سخنرانی آیت الله العظمی وحید خراسانی
اما راهی وجود دارد. آن راه این است که شب نیمة شعبان، همه برای دعا اجتماع کنند. سرّ جمع شدن برای دعا، عمل امام ششم(ع) است. آن حضرت، به نقل از امام چهارم(ع) فرمودند:
هر وقت پدرم از امری محزون میشد، زنان و فرزندان را جمع مینمود، آنگاه همه دعا میکردند و همه آمین میگفتند.
سخنرانی آیت الله العظمی وحید خراسانی
شیخ طوسی(ره) در کتاب مصباح المتهجّد، برای شب نیمة شعبان دعایی ذکر کرده است. در این دعا میخوانیم:
اللهمّ بحقّ لیلتنا هذه و مولودها؛1
بار خدایا، تو را به حق امشب و کسی که در آن متولد شده است، سوگند میدهم.
ما نسبت به دو امر، در نهایت قصور و تقصیر هستیم. هم نسبت به این ظرف زمان یعنی نیمة شعبان، هم نسبت به آن [شخص بلند مرتبهای] که این زمان متعلق به اوست [یعنی امام زمان(ع)].
فهم اخبار و روایات خیلی مشکل است. لطایف و دقایقی در کلمات امامان(ع) است که درک و تفقّه در آنها، اهمیت فراوانی دارد، زیرا اهمیت کلام، به اهمیت گویندة آن برمیگردد. به عنوان مثال، سخن ابن سینا، هم وزن خود اوست، اما نسبت سخن ابنسینا در مقابل سخن امام ششم(ع)، همچون نسبت نیستی به هستی است. فهم این مهم، نیازمند فهم مقام وحی و شناخت کسانی است که علم و مقاماتشان [به بیان قرآن کریم] «برگرفته از چراغی است که با روغنی افروخته میشود که از درخت پر برکت زیتونی گرفته شده ـ که نه شرقی است و نه غربی ـ [این روغن آنچنان صاف و خالص است که] نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور شود؛ نوری است بر فراز نوری».1
انوار تابیده شده بر این قلوب از کجا سرچشمه میگیرد؟
[آنچه گفتیم مربوط به مولود مبارک این شب است] اما این زمان (شب نیمة شعبان) چه زمانی است؟
در همة طول سال، دو شب [ممتاز] وجود دارد؛ اول، شب قدر و دوم شب نیمة شعبان. شب قدر، شب خاتَم [پیامبران](ص)، اما شب نیمة شعبان، شب وصیّ خاتَم(ص) است. این، رمز بزرگی شب نیمة شعبان است.
اما کسی که در این شب به دنیا آمده، چه کسی است [و چه مقامی دارد؟]
یونس بن عبدالرحمان دعایی را از امام هشتم(ع) نقل میکند که خود، اقیانوسی از علم و معرفت است. این کلام چنان عظمتی دارد که اگر به آن توجه شود، از شدت عظمت، قدرت ناطقه (عقل) انسان ضعف پیدا میکند.
در اینجا به چند جملهای از آن اشاره میکنیم:
فإنّه عبدک الذی استخلصته لنفسک، و اصطفیته علی غیبک، و عصمته من الذّنوب و برّأته من العیوب و طهّرته من الرجّس و سلّمته من الدنس.2
به حقیقت، او [امام زمان(ع)] بندة توست که او را برای خودت خالص گردانیده، برای احاطة بر غیبتات برگزیدهای. او را از همة گناهان عصمت بخشیده، از همة عیبها مبرّا نموده و از ناپاکی، پاک و از آلودگی مصون گردانیدهای.
این عبارت، نُه موضوع را بیان کرده است. دریایی از فیض در این کلمات موج میزند.
فقه حدیث و فهم کلمات اهل بیت(ع) نیازمند آن است که دقت کنید اساس کلام بر چه چیزی استوار است؟ اینکه بدانید، فیض دهنده کیست؟ فیض چیست و فیض گیرنده چه کسی است؟
اما، فیض دهنده: خداوند است [اوست که امام(ع) را چنین فضیلتی بخشیده است.]
اوست خدایی که غیر از او معبودی نیست، دانندة غیب و آشکار است، اوست رحمتگر مهربان ٭ اوست خدایی که جز او معبودی نیست؛ همان فرمانروای پاک سلامت [بخش و] مؤمن [به حقیقت حقّه خود که] نگهبان، عزیز، جبّار [و] متکبّر [است]. پاک است خدا از آنچه [با او] شریک میگردانند٭ اوست خدای خالق نوساز صورتگر [که] بهترین نامها [و صفات] از آنِ اوست. آنچه در آسمانها و زمین است [جمله] تسبیح او میگویند و او عزیز حکیم است. 3
موضوع سخن ما، کاری است که خداوند ـ که اسما و صفاتش را انبیا باید شرح دهند ـ دربارة این بشرِ برتر از عقل و تصوّر انجام داده است. همان شخصیتی که ما به عبارت ساده از ایشان به «صاحبالزمان(ع)» تعبیر میکنیم.
دعای امام هشتم(ع) مشتمل بر نُه ویژگی است که خداوند متعال در وجود مبارک امام عصر(ع) نهاده و شرح هر یک از آنها از حوصلة این مجالس فراتر است. به عنوان نمونه، تنها به همین ویژگی:
[تو] او را از هر ناپاکی پاک گردانیدی؛
فکر کنید. این وجودی است که در آن، چرکی وجود ندارد. نقیّای است که آلودگیهای عالم نتوانسته به ساحت مقدس او راه پیدا کند. سپس میفرماید: «تو خودت [که تو را ـ آنچنان که هستی ـ غیر از خودت احدی نمیشناسد] او را از آلودگیها پاک و طاهر گردانیدهای».
امام زمان(ع) مطهّر است؛ مطهر از همة ناپاکیها و آلودگیها. این چه پاکی است و آن پاکی از دست چه پاک کنندهای؛ رب الارباب. فقط اشارهوار میگذریم اما کیست که عمق آن را بفهمد؟
سپس میفرماید:
[تو] او را از همة عیبها مبرّا، و بر غیبها آگاه ساختی.
هر عیبی که در نفس انسان است، در برابر غیبی از ماورای تمام این عالم ماده ـ از زمین و آسمان ـ قرار دارد. هر عیبی، حجاب یک غیبی میشود. در این روایت نکتة ویژه و قابل توجهی که برای عقلهای انسانهای به کمال رسیدة عالم بیان شده، دو جملة بالاست. بار خدایا، تو او را از هر عیبی تبرئه کردی. کیست در عالم که از هر عیبی مبرّا باشد؟
(افسوس که عمرمان، تمام شد و او را نه شناختیم و نه به مردم شناساندیم! کتابها پر شد، مجالس غوغا شد ولی به کجا رسیدیم؟!)
خلاصه اینکه، کاری با او [ولیّات] کردی که کلید مفاتح غیب را به دستش دادی. از همة اینها که بگذریم، آنچه موجب تحیّر عقلهای انسان به کمال رسیده است، این عبارت است که:
فإنّه عبدک الذی استخلصته لنفسک.
استخلاص این است که طلا را به کوره میبرند، ذوب میکنند و تمام اجرام غیر آن را از آن خارج میسازند، تا عیار آن کامل شود. جملهای که انبیا را هم نگران میکند، این جمله است، که خداوند کاری با ولی عصر و مهدی موعود(ع) کرده که منحصر به فرد بوده و فقط بین پیامبر خاتم و خاتم اوصیای انجام شده است.
آن کار این است که، تمام آنچه در عالم وجود تصور میشود، از این وجود، به وسیلة خود خدا بیرون آمده و [به تعبیر ما] طلای بیست و چهار عیار شده است. اما این طلای ناب نه برای آدم و ابراهیم و... بلکه مخصوص و خالص شده برای آن حیّ قیوم است. فقط خداوند میداند که او کیست و خود این عزیز میداند که تا کجا رفته و به چه حدّی رسیده است. عالمی باید از این بزرگی، انگشت حیرت بر لب بگیرد. مطلب اینجا روشن میشود.
از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمودند:
من عرف الله و عظّمه منع فاه من الکلام و بطنه من الطعام...؛
کسی که به معرفت خدا برسد و به بزرگی او پی ببرد، دهان را از سخن و شکم را از خوراک میبندد و نفس را به صیام و قیام خسته میکند.
حاضران متحیر شدند و به آن حضرت عرض کردند که، اینها چه کسانی هستند؟ آیا اینها اولیایند؟
پیامبر خدا(ص) فرمودند: [خیر، بلکه] اولیا کسانی هستند که اگر سخن بگویند، سخنانشان حکمت و اگر سکوت کنند، سکوتشان تفکر، اگر نگاه کنند، نگاهشان عبرت و اگر در میان مردم راه بروند، راه رفتنشان موجب برکت است.
خداوند فرموده است:
یؤتی الحکمة من یشاء و من یؤتی الحکمة فقد اوتی خیراً کثیراً؛4
[خدا] به هر کس بخواهد حکمت میبخشد، و به هر کس حکمت داده شود به یقین، خیری فراوان داده شده است.
آن دستة اول اولیا نیستند بلکه در آغاز راهاند و این دسته، اولیای الهی هستند.
حال، چنین فردی که راه رفتنش برکت، نظرش عبرت، سکوتش تفکر، سخنش حکمت است، لیاقت مییابد که به امام زمان(ع) توجه پیدا کند.
در دعای ندبه که هر روز جمعه خوانده میشود، این جمله را بنگرید که:
أین وجه الله الذی الیه یتوجّه الأولیاء؛
کجاست آن وجه [خدایی] که اولیا به سویش توجه میکنند.
اولیا در آن روایت بیان شده است.
اما «وجه» چیست؟ وجه، عبارت از طریق توجه به صاحب وجه است. هر کس بخواهد به صاحب وجه، توجه کند، باید از آن طریق توجه کند. خود او [صاحب وجه] هم اگر بخواهد به چیزی توجه کند، طریق توجهش همین ـ وجه ـ است.
خلاصه، امام زمان(ع) به جایی رسیده که
وجه خدا شده است. آنچه خدا بخواهد [به وسیلة آن] به عالم کون و مکان توجه نماید، وجه الله، یعنی حجت بنالحسن(ع) است و هر چه از [اجزای] این عالم بخواهد به خداوند توجه کند، [طریق آن] وجه الله، حجت بن الحسن(ع) است.
نکتة مهم این است که این وجه، به قدری رفیع است که هر کسی لایق توجه به آن نیست. از اینرو، در دعای ندبه آمده است: «کجاست آن وجه خدایی که اولیا به او توجه میکنند؟»
آری، او وجهی است که اولیا میتوانند به سویش توجه پیدا کنند.
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
حالا، راه چیست؟
اما راهی وجود دارد. آن راه این است که شب نیمة شعبان، همه برای دعا اجتماع کنند. سرّ جمع شدن برای دعا، عمل امام ششم(ع) است. آن حضرت، به نقل از امام چهارم(ع) فرمودند:
هر وقت پدرم از امری محزون میشد، زنان و فرزندان را جمع مینمود، آنگاه همه دعا میکردند و همه آمین میگفتند.
او که مستجاب الدعوة مطلق است، در عین حال زن و بچه را جمع میکند و میفرماید که همه دعا کنید و همه آمین بگویید، تا اینکه [ما بیاموزیم و] مشکل ما امروز حل شود.
ما راهی جز این نداریم. ممکن است وقتی «یا صاحبالزمان» گفته میشود در خیابانها، جوانی از هوس برگشته ـ که کار یوسف کرده ـ باشد و به برکت نفس او صدای همگان شنیده بشود. باید در همة شهرها گفته شود: «یا صاحب الزمان». شاید در گوشهای، یکی از اولیای خدا نشسته باشد و به ندای او، عطف نظر شود.
ما باید اعتراف کنیم که آبرو نداریم، اما در این مملکت آبرومندان هستند. ای امام زمان(ع)... به حرمت قدمهای خسته و دلهای شکستة این مردم در عزای مادرت، به «یا صاحبالزمان» آنها، به ما هم نظری کن. در آن شب، قطعاً ارواح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر(ع) دور قبر سید الشهدا(ع) ـ که مطاف همة ملائکه است ـ
هستند.
باید در آن شب، این ندا در این مملکت بلند بشود و به برکت این ندا، کمر تمام مخالفان حجتبنالحسن(ع) بشکند و به برکت این ندای عام و این استغاثه عمومی به صاحب الزمان(ع)، ایران، عراق و... از کید کفار و شرّ اشرار حفظ بشود.
ماهنامه موعود شماره 90
پینوشتها:
٭ این سخنرانی در تاریخ نیمة شعبان 1424 ق. (16/7/1382) در شهر مقدّس قم ایراد گردیده است. (برگرفته از: پایگاه اینترنتی vahid-khorasani.ir)
1.مفاتیح الجنان، اعمال شب نیمة شعبان.
2.همان، دعا برای امام زمان(ع)؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجّد.
3. سورة حشر (59)، آیات 22ـ24.
4. سورة بقره (2)، آیة 269.