در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

برخیـــــــــز ای مسلمـــــــــان

یه مـسـجد ، وسـط دو تا مثـلث اسـیره




یه کودک ، زیر چکمه سیاهی می میره


یه ضجه
، توی آسمون شب پر می گیره


یه مادر
، دوباره ناله رو از سر می گیره



گلوله
، سینه ی برادرم رو می دره


شهادت ، کفن گلی می شه که پرپره




قلب اون ، روی خاک افتاده اما می زنه


کسی که ، تن پاکش روی دستای منه




شتاب کن برادر وقت شهادت منه


وقت گذشتن از خود ، وقت نجات میهنه


سلاح من سنگ منه


می شکنه شیشه ی شبو


فریاد
من مثل تبر


می کنه ریشه ی شبو

برخیز ای مسلمان باید که مثله طوفان



کشتی شب
رو بشکنیم