در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

در محضر سلطان . . .

 


امام رضا علیه السلام در گفتاری با اشاره به جایگاه تفریح می فرمایند :


 از لذایذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و تمنیات دل را از راههای مشروع بر آورید . تفریح و سرگرمی های لذت بخش ، شما را در اداره زندگی یاری می کند و با کمک آن بهتر به امور دنیای خویش موفق خواهید شد .


 ایشان در بخشی دیگر توصیه می کنند شبانه روز را به چهار قسمت تقسیم کنید :


 * ساعتی برای مناجات با خدا
 
 * ساعتی برای کار و زندگانی 
 
* ساعتی برای معاشرت با برادران و معتمدان که عیب های شما را به شما بفهمانند و در درون با شما پاکدل باشند
 
      * و ساعتی هم که در آن برای لذت های غیر حرام خلوت کنید و بدین ساعت برای انجام دادن امور آن سه ساعت  دیگر ، توانایی یابید .
 


شعر صابر خراسانی در مدح امام رضا (علیه السلام) 


در حــــریم قدســـــیت بـــــال مـــناجاتی بـده

گنـــــبدت دل می بــــرد وقــــت ملاقاتی بـده

دست هایم خالی از پیش است ســـوغاتی بـده

من فقیرم تکه نـــــانی بهـــــر خـــــیراتی بــده

از کـــــنار تـــــو گــــدا با دست خالی رد نشد

نیست عاقل هر کسی دیوانه ی مشهد نشد

از دم گــــرمت مســـیحا صـاحبِ دم می شود

بی تو باشم حضرت خورشید ، سردم می شود

نــــان بـــرای بـــردن و خوردن فراهم می شود

مــــن زیـــادیم فقط از سـفره ات کم می شود

مـــا لـــب تشـــنه لب دریایمان پیش شماست

هر کجا باشیم هم یک پایمان پیش شـماست

این حرم را چشــمهای تــار می خواهد چه کار ؟

پنجـــره فــولاد تــــو بیـــمار می خـواهد چه کار ؟

دل به تو بسته طناب دار می خــواهد چــه کار ؟

خوب مداوایش کند اسرار می خواهد چــه کار ؟

پنـــــجره فــــــولاد تـــــو بیـــمار را آورده اســـت

تو جوابــــش را بـــده دکــتر جوابش کرده است

بر خلاف دست ، چشمم پر تر  از این حرف هاست

آب سقا خانه ات  تب بُرتر  از این حرف هاست

این گرفتارت شدن ها حُر تر از این حــرف هاست

نان بدون عشق تو آجرتر از این حرف هاست

در رواق تــــو تــــمامی جــــهان جــا می شـود

زودتــر از گــــفتن حــــاجت گـــره وا می شــود

راه افـــتادی و زیـــــر پـــــات ایــــران ســـاخـتند

تـــــکه ای از خــــاک ایران را خراسان سـاختـند

با وجود تـــو در ایـــــن کشور مسلمان سـاختند

تو همان لطفی که در پاسخ به سلمان ساختند

در نگـــــه داری تـــو خــــود را نشــان دادیم  ما

تـــــا ابــــد مـــــدیون زنهـــــای ســــنابادیــم ما