ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تحرک اخیر فتنهگران در 25 بهمن موجب برکات جاودان دیگری برای انقلاب
اسلامی و نظام مردمی برخواسته از خون شهدا و تلاش مجاهدان خواهد شد این
خود گوری بود که با دستان پلید موسوی و کروبی برای خود آنان و ایادی و
اصحاب فتنه کنده شد و گریزی از آن نیست.
تحرک اخیر فتنهگران در 25 بهمن موجب برکات جاودان دیگری برای انقلاب اسلامی و نظام مردمی برخواسته از خون شهدا و تلاش مجاهدان خواهد شد این خود گوری بود که با دستان پلید موسوی و کروبی برای خود آنان و ایادی و اصحاب فتنه کنده شد و گریزی از آن نیست.
عده معدودی ضد انقلاب داخلی با هدایت سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی، آمریکا و انگلیس روز 25 بهمنماه، درست در تاریخ حمایت سلطنتطلبان از رژیم پهلوی در بهمن 57 ،برای رفع نگرانی غرب و رژیم صهیونیستی نسبت به تحولات منطقه به میدان آمده و سعی کردند که فتنه مرده خود را زنده جلوه دهند.
شکی در این نبود که وقتی غرب به انتهای عجز خود در جهان اسلام رسیده و تمامی این تحولات شگرف در جغرافیای اسلامی منطقه را ناشی از تفکرات انقلاب اسلامی میداند، با استفاده از پادوهای داخلی سعی کند تا قدرت پشت صحنه تحولات را به نوعی مهار کرده و خود را از فشار پدید آمده رهایی بخشد. از سوی دیگر تحرک - هرچند اندک و کم شمار - جریان فتنه در 25 بهمن ماه، اولین بار نبود که سرسپردگی این جریان نوکر غرب و سران و اصحاب آن به رژیم پلید صهیونیستی را به اثبات میرساند و آنقدر حجم اخبار پیرامون رابطه فتنهگران با سرویسهای جاسوسی فراوان است که کمتر کسی از کیفیت و کمیت آن بیخبر مانده است. نگارنده این سطور اما با چهار زاویه، در پی نگرش به وقایع 25 بهمن است.
1- علیرغم تلاش وسیع و همه جانبه سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی، آمریکا و اسرائیل در به خط کردن تمامی گروهکهای تابلودار ضد انقلاب اعم از سلطنتطلبان، کومله، منافقین، بهاییها، ریگی و... برای افزایش جمعیت میدانی فتنه در 25 بهمن و بسیج تمامی امکانات تبلیغاتی و رسانهای ماهوارهای و سایبری و... در تهییج مردم به شرکت در بلوای 25 بهمن، آنچه در کف خیابان به وقوع پیوست اساساً نسبتی با این حجم فعالیت نداشت، به طوریکه آشکارا، کفگیر به ته دیگ خورده دشمنان را به رخ کشید.
آنچه در وسط میدان در 25 بهمن به وقوع پیوست، حضور سازماندهی شده گروهکهای عملیاتی برای اقدام ضد امنیتی علیه نظام و انقلاب اسلامی بود که قلّت تعداد آنان نیز قابل توجه بود. افرادی که در صحنه حضور داشتند گواهی میدهند، حاضران، برای آشوب و اغتشاش برنامهریزی شده، برنامه داشتند ولی به دلیل عدم پوشش مردمی برای این اغتشاشات، تنها چند سطل آشغال آتش گرفته نصیب آنان شد.
همگان میدانستند آنان که آمده بودند درصدد آن بودند تا یک خیابان ولو کم عرض را از آن خود کنند و با زعم پیوستن توده ملت به آنان، این روند را تا پاسی از شب ادامه دهند. هدف سلسلهدار کردن اغتشاشات بود تا بدین وسیله در مشابهتسازیهای ناروا و ناصحیح، پیامهای ناقصی به دنیا مخابره نمایند. اما آنچه به وقوع پیوست نتوانست اهداف تعیین شده حداقلی آنان را نیز برآورده کند. چنین شد که حتی بیبیسی فارسی و VOA آمریکا هم لب به اعتراف گشوده و از اینکه آشوبها حتی به سرشب هم کشیده نشد، ابراز نگرانی کردند. از سوی دیگر این همه تجهیزات و امکانات صرف شد، همه استعدادها فراخوان شد، اما حتی یک کوچه چند متری نیز از تهران چند ده کیلومترمربعی، حتی برای لحظاتی در اختیار آشوبطلبان قرار نگرفت،و این شکستی سنگین برای این پروژه فراخوان خواهی موسوی و کروبی - ابزارهای دست سرویسهای جاسوس - تلقی شد. ضمن آنکه جاسوسان خارجی این بار بارها نفاق آلوده بر هوشمند بودن طراحی 25 بهمن تأکید کردند اما با توجه نه شناخت فعلی از موسوی و کروبی، طراحی هوشمند با عقل آنان جدا بعید به نظر میرسد و این خود دلیلی بر وابستگی مسئولان فتنه به ایادی غرب تلقی میشود.
از دگر سو نیز این خود دلیلی بر تمام شدن فتنه بود. فتنهای که حتی با جعل خبر از سوی سایت متعلق به حسن روحانی مبنی بر اعطای مجوز از سوی وزارت کشور به فتنهگران نیز در تهران چند میلیونی، در زمان پیک حضور مردم در خیابانها، حتی با بهانههایی که هیچ تعارضی نیز با نظام و انقلاب اسلامی نداشت - حمایت از مردم مصر و تونس -، در پرترددترین نقاط شهر و حتی جرقهآمیزترین نقاط آن، نتواند جمیعتی برای اشغال چند کوچه تهیه کند. فتنه هیچ نداشت که از هیچ خود دفاع کند. این رسوایی برای فتنهگرانی که به جمعیت صد هزار نفری خود در 25 خرداد 88 میبالیدند خود رسوایی افزونتری است که نشان میدهد یکسال پس از 22 بهمن 88، آنان که داعیهدار به راه اندازی انقلاب مردمی بودند، برای اجرای عملیات خرابکاریشان هم که محتاج به پوشش مردمی بودند نتوانستند جمعیت مورد نظر خود را پای کار آورند. فتنه 88 واقعاً مرده است و هیچ تنفسی نمیتواند آن را احیا کند. تنفس شیطان که جای خود دارد.
2- از آنجا که «و مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین» به نظر میرسد تحرک اخیر فتنهگران در 25 بهمن موجب برکات جاودان دیگری برای انقلاب اسلامی و نظام مردمی برخواسته از خون شهدا و تلاش مجاهدان شود. این خود گوری بود که با دستان پلید موسوی و کروبی برای خود آنان و ایادی و اصحاب فتنه کنده شد و گریزی از آن نیست. موج غیرتخواهی، محبت و مودت انقلابی، خروش عاشورایی و جمعیت ملی مردم، اکنون به پا خواسته و مردمی که تاکنون به امید عملکرد قاطعانه دستگاههای زیربط بودند، اینک خود به وسط میدان آمده و بنابر آنچه شواهد آن اکنون مشاهده میشود، این حرکات عمومی و مطالبات مردمی تا به ثمرننشستن آن، آرامش نخواهد یافت. این تحرکات میمون و مبارک است.
3- علاوه بر آنچه گفته شد، نوع نگاه
رسانههای انقلابی مدافع آرمانهای انقلاب و اسلام در بدو شروع تحرکات ضد
انقلابی 25 بهمن 57 دارای نقدهای جدی و مهم است.
انتظار آن بود که به محض اطلاع از فراخوان رسوای سران فتنه، رسانههای
داخلی خودی و معتقد به مبانی انقلاب اسلامی با احساس وظیفه انقلابی علاوه
بر نقل صرف اخبار جریان فتنه با هدف انگیزش بخشی عمومی، ارتقای سطح آگاهی
عمومی نسبت به تحرکات فتنهگران و بالتبع پاسداشت خروش انقلابی مردم به
میدان پا نهاده و همچون ماجرای پس از عاشورای 88، گامی در مسیر انقلابی
مینهادند.
کسی در این شک ندارد که اگر مردم، کوچکترین احساس خطری نسبت به فتنهگری و تحرکات آنان میکردند، خود پای در صحنه نهاده و 25 بهمن را با خروش انقلابی خود - همچون آنچه از ابتدای شب تا به صبح در خیابان انقلاب و آزادی شاهد بودیم - از دست منافقین میستادند. از سوی دیگر واضح است که فتنهگران خود احساس کردهاند که جرأت حضور در محلی که مردم در آن حاضرند را نداشته و اساساً برنامهریزیهایشان بیش از پیش رسوا میشد. چه آنکه حضور خودجوش مردم علیه فتنهگران که بدون هیچگونه تبلیغ رسانهای و تجهیزات تبلیغی از ابتدای غروب آفتاب به بعد صورت گرفت، دم فتنهگران را بر دوش آنان گذاشت و عرصه را از لوث وجود آنان پاک کرد.
گرچه به نظر میرسد این بار دیگر تصور فراخوان دادن ضد انقلاب برای تجمع و آشوبطلبی در فرصتی دیگر نیز تصوری باطل و غیر قابل تحقق خواهد بود - چرا که ملت قصد جمع کردن بساط فتنهانگیزیهای فتنهگران را دارد - اما اگر تجمعی در هر زمان با هر قصد و نیت و از سوی هر کس با هدف فتنهانگیزی علیه انقلاب اسلامی و نظام بخواهد فراخون داده شود، بیشک باید از پتانسیل عظیم عمومی و آگاهیبخشی ملی در این رابطه در رسانهها بهره برد و خروش انقلابی و غیرت عمومی را برای عدم شکلگیری آن استفاده کرد و نه آنکه با سکوت، فرصت فتنهانگیزی و عرض اندام به معاندین و ضدانقلاب داخلی و خارجی داده شود.
4- علاوه بر آنچه ذکر شد نکتهای نیز پیرامون کم کاری دستگاههای قانونی - از جمله دستگاه قضایی کشور - در برخورد با اصحاب فتنه حائز اهمیت است. علاوه بر مطالبه عمومی و گسترده ملت مبنی بر درخواست محکومیت سران فتنه که به دلایل مصحلت کشور و سماحت نظام تا قبل از 25 بهمنماه متوقف ماند، معالاسف دستگاه قضایی کشور آنگونه که انتظار آن میرفت، برخورد شایستهای نسبت به اصحاب، عناصر و حتی پادوهای خیابانی جریان فتنه صورت نداد. مگر اهانتآمیزتر و جسارت بارتر از وقایع عاشورای سال 88 در براندازی نظام و اقدام علیه امنیت ملی میتوان تاریخی جستجو کرد و سؤال آن است که کدام برخورد قاطع پشیمانکننده و تنّبهآمیز با این عوامل، اصحاب و شبکه براندازی علیه نظام اسلامی صورت گرفت؟ چند تن از عناصر فتنهگر که متجاهرانه و متظاهر به براندازی نظام بوده، صراحتاً اعتراف به ارتباط با شبکههای جاسوسی کرده و منافقانه پای در صحنه مبارزه مسلحانه علیه نظام اسلامی نهادند، اعدام شده و یا حتی حکم سنگین دریافت نمودند؟ آیا جریمههای چند ده و یا چند صد هزار تومانی و یا حبسهای چند ماهه برای براندازی نظام اسلامی و محکومان به اقدام علیه امنیت ملی کشور، خود نوعی تشویق به براندازی و اقدامات ضد امنیتی و به سخره گرفتن قانون و نظام و ملت نیست؟
مگر رئیس محترم دستگاه قضایی - که به درستی معتقد به برخورد شدید با حاملان سلاح سرد است - مکرراً در مناسبات مختلف، حمل و استفاده از چنین سلاحهایی را با هدف اخافه الناس، مصداق بارز محاربه ندانسته و خبر از عزم قاطع دستگاه تحت مدیریت خویش در برخورد با چنین افرادی نداده، پس آیا اقدام علیه امنیت ملی، طراحی کودتا، براندازی نرم، مقابله با اساس نظام اسلامی و هدم و هتک مقدسات و ارزشها، پایمال نمودن حقوق عمومی و حتی زمینهچینی برای اغتشاش و آشوب که از سوی شبکههای فتنهگران، ایادی داخلی و خارجی آنها، اصحاب فتنه و اطرافیان سران فتنه ساماندهی شده است، کمتر از حمل سلاح سرد در نزد رئیس محترم قوه قضاییه تلقی شده و حکم چنین افرادی کمتر از اعدام است؟ این تازه علاوه بر اسناد معتبر و متقن جاسوسی و ارتباطگیری فراوان میان عناصر و اصحاب فتنه با شبکههای خارجی است که به یقین در نزد مراکز اطلاعاتی، امنیتی و قضایی، فراوان از آنها موجود است. به نظر میرسد تنها حکم حضور افراد فتنهجو در چنین صحنههایی - نظیر 25 بهمن - که با هدف کمک به دشمنان تابلودار مردم مسلمان ایران به میدان آمدند، معادل محاربه و افساد فیالارض است تا چه رسد به شبکههای بالایی و تحریککننده آنها. و در صورت پیاده شدن چنین احکامی در موعد مقرر و با سرعت است که میتوان به تنّبهآمیز بودن آن امید بست.
راسخون