ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ثانیه نیوز- محمدمهدی شیرمحمدی
شناسنامهاین جریان نفاقآلود و مدعی اصلاحطلب، نسبتی دائمی با شناسنامهسازی دارد. برای آشنایی با رابطه نفاق و شناسنامه سازی، بگذارید کمی صفحات تاریخ را به عقب برگردانیم. در غوغای برگزاری
همهپرسی که عدهای شیطان صفت در مجلس ششم برپاکرده بودند، انتشار خبر تولید انبوه شناسنامههای بیصاحب، شگفتی افکار عمومی را برانگیخته بود. گویا مدعیان اصلاحات با این شناسنامهها، قصد داشتند «شمارگان طرفداران همه پرسی» را افزایش دهند و با تغییر قانون اساسی، به پروژه براندازی خود صورت قانونی و دموکراتیک بدهند. مدعیان اصلاحات میدانستند که پس از روی کار آمدن خاتمی، مردم چهره واقعیشان را شناختهاند و با شیب تندی، آرای خود را از دست میدهند.
نشانه عینی کاهش شدید آرای اصلاحطلبان، در تطبیق میزان مشارکت مردم در انتخابات شوراهای دوره اول و نیز مجلس ششم مشهود بود. مدعیان هرچه شعار توسعه سیاسی، جامعه مدنی و مشارکت مردمی سر داده بودند مردم بیشتر از آنها رویگردان شده بودند. بنابراین برای تثبیت حضور خود در قدرت در جستوجوی راهحلهای عملیاتی بودند. یکی از این راهحلها به کار بردن شناسنامههای بلاصاحب در همهپرسی احتمالی و انتخابات ادوار بعدی بود.
افشاگری رسانهها از انتشار انبوه شناسنامههای بیصاحب با واکنشهایی چون شکوائیه و دادگاه مواجه شد اما مدتی نگذشت که دستگاههای مسؤول در آستانه انتخابات مجلس هفتم، به یکی از مراکز تولید شناسنامهها در اسلامشهر دست یافتند. بررسیهای بعدی نشان داد این مرکز یکی از خانههای تیمی حزب مشارکت است. نتایج تحقیقات دست اعضای این حزب و برخی از مسؤولان محلی در کار انتشار شناسنامهها را رو میکرد.
صاحبان انقلاب
یقین داریم که صاحب انقلاب اسلامی، مردم مستضعفی بودند که به ندای اسلامخواهی امام و رهبرشان، لبیک گفتند و برای اعتلای کلمه اسلام و حفظ انقلاب اسلامی خون دادند حتی امام شهیدان(ره) برای خود در این انقلاب سهمی قائل نبود. بد نیست این جملات با صفا را که آن بزرگوار، اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه فیضیه ایراد فرمودند، مرور کنیم: «آنکه فعالیت دارد همین جمعیتى هستند که امروز قیام کرده و 15 خرداد قیام کرد... از 15 خرداد تا حالا که آمدیم، خون دادیم یعنى شما خون دادید، من که نشستهام اینجا. من هم هیچ حقى ندارم. شما خون دادید. شماها به میدان رفتید، شماها مبارزه کردید، ماها هیچ حقى نداریم. ما باید براى شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم. نه استفاده عنوانى. خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانى از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفادهاش را ببرم!» (منبع: صحیفه امام، ج8، ص: 8-57)
این بیانات با گریه و ابراز احساسات شدید جمعیت و شعار درود بر خمینى مواجه شد. اما همه آنها که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اسم و رسمی رسیدند صفا و صداقتی مانند حضرت امام(ره) نداشتند. برعکس افرادی هم بودند که اساساً برای تصاحب انقلاب، آمده بودند.
مدعیان انقلاب
هنگامی که زمزمههای پیروزی انقلاب اسلامی به اقصینقاط جهان رسید، مشتی منافق ابنالوقت، برای خود شناسنامه انقلابی دست و پا کردند تا جایی در صفوف مردم پیدا کنند. هنوز سه سالی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که یکی از نیروهای دستچندم گروهک جنبش مسلمانان مبارز، به مقامات عالی اجرایی رسید، شاید او در خواب هم نمی دید روزی به چنین مقامی دست یابد. یکی دیگر که چند سال پیش، فروشنده نشریه پیام دانشجو (متعلق به گروه بیژن جزنی) بود، به معاونت نخستوزیری رسید. آن دیگری، ناگهان مکتب پاتریس لومومبا در مسکو را رها کرد، تا قاضیالقضات شود. یکی دیگر که تا چندماه پیش از فروپاشی طاغوت، در لندن، ساز همنوایی با مظفر بقائی را مینواخت، ساز دیگری کوک کرد تا در حزب جمهوری اسلامی جایی پیدا کند. برخی از آنها متأسفانه در اثر غفلت مسؤولان وقت تا حدودی هم موفق شدند و در هفتم تیر و هشتم شهریور چنان کردند که میدانیم. گرچه خون شهیدان گلگونکفن هفتم تیر و هشتم شهریور چهره برخی از آنها را افشا کرد، اما افرادی که برای خود شناسنامه انقلابی صادر کرده بودند تا به مقامات عالی برسند کم نبودند.
برخی از آنها خوب آموخته بودند چگونه رنگ به رنگ شوند، چگونه هوچیگری کنند، چگونه نهادهای انقلاب اسلامی را دور بزنند تا تاریخ اعتبار سیاسی خود را تمدید کنند. یک روز رنگ خط امام به خود گرفتند، یک روز رنگ اصلاحات. یک روز میخواستند خود را صاحب انقلاب بنامند، یک روز صاحب پیام دوم خرداد، یک روز صاحب دفاع مقدس و خونهایی که برای حفظ کیان این ملت بر زمین ریخت، یک روز صاحب رنگها و آهنگهای مقدس... این بازی هنوز هم ادامه دارد.
شناسنامه سبز
ابن الوقتهای منافق چند ماهی است که شناسنامه دیگری برای خود صادر کرده است. سلسلهجنبانهای پدیدهای که به خود نام جنبش سبز دادهاند تا بر اساس بافتههای سالهای اخیر، پایگاهی اجتماعی هم برای خود دستو پا کنند، همان غوغازیستهای دوره اصلاحات هستند، همان مدعیان انحصاری خط امام(ره)اند، همان مدعیان انقلاب اسلامی هستند؛ کپی برابر اصل است. اگر صدر این پدیده که نه جنبشی اجتماعی است و نه پایگاهی در مردم دارد را بنگریم، خواهیم دانست که این همان است. این عنوان جنبش سبز، البته کارکردهای چندگانه دارد.
منافق با این عنوان، خود را حامل پیام چند میلیون رأی و دارای پایگاهی اجتماعی معرفی میکند. منافق با این عنوان، در میان مردم در جستوجوی جوانانی است تا آنها را قربانی شهوت قدرت خود کند.
منافق با این عنوان یکبار دیگر پیاده نظامش را تحریک میکند تا خویش را به آب و آتش زنند و از سوی دیگر خود به عنوان سوارهنظام! برای بهرهمندی از تحرک سیاسی این جوانان منتظر فرصت است.
منافق، در ظاهر پیاده نظامش را به پرهیز از افراطگری فرا میخواند؛ اگر این فتنهانگیزی سودی بخشید، خوب میداند چگونه سوار موج شود. اگر پیاده نظامش از نفس افتاد یا ملت آن را سرکوب کرد، منافق هم او را ملامت میکند که چرا رویکردی افراطی به خود گرفت.
بهرهمندی سوارهنظام اصلاحات از کارکرد چندگانه پیاده نظام، پیشتر هم رخ داده است. تنها اشاره به یک مورد کفایت میکند؛ یادتان هست در غوغای اصلاحات، وزیر تساهل و تسامح، به حمایت همهجانبه از روزنامههایی که پایگاه دشمن بودند میپرداخت و در این راه حتی از بذل و بخشش سود سپرده حج هم دریغ نکرد اما زمانی که در بهار 1379، تعدادی از این نشریات توقیف شدند وی نیز به منتقدان روزنامهنگاران زنجیرهای پیوست و در حالی که در سوریه بود، یاران افراطی خود را توبیخ کرد!
سر سبز
فکر میکنم همه آدمهای منصف مثل همان متهم بیچارهای که در دادگاه متهمان فریاد میزد چرا موسوی محاکمه نمیشود، خواستار برخورد با سران وقایع اخیر هستند. مبادا، دادگاه تنها به محاکمه گروهی جوان نورسته فریبخورده کفایت کند و سران جنبش نفاق بازهم با صدور شناسنامه دیگری برای خود، حاشیه امن بیابند.
damet garm bemoila...ishalla bebinim aghamuno...bar doshman seyed ali khameneyi ham LANAT BEGU YA ZAHRA
سلام داداش بله ان شاالله که همه آقا امام زمان را میبینیم. بر دشمن ایران اسلامی و رهبر عزیز سید علی خامنه ای هم لعنت
یا علی