شیمون پرز: دشمن ما احمدی‌نژاد است


رئیس رژیم صهیونیستی اعلام کرد: دشمن اسرائیل احمدی‌نژاد است. شیمون پرز در گفت و گو با روزنامه الرای چاپ کویت اظهار داشت: دشمن ما احمدی‌نژاد است که به انجام دو کار مبادرت ورزید که هیچ رهبر ایرانی تاکنون آن را انجام نداده بود. شیمون پرز در توضیح اظهارات خود افزود: احمدی‌نژاد گفته است که اسرائیل باید از نقشه محو شود و دیگر این‌که وی منکر هولوکاست شده است. وی در پاسخ به این پرسش که آیا فکر می‌کنید آژانس انرژی اتمی و سازمان ملل اسراری را در باره ایران کتمان کرده‌اند؟ ادعا کرد: آنها حقایق را فاش نمی‌کنند و ما می‌دانیم گزارشی که محمد البرادعی مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نوشته بود، منتشر نشد.


اعتراف نیروی دریایی امریکا به ناتوانی در برابر شناورهای ایران

پایگاه خبری- تحلیلی آنتی‌وار نوشت: امریکا در مطالعات آینده‌پژوهی خود به این نتیجه رسیده که در صورت همراهی با اسرائیل در حمله به ایران، در مخمصه‌ای گرفتار می‌شود که علاوه بر متحدان منطقه‌ای ایران، طالبان و روسیه نیز انتقام چندین ساله را از واشنگتن می‌گیرند. ویلیام فاف در این مقاله با اشاره تلویحی به این مسئله که امریکا در محاسبات خود به ناتوانی نیروی دریایی این کشور در خلیج فارس در قبال شناورهای تندروی ایرانی اعتراف کرده است، افزود: تهدید ناوها و شناورهای متعارف سریع و بزرگ توسط قایق‌های سرعتی مجهز به راکت و آرپی‌جی، به طور وسیعی در محافل وابسته به نیروی دریایی امریکا مورد بحث قرار گرفته و نیروی دریایی نیز چگونگی مواجهه با این تهدیدات را نیز مورد آزمایش قرار داده است که بنابر گزارشات رسیده، نتایج مناسبی از آن حاصل نشده است.

آسیا تایمز: مردم در طرفداری از موسوی تجدیدنظر کرده‌اند

آسیا تایمز در مقاله‌ای با اشاره به ضعف جریان حامیان موسوی نوشت: با گذشت زمان مردم به دلایل اقتصادی، ارزشی و تفاوت‌های دیدگاهی در طرفداری خود از جنبش راه سبز امید بازبینی کرده‌اند.
در مقاله این روزنامه آمده است: فعالان اصلاح‌طلب در ایران در دو هفته گذشته تلاش‌های بسیاری برای راه انداختن تظاهرات در نقاط مختلف تهران انجام دادند اما ناموفق بودند.
این نشریه می‌افزاید: اگرچه اردوگاه موسوی ابتدا اتهام تقلب در انتخابات را مطرح کرد و خواستار ابطال آن شد اما پس از آن، این خواسته کمرنگ شد و به فراموشی رفت. برخی از تحلیلگران اعتراض‌های پس از انتخابات را علیه نظام می‌دانند.
آسیا تایمز با اشاره به این که حامیان موسوی از مرفهین هستند، اضافه کرده است: با نگاه به شعارها و خواسته‌های معترض‌ها، می‌توان دید که با وجود مشکلات اقتصادی موجود در ایران، بهبود شرایط اقتصادی جایی را در میان خواسته‌های معترض‌ها نداشته است. در واقع موسوی به موضوع اقتصادی توجهی نداشت. موضوع اقتصادی از آن جهت مورد توجه نبود که پایگاه اجتماعی که این جنبش را شکل می‌داد، طبقه بالا و متوسط جامعه بود. جای تعجب نبود که در نقاط بالای شهر تهران که موسوی بر احمدی‌نژاد فائق آمد، اعتراض صورت گیرد.

خبر

                                  

 

دوستان عزیز آلبوم مادون سبز(احساسی ترین آلبوم سال ۸۸) که تحت تاثیر انتخابات

با برداشتهای متاسفانه حزبی و گروهی همراه شده بود قراره با اسم زیر پوست خاک

 با یک سری تغییرات جزیی برای پخش مجدد از رسانه اینترنتی گنجا به روی نت بیاد

از کلیه وبسایتهای حامی پویا بیاتی می خوایم که در پخش مجدد این آلبوم

تیم بزرگ بیاتی موزیک رو یاری کنند.

نکته جالب در مورد این آلبوم وجود ریمیکس بسیار شنیدنی آلبوم زیر پوست خاک

از دیجی رایکاست. پیشنهاد می کنم حتما این کار رو بشنوید.

واکنش‌ها به حاشیه‌سازی برای وزیران پیشنهادی

 نیمی از نامزدهای معرفی شده به مجلس برای تصدی پست وزارت مدرک دکترا دارند 

■ ولی اسماعیلی: اگر از الآن رأی اعتماد یا عدم اعتماد وزیر پیشنهادی را مطرح کنیم، حاشیه ایجاد کرده و تقابل بین دولت و مجلس را القا کرده‌ایم
■ اسماعیل کوثری: اگر تعامل براساس منطق صورت گیرد
به نفع دولت و مجلس خواهد بود
■ محمد تقی رهبر: زمینه رأی‌آوری اکثر وزرای پیشنهادی وجود دارد. وزیران باید با حضور در فراکسیون‌ها و کمیسیون‌های تخصصی نمایندگان را قانع کنند
■ ستار هدایت‌خواه: گفت‌وگو با نمایندگان احتمال تغییر نظرات را رقم خواهد زد
■ حسین نجابت: اکنون نوبت مجلس است که وزرای پیشنهادی را مورد بررسی دقیق قرار دهد


گروه سیاسی - بررسی دیدگاه‌های نمایندگان مجلس طی روزهای پس از معرفی کابینه پیشنهادی از سوی رئیس جمهور، فضای مطلوبی را در تعامل میان دولت و مجلس ترسیم می‌کند اما در این میان برخی نمایندگان در تداوم رویکرد ماه‌های اخیر خود که متأثر از جریانات مربوط به انتخابات و پس از آن است، سعی در القای فضایی شکننده درباره رأی اعتماد به وزرا در مجلس دارند و مواضعی چون پیشگویی درباره عدم رأی اعتماد مجلس به 4 یا 5 وزیر پیشنهادی و مشابه آن ادعای یک عضو فراکسیون اقلیت مجلس مبنی بر عدم رأی اعتماد به 50 درصد از کابینه در همین راستا ارزیابی می‌شود.
مجلس با دقت رأی اعتماد را بررسی می‌کند
اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران با بیان اینکه رئیس جمهور در معرفی کابینه تمامی مسائل برای تک تک وزرا را در نظر دارد تا به آن اهداف بلند که مد نظرش است برسد، افزود: مجلس هم با دقت و با اختیاراتی که بر عهده دارد رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی رئیس جمهوری را مورد بررسی قرار می دهد تا دولت دهم کار خود را شروع کند. عضو فراکسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: درباره رأی اعتماد یا عدم اعتماد نمایندگان به وزرای پیشنهادی باید تأمل کرد تا آنها در جمع نمایندگان و جلسات فراکسیون‌های مجلس شرکت و برنامه‌های خود را ارائه کنند. نماینده مردم تهران در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان تعامل دولت و مجلس را لازمه پیشرفت کشور عنوان کرد و اظهار داشت: اگر تعامل بر اساس منطق صورت گیرد به نفع دولت و مجلس خواهد بود و در آن صورت می‌توان خدمات بهتری را به مردم ارائه کرد، البته معتقدم باید در این زمینه فرمایشات مقام معظم رهبری را سرلوحه امور قرار دهیم.
نباید برای وزرای پیشنهادی حاشیه ایجاد کرد
ولی اسماعیلی، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس با بیان اینکه نباید برای وزرای پیشنهادی حاشیه ایجاد کرد، گفت: معرفی برنامه های وزرا از شنبه با ارائه بیوگرافی، تحصیلات و برنامه‌های افراد برای اداره وزارتخانه مربوطه در مجلس بررسی می‌شود تا بدین وسیله این برنامه ها را با برنامه‌های بالادستی همچون چشم انداز
20 ساله ارزیابی و نظر نهایی را اعلام کنیم. وی افزود: اگر از الان رأی اعتماد یا عدم اعتماد وزیر پیشنهادی را اعلام کنیم برای آن فرد حاشیه ایجاد کرده‌ایم. عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس در واکنش به عدم رأی اعتماد مجلس به تعدادی از وزرای پیشنهادی تصریح کرد: چرا باید حاشیه ایجاد کنیم و با این مطالب القا کنیم تقابلی بین دولت و مجلس به وجود آمده است، در صورتی که اگر چند وزیر هم از مجلس رأی اعتماد کسب نکردند این را باید از نشانه‌های دموکراسی و مردم سالاری دانست نه اینکه بر اختلاف‌ها دامن بزنیم.
اکثر وزرا رأی اعتماد می گیرند
محمد تقی رهبر با اشاره به اینکه رأی اعتماد نمایندگان به وزرای پیشنهادی منوط به شناخت کامل آنهاست، گفت: البته معتقدم زمینه رأی برای اکثر وزرا وجود دارد و آن عده‌ای هم که هنوز نمایندگان شناخت کامل از آنها پیدا نکرده اند باید برنامه‌های خود را ابلاغ کنند و با حضور در فراکسیون‌ها و کمیسیون‌های تخصصی نمایندگان را قانع کنند. وی گفت: همانطور که اشاره کردم وزرایی که برای نمایندگان هنوز شناخته نشده‌اند باید گفت‌وگوهای خود را با نمایندگان آغاز کنند.
مجلس بنا را بر نهایت همکاری با دولت گذاشته است
ستار هدایت خواه با تأکید بر اینکه دو، سه نفر از وزرای پیشنهادی باید برنامه‌ها و دیدگاه‌های خود را به مجلس و نمایندگان ارائه دهند تا بتوانند نمایندگان را برای رأی اعتماد قانع کنند، اظهار داشت: نمی توان از الان با قاطعیت اعلام کرد که آن دو، سه نفر رأی اعتماد نخواهند گرفت، چون گفت‌وگو با نمایندگان و ارائه برنامه‌ها و حضور در فراکسیون‌ها و کمیسیون‌ها احتمال تغییر وضعیت موجود را رقم خواهد زد. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در ادامه تأکید کرد: مجلس بنا را بر نهایت همکاری با دولت دهم گذاشته است تا با توجه به مطالبات مردم دولت دهم هر چه زودتر آغاز به کار کند؛ بنابراین با این اوصاف اکثر وزرای پیشنهادی از مجلس رأی اعتماد خواهند گرفت.
اکثر وزرای پیشنهادی دولت رأی اعتماد می‌گیرند
حسین نجابت نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با فارس در تحلیل خود از فضای عمومی مجلس برای رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت، گفت: رئیس جمهور از وظایفی برخوردار است که با معرفی کابینه مجلس تکلیف خود را انجام داد. حال نوبت به ادای وظیفه مجلس که همان بررسی دقیق و درست وزرای پیشنهادی دولت است، رسیده است. این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس خاطر نشان کرد: احتمالاً 2 الی 4 وزیر معرفی شده از سوی دولت با چالش مواجه هستند. اگر چه در طول هفته جاری رایزنی‌ها و تعاملات حرف اول را در این زمینه می‌زند. نجابت با اشاره به گمانه‌‌زنی‌های برخی از گروه‌های سیاسی مبنی بر اینکه حدود نیمی از وزرای پیشنهادی دولت به مجلس رأی نخواهند آورد، گفت: برخی که در اقلیت هستند تلاش می‌کنند از هر وسیله‌ای برای رسیدن به قدرت استفاده کنند و از هر چیز کوچکی برای اهداف جناحی و سیاسی خود استفاده کنند از این رو انتظار از این گروه‌ها بیش از این نیست.

ربنای شجریان یک اثر ملی است

 

 

ربنای استاد شجریان که مصداق بارز یک اثر هنری است از خاطره ایرانیان حذف شدنی نیست و ماجرای پخش شدن یا نشدن ربنای استاد شجریان  به ویژه مدیریت این مسئله به لحاظ ماهوی و جنس یک ماجرای جدید نیست.
زادگاه ربنا ی شجریان

شجریان در مورد اجرای این اثر که در تیر 1358 ضبط شده می گوید: « انگیزه اصلی من در خواندن این دعا تدریس آن به دو هنرجو بوده و در یکی از استودیوهای رادیو ضبط شده که پس از مدتی بدون اجازه از رادیو پخش شد!» و پس از آن سال ها جزو برنامه های اصلی رادیو و تلویزیون در ماه رمضان است. ربنا طبق سنت اجرایی این دعاها روی دستگاه های قرآنی خوانده شده و این قطعه از دستگاه «رست» یا «راست» شروع شده و در خاتمه به دستگاه «عجم» (شبیه به ماهور) مدلاسیون می شود. محمد سریر، رییس هیات مدیره خانه موسیقی درخصوص ربنای استاد شجریان می گوید: این مناجات در دل و جان ایرانی ها تاثیر شگرفی گذاشته و نقطه ثقلی در موسیقی آیینی است. تاثیر این قطعه موسیقی در لحظات روحانی افطار یکی از نقاط درخشنده حوزه موسیقی است که پشتیبان موسیقی بوده و هست.کامبیز روشن روان، آهنگساز نیز معتقد است: شنیدن این مناجات روحانیت افطار را بیشتر و بیشتر می کند و این حسی معنوی سال ها است که با ما همراه است. ارتباط بسیار نزدیک این اثر با فرهنگ ایرانی و اجرای فوق العاده محمد رضا شجریان از رموز ماندگاری این ربنای تاریخی است.داریوش پیرنیاکان، دبیر و سخنگوی خانه موسیقی تاکید می کند: همه فاکتورهای این مناجات صحیح و بجا است، اول اینکه یک استاد آواز این ربنا را خوانده است و همین طور به لحاظ درست خواندن و تجوید این آیه ها هیچ مشکلی ندارد.مجید انتظامی، آهنگساز هم در پاسخ به این سوال که احساسش بعد از شنیدن ربنای تاریخی استاد شجریان چیست، گفته بود: من زمانی که این مناجات را می شنوم از خود بیخود می شوم.
شجریان و صدای ربنایش

این‌که هنرمند و صاحب اثری در مورد نحوه استفاده از آثارش تصمیم‌گیری کند، امری معقول و منطقی است؛ به خصوص اگر حقوق آثارش را به جایی واگذار نکرده باشد و خود حق استفاده از آن‌ها را در اختیار داشته باشد. اما در این میان آثاری هستند که به دلیل تأثیر و نقشی که دارند دیگر از حوزه مالکیت شخص، ارگان‌ یا سازمان خارج می‌شوند و به عبارتی متعلق به مردم می‌شوند. از آن جمله‌اند اذان استاد مؤذن‌زاده‌اردبیلی، ربنا و مثنوی افشاری استاد شجریان که بخشی از زندگی و خاطرات مردمند و دیگر کسی نمی‌تواند نسبت به آن ابراز مالکیت کند.

البته طبق قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، آثار هنری تا وقتی صاحب اثر در قید حیات باشد متعلق به اوست و پس از مرگش تا 30 سال به خانواده و وراثش تعلق دارد و فقط آن‌ها می‌توانند در موردش تصمیم بگیرند. اما در این میان استثناهایی هم وجود دارد. از همین روست که خود محمدرضا شجریان هم در تمام نامه‌ها و اعلام نظرهایش حساب ربنا و مثنوی افشاری (ادعیه) را از بقیه آثارش جدا کرده و آن را هدیه‌ای به ملت ایران می‌داند

محمدرضا شجریان هم در تمام نامه‌ها و اعلام نظرهایش حساب ربنا و مثنوی افشاری (ادعیه) را از بقیه آثارش جدا کرده و آن را هدیه‌ای به ملت ایران می‌داند
ثبت آثار ملی

سال 86 برای نخستین‌بار فهرست میراث معنوی ملی در کنار دیگر آثار ملی در کشور تهیه شد. اذان استاد مؤذن‌زاده‌اردبیلی اولین اثری بود که در این فهرست جای گرفت و ثبت شد. سال 87 هم پیشنهاد ثبت دعای ربنای استاد شجریان در فهرست آثار ملی، مطرح شد. حسین‌علی وکیل‌آبادی، مدیر کل دفتر ثبت آثار فرهنگی، طبیعی و معنوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در آن زمان گفت: «بررسی ثبت دعای ربنای استاد شجریان در فهرست آثار ملی، در کمیته‌های تخصصی دفتر ثبت آثار فرهنگی، طبیعی و معنوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در حال انجام است. هنوز رایزنی با استاد شجریان در این مورد انجام نشده؛ اما پس از پایان بررسی‌های کمیته‌های تخصصی، این رایزنی و مذاکرات آغاز خواهد شد.»

دو سال از بررسی ثبت ربنا به عنوان میراث معنوی ملی می‌گذرد و نه تنها هنوز خبری از ثبت این اثر هنری ارزشمند و مردمی در فهرست میراث معنوی کشورمان نیست، بلکه سازمان‌های دولتی به خود اجازه می‌دهند در مورد پخش یا عدم پخش اثری که ریشه در دل و روح مردم کشورمان دارد هر روز یک تصمیم بگیرند و آن را مصادره به مطلوب کنند. حتی اگر از نظر قانونی هم به ربنا نگاه کنیم، صاحب اثر یعنی محمدرضا شجریان صاحب حقوق آن است نه صدا و سیما.

ماه رمضان هر سال رنگ و بویی غریب‌تر از سال گذشته به خود می‌گیرد و امسال هم اگر رویه صداوسیما ادامه یابد، شاید بخش بزرگی از خاطرات خوش همه ایرانی‌ها از ماه مبارک رمضان از رادیو و تلویزیون حذف شود. اگرچه مردم ایران آنقدر به این بخش بزرگ علاقه دارند که حتی اگر صداوسیما هم آن را پخش نکند خود نوای این دعای دل‌انگیز را بر سر سفره افطار زمزمه خواهند کرد.

جنگنده های 3000 کیلومتری

فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از افزایش توان پرواز جنگنده های راهبردی ایران تا طول 3000 کیلومتر خبر داد.


امیر سرتیپ خلبان «حسن شاه صفی» درمراسم فارغ التحصیلی جمعی از دانشجویان خلبانی و ناوبری اف14 نیروی هوایی ارتش خاطرنشان کرد: خلبانان ایران توانایی پروازهای بلند به طول سه هزار کیلومتر و با شعاع عملیاتی 1800 کیلومتر برای انهدام هر هدفی را دارند. ما اکنون از مهماتی استفاده می کنیم که 50 الی 60 کیلومتر مسیر را می پیماید و هر هدفی را نابود می کند.

وی افزود: بمب افکن های راهبردی ایران قادر به سوخت گیری از یکدیگر هستند تا بتوانند هر هدفی را در برد طولانی منهدم کنند.

وی با بیان اینکه نیروهای مسلح ایران اقتدار پوشالی بیگانگان حاضر در منطقه را خواهند شکست، گفت: روزی دشمن را از منطقه خاورمیانه بیرون خواهیم کرد.

شاه صفی افزود: در شرایطی که از منظر خیلی از سیاسیون تهدید جدی برای کشور وجود داشت، آمادگی نیروهای مسلح باعث شد که دشمن از انجام عملیات منصرف شود.

امیرشاه صفی گفت: دغدغه ارتقای کیفی نیروها و برگزاری رزمایش های متعدد باعث شده امروز با جرأت و کیفیت بیش از دوران هشت ساله دفاع مقدس ماموریت های محوله را انجام دهیم.

ایران می تواند در صورت یک تلاش همه جانبه، از موشک قاره پیما برخوردار شود

وی با بیان اینکه «تمرینات تاکتیکی مداوم، ساخت مهمات و تجهیزات به روز از ارتش، نیرویی قابل اتکا ساخته که تشنه واگذاری ماموریت است»، اظهار داشت: چند طرح خوب نیز آماده و ارایه شده که منتظر مجوز هستیم.

فرمانده نیروی هوایی ارتش تصریح کرد: مسئولیت پاسداری از فضای هوایی کشور جمهوری اسلامی ایران به عهده نیروی هوایی است.
ایران می تواند در صورت یک تلاش همه جانبه، از موشک قاره پیما برخوردار شود

در همین حال به گزارش خبرگزاری رویترز، «اوزی روبین» رئیس سابق برنامه دفاع موشکی اسرائیل اعلام کرد؛ ایران می تواند در صورت یک تلاش همه جانبه، ظرف سه یا چهار سال از موشک قاره پیما برخوردار شود.

روبین خطاب به یک کنفرانس دفاع موشکی در شهر هانتسویل که ارتش آمریکا بانی برگزاری آن بود گفت: در صورت تاکید ایران بر پیشرفت،تنها سه یا چهار سال طول خواهد کشید تا برد موشک بالستیک ایران به 3900 کیلومتر برسد.

مرکز اطلاعات ملی هوا- فضای نیروی هوایی آمریکا در گزارشی که در ماه ژوئن علنی شد اعلام کرد که ایران می تواند ظرف شش سال یک موشک قاره پیما تولید کند که برد آن به آمریکا برسد.

در این گزارش آمده بود: ایران برنامه های بلندپروازانه ای برای توسعه موشک بالستیک و فضایی دارد و می تواند تا سال 2015 یک نوع موشک قاره پیما را که برد آن به آمریکا می رسد مورد توسعه و آزمایش قرار دهد.

منبع: کیهان

برکات ماه رمضان

آمرزش الهى 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّما سُمِّیَ رَمَضانُ؛ لِأَنَّهُ یُرمِضُ الذُّنوبَ(1) ؛‌ رمضان را به این خاطر رمضان نامیده‏اند که گناهان را مى‏سوزاند .  

   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أتَدرونَ لِمَ سُمِّیَ شَعبانُ شَعبانَ؟ لِأَنَّهُ یَتَشَعَّبُ مِنهُ خَیرٌ کَثیرٌ لِرَمَضانَ، و إنَّما سُمِّیَ رَمَضانُ رَمَضانَ؛ لِأَنَّهُ تُرمَضُ فیهِ الذُّنوبُ ـ أی تُحرَقُ ـ (2) ؛ آیا مى‏دانید که چرا شعبان را شعبان نامیده‏اند؟ چون از آن، خیر فراوان براى رمضان، منشعب مى‏شود، و رمضان را به این خاطر رمضان نامیده‏اند که گناهان در آن، سوزانده مى‏شوند .     

 
هر کس رمضان را از روى ایمان و براى خدا و پاداش او، روزه بگیرد و به عبادت برخیزد، گناهان گذشته‏اش آمرزیده مى‏شود؛ و هر کس شب قدر را از روى ایمان و به امید پاداش الهى، به عبادت بایستد، گناهان گذشته‏اش بخشوده مى‏گردد.

 

- الدرّ المنثور عن عائشة: قیلَ لِلنَّبِیِّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: یا رَسولَ الله، ما رَمَضانُ؟ قالَ: «أرمَضَ الله‏ُ فیهِ ذُنوبَ المُؤمِنینَ و غَفَرَها لَهُم»(3) ؛ به پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله گفتند: اى پیامبر خدا! رمضان چیست؟ فرمود: «خداوند در آن، گناهان مؤمنان را مى‏سوزاند و مى‏آمرزد.»   

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن صامَ رَمَضانَ و قامَهُ إیمانا وَاحتِسابا غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ،

و مَن قامَ لَیلَةَ القَدرِ إیمانا وَاحتِسابا غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ (4) ؛ هر کس رمضان را از روى ایمان و براى خدا و پاداش او، روزه بگیرد و به عبادت برخیزد، گناهان گذشته‏اش آمرزیده مى‏شود؛ و هر کس شب قدر را از روى ایمان و به امید پاداش الهى، به عبادت بایستد، گناهان گذشته‏اش بخشوده مى‏گردد. 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: شَهرُ رَمَضانَ شَهرٌ فَرَضَ الله‏ُ عز و جل عَلَیکُم صِیامَهُ؛ فَمَن صامَهُ إیمانا وَاحتِسابا خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ کَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(5) ؛ ماه رمضان، ماهى است که خداوند، روزه آن را بر شما واجب ساخت. پس هر کس آن را از روى ایمان و به امید پاداش الهى روزه بدارد، از گناهانش بیرون مى‏آید، همچون روزى که مادرش او را زاده است .   

  

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن صامَ رَمَضانَ و خَتَمَهُ بِصَدَقَةٍ؛ و غَدا إلَى المُصَلّى بِغُسلٍ، رَجَعَ مَغفورا لَهُ (6)؛ هر کس رمضان را روزه بدارد و آن را با صدقه به پایان ببرد و با غسل به نمازگاه برود، آمرزیده باز مى‏گردد .    

  

- قال رسول الله  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: یَأمُرُ الله‏ُ مَلَکا یُنادی فی کُلِّ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ فِی الهَواءِ: أبشِروا عِبادی! فَقَد وَ هَبتُ لَکُم ذُنوبَکُمُ السّالِفَةَ، و شَفَّعتُ بَعضَهُم فی بَعضٍ فی لَیلَةِ القَدرِ، إلاّ مَن أفطَرَ عَلى مُسکِرٍ أو حِقدٍ عَلى أخیهِ المُسلِم(7)؛ خداوند به فرشته‏اى فرمان مى‏دهد که در هر روز از ماه رمضان در هوا ندا دهد: «اى بندگان من! مژده! گناهان گذشته شما را بخشیدم و شفاعت شما را درباره یکدیگر در شب قدر قبول کردم، مگر آن که با شراب افطار کرده باشد، یا از برادر مسلمانش کینه در دل داشته باشد.»

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ رَمَضانَ شَهرٌ افتَرَضَ الله‏ُ عز و جل صِیامَهُ، و إنّی سَنَنتُ لِلمُسلِمینَ قِیامَهُ؛ فَمَن صامَهُ إیمانا وَاحتِسابا خَرَجَ مِنَ الذُّنوبِ کَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(8) ؛ همانا رمضان، ماهى است که خداوند، روزه آن را واجب کرده است و من قیام (براى نماز) را در آن، سنّت قرار داده‏ام . پس هر کس آن را از روى ایمان و به خاطر ثواب الهى روزه بدارد، از گناهان خارج مى‏شود، همچون روزى که مادرش او را زاده است.

   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن صامَ رَمَضانَ؛ و عَرَفَ حُدودَهُ؛ و تَحَفَّظَ مِمّا کانَ یَنبَغی لَهُ أن یَتَحَفَّظَ فیهِ، کَفَّرَ ما قَبلَهُ

(9) ؛ هر کس رمضان را روزه بدارد و حدود آن را بشناسد و خود را از آنچه سزاوار خویشتندارى در این ماه است، نگه بدارد، گناهان پیشین را پاک کرده است.     


آزادى از آتش دوزخ

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: سُمِّیَ شَهرُ رَمَضانَ شَهرَ العِتقِ ؛ لِأَنَّ لله‏ِِ فی کُلِّ یَومٍ ولَیلَةٍ سِتَّمِئَةِ عَتیقٍ، و فی آخِرِهِ مِثلَ ما أعتَقَ فیما مَضى(10) ؛ ماه رمضان را ماه آزادسازى نامیده‏اند‌؛ چون خداوند در هر روز و شب، ششصد آزادشده دارد و نیز در آخر ماه، به اندازه آنچه در (روزها و شب‏هاى) گذشته آزاد کرده است .    

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ الله‏ِِ تَعالى فی کُلِّ لَیلَةٍ مِن رَمَضانَ سِتَّمِئَةِ ألفِ عَتیقٍ مِنَ النّارِ قال البیهقی فی فضائل الأوقات: ... (11) ؛ خداوند، در هر شب (ماه) رمضان، ششصد هزار آزادشده از آتش دارد. بیهقى در فضائل الأوقات گفته است: نزد علماى ما، مقصود از عدد یادشده، «فراوانى» است، نه همان عدد یادشده در روایت. و همه اینها ـ که خدا داناتر است ـ براى کسى است که حدود این ماه را بشناسد و حقوق آن را نگه دارد.  پس چون آخرین شب فرا رسد، خداوند به شمار همه آنچه پیش‏تر آزاد کرده، آزاد مى‏کند . 

صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لله‏ِِ فی کُلِّ یَومِ جُمُعَةٍ سِتَّمِئَةِ ألفِ عَتیقٍ مِنَ النّارِ کُلُّهُم قَدِ استَوجَبوها، و فی کُلِّ ساعَةٍ مِن لَیلٍ أو نَهارٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ألفَ عَتیقٍ مِنَ النّارِ کُلُّهُم قَدِ استَوجَبوها، و لَهُ یَومَ الفِطرِ مِثلُ ما أعتَقَ فِی الشَّهرِ وَالجُمُعَةِ (12)؛ خداوند را در هر روز جمعه، ششصد هزار آزادشده از آتش است که همه آنان شایسته آن‏اند؛ و (خداوند را) در هر ساعت از شب یا روز ماه رمضان، هزار آزادشده از آتش است که همه آنان شایسته آن‏اند؛ و او را در روز فطر، به اندازه آزادشدگان در این ماه و جمعه است .    

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لله‏ِِ عز و جل عِندَ کُلِّ فَطرَةٍ الفطرة: المرَّةُ من الإفطار، عُتَقاءَ مِنَ النّارِ(13)؛ خدا را به هنگام هر نوبت افطار، آزادشدگانى از آتش است .
امام صادق علیه‏السلام: چون شب اوّل ماه رمضان شود، خداوند، از آفریدگان، هر کس را بخواهد، مى‏آمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، دو برابر آنان را مى‏آمرزد. شب بعد، دو برابر همه آنانى را که آمرزیده و  آزاد کرده است، مى‏آمرزد، تا [آن که در] آخرین شب ماه رمضان، دو برابر آنچه در هر شب آزاد کرده است، از آتش آزاد مى‏کند.   

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إنَّ لله‏ِِ عز و جل فی کُلِّ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ عُتَقاءَ و طُلَقاءَ مِنَ النّارِ إلاّ مَن أفطَرَ عَلى مُسکِرٍ، فَإِذا کانَ فی آخِرِ لَیلَةٍ مِنهُ أعتَقَ فیها مِثلَ ما أعتَقَ فی جَمیعِهِ (14) ؛ خدا را در هر شب ماه رمضان، آزادشدگان و رهاشدگانى از آتش است، مگر کسى که با شراب افطار کند . پس چون آخرین شبِ آن فرا رسد، به اندازه همه کسانى که در این ماه آزاد کرده است، آزاد مى‏کند . 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ غَفَرَ الله‏ُ لِمَن شاءَ مِنَ الخَلقِ، فَإِذا کانَتِ اللَّیلَةُ الَّتی تَلیها ضاعَفَهُم، فَإِذا کانَتِ اللَّیلَةُ الَّتی تَلیها ضاعَفَ کُلَّ ما أعتَقَ، حَتّى آخِرِ لَیلَةٍ فی شَهرِ رَمَضانَ تَضاعَفَ مِثلَ ما أعتَقَ فی کُلِّ لَیلَةٍ .(15)         

امام صادق علیه‏السلام: چون شب اوّل ماه رمضان شود، خداوند، از آفریدگان، هر کس را بخواهد، مى‏آمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، دو برابر آنان را مى‏آمرزد. شب بعد، دو برابر همه آنانى را که آمرزیده و  آزاد کرده است، مى‏آمرزد، تا [آن که در] آخرین شب ماه رمضان، دو برابر آنچه در هر شب آزاد کرده است، از آتش آزاد مى‏کند.    

   

مجموعه برکات و ویژگى‏هاى ماه رمضان

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ فی فَضلِ شَهرِ رَمَضانَ ـ  هُوَ شَهرٌ أوَّلُهُ رَحمَةٌ، و أوسَطُهُ مَغفِرَةٌ، و آخِرُهُ الإِجابَةُ وَالعِتقُ مِنَ النّارِ (16) ؛‌ ـ درباره فضیلت ماه رمضان ـ ماهى است که آغاز آن رحمت، میانه آن آمرزش و پایان آن اجابت [دعا] و آزادى از آتش است .   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ مِن خُطبَتِهِ فی آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَعبانَ ـ : یا مَعشَرَ النّاسِ، إذا طَلَعَ هِلالُ شَهرِ رَمَضانَ غُلَّت مَرَدَةُ الشَّیاطینِ، و فُتِّحَت أبوابُ السَّماءِ و أبوابُ الجِنانِ و أبوابُ الرَّحمَةِ، و غُلِّقَت أبوابُ النّارِ (17)؛ پیامبر در خطبه خویش در آخرین جمعه ماه شعبان فرمود: اى گروه مردم! هر گاه هِلال ماه رمضان برآید، شیاطینِ سرکش به بند کشیده مى‏شوند، درهاى آسمان و درهاى بهشت و درهاى رحمت، گشوده، و درهاى آتش، بسته مى‏شوند.    - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ یُبَشِّرُ أصحابَهُ ـ : جاءَکُم رَمَضانُ، جاءَکُم شَهرٌ مُبارَکٌ اِفتَرَضَ الله‏ُ عَلَیکُم صِیامَهُ، تُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ الجِنانِ، و تُغَلَّقُ أبوابُ الجَحیمِ، و تُغَلُّ فیهِ الشَّیاطینُ، فیهِ لَیلَةٌ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، مَن حُرِمَ خَیرَها فَقَد حُرِمَ .(18)    

پیامبر خدا در مُژده دادن به یاران خویش فرمود: رمضان، شما را فرا رسیده است. ماهى مبارک، شما را فرا رسیده که خداوند، روزه‏دارىِ آن را بر شما واجب ساخته است. در این ماه، درهاى بهشت، گشوده و درهاى جهنّم، بسته مى‏شوند و شیاطین به بند کشیده مى‏شوند. در آن، شبى است که بهتر از هزار ماه است. هر کس از خیر آن محروم شود، به یقین، محروم مانده است .
پیامبر در خطبه خویش در آخرین جمعه ماه شعبان فرمود: اى گروه مردم! هر گاه هِلال ماه رمضان برآید، شیاطینِ سرکش به بند کشیده مى‏شوند، درهاى آسمان و درهاى بهشت و درهاى رحمت، گشوده، و درهاى آتش، بسته مى‏شوند

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ نادَى الجَلیلُ ـ تَبارَکَ و تَعالى ـ : «... یا جَبرَئیلُ، انزِل عَلَى الأَرضِ فَغُلَّ فیها مَرَدَةَ الشَّیاطینِ حَتّى لایُفسِدوا عَلى عِبادی صَومَهُم.» (19) ؛  چون شب اوّلِ ماه رمضان شود، خداى با عظمت ندا دهد: «... اى جبرئیل! به زمین فرود آى و شیاطین سرکش را به بند کش تا روزه بندگانم را بر آنان تباه نسازند.»

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا کانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن رَمَضانَ فُتِّحَت أبوابُ السَّماءِ فَلا یُغلَقُ مِنها بابٌ حَتّى یَکونَ آخِرُ لَیلَةٍ مِن رَمَضانَ، فَلَیسَ مِن عَبدٍ مُؤمِنٍ یُصَلّی فی لَیلَةٍ مِنها إلاّ کَتَبَ الله‏ُ لَهُ ألفـا و خَمسَمِئَةِ حَسَنَةٍ بِکُلِّ سَجدَةٍ،... (20) ؛ چون اوّلین شب (ماه) رمضان شود، درهاى آسمان، گشوده شوند. پس هیچ درى از آنها بسته نمى‏شود تا آن که آخرین شب رمضان فرا رسد. هیچ بنده مؤمنى در شبى از آن، نماز نخوانَد، مگر آن که خداوند براى هر سجده، هزار و پانصد حسنه بنویسد و برایش خانه‏اى از یاقوت سرخ که شصت هزار در دارد، در بهشت بنا کند که براى هر درى قصرى طلایى و آراسته به یاقوت سرخ است. پس چون اوّلین روز (ماه) رمضان را روزه بگیرد، همه گناهان گذشته‏اش تا مثل آن روز، آمرزیده شود. و هر کس به (ماه) رمضان برسد، هر روز، هفتاد هزار فرشته از نمازِ بامداد تا آنگاه که (خورشید) پوشیده در حجاب شود، براى او آمرزش مى‏طلبند. و براى او در برابر هر سجده‏اى که شب یا روز در ماه رمضان به جا آورده است، درختى خواهد بود که سوار، در (امتداد) سایه آن (باید) پانصد سال راه برود.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- الفردوس: 2/60/2339، کنز العمّال: 8/466/23688 نقلاً عن محمّد بن منصور السمعانی وابن مندة فی أمالیهما، الدرّ المنثور:1/ 444 نقلاً عن ابن مردویه و کلّها عن أنس .    

2- مستدرک الوسائل: 7/484/8710 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب؛ کنز العمّال: 8/591/24293 نقلاً عن أبی الشیخ فی الثواب والدیلمی عن أنس .  

3- الدرّ المنثور: 1/ 444 نقلاً عن ابن مردویه والأصبهانی .  

4- سنن الترمذی: 3/67/683، صحیح البخاری: 2/672/1802، صحیح مسلم: 1/524/175، سنن أبی داود: 2/49/1372و لیس فیها «و قامه»، فضائل الأوقات للبیهقی:40 / 57؛ فضائل الأشهر الثلاثة: 105/ 94 عن ابن عبّاس و ص 142/154 و لیس فیه ذیله، الأمالی للطوسی: 150/247 کلاهما عن أبی هریرة و لیس فیهما «وقامه»، بحارالأنوار: 96/366/42 و ج 97/17/35.  

5- تهذیب الأحکام: 4/152/421 عن عبدالرحمن بن عوف عن أبیه، عوالی اللآلی: 3/132/1، بحارالأنوار: 96/ 375/63 .     

6- ثواب الأعمال: 102/1 عن أنس، بحارالأنوار: 90/363 /15؛ المعجم الأوسط : 6/57/5784 عن أبی هریرة، کنز العمّال: 8/482/23733 .   

7- الدعوات: 207/561، بحارالأنوار: 97/ 5 / 5 .  

8- مسند ابن حنبل: 1/413 / 1688، سنن ابن ماجه:1/421/1328، سنن النسائی: 4/158، مسند أبی یعلى:1/395 /862 کلّها عن عبدالرحمن بن عوف نحوه؛ مستدرک الوسائل: 7/397/8516 نقلاً عن القطب الراوندی فی النوادر عن عبدالرحمن عن أبیه عنه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و فیه «شهر فرض الله‏ صیامه و سنّ قیامه ... .»

9- مسند ابن حنبل: 4/110/11524، صحیح ابن حبّان: 8/220/3433 ، السنن الکبرى: 4/501/8505، مسند أبی یعلى: 2/19/1053 کلّها عن أبی سعید الخدری، الزهد لابن المبارک (الملحقات): 24/98 عن عطاء بن یسار، کنز العمّال: 8/481/23727؛ فضائل الأشهر الثلاثة: 131/138 عن أبی سعید الخدری.  

10- النوادر للأشعری: 18 / 2 عن إسماعیل بن أبی زیاد عن الإمام الصادق علیه‏السلام، بحارالأنوار: 96/381/6 .

11- شُعَب الإیمان:3/303/3604، فضائل الأوقات للبیهقی: 44/ 69 کلاهما عن الحسن، کنزالعمّال: 8/479/23719.    

12- مستدرک الوسائل : 7 / 484 / 8710 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب .

13- فضائل الأوقات للبیهقی: 44 / 67 عن أبی اُمامة .  

14- الکافی: 4/68/7، تهذیب الأحکام: 4/193/551، کتاب من لا یحضره الفقیه: 2/98 /1838، الأمالی للصدوق: 113/91 کلّها عن محمّد بن مروان، بحارالأنوار: 96/362/31 .

15- الإقبال: 1/28 عن محمّد بن مروان، المصباح للکفعمیّ: 836.

16- الکافی: 4/67/4، تهذیب الأحکام: 3/58/198و ج 4/153/423.

17- الکافی: 4 / 67 / 6، تهذیب الأحکام: 4 / 193 / 550، کتاب من لا یحضره الفقیه: 2/97/1833، ثواب الأعمال: 89/2.  

18- فضائل الأوقات للبیهقی: 37/45، سنن النسائی: 4/ 129، مسند ابن حنبل: 3/ 8 / 7151 و ص412/9502، الأمالی للمفید: 112/2 و ص 301 /1، بحارالأنوار: 96/366/41 .    

19- بحار الأنوار: 96/348/51، الأمالی للمفید: 230/3، فضائل الأشهر الثلاثة : 126 / 133، فضائل الأوقات للبیهقی: 64/ 29، تاریخ دمشق : 52 / 291، کنز العمّال: 8 / 586 / 24281 . 

20- فضائل الأوقات للبیهقی: 40/60، شُعب الإیمان: 3/314 / 3635، کنزالعمّال، 8/470/23706 . 

 

منبع:

ماه خدا، محمدی ری شهری،‌ج 1، ص 52.


 

به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان

                                      

 

 

در بسیارى از احادیث این باب، به این نکته اشاره شده بود که در ماه رمضان، شیاطین به بند کشیده مى‏شوند. در این زمینه پرسش‏هایى پدید مى‏آید، از قبیل این که:

شیطان کیست؟ در نظام حکیمانه خلقت، چرا به شیطان اجازه داده شده که انسان را گمراه سازد؟ مرز تسلط شیطان بر انسان تا کجاست؟ چرا خداوند، در ماه رمضان، شیاطین را به بند مى‏کشد و از تأثیر گمراه‎گرانه آنان جلوگیرى مى‏کند؛ ولى در ماه‏هاى دیگر، آنان را آزاد مى‏گذارد؟ و سرانجام، اگر اینگونه روایاتْ درست‏اند، چگونه شمارى از روزه‏داران، در این ماه، مرتکب گناه مى‏شوند؟

آنچه به طور اجمال مى‏توان گفت، این است که: در دیدگاه اسلامى، شیاطین، موجوداتى نامرئى از جنس جن‏اند که از شعور، آگاهى، آزادى و قدرتِ انتخاب برخوردارند؛ لیکن با سوء استفاده از آزادى خود، با زیبا جلوه دادن زشتى‏ها و تحریک هوس‏هاى نامشروع انسان، به گمراه ساختن و فریب دادن او مى‏پردازند .

اما در وراى این نقش اغواگرانه‏اى که شیاطین در نظام آفرینش بازى مى‏کنند، حکمتِ، شکوفایى استعدادهاى پنهانى انسان، تربیت در حدّ انسان کامل، و آماده ساختن او در سایه مقاومت در برابر این لغزشگاه‏ها و فریب‏ها، نهفته است .

این، در حالى است که مرز سلطه شیاطین بر انسان، از حدّ تحریک و وسوسه فراتر نمى‏رود. از این رو، آنان انسان را به زشتى‏ها دعوت مى‏کنند؛ لیکن نمى‏توانند او را به ارتکاب زشتى‏ها وا دارند.1

با این توضیح، آنچه در این مورد باید بررسى شود، دو مسئله است:

1- به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان .

2- بررسى عوامل پنهان در وراى انجام دادن گناهان در این ماه، با آن که شیاطین در بندند و نقش گمراه‎گرانه ندارند .

 

علت به بند کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان

تحلیل و بررسى روایات دینى در موضوع به بند کشیده شدن شیاطین و جلوگیرى از آنها در ماه رمضان، دو علت را نشان مى‏دهد، با این توضیح که علت دوم در طولِ علت اول است:
 شیاطین، موجوداتى نامرئى از جنس جن‏اند که از شعور، آگاهى، آزادى و قدرتِ انتخاب برخوردارند؛ لیکن با سوء استفاده از آزادى خود، با زیبا جلوه دادن زشتى‏ها و تحریک هوس‏هاى نامشروع انسان، به گمراه ساختن و فریب دادن او مى‏پردازند .

1. طبیعت پیشگیرانه روزه

روزه به طور طبیعى، زمینه‏اى را که شیطان بر اساس آن، انسان را به گمراهى مى‏کشاند، از بین مى‏برد. به تعبیر دقیق‏تر، زنجیرى که در ماه رمضان، شیطان را به بند مى‏کشد، چیزى جز خودِ روزه نیست. از این رو، در حدیث ‏پیامبر خدا آمده است:

إنَّ الشَّیطانَ لَیَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ فَضَیِّـقوا مَجارِیَهُ بِالجُوعِ2؛ شیطان در انسان جارى مى‏شود، همچون جریان خون . پس با گرسنگى، مجارى او را تنگ کنید .

این حدیث، به روشنى بر این نکته دلالت دارد که روزه به طور طبیعى، مانع تسلط شیطان بر انسان مى‏شود. زنجیرى که روزه دارد، نه تنها شیطان را به بند مى‏کشد، بلکه کشش‏هاى نفْس امّاره را هم مهار مى‏کند، آن را به اسارت در مى‏آورد و

جلوى سلطه آن را بر انسان مى‏گیرد، و به فرموده امیر مؤمنان علیه‏السلام: نِعمَ العَونُ عَلى أسرِ النَّفسِ وَ کَسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ3؛ گرسنگى، چه خوب یاورى براى اسیر کردن نفْس و شکستن عادت آن است!

بر این اساس، همه روایاتى که در ستایش گرسنگى و نقش آن در خودسازى و تربیت نفْس، وارد شده‏اند، هدف آنها ایجاد مانع طبیعى در برابر سلطه شیطان بر انسان و نگهدارى انسان از کشش‏ها و اغواگرى‏هاى نفْس و نیز آزادسازى نیروهاى عقلى و شکوفاسازى استعدادهاى انسانى است، آنگونه که از این دو روایت ـ که از مجموعه احادیث اینگونه برگزیده‏ایم ـ روشن مى‏شود.4 پیامبر خدا فرمود: جاهِدوا أنفُسَکُم بِالجُوعِ وَالعَطَشِ، فَإِنَّ الأجرَ فى ذلِکَ کَأَجرِ المُجاهِدِ فى سَبیلِ اللهِ5؛ به وسیله گرسنگى و تشنگى، با نفس خویش جهاد کنید؛ چرا که پاداش آن، مثل پاداش جهادکننده در راه خداست . نیز فرمود: أحیوا قُلُوبَکُم بِقِلَّةِ الضِّحکِ و قِلَّةِ الشَّبَعِ ، وَ طَهِّروها بِالجُوعِ تَصفو[ تَصفُ] وَ تَرِقُّ6؛ دل‏هاى خود را با کم خندیدن و کم خوردن، زنده کنید و آن را با گرسنگى، پاک سازید تا صاف و رقیق شود .

 

2 . عنایت ویژه خداوند

افزون بر پشتوانه‏اى که روزه به طور طبیعى براى روزه‏داران جهت جلوگیرى از سلطه شیطان و اغواگرى‏هاى او پدید مى‏آورد، این برنامه عبادى، خود به خود، زمینه‏ساز شمول عنایت‏هاى خدا بر آنان مى‏گردد. آنچه در روایات با عنوان به بند کشیدن شیاطین در این ماه آمده است، به همین نکته اشاره دارد .

به عبارت دیگر، عنایت الهى گزاف نیست تا سؤال شود، چرا خداى سبحان، مانع سلطه شیطان نمى‏شود و در بقیه ماه‏ها بین انسان و سلطه او فاصله نمى‏اندازد؟ هرگز؛ بلکه ریشه این توفیق و عنایت الهى، در انتخاب خود انسان و ورود او به میهمان‏سراى رمضان، نهفته است .
شیطان در انسان جارى مى‏شود، همچون جریان خون . پس با گرسنگى، مجارى او را تنگ کنید.

علت سود نبردن از به بند کشیده شدن شیاطین

در چارچوب تحلیلى که گذشت ـ که مى‏رساند در این ماه، شیاطین نسبت به انسان و دست کم نسبت به روزه‏داران، سلطه ندارند ـ سؤال اساسى دومى مطرح مى‏شود؛ چرا که مى‏بینیم گاهى روزه‏داران هم در این ماه دچار غفلت و گناه مى‏شوند. تشریع کفّاره‏هایى که براى درمان این حالت‏هاست؛ نیز گواه آن است . سیّد ابن طاووس (ره) در تصویر این نکته مى‏گوید: یکى از دینداران از من پرسید: «من از به بند کشیده شدن شیاطین بهره چندانى نمى‏برم؛ چون همان حالت

غفلت را که پیش از ماه رمضان داشتم، دارم و گویا فرقى نکرده است و با زنجیر شدن یاران شیطان، از آن کاسته نشده است ... .»7

دو پاسخ به این پرسش مى‏توان داد:

1. شیطان، به تنهایى زمینه‏ساز گناهان نیست .

این پاسخ، بر این نکته استوار است که خطاها و گناهانى که از انسان سر مى‏زند، تنها به شیطان و اغواگرى او مربوط نمى‏شود؛ بلکه دو منشأ اساسى دیگر هم دارد: نفْس امّاره، و زنگارهاى متراکمى که پیامد گناهان پیشین‏اند و دل را آلوده و سیاه ساخته‏اند .

در واقع، عنایت الهى‏اى که در ماه رمضان شامل انسان مى‏شود، تنها تأثیر عامل نخستین را که مربوط به شیطان است، از بین مى‏برد؛ اما دو عامل دیگر همچنان نقش ایفا مى‏کنند و جهت زمینه‏سازى براى انحراف انسان و سر زدن گناهان از او و غافل ماندن وى، کافى‏اند .

بر فرض که روزه بتواند همه کشش‏هاى نفْس امّاره را بپوشاند و تأثیر آن را در کشاندن انسان به طرف خطاها و گناهان از بین ببرد، زنگارهاى متراکم از گناهان گذشته، کافى‏اند که براى روزه‏دار، خطرآفرین باشند و او را در معرض غفلت و گناه قرار دهند .

2. در بند بودن شیطان‏ها ، نسبى است .

از تحلیل گذشته روشن شد که زنجیرى که شیطان را به بند مى‏کشد، از خود روزه ماه رمضان فراهم مى‏شود و نه از چیز دیگرى. بنا بر این، هر چه روزه مستحکم‏تر و کامل‏تر باشد، زنجیرى که شیطان را به بند مى‏کشد و جلوى نفْس امّاره را مى‏گیرد، محکم‏تر خواهد بود و از میزان غفلت و انحراف‏هاى ناشى از آن، خواهد کاست .

بر این پایه، مى‏توان گفت: روزه آنان که در ماه رمضان، گناهانى مرتکب مى‏شوند، روزه کاملى نیست .

 

برگرفته از کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری .

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .

1- در قرآن آمده است: «چون کار داورى به پایان مى‏رسد، شیطان مى‏گوید: خداوند به شما وعده راست داد. و من به شما وعده دادم؛ اما تخلّف کردم . من بر شما سلطه‏اى نداشتم، جز آن که شما را دعوت کردم . شما هم پذیرفتید . پس مرا سرزنش نکنید و خودتان را ملامت کنید.» (ابراهیم، آیه 22) 

2- إحیاء علوم الدین، 1/ 347 ؛ المحجّة البیضاء، 5 / 148 ، عوالى اللئالى، 1/273/97 و ص 325 / 66 .

3- عیون الحکم و المواعظ، 494 ، غرر الحکم، 9944 .

4- براى آگاهى بیشتر از اینگونه روایات، ر . ک : ص 135 کتاب ماه خدا از محمدی ری شهری(برکات میهمانى خدا / حکمت) و ص 137 (تقرّب به خدا) و ص 145 (بهشتى شدن) .

5- إحیاء علوم الدین، 3 / 124 ؛ المحجّة البیضاء ، 5 / 146 .

6- إحیاء علوم الدین، 3 / 129؛ المحجَّة البیضاء، 5/ 154 .

7- سیّد ابن طاووس، پنج جواب براى این سؤال بیان مى‏کند که هیچ کدام قانع‏کننده نیست، مگر پاسخ اخیر که همراه با توضیحاتى در متن مى‏آید. (ر . ک : الإقبال، 1/ 73) .

روزه و رمضان در آئینه شعر فارسى

مبارک باد آمد ماه روزه رهت‏خوش باد، اى همراه روزه شدم بر بام تا مه را ببینم که بودم من به جان دلخواه روزه نظر کردم کلاه از سر بیفتاد سرم را مست کرد آن شاه روزه مسلمانان، سرم مست است از آن روز زهى اقبال و بخت و جاه روزه بجز این ماه، ماهى هست پنهان نهان چون ترک در خرگاه روزه بدان مه ره برد آن کس که آید درین مه خوش به خرمنگان روزه رخ چون اطلسش گر زرد گردد بپوشد خلعت از دیباه روزه دعاها اندرین مه مستجاب است فلکها را بدرد آه روزه چو یوسف ملک مصر عشق گیرد کسى کو صبر کرد در چاه روزه سحورى کم زن اى نطق و خمش آن ز روزه خود شوند آگاه روزه

(کلیات شمس، جزء و پنجم، ص 137)

رمضان، ماه روزه و ماه نهم از ماههاى قمرى بین شعبان و شوال است، رمضان در لغت‏به معناى تابش گرما و شدت تابش خورشید است. بعضى گویند رمضان به معنى سنگ گرم است که از سنگ گرم، پاى روندگان مى‏سوزد و شاید ماخوذ از «رمض‏» باشد که به معنى سوختن است چون ماه صیام گناهان را مى‏سوزاند به این خاطر، بدین اسم موسوم شده است زیرا ماه رمضان موجب سوختگى و تکلیف نفس است. اما صوم و روزه که در این ماه تکلیف شرعى مسلمانان است عبارت است از احتراز از خوردن و آشامیدن و مفطرات دیگر از طلوع صبح تا غروب.

در قرآن مجید یک بار «رمضان‏» و چهارده بار صوم و صیام و صائمین و صائمات ... آمده است.

شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن ... ماه رمضان است که در آن فرو فرستاده شد قرآن ... دستور روزه در آیه 179 سوره بقره طرح شده است: یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون.

از همان آغاز که رودکى پدر شعر فارسى، بلند بناى کاخ ادب را برافراشت، مفردات روزه، رمضان، صوم و صیام در آیینه شعر فارسى انعکاس یافتند. این انعکاس در تمامى انواع شعر مدحى، اخلاقى، تعلیمى، غنایى و رثا دیده مى‏شود. در شعر شاعران دوره اول، کاربردها سطحى است و از اعلام ماه رمضان یا عید رمضان و مبارک باد گفتن آن فراتر نمى‏رود:

روزه به پایان رسید و آمد نو عید هر روز بر آسمانت‏باد امروزا

(رودکى)

همان بر دل هر کسى بوده دوست نماز شب و روزه آیین اوست

(فردوسى 203/3)

بر آمدن عید و برون رفتن روزه ساقى بدهم باده بر باغ و به سبزه

(منوچهرى به نقل از دهخدا)

عید قربان بر او مبارک باد هم بر آنسان که بود عید صیام

(فرخى به نقل از دهخدا)

جاهش زد هر چون مه عید از صف نجوم ذاتش زخلقت چون شب قدر از مه صیام گر در مه صیام شود خوانده این مدیح بر تو به خیر باد مدیح و مه صیام

(به نقل از دهخدا)

خجسته باد و مبارک قدوم ماه صیام بر اولیاء و احباى شهریار نام

(نزارى به نقل از دهخدا)

نزد خداوند عرش بادا مقبول طاعت‏خیر تو و صیام و قیامت

(مسعود سعد به نقل از دهخدا)

روزه دار و به دیگران بخوران نه مخور روز و شب شکم بدران

(به نقل از دهخدا)

دیدگاه ناصر خسرو شاعر تعلیمى و دینى مذهبى اسماعیلیه از شاعران پیشین فراتر مى‏رود وى اگر چه پرسشى را که از مستنصر بالله درباره روزه و دیگر احکام شریعت مى‏کند بى‏جواب مى‏گذارد:

و آنگاه بپرسیدم از ارکان شریعت کاین پنج نماز از چه سبب گشت مقرر؟ و ز روزه که فرمودش ماه نهم از سال و زحال زکات درم و زر مدور ...

(ناصر خسرو ص 512)

اما مخاطب خود را به تامل درباره این حکم عبادى فرا خوانده مى‏گوید:

چون روزه ندانى که چه چیزى است چه سود است بیهوده همه روز تو را بودن ناهار

(ناصر خسرو ص 165)

همه پارسایى نه روزه است و زهد نه اندر فزونى نماز و دعاست

(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)

از نماز و روزه تو هیچ نگشاید تو را خواه کن خواهى مکن، من با تو گفتم راستى

(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)

تا نپذیرد ز توى زى خداى نیست پذیرفته صلاة و صیام

(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)

سوى بهشت عدن یکى نردبان کنم یک پایه از صلات و دگر پایه از صیام

(ناصر خسرو ص 58)

خاقانى شاعر تعلیمى علاوه بر آن که در شعر خود از مفردات صوم و صیام سود جسته است و صیام را از بهترین سکنات نفس دانسته است:

از جسم بهترین حرکاتى صلاة دان وز نفس بهترین سکناتى صیام دان

(خاقانى)

به خاطر آشنایى با عقاید ترسایى و دین مسیحیت از «روزه مریم‏» «صوم العذرا» یاد مى‏کند. روزه مریم یا صوم مریم که در آیه 27 سوره مریم آمده است: «فقولى انى نذرت للرحمن صوما فلن اکلم الیوم انسیا: پس بگو بدرستى که من نذر کردم براى خداى بخشنده روزه، پس سخن نمى‏کنم امروز آدمى را.

آن است که بعد از ولادت عیسى(ع) مریم نذر کرد که روزه بدارد و یک روز تمام با کسى سخن نگفت: چون قوم از وى سخنها پرسیدن گرفتند فقط اشاره به کودک کرد که در گهواره بود و عیسى(ع) گفت: انى عبد الله اتانى الکتاب و جعلنى نبیا: گفت: به درستى که منم بنده خدا، مرا کتاب داده و پیغمبر گردانیده است.

نسطوریه، روزه مریم را هنوز به نام صوم مارت مریم نگاه مى‏دارند و آن در دوشنبه بعد از عید بسبار نسطورى آغاز مى‏شود و در روز عید میلاد تمام مى‏شود:

چه بود آن نفخ روح و غسل و روزه که مریم عور بود و روح تنها چه بود آن نطق عیسى وقت میلاد چه بود آن صوم مریم گاه اصغا

(خاقانى ص 27)

در توحید و معراج حضرت ختمى مرتبت گوید:

دل گرسنه در آمد بر خوان کائنات چون شبهتى بدید برون رفت ناشتا مریم گشاده روزه و عیسى ببسته نطق کو در سخن گشاده سر سفره سخا...

(خاقانى ص 5)

و در واقعه حبس و عزلت‏خود گوید:

روزه کردم نذر چون مریم که هم مریم صفاست خاطر روح القدس پیوند عیسى زاى من نیست‏بر من روزه در بیمارى دل زان مرا روزه باطل مى‏کند اشک دهن آلاى من اشک چشم در دهان افتد گه افتد افطار از آنک جز که آب گرم چیزى نگذرد بر ناى من

(خاقانى صص 31، 322)

نظامى گنجوى نیز در مثنوى خسرو و شیرین در بیان مرگ مریم، روزه مریم را یاد مى‏کند:

چون مریم، روزه مریم نگه داشت دهان در بست از آن شکر که شه داشت

(خسرو و شیرین ص 288)

مولانا در کلیات شمس، روزه مریم را براى نفس شکمخوار توصیه مى‏کند:

باز رهان خلق را از سر و از سر کشى اى که درون دلى چند ز دل، درکشى... نفس شکمخوار را روزه مریم دهى تا سوى بهرام عشق مرکب لاغر کشى

(کلیات شمس جزو ششم ص 241)

و در موردى دیگر گوید:

روزه مریم مرا، خوان مسیحیت نوا ترکنم از فرات تو، امشب خشک نانه

(کلیات شمس جزو پنجم ص 222)

صوم العذارا نیز ترکیبى است که یک بار در دیوان خاقانى دیده مى‏شود، بنا به ترجمه و شرح مینورسکى در قصیده مسیحیت، صوم العذارا را شروع آن روز دوشنبه بعد از عید تجلى است و سه روز طول مى‏کشد و عبادیان و مسیحیان عرب آن را به یاد دوشیزگان نصارى مى‏گیرند که روزه، آنها را از اسارت پادشاه حیره المنذر رهایى بخشید منذر از امسا چهار صد دختر برد و به عنوان قربانى به عزه از اصنام جاهلى تقدیم کرد. در شرح شیخ آذرى صوم العذارا به معنى روزه دختران بکر آمده که به متابعت مریم در هیکل نشینند تا روز وفات.

به خمسین و به دنح و لیلة الفظر به عید الهیکل و صوم العذارا

(خاقانى ص 28)

خاقانى از مضمون روزه گرفتن و افطار کردن، در شعر غنایى، مدحى و رثایى نیز سود جسته است، در شعر غنایى مى‏گوید:

عشق آتشى است کاتش دوزخ غذاى اوست پس عشق روزه‏دار و تو در دوزخ هوا

(خاقانى ص 205)

و در شعر مدحى مى‏گوید:

تا به رویش گرفته‏ام روزه جز به یادش نکرده‏ام افطار

(خاقانى ص 205)

و در شعر رثایى، روزه گرفتن را به معنى ترک و قطع علاقه به کار برده است آنجا که از زبان امیر رشید الدین فرزند در گذشته‏اش مى‏گوید:

من کنون روزه جاوید گرفتم زجهان گر شما در هوس عید بقایید همه

(خاقانى ص 409)

و باز در مرثیه او مى‏گوید:

ز این دونان فلک از خوانچه دونان بینند تا نبینم که دهان از پى خور بگشایید. از طرب روزه بگیرید و به خون ریز سرشک نه به خوان ریزه این خوان چه زر بگشایید

(خاقانى ص 158)

در آثار سعدى شاعر معرفت و اخلاق نیز توجه به روزه و شرایط آن دیده مى‏شود. در یک مورد شاعر، توجه کامل به خدا را مطرح کرده و روزه و عبادتى را که ریا و سمعه‏اى در آن طرح شود مطرود مى‏داند:

شنیدم که نابالغى روزه داشت به صد محنت آورد روزى به چاشت... پدر دیده بوسید و مادر سرش فشاندند بادام و زر بر سرش چو بر وى گذر کرد یک نیمه روز فتاد اندرو ز آتش معده سوز به دل گفت اگر لقمه چندى خورم چه داند پدر غیب یا مادرم چون روى پسر در پدرم بود و قوم نهان خورد و پیدا به سر برد صوم که داند چون در بند حق نیستى اگر بى وضو در نماز ایستى

(بوستان ص 273)

و در موردى دیگر تهمت و غیبت را از مبطلات روزه دانسته، مى‏گوید:

به طفلى درم رغبت روزه خاست ندانستى چپ کدام است و راست یکى عابد از پارسایان کوى همى شستن آموختم دست و روى که بسم الله اول به سنت‏بگوى دوم نیت آور سوم کف بشوى پس آنگه دهن شوى و بینى سه بار مناخر به انگشت کوچک بخار به سبابه دندان پیشین بمال که نهى است در روزه بعد از زوال وزان پس سه مشبت آب بر روى زن ز رستنگه موى سر تا ذقن در دستها تا به مرفق بشوى ز تسبیح و ذکر آنچه دانى بگوى دگر مسح سر بعد از آن غسل پاى همین است و ختمش به نام خدا کس از من نداند در این شیوه به نبینى که فرتوت شد پیر ده شنید این سخن دهخداى قدیم بشورید و گفت اى خبیث رجیم نه مسواک در روزه گفتى خطاست بنى آدم مرده خوردن رواست دهن گوز ناگفتنى‏ها نخست بشوى، آنکه از خور دنیا بهشت

(بوستان ص 292)

و در جاى دیگر مى‏گوید:

به سرهنگ سلطان چنین گفت زن که خیز اى مبارک در رزق زن برو تاز خوانت نصیبى دهند که فرزند کانت نظر بررهند بگفتا بود مطبخ امروز سرد که سلطان به شب نیت روزه کرد زن از ناامیدى سرانداخت پیش همى گفت‏با خود دل از فاقه ریش که سلطان از این روزه گویى چه خواست که افطار و عید طفلان ماست خورنده که خیرش بر آید زدست به از صائم الدهر دنیا پرست مسلم کسى را بود روزه داشت که درمانده‏اى را دهد نان چاشت و گرنه چه لازم که سعیى برى ز خود باز گیرى و هم خورى

(بوستان ص 204)

و در قصیده‏اى از تودیع ماه رمضان، بار بر دل دارد و مى‏گوید:

برگ تحویل مى‏کند رمضان بار تودیع بر دل اخوان یار نادیده سیر زود برفت دیر ننشست نازنین مهمان غادرالحب صحبة الاحباب فارق الخل عشرة الخلان ماه فرخنده روى بر پیچید و علیک السلام یا رمضان الوداع اى زمان طاعت و خیر مجلس ذکر و محفل قرآن مهر فرمان ایزدى بر لب نفس در بند و دیو در زندان تا دگر روز، با حبان آید بس بگردد به گونه گونه جهان بلبلى زار زار مى‏نالید بر فراق بهار وقت‏خزان گفتم اندوه مبرکه باز آید روزه نو روز و لاله و ریحان گفت ترسیم بقا وفا نکند ور نه هر سال گل دهد بستان روزه بسیار و عید خواهد بود تیرماه و بهار و تابستان تا که در منزل حیات بود سال دیگر که در غریبستان...

(قصاید سعدى 722)

در شعر غنایى نیز سعدى از مضمون روزه و ماه نو بى بهره نبوده و هلال ابروى دوست را هلال عید خود یافته است:

هر که را خاطر به روى دوست رغبت مى‏کند بس پریشانى بباید بردنش چون موى دوست دیگران را عید اگر فرداست ما را از این دهست روزه داران ماه نو ببینند و ما ابروى دوست

(غزلیات سعدى ص 388)

اما بهترین مضامین و عمیق‏ترین مفاهیم در کلیات شمس به چشم مى‏خورد.

شاعر شوریده مکتب عرفان با شریعت پیوند ناگسستنى دارد از این رو با حلول ماه رمضان ماه معراج آدمى، ماه پرورش عیسى روح، ماه بریدن از نان و رسیدن به جانان به وجد درمى‏آید:

ماه رمضان آمد اى یار قمر سیما بر بند سر سفره بگشاى ره بالا اى یاوه هر جایى، وقتست که باز آیى بنگر سوى حلوایى تا کى طلبى حلوا... مرغت ز خور و هیضه، مانده‏ست درین بیضه بیرون شو از این بیضه تا باز شود پرها بر یاد لب دلبر خشکست لب مهتر خوش با شکم خالى مى‏نالد چون سرنا خالى شو و خالى به لب بر لب نایى نه چون نى زدمش پر شو و آنگاه شکر مى‏خا... گر تو به زیان کردى آخر چه زیان کردى کو سفره نان افزا کو دلبر جان افزا از درد به صاف آییم و زصاف به قاف آییم کز قاف صیام اى جان، عصفور شود عنقا صفراى صیام ار چه، سوداى سفر افزاید لیکن ز چنین سودا یابند ید بیضا هر سال نه جوها را مى‏پاک کند از گل تا آب روان گردد تا کشت‏شود خضرا بر جوى کنان تو هم، ایثار کن این نان را تا آب حیات آید تا زنده شود اجزا... بستیم در دوزخ یعنى طمع خوردن بگشاى در جنت‏یعنى که دل روشن بس خدمت‏خر کردى بس کاه و جوش بردى در خدمت عیسى هم باید مددى کردن تا سفره و نان بینى کى جان و جهان بینى رو جان و جهان را جو، اى جان و جهان من اینها همه رفت اى جان بنگر سوى محتاجان بى برگ شدیم آخر چون گل ز دى و بهمن سیریم ازین خرمن، زین گندم وزین ارزن بى سنبله و میزان، اى ماه تو کن خرمن ...

(کلیات شمس جزء هفتم صص 92، 91)

در غزلى دیگر ماه رمضان را موجب قلب ضلالت و رسیدن به لشکر ایمان، ماه حیات جان، ماه صبر، ماه نزول قرآن، عروج روح و ماه دریده شدن پرده‏هاى ظلمت و پیوستن به ملائکه و مقربین مى‏خواند:

آمد شهر صیام، سنجق سلطان رسید دست‏بدار از طعام مایده جان رسید جان ز قطعیت‏برست، دست طبیعت‏ببست قلب ضلالت‏شکست لشکر ایمان رسید لشکر «والعادیات‏» (1) دست‏به یغما نهاد ز آتش «و الموریات‏» (2) نفس به افغان رسید البقره راست‏بود موسى عمران نمود مرده از و زنده شد چونک به قربان رسید روزه چون قربان ماست زندگى جان ماست تن همه قربان کنیم جان چون به مهمان رسید صبر چو ابریست‏خوش، حکمت‏بارد ازو زانک چنین ماه صبر بود که قرآن رسید(3) نفس چون محتاج شد روح به معراج شد چون در زندان شکست جان بر جانان رسید پرده ظلمت درید، دل به فلک بر پرید چون ز ملک بود دل باز بدیشان رسید زود از این چاه تن دست‏بزن در رسن برسر چاه آب گو: یوسف کنعان رسید عیسى چو از خر برست گشت دعایش قبول دست‏بشو کز فلک، مایده و خوان رسید دست و دهان را بشو، نه بخور و نى بگو آن سخن و لقمه جو، کان به خموشان رسید

(کلیات شمس جزو دوم ص 198)

مولانا روزه را مادرى مى‏داند که کریمانه به سوى اطفال خویش آمده است پس نباید دامان چنین مادرى را آسان از دست فرو هشت:

سوى اطفال بیامد به کرم مادر روزه مهل اى طفل به سستى طرف چادر روزه بنگر روى ظریفش بخور آن شیر لطیفش به همان کوى وطن کن، بنشین بر در روزه بنگر دست رضا را که بهاریست‏خدا را بنگر جنت جان را شده پر عبهر روزه هله‏اى غنچه نازان، چه ضعیفى و چه یازان چون رسن باز بهارى بجه از خیبر روزه تو گلا غرقه خونى چیى دلخوش و خندان مگر اسحاق خلیلى خوشى از خنجر روزه ز چیى عاشق نانى، بنگر تازه جهانى بستان گندم جانى هله از بیدر روزه

(کلیات شمس، جزو پنجم)

در این ماه که مهمان خدا هستیم، درهاى دوزخ بسته و درهاى بهشت‏به رویمان باز خواهد شد:

دلا در روزه مهمان خدایى طعام آسمانى را سرایى درین مه چون در دوزخ ببندى هزاران در ز جنت‏برگشایى... (4)

(کلیات شمس جزو ششم صص 35 و 361)

در غزلى شیوا با ردیف «صیام‏» به تاثیر روزه در دل و جان مى‏پردازد که آن از زبان خود مولانا خوشتر است:

مى‏بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام گر تو خواهى تا عجب گردى، عجایب دان صیام گر تو را سوداى معراجست‏بر چرخ حیات دانک اسب تازى تو هست در میدان صیام هیچ طاعت در حبان آن روشنى ندهد تو را چونک بهر دیده دل کورى ابدان صیام چونک هست این صوم نقصان حیات هر ستور خاص شد بهر کمال معنى انسان صیام چون حیات عاشقان از مطبخ تن تیره بود پس مهیا کرد بهر مطبخ ایشان صیام چیست آن اندر جهان مهلکتر و خونریزتر بر دل و بر جان و جا خون خواره شیطان صیام خدمت‏خاص نهانى تیز نفع و زود سود چیست پیش حضرت درگاه این سلطان؟ صیام ماهى بیچاره را آب آنچنان تازه نکرد آنچ کرد اندر دل و جانهاى مشتاقان صیام در تن مرد مجاهد در ره مقصود دل هست‏بهتر از حیوة صد هزاران جان صیام گرچه ایمان هست مبنى بر بناى پنج رکن لیک و الله هست از آنها اعظم الارکان صیام لیک در هر پنج پنهان کرده قدر صوم را چون شب قدر مبارک هست‏خود پنهان صیام سنگ بى قیمت که صد خروار ازو کس ننگرد لعل گرداند چو خورشید درون کان صیام شیر چون باشى که تو از روبهى لرزان شوى چیره گرداند تو را بر بیشه شیران صیام بس شکم خارى کند آنکو شکم خوارى کندنیست اندر طالع جمع شکم خواران صیام خاتم ملک سلیمانست‏یا تاجى که بخت مى‏نهد بر تارک سرماى مختاران صیام خنده صایم به است از حال مفطر در سجود زانک مى‏بنشاندت بر خوان الرحمن صیام در خورش آن بام تون، از تو به آلایش بود همچون حمامت‏بشوید از همه خذلان صیام شهوت خوردن ستاره نحس دان تاریک دل نور گرداند چو ماهت در همه کیوان صیام هیچ حیوانى تو دیدى روشن و پر نور علم تن چون حیوانست مگذار از پى حیوان صیام شهوت تن را تو همچون نیشکر در هم شکن تا درون جان ببینى شکر ارزان صیام قطره تو، سوى بحر کى توانى آمدن؟! سوى بحرت آورد چون سیل و چون باران صیام پاى خود را از شرف مانند سر گردان به صوم زانک هست آرامگاه مرد سر گردان صیام خویشتن را بر زمین زن درگه غوغاى نفس دست و پایى زن که بفروشم چنین ارزان صیام گرچه نفست رستمى باشد مسلط بر دلت لزر بر وى افکند چون بر گل لرزان صیام ظلمتى کز اندرونش آب حیوان مى‏زهد هست آن ظلمت‏به نزد عقل هشیاران صیام گر تو خواهى نور قرآن در درون جان خویشتن هست‏سر نور پاک جمله قرآن صیام بر سر خوانهاى روحانى که پاکان شسته‏اند مر تو را همکاسه گرداند بدان پاکان صیام روزه چون روزت کند روشن دل و صافى روان روز عید وصل شد را ساخته قربان صیام در صیام ار پا نهى شادى کنان نه با گشاد چون حرامت و نشاید پیش غنا کان صیام زود باشد کز گریبان بقا سر برزند هر که در سر افکند ماننده دامان صیام

(کلیات شمس جزو سوم صص 291 تا 293)

مولانا در رباعیات خود نیز به روزه و تاثیر آن توجه داشته است که در ذیل به چند نمونه آن اشاره مى‏شود:

این روزه چو به‏غربیل ببیزد جان را پیدا آرد قراضه پنهان را جامى که کند تیره مه تابان را بى پرده شود نور دهد کیوان را

(کلیات شمس جزو هشتم شماره 29)

روز محک محتشم و دون آمد زنهار مگو «چون‏» که ز هجوم آمد روزیست که از وراى گردون آمد زان روز بهى که روزن افزون آمد

(کلیات شمس جزو هشتم شماره 633)

بیزارم از آن لعل که پیروزه بود بییزام از آن عشق که سه روزه بود بیزارم از آن ملک که در یوزه بود بیزارم از آن عید که در روزه بود

(کلیات شمس جزو هشتم شماره 779)

هین نوبت صبر آمد و ماه روزه روزى دو مگو ز کاسه و از کوزه بر خوان فلک گرد پى در یوزه تا پنبه جان باز رهد از غوزه

(کلیات شمس جزو هشتم شماره 622)

عارف شیدا و عاشق گاهى از مضمون روزه در شعر تغزلى نیز بهره مى‏جوید و این کاربرد هم در غزلیات و هم در رباعیات او دیده مى‏شود:

مه روزه اندر آب آمد، اى بت‏شکر لب بنشین نظاره مى‏کن، ز خورش کناره مى‏کن دو هزار خشک لب بین به کنار حوض کوثر اگر آتش است روزه تو زلال بین نه کوزه ترى دماغت آرد چو شراب همچون آذر جو عجوزه گشت گریان شه روزه گشت‏خندان دل نور گشت ضربه، تن موم گشت لاغر رخ عاشقان مزعفر، رخ جان و عقل احمر منگر برون شیشه، بنگر درون ساغر همه مست و خوش شکفته، رمضان زیاد رفته به وثاق ساقى خود بزدیم حلقه بر در چون بدید مست ما را، بگزید دستها را سر خود چنین چنین کرد و تبافت روز معشر ز میانه گفت مستى، خوش و شوخ و مى پرستى که: کسى گوید اینک «روزه شکند ز قند و شکر؟» شکر از لبان عیسى که بود حیات موتى که ز ذوق باز ماند دهن نکیر و منکر تو اگر خراب و مستى به من آ که از منستى و اگر خمار یارى سخنى شنو مخمر چه خوشى! چه خوش سنادى! به کدام روز زادى؟ به کدام دست کردت قلم قضا مصور تن تو حجاب عزت، پس او هزار جنت شکران و ماه رویان همه همچو مه مطهر هله، مطرب شکر لب، برسان صدا به کوکب که ز صید باز آمد شه ما خوش و مظفر ز تو هر صباح عیدى، ز تو هر شبست قدرى نه چو قدر عامیانه که شبى بود مقدر تو بگو سخن که جانى، قصصات آسمانى که کلام تست صافى و حدیث من مکدر

(کلیات شمس جزو سوم ص 2 و 3)

و یا در یک رباعى گوید:

روى تو نماز آمد و چشمت روزه وین هر دو کنند از لبت دریوزه جرمى کردم مگر که من مست‏بدم آب تو بخوردم و شکستم کوزه

(کلیات شمس جزو هشتم شماره 162)

لطف سخن مولوى در آن است که در استفاده از مضامین شرعى و احکام عبادى حرمت آنها را داشته در کاربرد آنها چون بعضى از شاعران به ترک ادب شرعى کشیده نمى‏شود و علت آن است که معشوق مولوى، معشوق حقیقى و ازلى است در حالى که کاربرد احکام شرعى در خدمت عشق مجازى است که شاعر را به ترک رمت‏شرعى مى‏کشاند، در ذیل به یک نمونه از این موارد اشاره مى‏شود:

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است آرى افطار رطب در رمضان مستحب است روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه بخورد روزه خود را به گمانش که شب است.

(شاعر عباس صبوحى ص 59)

دیوان شاعر رند مذهب ادب فارسى نیز از برکت ماه رمضان بى بهره نبوده است.

حافظ در دیوان خود 5 بار واژه «روزه‏» 3 بار «رمضان‏» ،2 بار «صیام‏» و یک بار «روزه دار» را به کار برده است کاربرد این مضمون تقریبا در تمامى غزلها یکسان است و شاعر در بیشتر آنها به آمدن ماه رمضان و بر چیدن جام مى یا دیده شدن هلال عید و در دادن جام و قدح اشاره کرده است. یکى از معانى روزه که در رساله اصطلاحات فخر الدین ابراهیم عراقى نیز آمده است این است که روزه در اصطلاح، قطع التفات را گویند. انصارى گوید:

«روزه جوانمردان طریقت‏به زبان اهل معرفت‏بشنو و ثمره سر انجام آن بدان، چنانکه تو تن را به روزه دارى، و از طعام و شراب باز دارى، ایشان دل را به روزه دارند و از جمله مخلوقات باز دارند تو از بامداد تا شبانگاه روزه دارى، ایشان از اول عمر تا به آخر روزه دارند، و روزه و عید خواجه حافظ نیز جز ازین مقوله نمى‏تواند باشد، در ذیل به شواهدى از دیوان حافظ اشاره مى‏شود:

روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست مى زخمخانه به جوش آمد و مى‏باید خواست توبه زهد فروشان گران جان بگذشت وقت رند و طرب کردن رندان پیداست

(حافظ ص 16)

بیا که ترک فلان خوان روزه غارت کرد هلال عید به دور قدح اشارت کرد ثواب روزه و حج قبول آن کس برد که خاک میکده عشق را زیارت کرد...

(حافظ ص 89)

ساقى بیار باده که ماه صیام رفت در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت وقت عزیز رفت‏بیا تا قضا کنیم عمرى که بى حضور صراحى و جام رفت در تاب توبه چند توان سوخت همچون عود مى‏ده که عمر در سر سوداى خام رفت

(حافظ ص 58)

باز اى و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش...

(حافظ ص 184)

حسن ختام مقالمان را به قطعه‏اى از دیوان شهریار اختصاص مى‏دهیم با عنوان «هدیه روزه داران‏»:

حکمت روزه داشتن بگذار باز هم گفته و شنیده شود صبرت آموزد و تسلط نفس و ز تو شیطان تو رمیده شود هر که صبرش ستون ایمان بود پشت‏شیطان از و خمیده شود عرفان سر کشیده گوش به زنگ کز شب غره ماه دیده شود آفتاب ریاضتى که ازو میوه معرفت رسیده شود عطش روزه مى بریم آرزو کو به دندان جگر جویده شود چه جلایى دهد به جوهر روح کادمى صافى و چکیده شود بذل افطارى سفره عدلى است که در آفاق گستریده شود فقر بر چیده‏دار از خوانى که به پاى فقیر چیده شود شب قدرش هزار ماه خداست گوش کن نکته پروریده شود از یکى میوه عمل که درو کشته شد سى هزار چیده شود گر تکانى خورى در آن یک شب نخل عمر از گنه تکیده شود چه گذارى به راه تو به کزو پیچ و خمها میان بریده شود مفت مفروش کز بهاى شبى عمرها باز پس خریده شود روز مهلت گذشت و بر سر کوه پرتوى مانده تا پریده شود تا دمى مانده سر بر آر از خواب ور نه صور خدا دمیده شود در جهنم ندامتى است کزو دست و لبها همه گزیده شود مزه تشنگى و گرسنگى گر به کام فرو چشیده شود به خدا تا گرسنه‏یى نالید تسمه از گرده‏ها کشیده شود

(دیوان شهریار ج 2 ص 1014)

پى‏نوشت‏ها:

1- قرآن کریم 100/1 و 2

2- همان

3- مستفاد است از مضمون آیه: شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن 2/185

منابع و مؤاخذ:

1- قرآن کریم

2- حافظ، خواجه شمس الدین محمد، دیوان، به اهتمام محمد قزوینى و دکتر قاسم غنى، کتابفروشى زوار

3- خاقانى شروانى، افضل الدین، دیوان، به کوشش دکتر ضیاء الدین سجادى، چاپ سوم، انتشارات زوار، 1368

4- خاقانى، شرح قصیده ترسائیه، به قلم ولادیمیر مینورسکى، ترجمه و تعلیقات عبد الحسین زرین کوب، مؤسسه انتشارات سروش تبریز

5- دهخدا، تالیف على اکبر دهخدا، زیر نظر دکتر معین، چاپخانه دانشگاه تهران، فروردین 1346

6- سجادى، سید جعفر، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانى، کتابخانه ظهورى، تهران، 1350

7- سعدى، متن کامل دیوان، گلستان و بوستان، به کوشش دکتر مظاهر مصفا، نشر کانون معرفت

8- شاطر عباس صبوحى، چهار دیوان، به کوشش تیمور گرگین

9- شهریار، سید محمد حسین شهریار، دیوان، ج 2، چاپ نهم، انتشارات زرین، نگاه، تهران

10- فردوسى، شاهنامه، انتشارات دانش، شعبه ادبیات خاور

11- مولوى، جلال الدین محمد، کلیات شمس، با تصحیحات و حواشى بدیع الزمان

فروزانفر، چاپ دانشگاه تهران

12- ناصر خسرو، دیوان، به تصحیح مجتبى مینوى، مهدى محقق، چاپ دوم انتشارات دانشگاه تهران

رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور) صفحه 255

جمعى از نویسندگان