ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بعضی وقتها با بیان خواستههای کوچک و بزرگ میتوان مشکلات بزرگ و جدی در زندگی خود یا دیگران را حل کرد، انتظاری را به پایان رساند، فردی را متوجه اشتباهی نمود و یا واقعیتی را بر کسی آشکار نمود. همچنین بیشتر مواقع بیان نمودن
جملات ناگفته موجب رفع سوء تفاهم، ابهام، دلخوری و ایجاد آگاهی و آشکار حقایق میشود. خواستههای پنهان جملات یا آرزوهایی هستند که هر کسی ممکن است در ذهن خود بپروراند، حرفهایی است در قلب و ذهن ما که به دلایل مختلف از گفتن آنها بازمانده ایم، اغلب رفتارهایی مفید و موثر میباشد که برخی اوقات توان اجرای آن را نداریم، اما از صمیم قلب علاقه داریم آنها را به زبان بیاوریم یا اجرا کنیم تا خواستهای از ما برآورده شود.
برای بیان خواستههای خود باید تشخیص دهیم اوضاع مناسب است. طرف مقابل در شرایط روحی مساعدی باشد. قابل توجه است که زمان مناسب همیشه زمان شادی افراد نیست بلکه گاه افراد در مواقع شادی و هیجانی بالا نیز گوش شنوایی برای شنیدن ندارند بنابراین در انتخاب این شرایط باید دقت بیشتری به خرج داد.
اما پارهای از اوقات اگر دقت و توجه کافی به نحوه بیان خود نداشته باشیم می تواند زندگی ما را طوری دگرگون کند که ما از گفتن آنچه گفته یا انجام دادهایم منصرف و پشیمان میشویم. لازم نیست همیشه خواسته های خود را در قالب خواهش ارائه دهیم بلکه گاه خوب است با همنشین خود در مورد علاقه هایمان و حتی موضوعاتی که در ذهنمان می گذرد سخن بگوییم. به هرحال گفتههای ناگفته حقایقی از زندگی میباشد که بهتر است با درنظر گرفتن موقعیت، جرئت و قدرت گفتن آن را پیدا کنیم. زیرا اگر آنها را به زمان نیاوریم، احتمال دارد، مشکلات ما به حدی برسد که نادم و پشیمان شویم و در خلوت خودمان را سرزنش و ملامت کنیم و از خود بپرسیم چرا از فرصت پیش آمده درست استفاده نکردهایم.
حتی شاید، احساس کنیم که آرمان و عقاید خود را زیر پا گذاشتهایم. اما نکتهی جالب توجه اینجاست که، ممکن است بعضی وقتها به دنبال شرایط گفتن مطالب نباشیم؛ با این حال ساعتها و روزها آن را در ذهن میپرورانیم و طریقه گفتن آن را تمرین میکنیم و هر لحظه موقعیتی را جستجو میکنیم تا آن مطالب را بیان کنیم اما، به محض این که فرصت مناسبی برای بیان آنها یا انجام رفتار از قبل تمرین شده مهیا میشود، غرور پنهان ما یا عامل دیگری از بیان آن مطالب جلوگیری میکند و ما را در حال و هوایی گنگ و مبهوت بین گفتن و نگفتن قرار میدهد تا اینکه فرصت به وجود آمده ثانیههای خود را به پایان میرساند و لحظات انتظار و سردرگمی مجددا فرا میرسد.
معمولاً عواملی مانند، ترس از واکنش و مجازات، خجالت یا داشتن غرور، خستگی و دلخوری موجب میشود تا فردی نتواند حرف دل خود را به دیگری بزند یا رفتار مورد علاقه خود را انجام دهد. در این میان غرور یکی از عواملی است که در این زمینه موثرتر است و تا حدی در تصمیمگیری افراد نفوذ پیدا میکند که آنها را از بیان خواستههای قلبیشان باز میدارد و موقعیت زرین پیش آمده را از آنها میگیرد.
عامل دیگری که معمولا مسبب این اتفاق میشود، شرم و حیا یا همان خجالت افراد است که تحت تاثیر آن و ترسی که از عکسالعمل طرف مقابل وجود دارد مانع از گفتن حرف دل افراد میگردد، درک شرایط و موقعیت طرف مقابل؛ نکته دیگری است که در زمان بیان حرفهای ناگفته خود باید به آن دقت کافی داشته باشیم. به این معنی که برای بیان خواستههای خود باید تشخیص دهیم اوضاع مناسب است. طرف مقابل در شرایط روحی مساعدی باشد. قابل توجه است که زمان مناسب همیشه زمان شادی افراد نیست بلکه گاه افراد در مواقع شادی و هیجانی بالا نیز گوش شنوایی برای شنیدن ندارند بنابراین در انتخاب این شرایط باید دقت بیشتری به خرج داد.
موقعیت زمانی و مکانی مناسب باشد. یا افراد اضافه در جمع نباشند و... به هرجهت برای آشکار کردن حقایق و گفتن ناگفتهها همه افراد ناگزیر به گفتن آنها هستند و باید این باور را پذیرفت که برای به دست آوردن آنچه در آرزو یا ذهن ما وجود دارد بهتر است ابتدا جرئت و جسارت انجام آن را در شرایط مختلف به دست آوریم و بازدارندههایی مانند، ترس، غرور، خجالت و توهم و تخیل را از خود دور کنیم.
قاصدک همراه با اضافات