در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

شــــــــــــــــــــــــــــهدا




به مادر قول داده بود حتما برمی گرده ،

وقتی مادر تن بی سر فرزندش را دید

لبخند تلخی زد و گفت :

"پسرم سرش میرفت قولش نمیرفت"

علی مومنی ، کم سن و سال ترین طلبه شهید


علی مومنی


کم سن و سال ترین طلبه شهید 




نامش علی بود ؛ همزمان با شهادت حضرت علی (ع) به دنیا آمد و در لشکر حضرت علی (ع) به شهادت رسید ؛ 15 ساله بود و 15 سال هم پیکرش جلوی آفتاب گرم و سوزان مجنون همچون مولایش حسین بن علی (ع) باقی ماند . 


15 سال بی‌خبری از علی

پدر و مادر و خواهرانی که عاشق تنها پسر خانواده بودند ، سال‌ها خبری از علی نداشتند ؛ پدرش بارها به مقر لشکر علی‌بن‌ابیطالب (ع) مراجعه کرد تا شاید خبری از علی به دست بیاورد ، اما بعضاً همراهان و رزمندگانی که در این درگیری حضور داشتند ، می‌گفتند : . . . .


برای خواندن باقی این پست ، به ادامه مطلب بروید 


ادامه مطلب ...

خاطره ی یکی از محافظان حضرت آقا از ایشان

   خاطره ی یکی از  

 

محافظان حضرت آقا از ایشان

               
 
حجت الاسلام دانشمند : اگر من از مظلومیت رهبر بگویم شاید دلتان خون بشود ، 
خیلی مظلومند ایشان . این موضوع را من با یک واسطه می گویم .  
با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا روبروی ضریح ، دو به دو با هم بودیم .
  
گفتم از آقا چه خبر ؟ 

میگفت ما روزهای دوشنبه ، ( این را میگفت و گریه میکرد ) 
می رویم سرکشی میکنیم به خانواده شهدا . آقا می فرمودند  
به خانواده شهدا نگویید که ما می آییم که به زحمت نیافتند . 
 
برای خواندن این خاطره به ادامه مطلب بروید . . .

 
ادامه مطلب ...