در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

شهر قم؛ مرکز انقلاب

در میان روایات رسیده از پیامبر و امامان معصوم(ع)، بخش قابل توجّهی به پیش‌گویی وقایع آینده اختصاص دارد. در میان روایات آینده شناسانه، تأکید خاصّی بر ویژگی‌های آخرالزّمان و عصر منتهی به ظهور حجّت خدا، امام زمان(ع) مشاهده می‌شود. در  

 

 

مقالة حاضر که از نگاشته‌های استاد فقید مرحوم محمّد دشتی است، به نقش قم در روایات آخرالزّمان پرداخته شده است.

اشاره:
در میان روایات رسیده از پیامبر و امامان معصوم(ع)، بخش قابل توجّهی به پیش‌گویی وقایع آینده اختصاص دارد. در میان روایات آینده شناسانه، تأکید خاصّی بر ویژگی‌های آخرالزّمان و عصر منتهی به ظهور حجّت خدا، امام زمان(ع) مشاهده می‌شود. در مقالة حاضر که از نگاشته‌های استاد فقید مرحوم محمّد دشتی است، به نقش قم در روایات آخرالزّمان پرداخته شده است.

در تداوم بینش آینده‌گرایی معصومان(ع) سخن از شهر قم به میان می‌آید و نقش آن در زمینه‌سازی انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

امام صادق(ع) می‌فرماید: «به زودی کوفه از مؤمنان خالی می‌شود و علم از آن می‌گریزد و پنهان می‌شود، آن‌گونه که مار در سوراخش پنهان می‌گردد، سپس علم در شهری به نام «قم» ظاهر می‌گردد و شهر قم کانون علم و فضل شده، چنان دنیا را به حقایق آشنا می‌سازد که در روی زمین، مستضعفی در دین باقی نماند؛ حتّی زن‌ها در حجله‌ها. چنین زمانی نزدیک ظهور قائم آل محمّد(ص) است، سپس خداوند قم و اهل او را قائم مقام حجّت خدا قرار می‌دهد، که اگر چنین نشود، زمین بر اهل خودش خراب می‌گردد و حجّتی باقی نمی‌ماند. آنگاه علم (علوم اسلامی) از قم به تمام دنیا می‌رسد و مشرق و مغرب عالم را فرامی‌گیرد، پس حجّت خدا بر خلق تمام می‌گردد، زیرا در تمام روی کرة زمین کسی باقی نمی‌ماند که دین و علم به او ابلاغ نشده باشد و آنگاه امام زمان(ع) ظاهر می‌شود».1 آن حضرت در سخن دیگری فرمودند: «خداوند قم و اهلش را در دست مستکبران ضعیف و ناتوان نمی‌گذارد، بلکه آنها را موفّق و پیروز می‌کند، ... مصیبت و بلاها از قم و اهل آن دفع می‌گردد و به زودی زمانی فرا رسد که قم و اهل آن حجّت بر همة مردم دنیا شوند و این در زمان غیبت قائم ما و نزدیک ظهور اوست، که اگر چنین نشود، زمین بر اهلش خراب می‌گردد. فرشتگان خدا همواره بلاها و خطرات را از قم و اهل آن برطرف می‌سازند و هیچ ستمگری، قصد نابودی قم را نمی‌کند، مگر آنکه خدا نابودش می‌سازد و او را به مشکلات و مصیبت‌ها و درگیری‌های خصمانه با دشمنانش، مشغول می‌سازد و خداوند یاد قم و مردمش را از خاطرة آنان می‌زداید چنان‌که آنان خدا را از یاد برده‌اند».2

امام علی(ع) فرمودند: «سلام خدا بر مردم قم و رحمت خدا بر آنان باد، آنان اهل رکوع و سجود و خشوع و نماز و روزه‌اند. آنان فقیهان، عالمان و هوشمندان‌اند، آنان دین‌دار، دوستدار خاندان پیامبر(ص) و اهل عبادت‌های شایسته‌اند؛ درود خدا و رحمت و برکات او بر آنان باد». امام صادق(ع) نیز فرمودند: «آنگاه که بلاها و دشواری‌ها به شما رسید، به شهر قم روی آورید که قم جایگاه امن فرزندان فاطمه(س) است».3 امام صادق(ع) در کلام دیگری فرمود: «بدانید که شهر قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است».

امام رضا(ع) فرمود: «بهشت را هشت در است که یکی از آن درها از آنِ مردم قم است، خوشا به حال آنان، خوشا به حال آنان، خوشا به حال آنان».4 امام صادق(ع) فرمود: «خاک قم مقدّس است و مردم آن از ما خاندان پیغمبر(ص) هستند و ما نیز از آنان هستیم، هیچ ستمگری قصد آزار قم نمی‌کند جز آنکه به زودی عقوبت می‌شود، مادامی که مردم قم به برادران خود خیانت نکنند. که اگر خیانت را پیشة خود سازند، خداوند جبّاران و ستمگران زشتکار را بر آنان مسلّط می‌گرداند، بدانید که آنان یاران قائم ما و مبلّغان حقّ ما هستند».5

امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: «قم خانة آل‌محمّد(ص) و جایگاه پیروان آنان است، لیکن گروهی از جوانان آنان به خاطر نافرمانی از پدران و مسخره کردن و سبک گرفتن سالخوردگان و بزرگانشان هلاک می‌شوند، امّا با وجود این‌گونه مسائل، خداوند شرّ دشمنان را از شهر قم کوتاه می‌کند و هر بدی را دور می‌سازد».6 امام رضا(ع) فرمود: «اگر مردم قم نباشند دین اسلام از بین می‌رود یا کهنه شده و فراموش می‌گردد».7 امام صادق(ع) فرمود: «قم را به این جهت قم نامیدند که مردم آن در کنار قائم آل محمّد(ع) گرد می‌آیند و در راه او استقامت می‌ورزند و او را یاری می‌کنند».8

چه باید کرد که قم مرکز اجتماع مؤمنان باشد،  خوش‌گذران‌ها و بی‌بند و بارها آنجا را مرکز فساد قرار ندهند و هر کسی قصد اقامت در قم را نکند؟ امام صادق(ع) پاسخ می‌دهند که: «با ارادة الهی، دین و اهل دین در قم به ظاهر ذلیل و خوار قرار گرفتند [هم از نظر سیاسی و هم از نظر بهداشتی و بدی آب و هوا] که اگر چنین نبود [و دارای آب و هوای خوش و خرّم بود] مردم از همه جا برای خوش‌گذاری به آنجا کوچ می‌کردند و آنجا را به فساد می‌کشیدند، که دیگر قم فاسد شده و به فساد کشیده شده، نمی‌توانست الگو و حجّت بر سایر نقاط دنیا باشد و اگر قم حجّت بر سایر بلاد نمی‌شد، آسمان و زمین به هم می‌ریخت و نظام هستی در نابودی دین خدا نابود می‌گشت».9

امام صادق(ع) فرمود: «وقتی که بلاها و فتنه‌ها همه‌جا را فراگیرد، به کوفه و اطراف آن و سپس شهر قم روی بیاورید، که محلّ امن است و خوب جایی است شهر قم، برای کسی که می‌ترسد از بلاها و قصد زندگی دارد».10

مضمون روایت بالا در روایات متعدّدی نقل شده است. امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل می‌کند که فرمود: «سرزمینی سبز و نورانی را در دشت کنار کوه که در بهترین رنگ جلوه می‌کرد، مشاهده کردم، از جبرئیل پرسیدم، گفت: از آنِ شیعیان وصیّ تو امیرالمؤمنین(ع) می‌باشد». سپس رسول اکرم(ص) به شیطان که در کنار آن سرزمین نشسته بود نهیب زد: «برخیز ای ملعون و در مال و زنان کسانی که از دین خدا برگشتند شرکت کن و شهر قم را رها کن که اهل قم از پیروان من و علی(ع) می‌باشند».11

تحلیل روایات مربوط به قم


در روایت شمارة یکم، امام صادق(ع) نکات مهمّی را مطرح می‌فرماید که در بررسی و تحلیل روایت نقش فراوانی دارد، مانند:

1. مرکزیّت علم و حوزه‌های علمیّه، از کوفه و نجف منتقل می‌شود و عراق در حوادث ناگوار نمی‌تواند پاسدار حوزه‌های علمیّه و سنگرهای ایدئولوژیک باشد. این حقیقت در حکومت بعثی‌های کافر دیده شد که شیعیان را اخراج کردند و علمای عراق به دیگر بلاد اسلامی متواری شدند و گروهی به زندان و دسته‌ای تبعید و دیگران به شهادت رسیدند و حوزة هزار سالة نجف را ویران کردند و مرکزیّت علوم اسلامی دست‌خوش حوادث ناگوار گردید.

2. در آینده «آخرالزّمان» شهر قم، این مسئولیّت بزرگ را بر عهده می‌گیرد و مرکزیّت علوم اسلامی در آن تحقّق می‌یابد و پاسدار دین و کانون فضل و علوم اسلامی می‌شود. که این سخن گرانقدر امام صادق(ع) با تأسیس حوزة علمیّة قم لباس واقعیّت پوشید.

3. آنگاه که قم مرکز علوم اسلامی شد، طیّ تحوّلات حیرت‌انگیزی [وقوع انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی(ره)] علم و دین به دنیا منتشر می‌شود و مردم دنیا از زبان اهل قم، علم و دین می‌آموزند، آن‌گونه که در زمین، مستضعف دینی وجود نداشته باشد، یعنی همة مردم دنیا اسلام را می‌شناسند و روشن است صدور اسلام به همة جهان، در شرایط عادّی ممکن نیست و مقدّماتی را لازم دارد از قبیل:

الف ـ باید قیامی تحقّق پذیرد و حکومت طاغوت را نابود کند.
ب ـ باید حکومت اسلامی استقرار یافته، با قدرت و امکانات جهانی، اسلام را به گوش جهانیان برساند.
ج ـ و لازمة صدور و انتشار اسلام این است که انقلاب اسلامی شکست نخورد و بماند و در برابر خطرات، کودتاها، مشکلات جنگ و درگیری‌های احزاب داخلی مقاومت کند و تداوم یابد.

4. آنگاه امام صادق(ع) به حقیقت دیگری اشاره می‌فرماید که: «تحوّلات و حوادث قم و پیروزی و گسترش اسلام، در نزدیکی و هنگامة ظهور امام زمان(ع) صورت می‌پذیرد». بدین ترتیب پاسخ بسیاری از سؤالات در رابطه با قیام‌هایی که به شکست می‌انجامند، روشن می‌گردد و روایات معارض، تحلیل و بررسی می‌شوند زیرا دسته‌ای از روایات می‌گویند، قبل از قیام امام عصر(ع)‌ هر قیام و انقلابی شکست می‌خورد و خروج و قیام شیعیان ما سبب حزن و اندوه ما می‌گردد، امّا جز انقلاب اسلامی ایران که از قم آغاز می‌شود.

امّا دستة دیگر، مانند روایت شمارة یکم می‌گوید: قیام و پیروزی ایرانیان نزدیک ظهور قائم ما صورت می‌گیرد و شکست نمی‌خورد و تداوم می‌یابد و تا آنکه: «فیوطّئون للمهدیّ سلطانه؛ زمینه‌ساز حکومت امام مهدی(ع) می‌شوند». «ثمّ یظهر القائم؛ سپس امام زمان(ع) قیام می‌کند».

این دو دسته از روایات تعارضی ندارند، زیرا:

روایات دستة اوّل عام و کلّی است، اعلان می‌دارند که قبل از قیام امام زمان(ع)، حرکت‌ها، نهضت‌ها و قیام‌هایی به وجود می‌آیند و شکست می‌خورند، که بیان واقعیّت و مربوط به علم غیب امامان معصوم(ع) است. امّا روایات دستة دوم خاص است و می‌گوید: «... الّا یک قیام که از قم آغاز می‌شود و به طرف قدس می‌رود»: «ثمّ یتوجّهون الی فلسطین». که نشانه‌های آن قیام پیروزهمه، در انقلاب اسلامی ما جمع است.
5. نکتة مهمّ دیگری که در این روایات قابل توجّه است، «تداوم و صدور انقلاب پیروز» می‌باشد که لازمة صدور انقلاب، ویژگی‌هایی است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) مطرح فرمود. [بنابراین انقلاب زمینه‌ساز ظهور]، باید برقرار و پایدار باشد و در برابر ضربه‌ها و هجوم‌ها شکست نخورد تا صادر شود. [در این مصداق] پیداست که صدور انقلاب اسلامی با همة وسایل ارتباط جمعی مطرح می‌گردد که فرمودند، همة مردم، اسلام و دین خدا را می‌شناسند؛ حتّی زنان و عروسان در حجله‌ها و خانه‌ها.

6. امام صادق(ع) قم را پایگاه اصلی صدور علوم اسلامی به همة جهان معرفی می‌فرماید که مسئلة بسیار مهمّی را در رابطه با آینده به ما می‌فهماند مانند:

الف ـ قیام قم، پیروز است (قیامی که در هنگامة ظهور امام زمان(ع) است).
ب ـ مرکزیّت علوم اسلامی و جایگاه اصلی علم و دین، قم خواهد بود.
ج ـ قم در برابر تمام و توطئه‌ها و خطرات [آخرالزّمان]، محفوظ خواهد ماند.

همچنین پس از مطرح کردن نام قم و انتشار علوم اسلامی از قم به دنیا، واژه‌های «فی‌الأرض»، «علی الخلق»، «حتّی لایبقی فی الأرض مستضعف» و «سائر البلاد» و «حتّی لایبقی احـدٌ علی الأرض» را آورده‌اند که بشارت دهندة تداوم انقلاب و اتّصال آن به انقلاب جهانی حضرت بقیـ[الله الاعظم می‌باشد.

7. در این روایت در رابطه با ظهور امام زمان(ع) نیز بحث شد، یعنی پس از مطرح کردن انقلاب اسلامی پیروز قم و انتشار علم و دین به همة عالم، بشارت دادند که امام زمان(ع) ظهور می‌کند. که این بشارت را امام خمینی(ره) پس از پیروزی انقلاب در مراحل مختلفی بیان فرمودند: از جمله در پیام مهمّ امام به حجّاج بیت‌الله الحرام آمده بود که: «این قرن، قرن پیروزی مستضعفین بر مستکبرین است» و در ملاقات دیگری فرمود: «این انقلاب امانتی است که باید به دست صاحب اصلی‌اش حضرت امام زمان(ع) برسد».

8. مطلب مهمّ دیگر، استدلال امام صادق(ع) می‌باشد که فرمود: «و لو لا ذلک لساخت الأرض بأهلها» زیرا نسبت به آیندة انسان و زمین نظریّات گوناگونی مطرح می‌شود و تحت عنوان «آینده‌‌گرایی»، طرفداران تفکّر مادّی در برابر الهیّون به باورهای مادّی دل بسته‌اند و با گسترش سلطه و نفوذ استعماری استعمارگران و دست‌یابی به اسلحه‌های مدرن اتمی و شیمیایی و ظهور اختراعات و اکتشافات حیرت‌آور که در قعر دریاها و در اوج آسمان‌ها همه جا حضور دارند، باورشان شده است که:

الف ـ آیندة انسان و زمین در چنگ ابرقدرت‌هاست.
ب ـ حاکمان زمین و وارثان مطلق العنان انسان و زمین، قدرت‌های استعماری می‌باشند.
ج ـ هرگاه که اراده کنند می‌توانند انسان و زمین را نابود کنند.

از جمله، کِنِدی از رؤسای جمهور ایالات متحده می‌گفت: «ما آمریکایی‌ها قادریم 7 بار زمین را نابود سازیم و شوروی‌ها می‌توانند 8 بار چنین کنند و ما و شوروی‌ها می‌توانیم 15 بار زمین را نابود کنیم».12 راسل، بدبینانه به آینده نظر می‌دوزد و کتابی می‌نویسد به نام «آیا بشر آینده‌ای هم دارد؟» و انیشتین، او که بشر دیوانه را مسلّح به سلاح اتمی نمود در کنفرانس‌های صلح گریه می‌کرد و می‌گفت: «به زمین فرصت ماندن بدهید».

امّا در بینش الهی تمام این باورها، عاری از حقیقت و کذب است؛ زیرا نگهدارندة انسان و زمین و کیهان، خداست: «و یدالله فوق أیدیهم؛ قدرت خدا بالاترین قدرت‌هاست». «والله من ورائهم محیطٌ؛ و خداوند فراتر از قدرت آنان بر آنان غالب است» و خدا وعده داده است که: «إنّ الارض یرثها عبادی الصّالحون؛ همانا زمین را بندگان صالح‌ام به ارث می‌برند». که اگر خدا دخالت نکند و انسان و زمین را به حال خود واگذارد: «لساخت الأرض بأهلها؛ زمین بر سر اهلش خراب می‌گردد».13

با توجّه به استدلال امام صادق(ع) باید همواره متوجّه امدادهای الهی بود، خدا را شناخت و حدود دخالت اختیار انسان را در نظام آفرینش درک کرد و دخالت و نظارت همیشگی خدا را فراموش نکرد که اگر به ستمگران مهلت می‌دهد، آنها را فراموش نکرده است: «و إنّ ربّک لباالمرصاد؛ خدا در کمین‌گاه ستمگران است».

9. در روایات مربوط به قم بشارتی نیز وجود دارد، که اگر ستمگری قصد بد و تجاوز به قم نماید، دوام نمی‌آورد و زود از بین می‌رود.

از این روایات بشارت موعود را انتظار می‌کشیم، زیرا حکومت ننگین شاه (پهلوی دوم) وقتی در شهر قم جنایت کرد و خون بی‌گناهان را ریخت، دچار بلایا، مصیبت‌ها و مشکلاتی گردید و خدا او را نابود کرد و در نابودی‌اش تسریع شد و هم‌اکنون که این عبارات را در لحظات حسّاس می‌نویسم (12/11/1365) شهر قم حدود 15 روز است زیر بمباران حکومت بعثی عراق مقاومت می‌کند، [در سال‌های اخیر مشاهده کردیم که چگونه دست قدرت الهی از صدام که به رهبری قوم عرب می‌اندیشید، انتقام گرفت: «الّلهمّ اشغل الظّالمین بالضالمین»].


محمّد دشتی(ره)
ماهنامه موعود شماره 105

پی‌نوشت‌ها:

٭ برگرفته از کتاب: آینده و آینده سازان، نوشتة استاد محمّد دشتی(ره).
1. منتخب الاثر، ص 443؛ بحارالانوار، ج 57، ص 213، ح 23؛ سفینـ[ البحار، ج 2، ص 445.
2. منتخب الاثر، ص 443؛ بحارالانوار، ج 57، ص 57؛ سفینـ[ البحار، ج 2، ص 445.
3. بحارالانوار، ج 60، ص 215؛ تاریخ قم، ص 7.
4. بحارالانوار، ج 60، ص 215؛ سفینـة البحار، ج 2، ص 445.
5. بحارالانوار، ج 60، ص 218؛ سفینـة البحار، ج 2، ص 447.
6. بحارالانوار، ج 60، ص 218؛ سفینـة البحار، ج 2، ص 447.
7. سفینـ[ البحار، ج 2، ص 446.
8. بحارالانوار، ج 57، ص 216، ح 38.
9. بحارالانوار، ج 57، ص 213.
10. بحارالانوار، ج 57، ص 214.
11. بحارالانوار، ج 57، ص 218.
12. استراتژی صلح، کندی، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا.
13. بحارالانوار، ج 57، ص 215.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد