آشوبگران در دادگاه: آقای موسوی !شما متهم اصلی هستید


در سومین جلسه رسیدگی به دادگاه متهمان اغتشاشات اخیر اغلب متهمان تاکید کردند که فریب سیاست بازیهای موسوی و دوستانش را خورده اند.
در این جلسه که دیروز با حضور 28 متهم در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد پس از قرائت کیفرخواست عمومی توسط معاون دادستانی تهران برای هر یک از متهمان نیز کیفرخواست انفرادی قرائت شد.
مدیران آشوب همان کسانی اند که شبهه تقلب را وارد کردند
مهرداد اصلانی از متهمان به اغتشاش و تخریب اموال عمومی و نیز عضویت در سازمان رای و ارسال پیام به شبکه بی بی سی در دفاعیات خود گفت: من و دوستانم که در زندان با هم بودیم به این باور رسیدیم که مورد فریب و آلت دست برخی نخبگان سیاسی و احزاب قرار گرفتیم و همین جا ضمن قبول اشتباهات از رهبر معظم انقلاب و مردم عزیز کشورم عذرخواهی می کنم.
اصلانی با تاکید بر اینکه بنده معتقد به جمهوری اسلامی بوده و افتخار می کنم که در این کشور متولد شده ام اظهار داشت: من به این نظام اعتماد دارم اما آیا باید تمام عقوبت این اشتباهات موجب من و امثال من شود و نباید کسانی که ما را فریب داده اند و ما تحت تاثیر آنها بودیم مجازات شوند.
وی با اشاره به اعترافات محمدعلی ابطحی مبنی بر اینکه تقلب اسم رمز آشوب ها بود گفت: برخی قبل از انتخابات شبهه تقلب را وارد کرده اند و همان ها بودند که کمیته صیانت از آراء را تشکیل داده اند و اینجا من می پرسم که آیا سهم مدیریت آنها بیشتر از ما است یا کمتر.
این متهم خاطرنشان کرد: موضوع تقلب از سوی برخی شخصیت های نظام مطرح شد و همین ها بودند که کمیته صیانت از آراء را تشکیل داده اند و بر همین اساس ما به آنها اعتماد کرده و فریب خوردیم.
وی ادامه داد: یکی از سیاسیون گفته که ما از نخبگان سیاسی هستیم و اینها اغتشاش گر هستند من تعجب می کنم که چطور قبل از انتخابات به ما بها می دادند و امروز این حرف ها را در مورد ما می زنند.
مهرداد اصلانی در ادامه خطاب به موسوی یکی از کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: شما با ادعای تقلب و با عدم تمکین به قانون و قانون شکنی این بدعت را پایه گذاشتید و این حوادث را به وجود آوردید و موجب شدید من و امثال من به شما رای دادیم براساس همین حرفها به خیابان ها بریزیم و نظم عمومی را مختل کرده و کاری کنیم که رهبر معظم انقلاب ناراحت شوند وقتی به خود آمدیم که خودمان را در وسط اغتشاشات دیدیم.
این متهم با بیان اینکه به گفته رهبر معظم انقلاب ما جوانان آینده ساز این کشور هستیم گفت: ما امروز در حالی در زندان هستیم که فکر می کردیم که موسوی راست می گوید و اکنون از او می پرسیم که چطور می خواهد جواب ما و صورت اشک بار خانواده ما را بدهد و سوال من این است که سهم آقای موسوی از این رنجها که ما متحمل شدیم چه است.
وی همچنین خطاب به موسوی گفت: اینجا جایگاه کسانی مانند شما و دوستان شما است که مسبب این مسائل شدید.
مهرداد اصلانی درخصوص عضویت در سازمان رای که مورد سوال قاضی بود گفت: در انتخابات سوم شوراها یکی از آشنایان به من گفت تعدادی اسم برای عضو در سازمان رای به او بدهم و وقتی من در مورد این سازمان سوال کردم گفت می خواهیم لیستی تهیه کنیم تا به کاندیداهای اصولگرایان رای دهیم و من پس از آن دیگر هیچ فعالیتی نداشتم چرا که به خدمت سربازی رفتم.
این متهم همچنین در خصوص ارسال پیام به شبکه بی بی سی با قبول این اتهام گفت: بنده یک بار قبل و دو بار بعد از انتخابات به این شبکه ایمیل زدم که اگر دادگاه اجازه دهد مضمون این ایمیل ها را نگویم هرچند در پرونده درج شده است و قبول دارم که این کار اشتباه بوده است چرا که فکر می کردم اگر چنین ایمیل های اعتراض آمیزی برای آنها بفرستم با من تماس می گیرند و می توانم نظرات خود را بیان کنم.
در ستاد موسوی فرمان تخریب اموال عمومی صادر شد
حسین اعزامی از دیگر متهمان اغتشاشات اخیر گفت: فرمان تخریب اموال عمومی از ستاد موسوی صادر شد.
وی با اشاره به بازداشت خود در فلکه تهرانپارس از سوی مامورین گفت: من اشتباه کردم که در ستادموسوی بودم و آنرا نیز قبول دارم.
در این هنگام رئیس دادگاه از وی درباره متن بازجویی هایش در آن در ازای گرفتن مبلغ 700 الی 800 هزار تومان شعار علیه نظام و مسئولین را قبول کرده است اشاره کرد که این متهم در پاسخ گفت: این ها ساخته ذهن من بوده است تا بتوانم خود را تبرئه کنم.
رئیس دادگاه در ادامه به اعترافات حسین اعزامی مبنی بر اینکه برای ایجاد درگیری و تخریب اموال عمومی در میدان آزادی و نیز دانشگاه امیرکبیر مبالغی از سوی فردی به وی پیشنهاد شده است، اشاره کرد که این متهم در پاسخ گفت: زمانی که در ستاد موسوی بوده ام در آنجا گفته اند که در انتخابات تقلب خواهد شد.
وی با بیان اینکه پس از این اظهارات دلایل تقلب در انتخابات را از ستاد موسوی جویا شدم گفت: آنها در جواب به من گفتند که یا رای ها جابجا می شود و یا در شمارش آن کم و کسری هایی را ایجاد می کنند.
این متهم اغتشاشات اخیر تاکید کرد: در ستاد موسوی به من گفتند که در این ستاد می توانید هر کاری را انجام دهید از جمله تخریب اموال عمومی و یا جمع کردن مردم در خیابان ها؛ من این کارها را انجام ندادم.
فریب سیاست بازان را خوردم
جعفری از دیگر متهمان اغتشاشات اخیر گفت: گول برخی سیاست بازی های آقایان را خوردیم که از قبل از انتخابات می گفتند صددرصد تقلب صورت خواهد گرفت و از پیشگاه خداوند، مردم و دادگاه طلب عفو و بخشش دارم.
در ادامه دادگاه یاورزاده وکیل متهم با رد سابقه کیفری موکل خود که در کیفر خواست به آن اشاره شده بود اظهار داشت: موکل بنده فاقد سابقه کیفری و بازداشت بوده است و تنها اتهامی که او قبول کرده و عکسی از آن موجود است حضور در یک راهپیمایی بوده که به گفته خودش سنگی هم به سمت مامورین پرتاب کرده است.
یاورزاده ادامه داد:محل کار موکل بنده در پارک لاله یعنی کانون اغتشاشات بوده و او مجبور بوده از آنجا رد شود و در این حین تحت تاثیر برخی تحریکات قرار گرفته است.
وی ادامه داد: تنها اتهام موکل بنده پرتاب سنگ بوده است که دادگاه مخیر است ایشان را به پرداخت جزایی نقدی محکوم کند که با توجه به اینکه موکل من دو ماه در بازداشت بوده است و دلایلی که نشان دهد او قصد براندازی یا اقدام علیه نظام داشته باشد وجود ندارد از دادگاه تقاضای ارفاق برای ایشان دارم.
متهم در پایان ضمن ایراد آخرین دفاعیات خود گفت: بنده از رهبر معظم انقلاب و دادگاه طلب عفو و بخشش دارم.
ضارب بسیجی:
دچار جنون شده بودم
مهرداد ورشویی 50 ساله که ضارب یکی از بسیجیان در خیابان آزادی بود گفت در آن لحظه دچار جنون آنی شده بودم.
وی مدعی شد بنده معتقد به جمهوری اسلامی و مسلمان هستم اما تحت تاثیر برخی فعالان سیاسی احزاب و رسانه ها قرار گرفتم و در حالی در تجمع روز شنبه 30 خرداد شرکت کردم که از غیرقانونی بودن آن اطلاع نداشتم.
ورشویی خاطرنشان کرد: در آن تجمع به یکی از نیروها که نمی دانسته ام عضو بسیج است حمله کرده ام در حالی که جوگیر شده بودم و پس از آنکه تصاویرم در تلویزیون پخش شد شناسایی و در تاریخ 2 تیرماه دستگیر شده ام.
متهم ضمن ابراز ندامت و پشیمانی اظهار داشت: از آن جوان بسیجی عذرخواهی می کنم و می گویم که من تحت تاثیر تبلیغات برخی نامزدها و فعالان سیاسی به صورت ناخواسته وارد این بازی شده ام و ضمن قبول اشتباهات خود طلب بخشش و رأفت اسلامی از دادگاه دارم.
در ادامه رسیدگی به این پرونده یاورزاده وکیل این متهم با بیان اینکه موکل بنده فاقد پیشینه کیفری است اظهار داشت: تنها اتهام او ضرب و شتم ماموری بوده است که عکس و فیلم آن تهیه و متهم براساس آن شناسایی شده و به گفته وی در آن لحظه به دلیل اصابت باتوم دچار جنون آنی شده و به این اقدام دست زده است.
وکیل مهرداد ورشویی ادامه داد: بنده منکر اشتباهات موکل خود و یا توجیه عمل خود نیستم چرا که توجیه این اشتباه عمق آن را بیشتر می کند.
وی با بیان اینکه آن نیروی بسیج مورد ضرب و شتم قرار گرفته در تلویزیون گذشت کرده است اظهار داشت: نظام اسلامی آنقدر مقتدر است که با پرتاب سنگ و یا زدن یک سیلی متزلزل نشود و اقتدار واقعی به آن است که از این دست اشتباهات گذشت شود و موکل من پس از تحمل دو ماه بازداشت مورد تعقیب و مجازات قرار نگیرد. در پایان متهم نیز از اعمال خود ابراز ندامت کرد.
قبل از آتش زدن کانکس بسیج شیشه مصرف کرده بودم
مهدی فتاح بخش از دیگر متهمان هم که کانکس بسیج را آتش زده است گفت: بنده اعتیاد شدید به مواد مخدر شیشه دارم لذا به خرابه کنار پایگاه بسیج برای مصرف مواد مخدر رفتم و در حال مصرف مواد بودم و پس از اتمام مصرف با کانکس نیم سوخته سپاه مواجه شدم.
این متهم با اشاره به اینکه بنده به مأموران نیروی انتظامی سنگ پرتاب نکرده ام اظهار داشت: سنگ ها را به مأموران به دلیل خرید زمان برای عبور از آن محل پرتاب کرده ام و در واقع باید بگویم که غیر از این اقدام هیچ کار دیگری انجام ندادم. البته در خصوص کانکس هم نصف کانکس هم سوخته بود من هم که مواد زیادی مصرف کرده بودم در خصوص آتش زدن نیمی دیگری از کانکس اقدام کردم. ولی امروز بسیار خوشحال هستم از اینکه در حالی در دادگاه حاضر شدم که سالم هستم.
فتاح بخش ادامه داد: بنده برای تفریح بیرون آمده بودم و حدوداً ساعت 9 شب بود که اغتشاش ها شروع شد. نیروی انتظامی هم در آن محل حاضر شده و مشغول متفرق کردن مردم بود و بنده هم به خاطر فرار از آن محل شروع به سنگ پرانی به سمت مأموران کردم البته زیاد سنگ پرتاب نکرده ام.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: دلیل اینکه در اغتشاشات حضور داشتم این بود که ببینم اغتشاش چگونه است به دلیل اینکه تا آن روز فقط از طریق تلویزیون اغتشاشات را شنیده و دیده ام.
وی در خصوص این سؤال قاضی که آیا شما در انتخابات شرکت کرده بودید یا خیر، بله بنده در انتخابات شرکت کرده بودم.
فتاح بخش در پایان اظهار داشت: خوشحال هستم از اینکه زمینه ای فراهم شد تا اعتیاد را کنار بگذارم البته از دادگاه نیز تقاضای عفو دارم.
عضو حزب توده
اغتشاشگر و ضارب بسیجی
حسین باستانی نژاد 60 ساله که سابقه عضویت در حزب توده را هم دارد گفت: با این تفکر که پس از انتخابات یک موقعیت ویژه ای پیش آمده به خیابان آمدم. وی که پیش از این به حمله به نیروهای بسیج در اغتشاشات اقرار کرده دیروز در دادگاه درخصوص ضرب و شتم یکی از نیروهای بسیج مدعی شد بنده به هیچ عنوان دست بر روی کسی بلند نکردم و حتی طرز تفکرم مخالف خشونت است و من تنها در دو تظاهرات 25 خرداد و 30 خرداد شرکت کردم و وقتی درصدد خروج از محل تظاهرات بودم تصویر من برداشته شد هر چند من هیچ اعتقادی به تخریب اموال مردم و منافع ملی ندارم.
این متهم ادامه داد: من فکر می کردم که این تظاهرات غیرقانونی نیست و تنها با این تفکر که یک موقعیت ویژه ای پیش آمده و مردم جمع شده اند در این تجمعات شرکت کردم.
وی همچنین درخصوص سوابق ارتباط خود به حزب توده اظهار داشت: این وابستگی مربوط به 30 سال قبل است.
یک اقلیتی:در زندان با من
رفتار خوبی شد
بقوقیل شائولیان از اقلیت های دینی که متهم حوادث اخیر است هم گفت: با توجه به اینکه بنده از اقلیت های مذهبی هستم در زندان با من رفتار و برخورد خوبی صورت گرفت. وی افزود: بنده در خیابان فاطمی تهران دستگیر شدم و درخصوص دستگیری هم باید بگویم کسی نمی دانست که در آن محل اغتشاش و شورش است، دوستان گفتند که برویم و این از روی کنجکاوی بود. وقتی به محل اغتشاش رفتیم دیدیم که عده زیادی در حال پرتاب سنگ هستند به قدری این صحنه وحشتناک بود که ترسیدم وقتی آن عده به سمت ما بیایند زیر دست و پا له شویم لذا به سمت پل کالج فرار کردیم.این متهم حوادث اخیر تصریح کرد: وقتی زیر پل کالج رسیدیم بانکی در آنجا وجود داشت کنار بانک نشستیم ولی از ترس نمی دانستیم که چه کار باید بکنیم، بعد از لحظاتی فضا طوری شد که احساس کردم دنیا عوض شده همه شورش گران به سمت ما حمله کردند.
شائولیان ادامه داد: بنده خود می دانم که اقدام بدی انجام داده ام در واقع باید بگویم که جو آن محل ما را هم گرفت. لذا چند سنگ به سمت بانک پرتاب کردیم.
تحت تاثیر سایت ها قرار گرفتم
محمد درملکی فراهانی از متهمان حوادث اخیر هم تصریح کرد: بنده در اینترنت هم اشکالی از راهپیمایی های آرام را دیده بودم از این رو در راهپیمایی ها شرکت کردم؛ اینکه با تلفن همراه از اغتشاشات فیلمبرداری و عکاسی کردم فقط به دلیل زنده کردن خاطرات بود و اصلاً قصد ارسال تصاویر و فیلم ها به خارج از کشور را نداشتم البته ارسال هم نکردم و اینکه مطرح می شود من تصاویر را به خارج از کشور ارسال می کنم به دلیل اینکه بنده دوستانی در خارج از کشور داشتم مطرح شده است.
فراهانی در ادامه تاکید کرد: بنده اطلاعاتی داشتم ولی علی غم اینکه اخبار روزنامه های ایرانی را رصد و مطالعه می کردم نسبت به برخی سایت ها توجه خاص داشته ام شائبه تقلب در انتخابات برایم بیشتر می کرد.
در ادامه قاضی صلواتی از وی درخصوص انتشار عکس ها و فیلم ها در اینترنت پرسید که وی پاسخ داد: عکس ها و فیلم ها را در پروفایل 53 نفری فیس بوک خود قرار داده ام و این صفحه را تنها همان 53 نفر می توانند ببینند.
حاشیه های دادگاه
¤ قبل از شروع مراسم شیر و کیک به عنوان صبحانه میان متهمان و شرکت کنندگان در جلسه دادگاه توزیع شد.
¤ پیش از آغاز علنی دادگاه، قاضی مرتضوی دادستان تهران برای لحظاتی در بیرون دادگاه دیده شد که به نظر می رسید برای هماهنگی های لازم حضور یافته است.
¤ ساعت 8 و سی دقیقه صبح صلواتی رئیس دادگاه وارد صحن دادگاه شده و پس از استقرار در جایگاه جلسه رسمیت یافت.
¤ با حضور فرزند یکی از نمایندگان اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی در میان متهمان چشمان خبرنگاران و دوربین های عکاسان به سوی وی نشانه رفت.
¤ پس از قرائت کیفرخواست عمومی کلیپ تصویری با نام «افسوس» و موضوعیت چگونگی تخریب اموال عمومی در دادگاه پخش شد.
در این کلیپ تصویری افرادی به چشم می خوردند که با نمادهای رنگین مشغول آتش زدن اموال عمومی از جمله اتوبوس ها، خودروهای عبوری و موتورسیکلت ها بودند. پخش این کلیپ متهمان را هم به نوعی بهت زده کرد.
¤ اظهارات یکی از متهمان در جایگاه متهمین و در دفاع از خود مبنی بر این که من دو قطعه سنگ به سمت ماموران نیروی انتظامی پرتاب کردم ولی فاصله زیاد بود به آنها نرسید؛ شرکت کنندگان دادگاه را به خنده واداشت.
¤ زمانی که وکیل مدافع یکی از متهمان برای دفاع از موکل خود اشتباهاً به سمت جایگاه متهمان حرکت کرد قاضی صلواتی به وی هشدار داد که شما باید در جایگاه وکلا قرار گرفته و در آنجا از موکل خود دفاع کنید.
¤ یکی از متهمان در اظهارات خود گفت: در ستاد میرحسین موسوی به ما گفتند قطعاً در انتخابات تقلب می شود، ما گفتیم خوب چه کار کنیم، گفتند اجباری نیست ولی هر کسی می تواند مردم را جمع کرده ، شعار داده یا تخریب کند.
¤ دادگاه رسماً راس ساعت یک و سی دقیقه ظهر به پایان رسید.
¤ در سومین جلسه دادگاه 28 نفر از متهمان حضور داشتند که اغلب از چهره های میدانی اغتشاشات بودند و متهمان سرشناس حضور نداشتند.
¤ قاضی صلواتی در ابتدای دادگاه اعلام کرد که براساس قانون انصاف و عدالت احکام متهمان صادر می شود.

سخنان احمدی‌نژاد در همایش مساجد

رئیس‌جمهور به مناسبت هفتمین همایش مساجد که در محل سابق مجلس برگزار شد سخنانی ایراد کرد.                                                                                              

به گزارش مهر، محمود احمدی نژاد در سخنان خود با اشاره به دخالت‌های کشور انگلیس در حوادث اخیر پس از انتخابات خطاب به بدخواهان ملت گفت: ملت ایران 30 سال با بزرگواری و کرامت با شما برخورد کرده است اما اگر دست از دخالت‌هایتان بر ندارید چنان سیلی به بدخواهان خود خواهد زد که راه خانه‌شان را گم کنند.

وی در ادامه با بیان این مطلب اظهار داشت: امروز دوره بیداری ملت‌های مسلمان جهان است. امروز دیگر کشورهای غربی حنایشان نزد دیگر ملت‌ها رنگی ندارد و آنها نیز باید بدانند ملت‌ها برسر جنایت هایی که آنها کرده اند تسویه حساب خواهند کرد و آنها را به رسوایی خواهند کشاند.

وی افزود: برخی کشورهای قدرتمند از جمله آمریکا و انگلیس به بهانه مبارزه با تروریسم به عراق و افغانستان حمله کردند و کودکان و زنان بیگناه را در بمبارانهایشان از بین بردند به جایی رسیدند که در جلساتشان برای پیشبرد اهداف و سلطه خود روی نقشه خط می‌کشیدند این خط کشیدن به آن معناست که اگر انسانهایی در آن منطقه کشته شد مهم نیست.

احمدی نژاد با طرح این پرسش که امروز آمریکا و همدستانش در افغانستان چه می‌خواهند گفت: آنها به بهانه مبارزه با تروریسم به منطقه ما هجوم آورده‌اند ولی امروز می‌بینیم بعد از گذشت 8 سال حاصل حضور آنها بی‌امنیتی است و مردم افغانستان یک روز خوش ندیده‌اند آنها را هر روز به بهانه‌های مختلف بمباران می‌کنند.

رئیس جمهور با طرح این سئوال که شما در افغانستان و عراق چه می‌خواهید؟ گفت: شما به بهانه سلاح‌های هسته‌ای به عراق هجوم آورده‌اید حال که صدام از بین رفته و شما نیز سلاح شیمیایی در این کشور پیدا نکردید دیگر دنبال چه هستید؟ البته ما می‌دانیم که شما برای چه آمده‌اید، آمدید برای تسلط به منطقه، آمدید تا انحراف را بین مردم منطقه رواج دهید.

وی با بیان اینکه اسلام یک حقیقت است، گفت: امروز یکی از مهمترین سئوالات این است که رژیم صهیونیستی در فلسطین چه می‌کند آیا برای آنها دعوت نامه فرستاده شده بود که خشن‌ترین و آدم‌کش‌ترین انسانها را بر مردم فلسطین حاکم کنند. چه کسی به شما اجازه داده با شعار تروریسم آدم کش‌ها را مجهز کنید؟ امروز برای دنیا روشن است که شما دنبال چه هستید. در دوره‌ای ملت‌ها در یک خواب عمیق و غفلت تاریخی فرو رفته بودند و شما فشارهای خود را آوردید و دست به جنایت ‌ایی زدید که در تاریخ سابقه ندارد.

احمدی نژاد افزود: آن آقایی که دم از تغییر می‌زند چه چیزی را می‌خواهد تغییر دهد و آن استعمار منهدم شده بسیار اشتباه کرد که در مسائل داخلی ایران به طور آشکار دخالت کرد.

رئیس جمهور با اشاره به آنچه دخالت‌های انگلیس در حوادث اخیر پس از انتخابات خواند ، گفت: برخی از سردمداران این کشور فکر کردند که با راه انداختن شبکه تلویزیونی فارسی زبان می‌توانند به اهدافشان در نظام جمهوری اسلامی برسند ولی آنها نظام و ولایتمداری ملت ایران را هنوز نشناخته‌اند.

وی گفت: شما بدانید که ملت ایران 30 سال بزرگواری کرده و با کرامت با شما برخورد کرده است هر جا که ندایی بر علیه ایران بلند شد شما پشت آن قرار گرفته‌اید و امروز نیز آشکارا در امور ملت ایران دخالت کرده‌اید. حال می‌خواهید این مسئله حل شود؟ بله ملت ایران این مسئله را حل خواهد کرد آن هم با چنان سیلی به بدخواهان خواهد زد که راه خانه‌شان را گم کنند.

رئیس شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: امروز دیگر ملت ایران شما را در معادلات خود به حساب نمی‌آورد شما باید پاسخ جنایت‌هایتان را در افغانستان و عراق را بدهید. شما باید حساب پس بدهید هر کسی که در این جنایت‌ها دست داشته است باید حساب پس دهد.

احمدی نژاد با بیان اینکه دست و پایی که امروز برخی کشورهای غربی می‌زند از روی اقتدار نیست، گفت: این کشورها امروز به آخر خط رسیده‌اند و این دست و پا زدن‌ها نشانه ضعف و اضمحلال آنهاست به طوریکه وقتی در استدلال‌ها کم می آورند بمب و هواپیماهایشان را نشان می‌دهند.

وی همچنین با بیان اینکه دوره مادی گری به پایان رسیده است، گفت: بشریت از مرز ابرقدرت‌ها عبور کرده است و دیگر معادلات ابرقدرت‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد چرا که این کشورها دیگر توان حل هیچ مشکلی را ندارند و از کارآیی افتاده‌اند.

رئیس جمهور تصریح کرد: به فضل الهی دوران گرایش عمومی ملت‌ها به پاکی و عدالت و انسانهای صالح آغاز شده است البته سختی‌هایی نیز وجود دارد اما به فضل الهی نتیجه مبارزات پیروزی ملت‌ها و نابودی جبهه استکبار است.

احمدی نژاد تاکید کرد: متاسفانه برخی کشورهای اطراف ایران به نام اسلام در خدمت صهیونیست‌ها هستند و امکانات خود را در اختیار صهیونیستها قرار داده‌اند که امیدواریم آنها هم بیدار شوند و در کنار ملت‌ها قرار گیرند.

رئیس شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: نوری که از ایران تابیدن گرفته است دل ملت‌ها را روشن کرده است چرا که مقابله با غرب به سرعت به یک مقابله عمومی بشریت تبدیل شده است.

دکتر احمدی نژاد همچنین با اشاره به جایگاه مسجد در جوامع اسلامی به خصوص در جمهوری اسلامی ایران گفت: مسجد زیباترین و کاملترین پاسخ به نیازهای اجتماعی انسان و نیاز کمال جویی اوست.

وی افزود: مهمترین ماموریت انسان حرکت به سمت خداست. برای انجام این ماموریت و برای اینکه عالم را بشناسیم انسان باید ابتدا خود را بشناسد. خدا را بشناسد و راه را بشناسد. چرا که شناخت هر سه اینها مستلزم شناخت انسان کامل است. اگر کسی بخواهد انسان و ظرفیت‌های الهی را بشناسد راهی جز شناختن انسان کامل وجود ندارد.

رئیس جمهور تاکید کرد: مسجد رکن حاکمیت اسلام در کره زمین است. مسجد کانون تعالی روحی و معنوی آحاد جامعه و کانون انسجام اسلامی و نظام ولایت حلقه اتصال به انسان کامل و امام است.

احمدی نژاد خطاب به حاضران گفت: مسئولیت امام جماعت فقط اقامه نماز جماعت و مدیریت مسجد نیست امام جماعت به عنوان یک مربی دلسوز و فداکار که می خواهد نور عدالت، اخلاق و برادری و عشق به ولایت را در محیط خود منتشر کند در تلاش است.

وی در پایان سخنان خود از حضرت امام خمینی (ره) به عنوان شخصیتی یاد کرد که در راستای تحقق اهداف الهی گام برداشته است.

پیش از سخنان رئیس جمهور، حجت الاسلام حسین ابراهیمی رئیس کانون رسیدگی به امور مساجد به ارائه گزارشی پرداخت. در این مراسم همچنین با تقدیم لوح تقدیر به تعدادی از خادمان و هیئت امنای مساجد تقدیر به عمل آمد. در هفتمین همایش مساجد با تقدیم لوح تقدیراز تلاش‌های دکتر احمدی نژاد تجلیل به عمل آمد

آشنایی با بقعه امام زاده صالح - تجریش

امامزاده صالح نام آرامگاهی در محله تجریش تهران است.                             

این آرامگاه را منسوب به صالح پسر امام موسی کاظم (ع) می‌دانند. صحن و حیاط این بقعه گورستان عمومی بود و در بیست سال اخیر اثر گورها را از بین برده‌اند و فقط تعداد محدودی از سنگ قبرها را باقی گذاشته‌اند.

از جمله سنگ قبر محمدولی خان تنکابنی (سپهسالار اعظم). گفته می‌شود که سر این امام زاده در این آرامگاه مدفون است و بدن وی نیز در آرامگاهی با نام مشابه (واقع در میدان عالی قاپو اردبیل) آرمیده‌است.

بنای بقعه اصلی شامل ساختمان چهارگوش بزرگ و مستحکمی با دیوارهای قطور است و فضای درونی آن تقریبا ۵٫۶ متر مربع مساحت دارد. وضع طاق‌نماها و معماری ساختمان و پوشش آن از معماری بناهای سدهٔ هفتم و هشتم است.

گنبد کاشی کاری شده بقعه در سال ۱۳۳۸ در آخرین سال عمر حسن فداکار با هزینه شخصی تعمیر و کاشی کاری مجدد شد.


محوطه امامزاده صالح پیش از تغییر فضای خیابانی تجریش، محوطه‌ای کاملا محصور شده همچون دیگر زیارتگاه‌های ایران بوده‌است ولی امروزه از حصار دیوارها خارج شده‌است.

بقعه و بارگاه و صحن گسترده امامزاده صالح (ع) به مساحت سه هزار متر مربع یکی از بزرگترین و باشکوه ترین امامزاده های ایران است.

امام زاده صالح (ع) بر اساس کتیبه بالای سردر صحن و زیارتنامه از فرزندان بلافصل حضرت امام موسی کاظم (ع) و برادر امام رضا (ع) معرفی شده است.

این امامزاده، نه تنها در تهران بلکه در ایران و حوزه‌های شیعه نشین جهان که هر سال تعداد زیادی از مشتاقان را از گوشه و کنار ایران، عراق، پاکستان، افغانستان و لبنان به خود می‌طلبد، شهرت دارد.

بنای اصلی و اولیه بقعه به صورت چهارگوش و مربع شکل بزرگ و باشکوهی است که فضای درونی آن ۴۲۲ هزار و ۵۰ متر مربع وسعت داشته و دارای دیوارهای قطوری است که با توجه به وضع طاق نماها از نظر سبک و شیوه معماری به بناهای دوران ایلخانی همانند و به احتمال زیاد در سده هفتم و هشتم هجری و قدیم تر ساخته شده است.

گنبد شلجمی شکل آن با کاشی‌های زیبا پوشیده شده است. این گنبد در سال ۱۳۲۳ شمسی به همت حسن فداکار تعمیر و کاشیکاری آن به صورت اولیه تجدید شده است.

احداث گنبد کنونی همراه با تزیینات و مقرنس کاری و نقاشی های ظریف و اصلاحات داخل حرم، تعمیرات و پاره ای الحاقات و به طور کلی استحکام بخشی را به هاکو میرزا ملقب به بهادرخان پسر حسنعلی میرزا شجاع السطنه و نوه فتحعلی شاه نسبت داده اند.


بنا به شواهد در امامزاده صالح کتیبه ای به سال ۷۰۰ قمری وجود داشته که ظاهرا در تعمیرات و تغییر مدخل بنا از میان رفته است که بنا بر آن همزمان با پادشاهی غازان خان نخستین ایلخان مسلمان مغول و مروج اسلام در میان مغولان بوده است.

در داخل حریم وسیع امامزاده صالح صندوقی چوبین وجود دارد که احتمالا به دوران اواخر صفوی یا افشار تعلق دارد و ضریح ممتاز نقره‌ای آن که اضلاع شرقی و شمال شرقی و غربی آن دارای محفظه مشبک مزین به نقره و ضلع جنوبی آن مشبک چوبی است از وقفیات مرحوم آقای میرزا سعیدخان وزیر امور خارجه اواخر قاجار است.

شکایت شهروند مشهدی از هاشمی رفسنجانی

خبردیگر این که یک شهروند مشهدی با نگارش دادخواستی خطاب به دادستان دادسرای ویژه روحانیت از اکبر هاشمی رفسنجانی به خاطر تخلفاتش در انتخابات ریاست جمهوری دهم و دوران ریاست جمهوری وی شکایت کرده است.
در ابتدای متن دادخواست جواد فردوسیان خطاب به قدیانی؛ دادستان دادسرای ویژه روحانیت با اشاره به تخلفات اخیر هاشمی رفسنجانی آمده است: سکوت طولانی مدت آقای هاشمی رفسنجانی در مورد انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری نوعی حمایت و پشتیبانی از اغتشاشگران منجمله فرزند وی بود. آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه مورخ 26/4/88 اشاره کردند در این انتخابات بذر تردید افشانده شده. بنده از ایشان «هاشمی رفسنجانی» سوال می‌کنم: چه کسی اولین بار بذر تردید و شک را در جامعه پاشید؟! وی افزوده: آقای هاشمی! مسئله خیانت و تقلب را چه کسی و در کجا مطرح کرده است لطفا پاسخ دهید

لس‌آنجلس تایمز: «راه سبز امید»، سپر موسوی در برابر خطر بازداشت

با خبر شدیم که روزنامه لس آنجلس تایمز با اشاره به تشکیل جبهه جدید موسوی با عنوان «تشکیلات راه سبز امید» نوشته: «هرچند نامزد معترض به انتخابات ایران روز شنبه از تشکیل یک جبهه سیاسی خبر داد اما توضیح نداد این جبهه چه استراتژی روشنی را برای احیا و تجدید نیروی حرکت اعتراضی اخیر که متوقف شده است در پیش خواهد گرفت.» این روزنامه آمریکایی افزوده: «گرچه این اقدام موسوی تلاشی برای تحکیم حرکت اعتراضی با اتکا بر حوادث متعاقب انتخابات است، اما اظهارات اخیر رهبر معترضان ایران فاقد یک «دستور کار سیاسی» است و به عبارت دیگر مسیر آینده «تشکیلات راه سبز امید»، روشن نیست.»به نوشته لس‌آنجلس تایمز، درخواست برخی فعالان برای برپایی تجمعاتی در بازار و نماز جمعه هفته گذشته از سوی حامیان موسوی با بی‌اعتنایی مواجه شده است.

رهبرمعظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه ولی‌امر

 

 

 

 

 

 اعضای دفتر رهبر معظم انقلاب و سپاه ولی امر اخیراً با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مشروح بیانات رهبر معظم انقلاب در این دیدار را منتشر کرده است. متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب در این دیدار که در روز پنجم مرداد ماه انجام شده بدین شرح است:
بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم‏
اولاً تبریک عرض می‌کنیم این اعیاد بزرگ و پیاپى را که حقیقتاً هر کدامى براى دل‌هاى شیعیان یک خورشید فروزنده است، یک شعاع خیره کننده است؛ ولادت حضرت اباعبدالله‏الحسین (علیه الصلاه و السلام)، ولادت حضرت سجاد (علیه الصلاه و السلام) و ولادت حضرت ابى‏الفضل‏العباس (علیه الصلاه و السلام). ان‏شاءالله که بر همه‏ شماها این اعیاد مبارک باشد. مبارک بودن هم به این است که اولاً دلتان ان‏شاءاللّه شاد باشد، روحتان برخوردار از آرامش و سکینه‏ الهى باشد، همه‏ وجودتان سرشار از اعتماد به خدا و توکل به خداى متعال باشد. اگر اینها شد، عید به طور کامل براى شما مبارک است. سعى کنیم اینها را براى خودمان تدارک ببینیم؛ دل‌هایمان را شاد کنیم، جان‌هایمان را از سکینه‏ الهى برخوردار کنیم، اعتماد به خدا را هم در وجود خودمان روز به روز بیشتر کنیم.
ما به یک قول متعارف معمولى از سوى آدمى که کار بدى از او ندیده‏ایم، اعتماد می‌کنیم؛ قرضى از او می‌خواهیم، کارى دست او داریم، او به ما وعده می‌کند که بسیار خوب، من این کار را براى شما انجام می‌دهم. ما معمولاً اعتماد می‌کنیم، راه مى‏افتیم مقدمات کار را فراهم می‌کنیم، در حالى که او یک انسانى بیش نیست؛ ممکن است پشیمان بشود، ممکن است کسى بیاید رأى او را بزند، ممکن است فراموش کند، ممکن است آن امکانى که به وسیله‏ او می‌خواست به ما کمک بکند، از دستش برود؛ ده جور یا ده‏ها جور احتمال تخلف این وعده هست، لیکن ما اعتماد می‌کنیم. خوب، خداى متعال چقدر وعده کرده است به مؤمنین؛ وعده‏ نصرت، وعده‏ هدایت، وعده‏ تعلیم؛ «واتقوا اللّه و یعلمکم اللّه»،(1) وعده‏ حفظ و صیانت، وعده‏ کمک در امور دنیا؛ این همه خداى متعال به ما وعده کرده. البته این وعده‏ها مطلق نیست؛ شروطى دارد، شروطش هم خیلى شروط دشوارى نیست، از دست ماها برمى‏آید. دلیلش هم این است که جاهایى که به این شروط عمل کردیم، خداى متعال به ما کمک کرد؛ نمونه‏اش جنگ تحمیلى. شما جوان‌هایى که دوران جنگ تحمیلى را درک نکردید، بدانید؛ آن روزى که جنگ تحمیلى شروع شد، همه‏ صاحبنظران، همه‏ تحلیلگران، همه‏ نخبگان به طور قاطع می‌گفتند صدام در این جنگ پیروز است و ایران شکست‏خورده است؛ جز یک عده‏ معدودى، آن کسانى که به نگاه اسلامى و ایمانى اعتقاد داشتند - نگاه امام به حوادث - آنها نه، آنها در دلشان امیدى بود؛ حالا کم یا زیاد؛ بعضى کورسوى امیدى بود، بعضى نه، دلشان روشن بود.
من این خاطره را بارها نقل کرده‏ام: در روزهاى سوم چهارم جنگ بود، توى اتاق جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ بنده هم بودم، مسئولان کشور؛ رئیس جمهور، نخست وزیر
- آن وقت رئیس جمهور بنى‏صدر بود، نخست وزیر هم مرحوم رجایى بود - چند نفرى از نمایندگان مجلس و غیره، همه آنجا جمع بودیم، داشتیم بحث می‌کردیم، مشورت می‌کردیم. نظامى‏ها هم بودند. بعد یکى از نظامى‏ها آمد کنار من، گفت: این دوستان توى اتاق دیگر، یک کار خصوصى با شما دارند. من پا شدم رفتم پیش آنها. مرحوم فکورى بود، مرحوم فلاحى بود - اینهایى که یادم است - دو سه نفر دیگر هم بودند. نشستیم، گفتیم: کارتان چیست؟ گفتند: ببینید آقا! - یک کاغذى در آوردند. این کاغذ را من عیناً الآن دارم توى یادداشتها نگه داشته‏ام که خط آن برادران عزیز ما بود - هواپیماهاى ما اینهاست؛ مثلاً اف 5، اف 4، نمی‌دانم سى 130، چى، چى، انواع هواپیماهاى نظامىِ ترابرى و جنگى؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند. بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آماده‏ به کار داریم که تا فلان روز آمادگى‏اش تمام می‌شود. اینها قطعه‏هاى زود تعویض دارند - در هواپیماها قطعه‏هایى هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض بشود – می‌گفتند ما این قطعه‏ها را نداریم. بنابراین مثلاً تا ظرف پنج روز یا ده روز این نوع هواپیما پایان می‌پذیرد؛ دیگر کأنه نداریم. تا دوازده روز این نوع دیگر تمام می‌شود؛ تا چهارده پانزده روز، این نوع دیگر تمام می‌شود. بیشترینش سى 130 بود. همین سى 130 هایى که حالا هم هست که حدود سى روز یا سى و یک روز گفتند که براى اینها امکان پرواز وجود دارد. یعنى جمهورى اسلامى بعد از سى و یک روز، مطلقاً وسیله‏ پرنده‏ هوایى نظامى - چه نظامى جنگى، چه نظامى پشتیبانى و ترابرى - دیگر نخواهد داشت؛ خلاص! گفتند: آقا! وضع جنگ ما این است؛ شما بروید به امام بگویید. من هم از شما چه پنهان، توى دلم یک قدرى حقیقتاً خالى شد! گفتیم عجب، واقعاً هواپیما نباشد، چه کار کنیم! او دارد با هواپیماهاى روسى مرتباً مى‏آید. حالا خلبان‌هایش عرضه‏ خلبان‌هاى ما را نداشتند، اما حجم کار زیاد بود. همین طور پشت سر هم مى‏آمدند؛ انواع کلاس‌هاى گوناگون میگ داشتند.
گفتم خیلى خوب. کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛ گفتم: آقا! این آقایان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجورى می‌گویند؛ می‌گویند ما هواپیماهاى جنگیمان تا حداکثر مثلاً پانزده شانزده روز دیگر دوام دارد و آخرین هواپیمایمان که هواپیماى سى 130 است و ترابرى است، تا سى روز و سى و سه روز دیگر بیشتر دوام ندارد. بعدش، دیگر ما مطلقاً هواپیما نداریم. امام نگاهى کردند، گفتند - حالا نقل به مضمون می‌کنم، عین عبارت ایشان یادم نیست؛ احتمالاً جایى عین عبارات ایشان را نوشته باشم - این حرفها چیست! شما بگویید بروند بجنگند، خدا می‌رساند، درست می‌کند، هیچ طور نمی‌شود. منطقاً حرف امام براى من قانع کننده نبود؛ چون امام که متخصص هواپیما نبود؛ اما به حقانیت امام و روشنایى دل او و حمایت خدا از او اعتقاد داشتم، می‌دانستم که خداى متعال این مرد را براى یک کار بزرگ برانگیخته و او را وا نخواهد گذاشت. این را عقیده داشتم. لذا دلم قرص شد، آمدم به اینها - حالا همان روز یا فردایش، یادم نیست - گفتم امام فرمودند که بروید همین‌ها را هرچى می‌توانید تعمیر کنید، درست کنید و اقدام کنید.
همان هواپیماهاى اف 5 و اف 4 و اف 14 و اینهایى که قرار بود بعد از پنج شش روز به کلى از کار بیفتد، هنوز دارد تو نیروی هوایى ما کار می‌کند! بیست و نه سال از سال 59 می‌گذرد، هنوز دارند کار می‌کنند! البته تعدادى از آنها توى جنگ آسیب دیدند، ساقط شدند، تیر خوردند، بعضیشان از رده خارج شدند، اما از این طرف هم در قبال این ریزش، رویشى وجود داشت؛ مهندسان ما در دستگاه‏هاى ذى‏ربط توانستند قطعات درست کنند، خلأها را پر کنند و بعضى از قطعات را على‏رغم تحریم، به کورى چشم آن تحریم کننده‏ها، از راه‏هایى وارد کنند و هواپیماها را سرپا نگه دارند. علاوه بر اینها، از آنها یاد بگیرند و دو نوع هواپیماى جنگى خودشان بسازند. الآن شما می‌دانید که در نیروى هوایى ما، دو نوع هواپیماى جنگى - البته عین آن هواپیماهاى قبلى خود ما نیست، اما بالاخره از آنها استفاده کردند. مهندس است دیگر، نگاه می‌کند به کارى، تجربه مى‏اندوزد، خودش طراحى می‌کند - دو کابینه‏ براى آموزش و یک کابینه‏ براى تهاجم نظامى، ساخته شده. علاوه بر اینکه همان‌هایى هم که داشتیم، هنوز داریم و توى دستگاه‏هاى ما هست.
این، توکل به خداست؛ این، صدق وعده‏ خداست. وقتى خداى متعال با تأکید فراوان و چندجانبه می‌فرماید: «و لینصرن اللّه من ینصره»؛(2) بى‏گمان، بى‏تردید، حتماً و یقیناً خداى متعال نصرت می‌کند، یارى می‌کند کسانى را که او را، یعنى دین او را یارى کنند - وقتى خدا این را می‌گوید - من و شما هم می‌دانیم که داریم از دین خدا حمایت می‌کنیم، یارى دین خدا می‌کنیم. بنابراین، خاطرجمع باشید که خدا نصرت خواهد کرد.
بعد از آغاز جنگ تحمیلى هم ده‏ها بار - حالا اگر ریزهایش را بخواهیم حساب کنیم، بیش از این حرفها شاید بشود گفت؛ هزارها بار، اما حالا آن رقم‌هاى درشت را آدم بخواهد حساب کند - ما نصرت الهى را دیدیم؛ کمک الهى را دیدیم. یکى‏اش همین آمدن اسرا بود. ما حدود پنجاه هزار اسیر پیش عراق داشتیم؛ پنجاه هزار. او هم یک خرده کمتر از این، در همین حدودها، اسیر دست ما داشت. منتها فرقش این بود که اسیرهایى که او پیش ما داشت، همه نظامى بودند، اسیرهایى که ما پیش او داشتیم، خیلى‏شان غیرنظامى بودند. توى همین بیابانها مردم را جمع کرده بودند، برده بودند. من وقتى که جنگ تمام شد، به نظرم رسید که پس گرفتن این اسیرها از صدام، احتمالاً سى سال طول می‌کشد؛ سى سال! چون تبادل اسرا را در جنگ‌هاى معروف دیده بودیم دیگر. در جنگ بین‏الملل، جنگ ژاپن، بعد از گذشت بیست سى سال، هنوز یک طرف مدعى بود که ما چند تا اسیر پیش شما داریم؛ او می‌گفت نداریم؛
چک چونه، بنشین برخیز؛ تا بالاخره به یک نتیجه‏اى می‌رسیدند. باید صد تا کنفرانس گذاشته بشود، نشست و برخاست بشود، تا ثابت کنیم که بله، فلان تعداد اسیر هنوز باقى‏اند؛ آن هم
قطره چکانى. صدام اینجورى بود دیگر؛ آدم بدقلق، بداخلاق، خبیث، موذى، هر وقت احساس قدرت کند، حتماً قدرت‏نمایى‏اى از خودش نشان بدهد؛ اینجور آدمى بود؛ صدام طبیعتش خیلى طبیعت پست دنى‏اى بود. آدم‌هاى پست و دنى هرجا احساس قدرت بکنند، آنچنان منتفخ می‌شوند که با آنها اصلاً نمی‌شود هیچ مبادله کرد؛ هیچ. آن وقتى که احساس ضعف می‌کنند، در مقابل یک قوی‌ترى قرار می‌گیرند، از مورچه خاکسارتر می‌شوند! دیدید دیگر؛ صدام به امریکایى‏ها التماس می‌کرد. قبل از اینکه امریکایى‏ها به عراق حمله کنند - این دفعه‏ اخیر - التماس می‌کرد که بیایید با ما بسازید، همه‏مان علیه جمهورى اسلامى متحد بشویم. منتها شانسش نیامد دیگر که امریکایى‏ها از او قبول کنند.
من می‌گفتم سى سال طول می‌کشد که اسرا آزاد بشوند. خداى متعال صحنه‏اى درست کرد و این احمق قضیه‏ حمله‏اش به کویت پیش آمد، احساس کرد که اگر بخواهد با کویت بجنگد
- البته جنگش با کویت به قصد تصرف کامل کویت بود - احتیاج دارد به اینکه از ایران خاطرش جمع باشد؛ این هم با بودن اسرا امکان‏پذیر نیست. اول نامه نوشت به رئیس جمهور وقت و به نحوى به بنده، چون از این طرف جواب درستى نگرفت، بنا کرد اسرا را خودش آزاد کردن، که دیگر آنهایى که یادشان است، یادشان هست. یکهو خبر شدیم که اسرا از مرز دارند مى‏آیند؛ همین طور پشت سر هم گروه گروه آمدند، تا تمام شد. این کار خدا بود، این نصرت الهى بود. و دیگر همین طور از این قضایا تا امروز.
شماها برادران و خواهران عزیزى هستید. هم آن کسانى که در حفاظت اینجا یا در تشکیلات ادارى اینجا مشغول خدمتند، هم خانواده‏هایشان؛ خانمهایشان، فرزندانشان؛ پسر و دخترشان. واقعاً دارید خدمت می‌کنید، جاى حساسى هم خدمت می‌کنید. اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهایى که بر ملتها وارد می‌شود، در بسیارى از موارد بر اثر بى‏بصیرتى است. خطاهایى که بعضى از افراد می‌کنند - مى‏بینید در جامعه‏ خودمان هم گاهى بعضى از عامه‏ مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهایى می‌کنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کماً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه‏ مردم است - بر اثر بى‏بصیرتى است؛ خیلى‏هایش، نمی‌گوییم همه‏اش.
بصیرت خودتان را بالا ببرید، آگاهى خودتان را بالا ببرید. من مکرر این جمله‏ امیرالمؤمنین را به نظرم در جنگ صفین در گفتارها بیان کردم که فرمود: «الا و لایحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر».(3) می‌دانید، سختى پرچم امیرالمؤمنین از پرچم پیغمبر، از جهاتى بیشتر بود؛ چون در پرچم پیغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زیر پرچم امیرالمؤمنین دشمن و دوست آنچنان واضح نبودند. دشمن همان حرفهایى را می‌زد که دوست می‌زند؛ همان نماز جماعت را که تو اردوگاه امیرالمؤمنین می‌خواندند، تو اردوگاه طرف مقابل هم - در جنگ جمل و صفین و نهروان – می‌خواندند. حالا شما باشید، چه کار می‌کنید؟ به شما می‌گویند: آقا! این طرف مقابل، باطل است. شما می‌گویید: اِ، با این نماز، با این عبادت! بعضى‏شان مثل خوارج که خیلى هم عبادتشان آب و رنگ داشت؛ خیلى. امیرالمؤمنین از تاریکى شب استفاده کرد و از اردوگاه خوارج عبور کرد، دید یکى دارد با صداى خوشى می‌خواند: «أمن هو قانت ءاناء اللیل»(4) - آیه‏ قرآن را نصفه شب دارد می‌خواند؛ با صداى خیلى گرم و تکان دهنده‏اى - یک نفر کنار حضرت بود، گفت: یا امیرالمؤمنین! به به! خوش به حال این کسى که دارد این آیه را به این قشنگى می‌خواند. اى کاش من یک مویى در بدن او بودم؛ چون او به بهشت می‌رود؛ حتماً، یقیناً؛ من هم با برکت او به بهشت می‌روم. این گذشت، جنگ نهروان شروع شد. بعد که دشمنان کشته شدند و مغلوب شدند، امیرالمؤمنین آمد بالاسر کشته‏هاى دشمن، همین طور عبور می‌کرد و می‌گفت بعضى‏ها را که به رو افتاده بودند، بلندشان کنید؛ بلند می‌کردند، حضرت با اینها حرف می‌زد. آنها مرده بودند، اما می‌خواست اصحاب بشنوند. یکى را گفت بلند کنید، بلند کردند. به همان کسى که آن شب همراهش بود، حضرت فرمود: این شخص را می‌شناسى؟ گفت: نه. گفت: این همان کسى است که تو آرزو کردى یک مو از بدن او باشى، که آن شب داشت آن قرآن را با آن لحن سوزناک می‌خواند! اینجا در مقابل قرآن ناطق، امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) می‌ایستد، شمشیر می‌کشد! چون بصیرت نیست؛ بصیرت نیست، نمی‌تواند اوضاع را بفهمد.
بنده بارها این جبهه‏هاى سیاسى و صحنه‏هاى سیاسى را مثال می‌زنم به جبهه‏ جنگ. اگر شما تو جبهه‏ جنگ نظامى، هندسه‏ زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهاى بزرگ هست. براى همین هم هست که شناسایى می‌روند. یکى از کارهاى مهم در عمل نظامى، شناسایى است؛ شناسایى از نزدیک، که زمین را بروند ببینند: دشمن کجاست، چه جورى است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه کار باید بکنند. اگر کسى این شناسایى را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت مى‏بیند که دارد خمپاره‏اش را، توپخانه‏اش را آتش می‌کند به طرفى، که اتفاقاً این طرف، طرف دوست است، نه طرفِ دشمن. نمی‌داند دیگر. عرصه‏ سیاسى عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت مى‏بینید آتش توپخانه‏ تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتى است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است.
یکى از کارهاى مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقایق را بدون تعصب روشن کنند؛ بدون حاکمیت تعلقات جناحى و گروهى و بر دل آن گوینده. اینها مضر است. جناح و اینها را باید کنار گذاشت، باید حقیقت را فهمید. در جنگ صفین یکى از کارهاى مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونى داشتند. همینى که حالا امروز به آن جنگ روانى می‌گویند، این جزو اختراعات جدید نیست، شیوه‏هاش فرق کرده؛ این از اول بوده. خیلى هم ماهر بودند در این جنگ روانى؛ خیلى. آدم نگاه می‌کند کارهایشان را، مى‏بیند که در جنگ روانى ماهر بودند. تخریب ذهن هم آسانتر از تعمیر ذهن است. وقتى به شما چیزى بگویند، سوءظنى یک جا پیدا کنید، وارد شدن سوء ظن به ذهن آسان است، پاک کردنش از ذهن سخت است. لذا آنها شبهه‏افکنى می‌کردند، سوء ظن را وارد می‌کردند؛ کار آسانى بود. این کسى که از این طرف، خودش را موظف دانسته بود که در مقابل این جنگ روانى بایستد و مقاومت کند، جناب عمار یاسر بود، که در قضایاى جنگ صفین دارد که با اسب از این طرف جبهه، به آن طرف جبهه و صفوف خودى می‌رفت و همین طور این گروه‏هایى را که - به تعبیر امروز، گردانها یا تیپهاى جدا جداى از هم - بودند، به هر کدام می‌رسید، در مقابل آنها مى‏ایستاد و مبالغى براى آنها صحبت می‌کرد؛ حقایقى را براى آنها روشن می‌کرد و تأثیر می‌گذاشت. یک جا می‌دید اختلاف پیدا شده، یک عده‏اى دچار تردید شدند، بگو مگو توى آنها هست، خودش را به سرعت آنجا می‌رساند و برایشان حرف می‌زد، صحبت می‌کرد، تبیین می‌کرد؛ این گره‏ها را باز می‌کرد.
بنابراین، بصیرت مهم است. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. آدم گاهى مى‏بیند که متأسفانه بعضى از نخبگان خودشان هم دچار بى‏بصیرتى‏اند؛ نمی‌فهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفى یکهو به نفع دشمن می‌پرانند؛ به نفع جبهه‏اى که همتش نابودى بناى جمهورى اسلامى است به نحوى. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدمهاى بدى هم نیستند، نیت بدى هم ندارند؛ اما این است دیگر. بى‏بصیرتى است دیگر. این بى‏بصیرتى را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفت‌وگو با انسانهاى مورد اعتماد و پخته، نه گفت‌وگوى تقلیدى - که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمی‌خواهم - از بین ببرید. کسانى هستند که می‌توانند با استدلال، آدم را قانع کنند؛ ذهن انسان را قانع کنند. و حتى حضرت ابى‏عبدالله‏الحسین (علیه‏السلام) هم از این ابزار در شروع نهضت و در ادامه‏ نهضت استفاده کرد. حالا چون ایام مربوط به امام حسین (علیه‏السلام) است، این جمله را عرض کرده باشیم:
امام حسین را فقط به جنگ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهى از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منى‏ و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان - حضرت بیانات عجیبى دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است - بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‏ کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. در خود عرصه‏ کربلا حضرت اهل تبیین بودند، می‌رفتند، صحبت می‌کردند. حالا میدان جنگ است، منتظرند خون هم را بریزند، اما از هر فرصتى این بزرگوار استفاده می‌کردند که بروند با آنها صحبت بکنند، بلکه بتوانند آنها را بیدار کنند. البته بعضى خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضى خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند. آنهایى که خودشان را به خواب می‌زنند، بیدار کردن آنها مشکل است، گاهى اوقات غیر ممکن است.
ان‏شاءاللّه این عید سعید، این اعیاد سعید بر همه‏ شما مبارک باشد و دل خوش، روح پرامید، وجود پر از سکینه و آرامش و اعتماد و تحرک در راه هدف، توفیقى باشد که خداى متعال به زن و مرد شما و پیر و جوان شما ان‏شاءالله عنایت کند.
والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته 
 

 

 

ایران با درایت امام خامنه‌ای هرروز بیشتر ازقبل قدرتمند می شود

دروغ بزرگ انگلیسی در نامه مهدی کروبی

گروه سیاسی ـ پیش از آنکه مهدی کروبی در نامه خود به هاشمی رفسنجانی ادعای تجاوز به برخی بازداشت شدگان اخیر را مطرح کند، روزنامه انگلیسی گاردین که از آن به عنوان بی بی سی مکتوب نیز یاد می‌شود اولین بار خبر دروغ تجاوز به برخی بازداشت شدگان اخیر را در یکم جولای 2009( 9 تیر 88) منتشر کرده بود.
گزارش گاردین در این خصوص که روایتی داستان گونه دارد به قلم اسفندیار پورگیو از همکاران ثابت سایت‌ها و رسانه‌های ضدانقلاب نگاشته شده است.
نکته جالب توجه در گزارش گاردین که دروغ آن را آشکار می‌سازد آن است که گاردین در یک اشتباه عجیب موقعیت جغرافیایی روایتگر این گزارش را - که افشین نامیده شده است - جنوب غربی ایران ذکر می‌کند و سپس مدعی می‌شود که یکی از بازداشت شدگان اخیر بلافاصله پس از آزادی از زندان و جهت دریافت کمک به مغازه افشین در جنوب غربی ایران مراجعه کرده و ضمن تعریف داستان خود برای افشین از وی تقاضای کمک می‌کند و افشین هم به منظور کمک به وی، داستان بازداشت او را برای اسفندیار پورگیو نقل می‌نماید!
و البته روشن است که بازداشتگاه کهریزک مورد ادعای همه مدعیان در جنوب تهران واقع شده نه در جنوب غربی ایران!
داستان سرایی بی پایه و اساس گاردین در سطحی وسیع مورد سوء‌استفاده سایتها و رسانه‌های ضدایرانی و بویژه سایت ضدانقلابی روزآنلاین قرار گرفت که با توجه به همکاری آشکار برخی نویسندگان با سایت ضدانقلابی روزآنلاین کاملاً قابل پیش بینی است که دروغ‌های نامه مهدی کروبی براثر القائات واسطه‌ها و داستان‌سرایی گاردین نگاشته شده باشد.
● کروبی از حدود شرعی تجاوز کرده است
عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در خصوص نامه اخیر کروبی به هاشمی رفسنجانی گفت: بحث آزادی بیان تا حدی است که کسی از حدود شرعی تجاوز نکند و خلاف نگوید ولی آقایان از حدود شرعی تجاوز کرده‌‌اند و دستگاه قضایی در این خصوص موظف است آنها را بخواهد.حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی طائب عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در گفت‌و‌گو با فارس، اظهار داشت: مسئله‌ای که در ایران اتفاق افتاده و واقعیت دارد این است که نسبت به آرایی که مردم به صندوق‌ها ریخته‌اند و غیر قابل انکار هم بود عده‌ای خواستند با زورمداری این آرا را باطل کنند و با دیکتاتوری از مدل جدید، خودشان را به کرسی بنشانند.
وی ادامه داد: کروبی در نامه‌اش نوشته که در فلان اردوگاه به خانم‌ها تجاوز شده است، افراد اردوگاه تعدادشان معلوم است تمامی افراد اردوگاه، مورد اتهام فحشا قرار گرفته‌اند، اگر کروبی نتواند با 4 شاهد که نفس عمل را به عینه رویت کرده باشند این اتهام را اثبات کنند 3 مسئله در مورد او از نظر شرعی وجود دارد: 1- ایشان فاسق2- ایشان گناهکار است و 3- ایشان باید 80 ضربه شلاق تازیانه بخورند و حالا اگر ثابت شود که قضیه اصلاً دروغ بوده است قضیه فرق می‌کند و حکمش چیز دیگری است.
طائب با بیان این‌که کروبی باید از جانب دستگاه قضایی احضار شود، خاطرنشان کرد: دستگاه قضایی باید به کروبی بگوید که شما گفتی اینجا تجاوز شده است، 4 شاهد برای این مسئله بیاورید که رویت کرده باشد، همه در برابر قانون یکسان هستند آیا ما انسان‌های درجه 1 و 2 داریم و اینها مصونیت دارند، در کدام قانون نوشته شده که این آقایان مصونیت دارند؟
● کوهکن: اشتباه کروبی را به پای سن و سال او می‌گذاریم
یک عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز در این‌باره تصریح کرد: اقدام نسنجیده و اشتباه «مهدی کروبی» در منتشر کردن نامه‌ای که هیچ گونه سندی ندارد را به پای سن و سال او می‌گذاریم.«محسن کوهکن» در گفت‌وگو با ایرنا افزود: بزرگان کشور باید به مسائلی که اطرافشان به وقوع می‌پیوندد، نگاه جامع داشته باشند اما متأسفانه برخی از اطرافیان آنان برایشان ذهنیت درست می‌کنند.وی ادامه داد: شاید افرادی مانند کروبی آنقدر ارتباط و یا توان ندارند مطلبی را که به آنها منتقل شده از چند کانال بررسی کرده و بعد در مورد آن اظهار نظر کنند.وی با ابراز تأسف از اقدام نسنجیده کروبی، تصریح کرد: کسی که در گذشته موقعیتی داشته و چند دوره رئیس یک قوه بوده و همچنین ظرفیتی را در خود برای رئیس جمهور شدن احساس کرده، حتماً می‌بایست مطالبی را که به او منتقل می‌کنند، ابتدا بررسی و جوانب امر را سنجیده و سپس جواب دهد.
● کروبی با انتشار نامه، خطای بزرگی مرتکب شد
همچنین یک عضو کمیسیون صنایع و معادن و نماینده مردم اصفهان در مجلس هشتم، نامه منتشره و غیر مستند کروبی را یک خطای بزرگ دانست .
حمیدرضا فولادگر افزود: این قبیل مسائل از کروبی که در این نظام استخوان خرد کرده و مسئولیت داشته دور از انتظار است.وی اضافه کرد: کروبی در این خصوص تندروی کرده و نبایستی این مطالب غیر مستند و غیر مستدل که مشخص نیست از کجا نشأت گرفته است را مطرح می‌کرد.

اخبار جدید در مورد کارهای آینده پویا بیاتی




 

پویا بیاتی در حال انجام کارهای لازم برای گرفتن مجوز و کار کردن به طور رسمی در دنیای

موسیقی هستش و تا چند وقت دیگه موفق به گرفتن مجوز میشه و آلبوم جدیدش رو با مجوز

ارائه میکنه و من مطمئنم دنیای موسیقی مبهوت حنجره طلایی و احساسییش قرار میگیرن


به احتمال زیاد پویا بیاتی در ورود به ماه مبارک رمضان آهنگی در وصف این ماه مبارک میخونه

آهنگهای ایران و ورژن جدید منوباور کن هم بعد از ماه مضان روی نت میاد.تیتر خبرها

پویا بیاتی دیگر به هیچ وجه آلبوم بدون مجوز به بازار موسیقی ارائه نمیدهد.

پویا بیاتی در حال تنظیم یک آهنگ برای ماه مبارک رمضان

تاریخ عرضه آهنگهای: ایران - ورژن جدید منو باور کن بعد از ماه مبارک رمضان


حالا همه با هم برای گرفتن مجوز برای پویا بیاتی دعا کنیم

و ده تا صلوات بفرستیم.                                                با تشکر از حمزه 

 

 

 
لطفا نظر دهید... 

 

اخلاق

-اخلاق سرمایه و بهترین و عالیترین دارایی ما است.

2- اخلاق خوب ، اختصاص به طبقه ای ندارد، در هر طبقه و صنفی پیدا شود مورد احترام واقع می گردد.

3- اخلاق خوب مانند آب جاری است که موجب حاصل خیزی کشتزارها می شود.

4- اخلاق بالاتر از قوانین است، زیرا قوانین همیشه همراه انسان نیست ولی اخلاق همیشه با او است.

5- اشخاص عاقل و با اخلاق هرگز کلامی بر زبان نمی آورند که احساسات دیگران را جریحه دار سازند.

6- انحطاط اخلاقی همیشه پیشاهنگ انقراض تمدنها است.

7- بد اخلاق در دست دشمنی گرفتار است که هر جائی برود از چنگ عقوبت او رهایی نیابد.

8- بهترین میراثی که پدران برای فرزندان خود می گذارند تربیت خوب است .



9- به هر کس که می خواهد موفق شود بگویید: اخلاق نیک را درخود پرورش ده.

10- خط مستقیم نه تنها در هندسه بلکه در اخلاقیات هم کوتاه ترین راه است.

11- صاحبان اخلاق ، روح جامعه خود هستند.

12- مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند.

13- وظیفه زن تهذیب اخلاق مرد است.

14- پیش از مسافرت ، از خصوصیات اخلاقی و سوابق رفیق راهت پرس و جو کن و پیش از خرید خانه ، همسایه ات را بشناس .

15- ارزش های معنوی و اخلاقی حمایتگرند ، نه محدودیت آفرین .

16- اخلاق باید بر هنر حکومت کند .

17- اخلاق و عظمت مردان بزرگ ، در طرز رفتارشان با افراد کوچک معلوم می شود.

18- آداب و عادات به آسانی و سرعت به صورت اخلاق در می آید.

19- اخلاق اگر با اندگی هوش توأم باشد هزار مرتبه بر تحصیل زیاد بدون هوش و بدون اخلاق ترجیح دارد.

20- اخلاق یکی از بزرگ ترین قوای محرکه جهان است و در کمال تظاهرات خود طبیعت انسانی را در عالیترین شکل آن مجسم می سازد.

21- اخلاق ساخته شده و حاضر و آماده نیست ، بلکه ذره ذره ، روز به روز خَلق و ایجاد می گردد.

22- اخلاق می تواند جانشین علم، مال ، مقام ، زیبایی و سایر مزایا باشد ، اما هیچ نعمتی جای آن را نمی گیرد.

23- در طبیعت و اخلاق انسانی ، هیچ ضعف و انحرافی نیست که با تعلیم مناسب اصلاح نشود.

24- ملت بدون اخلاق ، اخلاق بدون عقیده ، و عقیده ی بدون فهم ممکن نیست.