ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مرحـوم شیخ کلینى در اصـول کافـى بخشـى را به مسائل حجت و دلیل شیعیان اختصاص داده و در یکى از اخبار آن بخـش، چنیـن نقل کرده: منصـور بـن حازم گـوید: به امام صادق(علیهالسلام) عرض کردم: خداوند بالاتر از آن است که به وسیله
مخلـوقـاتـش شنـاخته شـود بلکه ایـن مخلـوقاتنـد که به وسیله خـدا شناخته مـىگـردنـد.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: راست گفتى.
گفتـم: کسى که دانست براى او پروردگارى است، پـس سزاوار است که بـدانـد براى آن پروردگار رضا و سخطـى است که جز از راه وحـى و رسـول شناخته نمىگردند، پـس اگر به کسى وحـى نشد سزاوار است که دست به دامان رسولان خدا شود، پـس اگر آنها را ملاقات کرد، خواهد دیـد که آنها حجت هستنـد و پیـروى از ایشان واجب.
آنگاه به امام صادق(علیهالسلام) مىگـوید که از مردم در مـورد حجت بعد از رسـول خدا(صلّی الله علیه و آله) پرسیدم.
آنها گفتند: قرآن، ولـى مـن به آنها تذکر دادم که قرآن بدون سرپرست و قیـّم کفایت نمىکند، چرا که گروههاى مختلف از جمله مرجئه، قدریه و حتى زنادقه که به قرآن ایمان هـم ندارند براى سخـن خویش به قرآن استدلال مىکنند و روى همیـن جهات است که گفتـم قرآن نیاز به سرپـرستـى دارد که هر چه در مـورد آن بفرماید حق باشد و در ایـن میان کسانى چـون ابـن مسعود و عمر و حذیفه به عنـوان سرپرست معرفـى شدند.
اما مـن سـوال کردم که آیا تمـام قـرآن را مـىدانستنـد؟
در جـواب گفتنـد: خیر، تنها علـى بود که آگاه به تمام قرآن بـود.
مـن گفتـم: پـس شهادت مىدهـم که علـى(علیهالسلام) قیـم و سرپرست قرآن است و پیروى از او واجب و پـس از رسـول خـدا(صلّی الله علیه و آله) حجت بـر مردم است و آنچه در مـورد قرآن ابراز عقیده کند حق است.
امام صادق(علیهالسلام) پـس از شنیدن سخنان او و استـدلال زیبا و محکـم وى او را با گفتـن «رحمک الله» ستود و دعایش کرد.
سخنان جناب منصـور را ضمیمه کنیـد به فـرمـایـش حضـرت امیـرالمـومنین(علیهالسلام) که مىفرماید: ایـن قرآن جز خطوطى که میان دو جلد نگاشته شده، چیزى نیست، به زبان سخـن نمـىگـوید، ناچار باید ترجمانـى داشته باشد.
در همیـن زمینه یکـى از اصحاب امام صادق(علیهالسلام) مىگـوید:
شنیـدم که امام صادق(علیهالسلام) مـىفرمـود: «نحـن ولاه امر الله و خزنه علـم الله و عیبه وحـى الله»؛ ما ولـى امـر "امامت و خلافت" خدا و گنجینه علـم خدا و صندوق وحـى خدائیـم.
برگرفته از اصول کافی، بخش مسائل حجت
پدر گرامی آن حضرت، امام باقر(علیهالسلام) نیز میفرماید: نحن تراجمه وحی الله؛ ما مترجمان وحی خدائیم.