و بی ریا باشید.
گام 3 - دیگران را دوست بدارید و به آنها علاقه مند شوید.
گام 4 - خواسته های دیگران را درک کنید .
گام 5 - همیشه لبخند را زینت چهره خود کنید.
گام 6 - به خاطر داشته باشید نام هر شخصی زیباترین نت موسیقی اوست ؛ پس دیگران را به نام صدا بزنید و با او احساس نزدیکی کنید .
گام 7 - شنونده خوبی باشید و دیگران را تشویق کنید که درباره خودشان و علاقه مندیهایشان حرف بزنند .
گام 8 - در جهت علایق دیگران سخن بگویید .
گام 9 - این باور را به دیگران القا کنید که قدرت زیادی دارند و برای خود کسی هستند، و در انجام این کار نهایت صداقت را داشته باشید .
گام 10 - همیشه برای این که بهترین نتیجه را از بحث و مجادله بگیرید، سعی کنید از شرکت در آن بپرهیزید .
گام 11 - به عقاید دیگران احترام بگذارید و هرگز از عبارت تو اشتباه می کنی استفاده نکنید .
گام 12 - اگر خطایی از شما سرزد، با قاطعیت به آن اعتراف کنید و اعتماد به نفس داشته باشید و بدانید که انسان جایز الخطاست .
گام 13 - سعی کنید از راه های مناسبی برای کسب آرامش استفاده کنید تا دیگران برای شریک شدن در آرامشتان به سوی شما بیایند .
گام 14 - اجازه بدهید همیشه دیگران بیش از شما صحبت کنند .
گام 15 - باورها و علایق سایرین را همانگونه که هستند بپذیرید چرا که هرکس از دید خود بهترین است .
گام 16 - همواره به سوی انگیزه های بهتر و قوی تر بروید، تا بهترین باشید .
آنچه پیش رو دارید، مجموعهای است از پندها و نصایح مقام معظم رهبری به زوجهای جوانی که توفیق یافتهاند عقد ازدواجشان را با انشاء ایشان متبرک کنند و در آغاز زندگی از سرچشمه فیض و حکمت آن عالم عارف بهره گیرند... ایشان در مقام پدری مهربان، اندیشمندی دورنگر و حکیمی ژرفاندیش، قبل و بعد از خواندن خطبه عقد، پندهای آمیختهای از حکمتهای نظری و عملی را با زبان ساده و صمیمانه بهسان شربتی در زندگی اهل ایمان برایشان تدارک دیده و حکیمانه کام تشنه آنها را گوارا ساخته است
ازدواج آسمانی
پیامبر(ص) به دخترش فرمودند: دخترم حق تعالی در حق علی(ع) هفت خصلت مرا عطا کرده است: او اول کسی است که با من از قبر بیرون میآید، اول کسی است که با من بر صراط میایستد و خطاب میکند به آتش جهنم که این را بگیر و آن را بگذار، اول کسی است که با من جامه میپوشد، اول کسی است که با من در جانب راست عرش میایستد، اول کسی است که با من در بهشت را میزند، اول کسی است که با من در درجات علیین ساکن میشود و اول کسی است که با من از شراب بهشت مینوشد.
فاطمهجان! اگر علی(ع) در دنیا مالی ندارد، در آخرت عظمت و جلال دارد، سینه او مملو از علم الهی است و خداوند عالم، او را به صفت و هیأت حضرت آدم(ع) آفریده است. با دستان بلند خود، دشمنان خدا و دشمنان مرا به قتل میرساند و حق تعالی به برکت او دین مرا غالب خواهد کرد و از صلب او دو جوان بهشتی متولد میشوند که عرش الهی آنان را تا قیامت زینت خود قرار میدهد. دختر رسول خدا(ص) که از سخنان پدر سخت در سکوت عمیق فرو رفت، آثار شعف و خشنودی از رخسارهاش آشکار شد و گفت: «جز علی(ع)، کسی را برای ازدواج اختیار نمیکنم!»
ادامه دارد
چـرا اصـرار بـر 14 سکـه
اینکه میبینید ما گفتیم 14 سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. این برای این است که آن جنبه معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه مادی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه معنوی تقویت خواهد شد.(خطبه عقد یک زوج - 26دی 72)
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد.
باید عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.(خطبه عقد 18 مرداد 74)
در ازدواج، آنچه که اتفاق میافتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معامله پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدس اسلام، آن مال جنبه نمادین دارد. جنبه رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.(5 فروردین 71)
مهرم حلال،جانم خلاص
گاهی اوقات مرد آنچنان است که زن هر چقدر هم مهریه داشته باشد میگوید: مهرم حلال، جانم خلاص. مهریه که کسی را خوشبخت نمیکند... بلکه روش شرعی، انسانها را خوشبخت میکند. محبت هم به این چیزها بستگی ندارد. هر چقدر که پول در این طور مسائل کمتر باشد، عنصر مادی بیرون بشود، عنصر انسانی تقویت میشود و محبت بیشتر میشود.(خطبه عقد دهم اردیبهشت 75)
بعضیها خیال میکنند مهریه سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند.(خطبه عقد 11 مرداد 75)
بعضی از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریه آنقدر بالا نمیخواهیم ولی خانواده داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند، نه نمیشود! چند میلیون یا فلان قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریه بالا خوشبخت نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبت بود، با وضعیت درست بود، بیمهریه هم متزلزل نمیشود. ولی اگر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند.(خطبه عقد 4 آذر 75)
بعضیها میگویند ما مهریه را سنگین میکنیم برای اینکه مانع طلاق بشویم. این خیلی خطای بزرگی است. هیچ مهریه سنگینی مانع از طلاق نمیشود و نشده است. آن چیزی که مانع طلاق میشود، اخلاق و رفتار و رعایت موازین اسـلامی است.(خطبـه عقـد 2 آذر 73)
چشم و همچشمی و معضل جهیزیه
خانوادهها روی چشم و همچشمی، جهیزیه را برای خودشان یک معضل میکنند. بعد که این معضل را خودشان به یک نحوی تحمل کردند، تازه نوبت دیگران است که رنج این معضل را ببرند. برای خاطر اینکه وقتی شما در جهیزیه دخترتان این همه وسایل درست کردید، بعد کسانی که دیدند، تکلیف آنها چیست؟ این چشم و همچشمیها، آخر به کجا خواهد رسید؟ این همان مشکلاتی است که درست خواهد شد. اسلام میخواهد اینها نباشد.(خطبه عقد 16 خرداد 73)
بعضیها سعی میکنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همه قوم و خویشها و همسایهها و دوست و آشناها که این هم اشتباه است... باید نگاه کنید، ببینید که چه چیزی درست است؟ چه چیزی حق است و آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانواده دو نفره یک وسایلی لازم دارند که زندگی سادهای داشته باشند. (خطبه عقد سوم آبان 79)
انواع و اقسام ریخت و پاشها، زیادهرویها، کارهای اشتباه، جهیزیههای سنگین. همه جور چیزی را حتما باید بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلا یک چیز بیشتر از آن دختر خالهاش، یا نمیدانم خواهرش، یا آن همسایهشان یا آن همکلاسیشان داشته باشد. اینها از آن اشتباهات بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم.
خیلی از دخترها نمیتوانند به خانه بخت بروند، خیلی از پسرها نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاریها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آنقدر سختگیری نکرده بودند، بعضیها اگر مهریهشان سنگین نبود، اگر این جهیزیههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد.(خطبه عقد اول اسفند 71)
از اول، بعضیها، همهی ریز و درشت لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیه فراهم میکنند که مبادا از دختر فلانی، از نمیدانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلا، کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها اشتباه است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد و مایه تشکر هم نمیشود.(خطبه عقد 20 آذر 78)
کنترل خشم تکنیک مهمی برای کاهش استرس است. خشم میتواند به مدت طولانی به شکل قابل توجهی استرس را افزایش داده و آن را طولانیتر کند. عصبانیت حتی میتواند باعث حمله قلبی شود. نحوه کنترل خشم تا حدود زیادی شبیه کنترل استرس است. در اینجا به چند نکته اشاره میشود که شما را در آغاز این مسیر یاری میدهد:
علل عصبانیت خود را شناسایی کنید: هنگامی که دانستید که چه چیزی شما را از کوره در میبرد، پیشاپیش برنامهای تنظیم کنید راجع به اینکه چگونه خشم خود را چنانچه در یک موقعیت مشابه قرار گرفتید، کنترل کنید. یکی از مهمترین کارهایی که باید در آن مهارت پیدا کنید، این است که نشانههای خشم قریب الوقوع خود را شناسایی کنید. به طور مثال آیا وقتی دارید عصبانی میشوید دندانهایتان را به هم فشار میدهید؟ آیا شانههای شما جمع میشود؟ آیا دچار تپش قلب میشوید؟ آیا رنگ صورتتان سرخ میشود؟ این علایم و نشانهها را مثل یک چراغ خطر به ذهن بسپارید یعنی هشداری از اینکه دارید عصبانی میشوید.
قبل از مقابله با شخص یا وضعیتی که شما را عصبانی ساخته است راهی پیدا کنید تا کمی از انرژی احساسی و هیجانی خود را تخلیه کنید. مثلا بروید کمی قدم بزنید.
به نشانههای خشمتان پاسخ بدهید: وقتی متوجه شدید که دارید عصبانی میشوید، کمی تعلل کنید. مثلا تا ده بشمارید. چند تا نفس عمیق بکشید. از پنجره بیرون را تماشا کنید و هر کاری که به آن وسیله بتوان وقت را خرید تا مغز شما فرصت دریافت و رسیدگی به پیامهای هیجانی شما را پیدا کند و شما هم بتوانید قبل از هر اقدامی بیندیشید.
• زمانی را به آرامسازی اختصاص دهید: قبل از مقابله با شخص یا وضعیتی که شما را عصبانی ساخته است راهی پیدا کنید تا کمی از انرژی احساسی و هیجانی خود را تخلیه کنید. مثلا بروید کمی قدم بزنید. خانه را تمیز کنید یا اگر پشت کامپیوتر نشستهاید از فشار دادن دکمه ارسال برای ارسال نامه الکترونیکی غضبآلود خود دست نگه دارید و کمی به آن بیندیشید.
• خشمتان را سرکوب نکنید:
اگر خشم شما ناشی از چیزی است که کسی گفته یا انجام داده، بروید و با همان شخص رو در رو صحبت کنید البته او را به رگبار اتهامات لفظی نبندید. فقط راجع به همین واقعه با او حرف بزنید و از زاویه احساس خود، به این موضوع بپردازید نه آنچه وی انجام داده است.
• برای خشم خود شیر اطمینان پیدا کنید: به دنبال راههای ابداعی برای تخلیه انرژی حاصل از خشم و غضب بگردید. مثلا نقاشی کردن، ورزش یا نوشتن یک مطلب برای نشریه مورد علاقهتان.
• نصحیتپذیر باشید: اگر احساس میکنید اغلب اوقات عصبی هستید، به افرادی که نگران شما هستند مثل اعضای خانواده یا دوستان اعتماد کنید و از آنها بخواهید تا شما را در یافتن راه حلی مناسب برای برخورد با این مقوله یاری کنند یا با یک روانشناس مشورت کنید.
آرامسازی یا ریلکسیشن چیزی فراتر از تماشای تلویزیون یا استراحت کوتاه در هنگام کار است. آرامسازی صحیح بسیار مثبت و رضایتبخش و در واقع نوعی احساس صلح و آرامش در ذهن است.
آرامسازی را تجربه کنید: آرامسازی یا ریلکسیشن چیزی فراتر از تماشای تلویزیون یا استراحت کوتاه در هنگام کار است. آرامسازی صحیح بسیار مثبت و رضایتبخش و در واقع نوعی احساس صلح و آرامش در ذهن است. سایر تکنیکهایی که به کاهش ناراحتی و مدت استرس منجر میشوند عبارتاند از: آرامسازی یا ریلاکسیشن پیشرونده عضلات، تجسم فضایی و تنفس آرام.
آرامسازی پیشرونده عضلات، تکنیکی است برای شل کردن گروهی از عضلات به طور همزمان. در یک وضعیت آرام بنشینید و چشمان خود را ببندید. فک خود را شل کرده و پلکها را روی هم بگذارید اما آنها را فشار ندهید. اول از انگشتان پا شروع کرده و با عبور از پاها، کپلها، تنه، بازوها، ساعدها، دستها و انگشتان به گردن و سر برسید. روی هر قسمت به شکل مجزا تمرکزکنید. عضلات را در یک ناحیه بدن منقبض کنید و 5 تا 10 ثانیه بشمارید و بعد آنها را شل کنید. همزمان با شل کردن عضلات تصور کنید سختی و تنش موجود در عضلات شما در حال ذوب شدن و ناپدید شدن است. حالا به سراغ ناحیه بعدی بروید. با این روش می توانید از تنش موجود در بدن خود بکاهید و آرامش بیشتری را به خود باز گردانید.
صولا چه زمانی به جلوی آینه می روید؟ وقتی از خانه خارج می شوید. وقتی میهمان مهمی به خانه تان می آید. وقتی قرار است به مهمانی بروید.
چه زمانی زیباترین حرف ها را می زنید؟ وقتی با افراد فامیل و کسانی که با آنها رو در بایستی دارید ،ملاقات می کنید. زمانی که تلفنی با فرد غریبه ای صحبت می کنید؟
اگر می خواهید عشق و جاذبه ی روز های نخست آشنایی به قصه ی یکی بود ، یکی نبود تبدیل نشود و همچنان همسرتان برای دیدن شما مشتاق باشد و اولین اولویت زندگی همسرتان باشید ، بهتر است رفتار خودتان را در روز های اول به یاد آورید.
امیدوارم زیباترین حرف های زندگی تان را به نزدیک ترین فرد زندگی تان بگوئید و دلنشین ترین رفتار را برای کسی داشته باشید که موظفید بیشترین جاذبه را برایش داشته باشید.
اگر می خواهید عشق و جاذبه ی روز های نخست آشنایی به قصه ی یکی بود ، یکی نبود تبدیل نشود و همچنان همسرتان برای دیدن شما مشتاق باشد و اولین اولویت زندگی همسرتان باشید ، بهتر است رفتار خودتان را در روز های اول به یاد آورید.
امام صادق(ع) :
بر زن واجب است که خود را از بهترین عطر هایی که دارد برای شوهرش خوش بو کند، برای او بهترین لباس ها را بپوشد و به بهترین وجه آرایش کند.(1)
اینکه شما هر روز همدیگر را می بینید دلیل آن نمی شود که آن قدر برای هم تکراری شوید که دیگر هم دیگر را نبینید. پس مطمئن باشید هنوز هم اگر با ظاهری آراسته به استقبال همسرتان بروید و در گفتگو و نشست و بر خواست اصول جذابیت بیشتر را رعایت کنید ، همسرتان با تمام مشغله و مشکلات بیرون از خانه و با وجود داشتن فرزند ، رفتاری متفاوت از امروز که شما فراموشش کرده اید خواهد داشت .
به طور قطع آنچه باعث جذب شدن افراد به هم می شود ، حسن اخلاق و درک متقابل و گذشت و بسیاری از مولفه های دیگر است.و به قول حافظ هزار نکته در این کار و بار دلداریست!
واما کار زنان شاغل کمی سخت تر است زیرا آن ها هم ساعتی از وقت خود را در منزل نیستند و هم وظایف خانه داری و رسیدگی به کار بچه ها را دارند اما آن ها هم مطمئنا اگر بخواهند می توانند همیشه جایگاه همسری خود را به خوبی حفظ کنند.
البته به طور قطع آنچه باعث جذب شدن افراد به هم می شود ، حسن اخلاق و درک متقابل و گذشت و بسیاری از مولفه های دیگر است.و به قول حافظ هزار نکته در این کار و بار دلداریست!
اما بحث ما در این مقاله خوش پوشی،رعایت جذابیت ظاهر و خلاصه حفظ طراوت روز های اول است البته در کنار اخلاق خوش .
اگر دین اسلام به مردان تذکر حفظ حریم نگاه را می دهد و از زنان می خواهد تا زیبایی ها و زینت هایشان را از غیر محارم بپوشانند ، علت اصلی آن حفظ کانون خانواده است .پس خودتان با دست خودتان موجبات از بین رفتن این کانون مخصوصا در شرایط امروزی جامعه را فراهم نکنید.
جذاب ترین زن در خانه باشید تا معجزه اش را در رفتار همسرتان ببینید
متن گفتوگوی ابراهیم اسرافیلیان، یکی از دوستان شهید دکتر حسن آیت در سالگرد شهادت ایشان به شرح زیر است:
در گفت و شنودى که در پى مىآید به بازشناسى منش فکرى و سیاسى چهرهاى پرداختهایم که در سه دهه اخیر به دلایل گوناگون مورد غفلت یا تغافل قرار گرفته است. اینک پس از شفاف شدن ماهیت جریانات سیاسى کشور، شاهد تحقق بسیارى از پیش بینىهایى هستیم که او در سالهاى آغازین انقلاب قولاً و عملاً نسبت به آن هشدار مىداد. این سخن به معناى مطلق انگارى درباره اندیشه و عمل دکتر آیت نیست، اما بىنیاز از تذکر است که کارنامه فکرى و سیاسى او نیز واجد نکات قابل اقتباس و اعتناى فراوان است.
* از چه مقطعى و چگونه با شخصیت آیت آشنا شدید؟
از دوران دبستان با هم در یک مدرسه بودیم تا دوره دبیرستان که دوره سیکل اول را با هم خواندیم اما دوره سیکل دوم من به اصفهان رفتم و درس خواندم و ایشان در نجف آباد ماند. دوره لیسانس را هر دو در دانشسراى عالى خواندیم. ایشان در رشته ادبیات و من در رشته ریاضیات تحصیل کردم. پس از آن در رشتههاى دیگرى مانند حقوق و جامعه شناسى هم ایشان تحصیل کردند و به خاطر علاقهاى که به علم و تحصیل و ارتباط با دانشجوها داشتند همواره در دانشکده فعالیت داشت و تا زمان شهادتش در کنار هم بودیم.
* از دیدگاه شما دکتر آیت چه ویژگىهاى بارز شخصیتى داشتند؟
شهید آیت بسیار خوش حافظه و دقیق بود و بسیار به مطالعه کردن علاقهمند به طورى که این امر باعث مىشد کمتر به زندگى عادى اش توجه داشته باشد. به یاد دارم که در کلاس ششم متوسطه کتابى نداشتیم و بیشتر به حافظهمان متکى بودیم. دکتر آیت حافظه قوىترى نسبت به من داشت به طورى که یک روز قرار گذاشتیم کتاب لغتى که نوشته آقاى اللهوردى بود را تا ظهر بخوانیم که شهید آیت موقع ظهر آمد و گفت مطالب را حفظ کرده اما بنده تا عصر آن روز نتوانستم لغات را حفظ کنم.
* از وضعیت خانوادگىشان بفرمایید؟
از خانواده مذهبى بود. پدر بزرگ مادرى اش آقا سیدعلى نجف آبادى از علماى تراز اول اصفهان بود. پدرش هم روحانى بود و کشاورزى مى کرد. حتى به دلیل فقر مالى که داشتند مادر ایشان قالیبافى مى کرد تا پولش کمک تحصیل ایشان باشد. خود مرحوم آیت هم بعد از خرداد سال 42 به دلیل آنکه دائماً در حال فرار بود درآمدى نداشت و برهمین اساس صدمه مادى بسیارى به ایشان وارد شده بود. به خاطر دارم در سال 43 تا 44 شهید آیت به بنده که در اصفهان بودم پیغام داد که اگر مىتوانى 100 تومان براى من به تهران بیاور، به نشانى گلوبندک، مغازه حاج قاسم عطار، من نیز از اصفهان به تهران آمدم و حاج قاسم عطار را پیدا کردم و به ایشان گفتم دکتر آیت از بنده خواسته پولى برایشان بیاورم که حاج قاسم عطار بار اول منکر شناخت دکتر آیت شد اما بعد از اصرارهاى بنده گفت که مى پرسد آیا کسى، فردى با مشخصاتى که بنده عرض کرده بودم را مى شناسد یا نه! بعد از ظهر اطلاع داد که بله، یکى از رفقا گفته ایشان را مى شناسد و ما را با خود به منزل دکتر آیت برد. وقتى دکتر آیت را ملاقات کردم، دیدم با آنکه ایشان بیمارى قند داشت و بیمارى اش به 500 تا 600 رسیده بود و حال خوبى نداشت یک زیرزمین در جنوب شهر تهران کرایه کرده بود که هواى بسیار بد و شرجى داشت.
دکتر آیت به بنده گفت که در اینجا هیچ چیز حتى غذا هم ندارم، کرایه اینجا را هم نمى توانم پرداخت کنم و به خاطر هواى بد اتاقم شب ها به روى سقف سرویس بهداشتى کنار حیاط مى روم و استراحت مى کنم که این هم مورد اعتراض صاحبخانه است و دائماً متذکر مى شود که آنجا را کرایه نکرده ام.
بنده نانى تهیه کردم و همراه با پول به ایشان دادم و رفتم. ایشان بعد از مدتى دیگر نتوانسته بود کرایه اتاقش را بپردازد، در مدرسه طلاب ملاعبدالله که در زاویه جنوب غربى پارک شهر واقع بود یک حجره گرفته بود و به دلیل اینکه تمام حجره هاى مدرسه پر بود حجره اى بالاى سرویس بهداشتى مدرسه به ایشان رسیده که از این سرویس بهداشتى موش هاى بزرگى وارد اتاق دکتر آیت مى شد. به طورى که موش ها حتى کفش هاى ایشان را هم جویده بودند و براى اینکه شناخته نشود مجبور بود در اتاقش را همیشه ببندد و تنها شب ها روى سقف شبستان مى رفت و تا اذان صبح را آنجا مى خوابید.
ایشان با سختىهاى بسیارى در زندگى اش روبه رو بود. یک سال قبل از پیروزى انقلاب مدتى را در مدرسه عالى قضایى به تدریس پرداخت و به دلیل تسلطى که به مسائل مذهبى داشت و همچنین علوم اجتماعى مریدان بسیارى پیدا کرد. اما هیچ گاه فقر مالى اش مانع از این نشد که دست از مبارزه بردارد.
* عوامل مؤثر در شکل گیرى اندیشه سیاسى و نگاه تاریخى دکتر آیت کدامند؟
وضع اجتماعى آن دوران از عوامل مؤثر در شکل گیرى اندیشه ایشان بود. برخى از افراد در دوران کودکى هم انسان هاى بالغى هستند و برخى دیگر در 90 سالگى هم انسان هاى صغیرى هستند. دکتر آیت جزو کسانى بود که از دوران کودکى بالغ بود و بر این حساب در همان دوران هم مسائل اجتماعى را به خوبى درک مى کرد و اصولاً از دوران دبستان مانند بنده نبود و درگیر مسائل روز بود. در آن دوران با آنکه یک قران پول براى ایشان پول زیادى بود اما آن را تهیه مى کرد و به آشنایان مى داد که به اصفهان بروند تا برایش روزنامه تهیه کنند. در آن زمان در نجف آباد روزنامه توزیع نمى شد. پس از آنکه روزنامه را به دست مى آورد آن را مطالعه کرده قسمت هایى را که از نظر خودش مهم بود با قیچى مى برید و پنهان مى کرد. اوایل در سوراخ دیوار گذاشته و در آن را گل مى گرفت ولى بعدها چمدان فلزى بزرگى پیدا کرد و آنها را داخل چمدان فلزى قرار مى داد. در رابطه با هر یک از شخصیت هاى سیاسى تمام اطلاعاتى راکه به دست مى آورد را جمع آورى مى کرد و در مورد مسائل سیاسى دید بسیار وسیعى داشت.
حتى در دوران جوانى (22 تا 23 سالگى) نامه اى به یکى از رجال سیاسى آن زمان نوشت تحت این عنوان که اگر مى خواهید در ایران حکومتى به دست بیاورید باید بر مبناى اصول اسلام و شیعه باشد در غیر این صورت حکومت شما دوامى نخواهد آورد و اساس مبارزاتش بر مبناى مسائل سیاسى بود. ایشان علاوه بر اینکه در تاریخ، علوم اجتماعى، ادبیات و حقوق تحصیل کرده بود و مدارک لیسانس و فوق لیسانس و بالاتر به دست آورده بود، در علوم مذهبى هم اطلاعات وسیعى داشت، عربى را هم به خوبى مى دانست.
به یاد دارم اولین کتاب عربى را با هم به اتفاق یک نفر دیگر در سه ماهه تعطیلى تابستان نزد آقا شیخ حسن معزى خواندیم که ایشان پس از آن هم مطالعه عربى را ادامه داد. به طور کلى وضع اجتماعى آن دوران براى شهید دکتر آیت خود یک معلم بود. در زندگى اصولاً عده اى وجود دارند که جامعه خود را مى سازند و تعداد بسیار اندکى هستند و در کنار آنها افرادى وجود دارند که معمولاً تعداد زیادى هستند و جامعه آنها را مى سازد. شهید دکتر آیت جزو کسانى بود که مى توانم بگویم مى خواست جامعه را بسازد.
* دکتر آیت بیشتر تحت تاثیر کدام شخصیت مبارز مذهبى بود؟
بیشترین تاثیر را آیت الله کاشانى روى دکتر آیت داشتند. بعد از دوران دبیرستان دکتر آیت با آیت الله کاشانى ارتباط پیدا کرد البته پیش از آن دورادور با مبارزات آیت الله کاشانى آشنایى داشت.
* قبل از پیروزى انقلاب شهید دکتر آیت در کدام یک از عرصه هاى مبارزاتى فعال بود؟
مى توانم بگویم شهید دکتر آیت در تمام عرصه هاى مبارزاتى فعال بود. از یک سو ارتش سرى و زیرزمینى تشکیل داده بود و از سویى دیگر از سال 42 تشکیلاتى را به وجود آورده بود که به واسطه آن داخل ارتش نفوذ بسیارى کرده بودند. حتى جوانانى را به داخل ارتش فرستاده بود که در داخل ارتش به شناسایى افرادى که زمینه هاى انقلابى داشتند بپردازند و آنها را به نحوى جذب مى کردند. روش شهید آیت به گونه اى بود که به هیچ کس اجازه نمى داد شماره تلفن و آدرسى را یادداشت کنند و تمام آنها موظف بودند اطلاعات را حفظ کنند. حتى اگر اعلامیه اى داشتند باید بعد از مطالعه سریعاً رد مى کردند و نباید نزد خود نگه مى داشتند. حتى به کسانى که داخل گارد شاهنشاهى بودند و مشکل خواندن نماز را داشتند گفته بود که یک پلاستیک بزرگ را در سرویس بهداشتى پهن کنند و همانجا نماز بخوانند و این امر باعث شده بود که به ایشان بگوییم چه فتواى عجیبى دادى آیت!
از نظر جنبه تئورى هم مفصلاً کار مى کرد. در همان مدرسه عالى قضایى قم که براى تدریس مى رفت علاوه بر دروس، مسائل سیاسى را هم مطرح مى کرد. در خارج از کشور نیز با افراد بسیارى در ارتباط بود. مثلاً محمد منتظرى که یکى از اعجوبه هاى روزگار بود و در روزگار مثل او از نظر فعال بودن دیگر نیست که به فرمایش حضرت امام(ره) در راه خدمت به اسلام محمد منتظرى سر از پا نمى شناخت همراه بود و با افرادى نظیر محمد منتظرى بسیار ارتباط داشت و در مبارزات با هم بودند.
* شهید آیت از چه مقطعى و چطور مبارزاتش را آغاز کرد؟
بعد از خرداد خونین سال 42 از اصفهان به تهران آمدم و در ملاقاتى که با دکتر آیت داشتم از ایشان سؤال کردم، حالا باید چکار کرد؟ که ایشان گفت تنها راهش جنگ مسلحانه است. و از همان زمان بود که شروع کرد به نفوذ کردن داخل ارتش. پس از آن بنده از دانشگاه اصفهان به اهواز و از اهواز به تهران تبعید و بعد هم از کار برکنار شدم و به صورت فرار به انگلستان رفتم. زمانى که بازگشتم دکتر آیت از من پرسید آیا کارت عضویت هیات علمى دارم یا نه، که گفتم: خیر ندارم. مرحوم دکتر آیت گفت سریعاً برو و تهیه کن. بعد از آن جوانى را به معرفى کرد و گفت این جوان مى خواهد در گارد شاهنشاهى استخدام شود و به کارمند معتبرى نیاز دارد که ضمانتش را بکند من بدون آنکه بدانم آن جوان کیست ضمانتش را کردم و ایشان وارد ارتش شد. این فرد شهید کلاهدوز بود.
* آیا خاطرهاى از مبارزات ایشان دارید؟
بله. در جریان بمباران نپال که قرار بود راهپیمایى کنندگان عاشورا و تاسوعا را بمباران کنند، مرحوم کلاهدوز و دیگر دوستانش در ناهارخورى افسران بعد از صرف غذا افسران و خلبان ها را به مسلسل بسته و کشته بودند و بدین ترتیب مساله بمباران راهپیمایى تهران را منتفى کرده بودند.
شیهید سیدموسى نامجو هم همانند شهید کلاهدوز از اعضاى این ارتش سرى بود. وى معاون دانشکده افسرى بود و با مهارتى خاصى توانسته بود رئیس دانشکده را که در برابر انقلابیون مبارز ایستادگى مى کرد را متقاعد کند تا دانشکده را تسلیم انقلابیون و مردم کند.
ایشان به رئیس دانشکده گفته بود دورتا دور دانشکده را مردم گرفته اند ما کارى نمى توانیم بکنیم بهتر این است که تسلیم شویم تا اقلاً اسلحه ها و مهمات براى ملت بماند و خودمان هم نجات پیدا کنیم که رئیس دانشکده هم مى پذیرید و در را باز مى کنند و مردم داخل دانشکده مى شوند. البته این مبارزات مسلحانه بگونهاى نبود که افراد را ترور کنند بلکه آنها مامور بودند تا خود را آماده کنند اگر لازم شد با یک یورش مسلحانه نظام را ساقط کنند که در آخر هم به همین صورت انجام شد.
* بدبینى شهید آیت نسبت به گروههاى ملى گرا از چه نشات مى گرفت؟
شهید آیت تقریباً یک دایره المعارف سیاسى معاصر بود و تمام رجال سیاسى معاصر را دقیقاً مى شناخت و حتى براى بعضى از آنها پرونده اى داشت و از سوابق آنها با خبر بود. ایشان اکثر این افراد ملى گرا را وابسته مى دانست و اعتقاد داشت برخى از آنها از اعضاى گروه فراماسون هستند. اعتقاد داشت این گروه هاى ملى گرا معتقد و پایبند به دین و شریعت و اسلام فقاهتى نیستند. مثلاً تهمت زدن را یک امر عادى مى دانستند و بیشتر مذهب را به عنوان یک وسیله و ابزارى براى اهدافشان مى دانستند.
* از حساسیت دکتر آیت نسبت به حضور وابستگان به جبهه ملى و نهضت آزادى در مناسبت جمهورى اسلامى چه خاطراتى دارید؟
آنها را مقید به ولایت فقیه و اسلام فقاهتى نمى دانست و حساسیتش از این مساله نشات مىگرفت. پیش بینى هاى دکتر آیت در مدت این 30 سال انقلاب به وضوح قابل رویت است. در مجلس خبرگان قانون اساسى آنها در برابر بسیارى از موارد قانونى مخالفت مى کردند که دکتر آیت با منطق قوى اى که داشت به تنهایى در مقابل آنها مى ایستاد و بر آنها پیروز مى شد، چون آیت یکى از خصوصیاتش استدلال هایش بود که باعث مى شد آنها را از میدان به در برد.
* پس از پیروزى انقلاب گروه هاى ملى گرا مکرراً دکتر آیت را به ادامه عضویت در حزب زحمتکشان و خط گرفتن از دکتر بقایى متهم مىکردند، دیدگاه شما در این باره چیست؟
بعد از آنکه آیتالله کاشانى از سیاست کناره گرفت و خانه نشین شد به دکتر آیت گفته بود که اگر به دنبال عضویت در حزبى هستى به حزب زحمتکشان برو. در واقع شعار دکتر بقایى و حزب زحمتکشان این بود که ما براى راستى و آزادى قیام کردهایم. معمولاً اینها جلساتى داشتند که در آن کشک بادمجان مىخوردند و تا سال 1347 که دکتر آیت در آن جلسه اعلام مى کند براى گرفتن حکومت از دست شاه راهى جز مبارزه مسلحانه وجود ندارد که آنها مخالفت مى کنند و عملاً دکتر آیت را از حزب طرد مى کنند و بعد از آن هم با هم اختلاف داشتند و در اوایل انقلاب هم که مساله قانون اساسى مطرح شد، دکتر بقایى اعلام کرده بود با هر نوع حکومت مذهبى در ایران مخالف است و همچنین وصیتنامه اى دارد تحت عنوان وصیتنامه سیاسى که بر روى نوار است.
عدهاى معتقدند دکتر آیت اصل ولایت فقیه را از دکتر بقایى گرفته بود در حالى که دکتر بقایى کلاً با حکومت مذهبى مخالف بود و در واقع ولایت فقیه را آیت از درس هاى آیتالله خمینى(ره) گرفته بود زمانى که در عراق در تبعید به سر مى برد. امام خمینى (ره) یکسرى درس هایى تحت عنوان حکومت اسلامى و ولایت فقیه داشته که خود تقریر کرده بودند و دکتر آیت این اصل را از دروس ایشان گرفته بوده. آقاى لطفالله میثمى که خود جزو نهضت آزادى بود از مریدان آقاى مهندس بازرگان در راه مجاهد همان نوار وصیتنامه سیاسى دکتر بقایى را تحت عنوان «افول یک مبارزه» با دست کارى هایى پیاده کرد و همچنین آن نوار در خارج از کشور تحت نام «آن کس که گفت نه!» یعنى به حکومت اسلامى گفت نه، پخش شد که باعث دستگیرى دکتر بقایى شد.
من نمى توانم بگویم دکتر بقایى آدم خوبى بود یا نه به این دلیل که شناخت کافى از ایشان ندارم اما به گونه اى عمل کردند که نام او همراه با جرم باشد. در واقع روش آنها بدین صورت است که اگر بخواهند کسى را بدنام کنند با توجه به امکانات و تبلیغات فراماسونرى که دارند و تشکیلات استکباریشان همه کار مى توانند بکنند.
در واقع قبل از سال 1347 آیت با آنها ارتباط آنچنانى نداشت و عضو حزبشان هم نبود تنها آنها را همراهى مى کرد و بعد از آن هم که از حزب طرد شد با آنها مخالفت داشت. دکتر آیت همانند نهنگى بود که هیچگاه درون این حوضچه ها قرار نمىگرفت. در واقع بسیار بالاتر از این حزب ها بود و در مجلس خبرگان هم که مى دیدند تاب مقابله با او را ندارند، وى را به شهادت رساندند که باز هم بعد از شهادت سعى کردند بدنامش کنند.
* به شهادت اسناد، دکتر آیت قبل و پیش از همه نسبت به میرحسین موسوى سوءظن پیدا کرد، علت این امر چه بود؟
ایشان اکثر رجال سیاسى صد سال اخیر را دقیقاً مى شناخت و از خط و ربط افراد آگاه بود و وابستگى افراد را مى دانست و این اطلاعات باعث مى شد که با میرحسین موسوى مخالف باشد. ایشان اعتقاد داشت که میرحسین موسوى وابستگى هایى به ملى گراها دارد و هیچ اعتقادى به جریان انقلاب ندارد و معتقد بود حتى روزى ایشان به عنوان مخالف در برابر انقلاب خواهد ایستاد که درست هم فکر مى کرد و اطلاعاتش کامل بود.
البته نمى دانم این اسناد را از کجا تهیه مى کرد اما نسبت به میرحسین سوءظن نداشت سوءظن براى مواقعى است که انسان گمانى ببرد که این گمان هم مى تواند مثبت و هم منفى باشد. اما اطلاعاتى که آیت داشت هیچ ربطى به گمان و سوءظن ندارد. مسائل سیاسى همانند شاعرى است که اگر فردى همه اشعار را از حفظ باشد و قواعد شعرى را هم بداند اما طبع شعرى نداشته باشد نمى تواند شعرى بگوید.
در امور سیاسى هم غیر از وجود اسناد فرد باید شم سیاسى هم داشته باشد تا بتواند امور را پیش بینى کند که دکتر آیت این استعداد فوق العاده را دارا بود.
* علت اینکه دکتر آیت از موضع مخالفت با تصدى وزارت امور خارجه توسط میرحسین موسوى کوتاه نیامد چه بود؟
بر اساس اطلاعاتى که آیت به دست آورده بود میرحسین موسوى وابستگى هایى داشت و این وابستگى ها مى توانست در صورت تصدى وزارت امور خارجه به نفع ایران نباشد. به عنوان مثال اگر من به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شوم که داراى وابستگى هایى باشم به جاى آنکه به نفع ملت خود عمل کنم به دشمن کمک خواهم کرد و در واقع به کشورم خیانت خواهم نمود. و بر این اساس ایشان را شایسته این سمت نمى دانست.
* این اسناد شامل اسناد فعالیتهاى سیاسى آقاى میرحسین موسوى بودند؟
اولاً باید بگویم آن طور که شنیده ام گفته مى شود که در برگه عضویت آقاى میرحسین زمانى که سؤال مى شود آیا شما پیش از انقلاب فعالیت سیاسى داشته اید؟ مى گوید خیر تا قبل از پیروزى انقلاب وارد جریانات سیاسى نشده بودم ولى زمانى که انقلاب شد و مردم تظاهرات مى کردند مى آمدم و آنها را تماشا مى کردم. ایشان به همراه خانمشان زهره کاظمى دانشجوهاى دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران بودند.
* به غیر از تصدى وزارت امور خارجه دکتر آیت در چه موارد دیگرى با میرحسین موسوى مخالفت مى کرد؟
ایشان مخالف میرحسین موسوى بود و از روش و خط و مشى ایشان راضى نبود. حتى در حزب هم که بود اعتقاد داشت میرحسین موسوى ظاهراً عضو حزب است ولى با حزب جمهورى اسلامى و قانون اساسى و جریان انقلاب نیست. آیت زودتر از همه موسوى را شناخت.
* از رویداد شهادت دکتر آیت چه خاطراتى دارید؟
همسر دکتر آیت نقل مى کرد سه روزى بود که دکتر آیت بیمار بود، صبح روز سوم اسناد و مدارکى را جمع کرده داخل یک پوشه مى گذارد که برود. خانمش مى گوید که بیمار هستى بمان استراحت کن، دکتر آیت مى گوید امروز باید بروم مجلس، امروز سرنوشت انقلاب مشخص خواهد شد.
امروز قرار است مساله تصدى وزارت امور خارجه آقاى میرحسین موسوى مطرح شود! پوشه را عقب پیکان قرار مى دهد. ماشین بنزى در 10 مترى منزل دکتر آیت در حال پنچرگیرى بوده. زمانى که دکتر داخل ماشین مى شود بنز حرکت مى کند و دکتر آیت را به مسلسل مى بندد و در حدود 60 تیر شلیک مى کنند که هنوز هم با آنکه در را تعمیر کرده اند باز هم جاى گلوله ها باقى مانده.
پس از آن همسر دکتر آیت نقل مى کند چند لحظه اى گیج حادثه بودیم که یکدفعه به یاد پوشه مدارک افتادیم و به دنبالش گشتیم گفتند پاسدارى پوشه را برداشته و همراه خود برده، دریافتیم که پوشه مدارک به وزارت امور خارجه رفته. پس از آنکه پاسدار را پیدا کردیم سراغ مدارک را گرفتیم، ابتدا منکر همه قضایا شد اما با اصرار ما قبول کرد و رفت مدارک را از اتاقى دیگر بیاورد. بعد از 30 دقیقه به دنبال پاسدار داخل اتاق شدیم که دیدیم فرار کرده و دیگر اثرى از او نیافتیم. اینکه چه مواردى را مى خواست در مجلس مطرح کند هیچگاه مشخص نشد.
* این جریان را چه کسى پى گرفته و نقل مى کند؟
هم خانم دکتر آیت و هم آقایى که باجناق دکتر آیت بوده و به دنبال آن پاسدار مى رود.
* جریاناتى پس از شهادت دکتر آیت سعى در کمرنگ کردن نقش ایشان داشتند در این رابطه توضیح بفرمایید؟
بله. مسلماً سعى شد که نقش آیت کمرنگ شود. در واقع جریان هایى که آیت با آنها به مخالفت برخاسته بود در این امر بسیار موثر بودند، به این دلیل که در زمان حیاتش هیچکدام تاب مقاومت در برابر قدرت منطق او را نداشتند. به قول خانم دکتر آیت که مى گفت: بعد از شهادت آیت که هم از شهداى حزب جمهورى اسلامى و هم شهداى انقلاب بود هیچ توجهى به ما نشد و دکتر آیت بعد از شهادت با بى مهرى روبه رو گردید.
* ارزیابى شما از کارنامه فکرى و عملى دکتر آیت چیست؟
به اعتقاد من آیت انسان بسیار رستگارى بود. به این علت که هم عملکرد درستى داشت و هم از نظر فکرى انسان بسیار فهمیده و دقیقى بود. در تمام کارهایش حساب شده عمل مى کرد. صددرصد کارنامه قابل قبولى داشت.
منبع :روزنامه جوان
در این سبک و سیاق وجود هیجان کاذب، تعلیق کشنده، حضور پررنگ پلیس و بالاخره وجود فضاهای بیمارستانی و مرگ و مراسم سوگواری پای ثابت است و البته سیروس مقدم در ساخت اینگونه سریالها به مقام استادی رسیده است.
با نگاهی به آثار سیروس مقدم درمییابیم که او در مقام کارگردانی همواره توان آن را داشته است که خود را بهعنوان سازنده آثار پرمخاطب بشناساند.
سریالهایی چون «روزهای زندگی»، «مسافر» و «نرگس» موید این نظر هستند که او راه ارتباط با مخاطب را بلد است و میتواند حداقلی از استانداردهای تولیدی را حتی در آثاری که با سرعت تولید میشوند حفظ کند. اما مشکل از آنجا آغاز میشود که مقدم در آثارش مخاطب را با چند سوءتفاهم بزرگ روبهرو میکند. سوءتفاهم اول بر سر تکنیک تعلیق است.
تعلیق که در حقیقت ایجاد انگیزه تماشا در مخاطب با ایجاد تاخیر در دادن اطلاعات اساسی به او است یکی از تکنیکهای مؤثر در آثار سینمایی و تلویزیون است که بسته به ژانر اثر، کم و کیف خاص خود را میطلبد اما گاهی اوقات بنا به دلایلی همین تعلیق تبدیل به یک مناقشه اساسی برای یک اثر میشود؛ مثلا اگر داستانی از لحاظ ذاتی توانایی اغنای مخاطب را نداشته باشد هرچه به آن تعلیق تزریق کرده و روند اطلاعرسانی به مخاطب را با تاخیرمواجه کنیم نهتنها به جذب مخاطب کمک نمیکند بلکه باعث آزردگی روان مخاطب میشود که برخی آن را به غلط عامل موفقیت سریال میدانند اما در یک نگاه آسیبشناسانه وضعیت فرق میکند.
در مورد سریال رستگاران این اتفاق افتاده است. در این سریال موتور اصلی داستان بسیار کمجاذبه است. زنی که بهدنبال شوهر گمشدهاش میگردد و از این در به آن در میزند آنقدر تکراری است که تعلیق چند قسمتی در باره کجا بودن احمدرضا را توجیه نمیکند. در حقیقت این بخش کم جاذبه که قرار است محور فیلمنامه باشد خیلی زود جایگاه محوری خود را از دست میدهد و زندگی «شایسته» و موضوعات مربوط به دختر و برادرزاده سر مخفیاش به موضوع اصلی تبدیل میشود. در این نقطه «خجسته» و داستان ادیسهوارش برای یافتن شوهر و حقیقت، تبدیل به یک الگوی هاچ زنبور عسلی میشود و انتخاب و کمشناسبودن بازیگران نقش خجسته و احمدرضا برای مخاطب تلویزیون نیز بر این مشکل داستان میافزاید.
از طرف دیگر ماجرای پونه و داستانک مربوط به او و خانوادهاش نیز دارای ارتباط بسیار سستی با داستان است. پونه که با یک حسن تصادف خیلی عجیب و هندی وارد ماجرای خجسته میشود و با یک فقره دزدی از کسی که بعد از ظهر همان روز باید وارد زندگیاش شود پایش به داستان باز میشود، تا قسمتهای میانی سریال حضورش هیچ ربطی به داستان ندارد تا اینکه مشخص شود در قسمتهای بعدی فیلمنامه با چه تمهیدی قرار است ارتباط سست او با داستان را تقویت کند.
سوءتفاهم دوم بر سر شخصیتپردازی است. مقدم در سریالهای اخیرش بسیار تلاش کرده که برخی از شخصیتها را چندوجهی طراحی کند اما به دلایل مختلف برخی از این شخصیتهای چند وجهی تبدیل به پدیدهای مثل حلول چند شخصیت متفاوت و متناقض درون یک نفر شده است. شخصیت کاوه با بازی پورسرخ نمونه این سوءتفاهم در شخصیتپردازی است.
در حقیقت چند وجهی بودن درون این شخصیت به دلایلی درونی نشده و کنش کاوه در سریال بیشتر از آنکه نمایانگر شخصیت چندوجهیاش باشد باعث گول زدن و سردرگمی عمدی مخاطب است. گویا سیروس مقدم پذیرفته است که الیاسنامی در هیأت شیطان گاهی میتواند در جلد شخصیتهایش رفته و بعد بیرون بیاید و بیدلالتهای فیلمنامهای باعث ایجاد کنشهای متناقض شود.
به همین ترتیب شخصیت کاوه نه خوب است، نه بد و نه خاکستری بلکه ملغمهای است از همه آنها که در نهایت سرنوشتش یا با خوبی یا با بدی رقم میخورد. البته شاید از منظر عوامل سازنده سریال این امر یک امتیاز تلقی شود اما بهنظر میرسد این یک نقص در شخصیتپردازی است که گاهی به مدد بازیهای دوربین و چسباندن عدسی بهصورت بازیگر با گریم سنگین سایهدار سعی در پوشاندن آن با این تکنیک نخنما دارند؛ نظیر آنچه در سینمای دهههای 60 و 50 در سینمای آمریکا و روسیه با نزدیککردن ناگهانی دوربین بهصورت بازیگری که چشمهایش را برگشاده بود و نفسنفس میزد اتفاق میافتاد. البته این اتفاق در مورد دیگر شخصیتها نیز میافتد، اما در برخی اوقات مثل شخصیت شایسته، بازی روان و بسیار خوب آتیلا پسیانی این ضعف را میپوشاند.
از طرف دیگر مقدم از برخی تمهیدات کم بها برای متفاوت جلوه دادن برخی از شخصیتهای فرعی استفاده میکند؛ مثل تکهکلام گیلکی صمصامی و آب خوردن مدام جناب سروان و...
اما سوءتفاهم سوم که خوشبختانه در این سریال کمتر به چشم میخورد، تقلیل ایدههای مذهبی و مفاهیم دینی به نشانههای سطحی و گاه کودکانه است؛ نظیر تجسم شیطان و وجود گل و بلبل بهعنوان بهشت و بیابان بهعنوان برزخ که بیشتر در سریالهای مناسبتی او به چشم میخورد که مجال بحث جداگانهای را میطلبد.
اما جدا از این مشکلات چنان که ذکر شد مقدم کارگردان کاربلدی است. او دارای این توان است که آثار پرمخاطبی را بسازد و مخاطب تلویزیون را راضی نگه دارد. این امتیاز برای یک کارگردان امتیاز کمی نیست اما آن چیزی که باعث شده است سریالهای سالهای اخیر سیما به جای ایجاد فضای سرگرمکنندگی بیشتر با اعصاب و روان مخاطب درگیر شود، همهگیرشدن جو ساخت سریال با چاشنی جنایت و مکافات است. این موضوع باعث شده است که اکثر سریالهای سیما اعم از خوشساخت و بدساخت در یک دایره خبیثه معنایی دست و پا بزنند و دچار پدیده همانندی شوند.
اینگونه سریالها که رستگاران هم در زمره آنهاست از جمله آثاری هستند که به جرات میتوان گفت برای تلویزیون مناسب نیستند و حجم بالای پخش آنها باعث ایجاد جو بیاطمینانی و فوبیای ترس از جامعه میشود؛ در صورتی که جامعه امروز ما بیش از هر چیز نیاز به آثاری دارد که ضمن ترویج بنیان خانواده و نهادهای اجتماعی دیگر مثل مدرسه و دیگر محیطهای عمومی، سرگرمساز و مفرح باشند و به جای آزار پنهان مخاطب با تعلیقهای کاذب و تلقین ناامنی محیطی به آموزش و پالایش روانی وی بپردازند و این امر محقق نمیشود جز اینکه کارگردانان کاربلدی چون مقدم از این دایره بسته بیرون آمده و بیش از پیش به آثار خانوادگی و مفرح بپردازند؛ تجربهای که سالهای قبل در سریالهای موفقی چون مسافر و روزهای زندگی توسط مقدم انجام شده است.
ابراهیم خدایی با بیان اینکه انتخاب رشته کنکور 88 فقط بهصورت اینترنتی است، افزود: داوطلبان مجاز انتخاب رشته باید تا 18 مرداد با مراجعه به سایت سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی www.sanjesh.org نسبت به وارد کردن کد رشتههای انتخابی براساس تقدم علاقه، اقدام و سپس یک نسخه از کد رشتههای انتخابی خود را پرینت بگیرند و بعد از کنترل مجدد، کد رشتههای انتخابی پرینت شده را نزد خود نگه دارند.
وی بیان داشت: با توجه به کارنامه اولیه، مجاز به انتخاب رشته بودن داوطلبان، با درج کلمه «بلی» در هر یک از دورههای روزانه و شبانه، نیمه حضوری و مجازی و پیام نور، مؤسسات غیرانتفاعی و مراکز تربیت معلم مشخص شده است.
معاون سازمان سنجش ادامه داد: درصورتی که داوطلب در چند گروه آزمایشی شرکت کرده است، در کارنامه اولیه تمام اطلاعات مربوط به نمرات خام، رتبهها و وضعیت داوطلب از نظر مجاز به انتخاب رشته بودن، بهصورت جداگانه برای هر یک از گروههایی که شرکت کردهاند، تعیین شده است.
وی با بیان اینکه داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در دورههای تحصیلی هر گروه آزمایشی (یا گروههای آزمایشی) که در آن مجاز به انتخاب رشته شدهاند، میتوانند حداکثر 2 کد رشته نیمه متمرکز را انتخاب کنند، گفت: به همه داوطلبانی که مجاز به انتخاب رشته شدهاند (اعم از اینکه در یک یا چند گروه آزمایشی شرکت کرده باشند و در یک دوره یا همه دورهها مجاز به انتخاب رشته شده باشند)، فقط یک فرم انتخاب رشته اینترنتی که حداکثر 100 کد رشته در آن قابل درج است، ارائه میشود؛ بنابراین باید تمام کد رشتههای انتخابی (حداکثر 100 کد رشته)، فقط در این فرم وارد شود.
خدایی اذعان داشت: داوطلبان باید در انتخاب رشته براساس وضعیت مجاز به انتخاب رشته بودن کارنامه اولیه خود اقدام و از انتخاب رشته در گروههای آزمایشی و دورههایی که اجازه انتخاب رشته داده نشده، خودداری کنند. بدیهی است که انتخاب رشته از گروههای آزمایشی و دورههایی که براساس کارنامه اولیه اجازه انتخاب رشته از آنها به داوطلب داده نشده است، باطل است.
وی تاکید کرد: داوطلبان باید در انتخاب رشته به شرایط و ضوابط مربوط به دورهها، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و رشتهها توجه داشته وکد رشتههایی را انتخاب کنند که علاوه بر اینکه براساس کارنامه اولیه اجازه انتخاب آنها را دارند، شرایط و ضوابط آن را هم داشته باشند.
چهرهها- همشهریآنلاین:
شجریان دعای ربنا را اثری هدیه شده به مردم ایران اعلام کرد
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از سایت دلآواز در این اطلاعیه آمده است: در پی اخبار منتشر شده توسط سایت خبری تابناک، بدین وسیله اعلام میدارد استاد شجریان حقوق آثار خود را به صدا و سیما واگذار ننموده و این سازمان مجوزی برای پخش آنها جز دعای ربنا که هدیه استاد به ملت ایران می باشد را ندارد.لازم به ذکر است استاد شحریان هیچ گونه مذاکره و جلسه ای با هیچیک از اعضای این سازمان نداشته اند.
در این اطلاعیه تاکید شده است: اخبار مربوط به شرکت فرهنگی هنری دل آواز و شخص استاد شجریان، برنامه ها و تصمیم گیری هایشان توسط این موسسه و بطور مستقیم به اطلاع عموم خواهد رسید و کلیه اخبار بدون ذکر منبع خبری دل آواز غیر موثق میباشد.
به گزارش همشهری آنلاین پیش از این محمدرضا شجریان در اطلاعیهای به پخش و استفاده صدا و سیما از آثارش اعتراض کرده بود.[شکایت شجریان از رسانه ملی] درمقابل صوفی معاون صدای سازمان صدا وسیما به سخنان شجریان واکنش نشان داد.[صدای شجریان را پخش نمیکنیم]
شجریان در سال 75 هم در نامهای به علی لاریجانی، رئیس وقت صدا و سیما، به پخش آثارش اعتراض کرده و البته به جز پخش دو اثر ربنا و مثنوی افشاری، خواستار عدم پخش بقیه آثارش از صدا و سیما شد که لاریجانی هم دستور داد به جز این دو اثر بقیه آثار استاد به درخواست ایشان پخش نشوند. اگرچه بعدها و به مرور زمان با فشار افکار عمومی آثار شجریان از صدا و سیما پخش شد و شجریان هم تا چندی قبل نسبت به این کار صدا وسیما اعتراضی نکرد.
دعای ربنا حدود سی سال قبل در رادیو و به عنوان اثری درسی به همراه برخی دیگر از ادعیه توسط محمد رضاشجریان خوانده شد و مرحوم صبحدل که بخش نواهای مذهبی رادیو زیر نظرشان اداره میشد،آن را بدون هماهنگی با شجریان پخش کرد.[یادی از استاد حسین صبحدل]
جالب این که شجریان در کتاب راز مانا ضمن اشاره به خواندن تمامی ادعیه در استودیوی صداو سیمای آن زمان گفت: «من ربنا را برای پخش نخوانده بودم، برای درس (دادن)خواندم و یکی دو نفر از خوانندگان، آن را فرا گرفتند و در استودیو ضبط کردیم. یک روز قبل از ماه رمضان نوار را دادم. بعد دیدم ربنا را با صدای خودم پخش کردند. تلفن زدم و گفتم چرا پخش کردید؟گفتند: تیر از کمان در رفت!» (راز مانا صفحه 200) [دو نغمه ماندگار]
رئیسجمهوربا اشاره به اینکه “ اوایل هفته آینده کابینه را به مجلس شورای اسلامی معرفی میکنم” افزود: تعداد جوانها در این کابینه جهش بیسابقه دارد و حضور آنها چشمگیر است
به گزارش ایسنا دکتر محمود احمدینژاد شنبهشب و همزمان با روز خبرنگار ضمن بازدید سرزده از باشگاه خبرنگاران جوان با تاکید بر اینکه امروز باید همزمان هجوم بیامان پلیدیها را در هم شکست و اندیشههای ناب الهی و انسانی را ترویج کرد، اظهارداشت : ملتی که در عرصه خبر و اطلاعرسانی حرف و پیامش را به همه دنیا برساند و هجمه استکبار در عرصه خبر را در هم بشکند، حتما در سایر عرصههای سیاسی، اقتصادی، دیپلماسی و حتی نظامی پیروز خواهد شد.
رئیسجمهور با بیان اینکه امروز منطق ملت ایران در عرصههای گوناگون شکستناپذیر است، گفت: امروز عنصر ایرانی به عنوان عنصری مومن، عدالتخواه، نوعدوست و عاشق ارزشهای انسانی میتواند بر نظام سلطه و استکبار غلبه کند. دکتر احمدینژاد با اشاره به این که دنیای استکبار انسانها را با بمباران خبری، شرطی میکند تا بتواند به مقاصد خود برسد، گفت: قدرتهای زورگو و نظام سلطه با بمباران خبری و انتشار اخبار دروغ، فاسدترین انسانها را قهرمان و بهترین انسانها را منزوی و فاسد نشان میدهند.
احمدینژاد در ادامه با بیان اینکه قدرتهای زورگو و استکبار جهانی، اخبار را جعل و آنقدر تکرار میکنند تا انسانها باور کنند، گفت: در گردهمایی استادان بسیجی در مشهد مقدس تاکید کردم که دولت با آغاز دور جدید فعالیتها با قدرتهای زورگو و مداخلهگر در امور ایران برخورد و آنها را به سقف میزند، اما با جنگ روانی در داخل و به دروغ این گونه تبلیغ کردند که احمدینژاد با آغاز دور جدید فعالیتها مخالفان خود در کشور را به سقف میزند و عدهای نیز روی این خبر جعلی تحلیلهای نادرست ارائه و مطرح کردند و حتی پس از اطلاعرسانی درباره اصل خبر نیز به دروغپردازی خود ادامه دادند.
رئیسجمهور همچنین مسئولیت رسانههای خبری را در جمهوری اسلامی ایران بسیار سنگین خواند و با اشاره به لزوم محور قرار دادن صداقت، شجاعت و عشق به انسانها در ادای این مسئولیت خاطرنشان کرد: صدا و سیما به عنوان رسانه ملی باید سیاستها و برنامههای دولت را به عنوان تبلور اراده ملت تبلیغ و تبیین کند.
دکتر احمدینژاد در ادامه سخنانش به مناسبت روز خبرنگار و در جمع خبرنگاران باشگاه خبرنگاران جوان، با تاکید بر اینکه الگوی اطلاعرسانی شایسته و آرمانی در کشور و جهان باید از سوی باشگاه خبرنگاران جوان ارائه شود، گفت: در کنار دستیابی و استفاده از فن و شیوههای خبررسانی، مکتب ارزشی ایرانی و اسلامی نیز باید در انتشار اخبار خودنمایی کند.
رئیسجمهور باشگاه خبرنگاران جوان را سرشار از پاکی، ایمان، انگیزه، ابتکار و دوستی دانست و اظهارکرد: امروز با وجود باشگاه خبرنگاران جوان ایمان قلبی مبنی بر غلبه بر نظام سلطه تقویت میشود؛ زیرا هزاران انسان جوان، انقلابی و مومن گرداگرد پرچمی با عنوان باشگاه خبرنگاران جوان رسالت ایران اسلامی را پیش میبرند.