در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

مخالفان کار شهید خلیلی ، مسلمان نیستند ... !!!

به نقل از ابن عباس (رحمت الله علیه) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
(لَیسَ مِنّا مَن لَم یوَقِّر کَبیرَنا و لَم یرحَم صَغیرَنا وَ یأمُرنا بِالمَعرُوفِ وَ ینهَ عَنِ المُنکَرِ)
« کسی که به بزرگان احترام نگذارد و به خردسالان ما رحم نکند و امر به معروف و نهی از منکر نکند ، از ما نیست . »


حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند :
(فاِن اللهَ سُبحانهُ لَم یلعنِ القَرنَ الماضی بینَ اَیدیکُم اِلا لِتَرکِهِمُ الاَمرَ بِالمَعروفِ وَ النهی عَنِ المُنکرِ.
فَلَعَن اللهُ السُّفَهاءِ لِرُکوبِ المَعاصِی وَ الحُلَماءَ لِتَرکِ التناهی)
« خداوند مردم گذشته را لعن نکرد ، مگر برای ترک امر به معروف و نهی از منکر .خداوند افراد نادان را به خاطر گناه و افراد عاقل و دانا را به خاطر ترک نهی از منکر ، لعنت نموده است . »


پیامبر اسلام ، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
(اِذا لَم یأمُرُوا بِالمَعرُوف و لَم ینهَوا عَنِ المُنکَر وَ لَم یتَّبِعوا الاَخیارَ مِن اَهلِ بَیتی، سَلّطَ اللهُ عَلَیهم اَشرارَهُم فَیدعُوا عِندَ ذلکَ خیارُهم فلایستَجابُ لَهُم)
« هرگاه امر به معروف و نهی از منکر نکنند و پیرو نیکان از خاندان من نباشند ، خداوند اشرار و بدها را بر آنها مسلط کند و در این هنگام خوبانشان دعا کنند و برای آنها اجابت نشود . »


« برای دیدن باقی روایات مرتبط به این لینک بروید »

چند روزی هست که داغ فراق و دوری ِ گلی از گلزارِ حضرت زهرا سلام الله علیها یعنی شهیدِ عزیز علی خلیلی بر روی دل خانواده ، دوستان و رفقای آن شهید بزرگوار جاخوش کرده و یاد و خاطره ی آن پرستوی عاشق جگر مارو به آتیش میکشه . این روزها کوچ کردن علی به پیشگاه ارباب بی کفنش از یک طرف و زخم زبون ها و سرزنش های یه سری آدم بی فکر و منفعت طلب از طرف دیگر فشار زیادی بر قلب مردم باغیرت و بابصیرت ایران میاره . چند وقتیه که از یه سری ها میشنویم که " نباید علی جلو می رفت و خودش رو به دردسر مینداخت و ..... " یا " مملکت خودش نیروی انتظامی و . . . داره ، به علی ربطی نداشت که دخالت کرد " و از این قبیل حرف های بیهوده که امکان نداره یه فرد مسلمان آن ها رو به زبون بیاره . . . !!! چون اگه ما کمی با آیات قرآن کریم و احادیث اهل بیت علیهم السلام آشنا بودیم ، می فهمیدیم که امر به معروف ، نهی از منکر و دفاع از ناموس مسلمان چقدر ارزش داره و وظیفه ی تمام مسلمانان است . علی رفت تا امر رهبرش روی زمین نمونه ، رفت تا لبیکی به اوامر اهل بیت و پیامبرش بگه ، رفت تا عصمت ناموس مسلمان خدشه دار نشه ، رفت تا همانند اربابش برای احیای امر به معروف و نهی از منکر رگ و گردنش بریده بشه ، رفت تا . . . !!! در جواب مخالفان کار علی باید گفت که " اگه ناموس خودتون رو هم بخوان با زور سوار بر ماشین بکنن ، به مکانی غیر معلوم ببرن و هزار غلط دیگه بازم میگید که به ما ربطی نداره و مملکت خودش نیروی انتظامی داره ؟!؟ بازم نگاه می کنید و بی تفاوت از کنار این جنایت رد میشید ؟!؟ .... معلومه که نه و ناموس خودتون براتون مهمه !!! پس چی میشه سخنان ائمه ی ما که فرمودن : آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند ..... چطور دوست نداریم به ناموسمون کمترین اهانتی بشه ، پس باید در برابر ناموس و عزیزان مردم مسئول و نگران باشیم و امر به معروف و نهی از منکر بکنیم .    


پ ، ن : از کسانی که واقعاً اعتقاد دارن به کار شهید علی خلیلی خواهش می کنم ، به ترویج فریضه ی واجب امر به معروف و نهی از منکر بپردازند و نگذارند که خون این شهید بزرگوار و مظلوم پایمال بشه . خواهشاً بیایید خودمون هم مثل برادر گلمون از جان ، آبرو و .... خودمون نترسیم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم تا ان شا الله روزی شاهد باشیم که هیچ منکری در جامعه ی ما وجود نداره .... !!! ان شا الله . یا مهدی 


برای دانلود مداحی بسیار زیبا و عاشقانه ی سید امیر حسینی برای شهید علی خلیلی در مراسم تشییع این شهید بزرگوار به ادامه مطلب بروید . 

 

ادامه مطلب ...

ذکری که 99 درد را درمان می کند . . .


از مولای متقیان امام علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند : " بیمار شدم و پیامبر خدا به عیادتم آمد و فرمود : « بگو : خداوندا ! از تو می‏‌خواهم عافیتی را که می‏‌دهی ، پیش اندازی ، بر امتحان خویش ، بردباری‏‌ام بخشی ، و مرا به سوی رحمت خویش ببری » . من ، این دعا را خواندم و پس از آن دعا ، از بستر بیماری برخاستم ، گویا که از بندی رَسته باشم1.


پیامبر خدا (صلوات الله علیه) فرمودند : “ جمله « لا حول و لا قوة الا باللّه ‏» ۹۹ درد را شفا می‏‌دهد .


پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند : " جمله « لا حول و لا قوة الا باللّه ‏» ۹۹ درد را شفا می‏‌دهد که ساده‏‌ترین آن‌ها اندوه است 2 ″ .


همچنین امام علی (علیه السلام) فرمودند : " پیامبر خدا ، بر مردی از انصار که بیمار شده بود ، وارد شد تا او را عیادت کند . او گفت : ای پیامبر خدا ! برای من به درگاه خداوند ، دعا کن .

رسول خدا فرمود : « بگو : " از خداوند بزرگ ، پروردگار عرش بزرگ ، مسئلت می‏‌کنم و از خداوند بزرگ سلامتی می‏‌خواهم » مرد ، این دعا را سه بار خواند و در پیِ آن ، از بستر بیماری برخاست ، چنان که از بند ، رَسته باشد ۳ ″ .



امام صادق (علیه السلام) به هنگام بیماری این دعا را می‌خواندند : " خداوندا ! تو خود ، کسانی را سرزنش کردی و فرمودی : « بگو کسانی را که به جای خداوند به خدایی می‏‌پنداشته‏‌اید ، فرا خوانید تا ببینید که نه نمی‏‌توانند سختی‏‌ای از شما بگشایند ، و نه شما را به حالتی دیگر درآورند » . پس ای آن که هیچ کس جز او نتواند سختی‏‌ای از من بگشاید و مرا به حالتی دیگر ببرد ! بر محمّد و خاندانش درود فرست ، و سختی را از من بگشای و آن را به سوی کسانی ببر که در کنار تو – که خدایی جز تو نیست – خدایی دیگر را می‏‌خوانند ۴ ″ .


1- مسند زید، صفحه ۱۸۱، الکافی، جلد ۲ ، صفحه ۵۶۷ ، حدیث ۱۶، بحارالأنوار، جلد ۹۵ ، صفحه ۱۹ ، حدیث ۱۹ ؛ المستدرک

علی الصحیحین، جلد ۱ ، صفحه ۷۰۴ ، حدیث ۱۹۱۷، حدیث ۳۶۹۸ دانش نامه احادیث پزشکی: ۱ / ۱۷۴


2- قرب‌الإسناد: ۷۶ / ۲۴۴ منتخب میزان‌الحکمة: ۱۴۸


3- مسند زید، صفحه ۱۸۱ عن زید بن علیّ عن أبیه عن جدّه علیهم‏السلام، دانش نامه احادیث پزشکی: ۱ / ۱۷۶


۴- الإسراء: ۵۶٫ الکافی، جلد ۲ ، صفحه ۵۶۴ ، حدیث ۱ ، عدّة الداعی، صفحه ۲۵۶ ، الدعوات، صفحه ۱۹۰ ، حدیث ۵۲۸ ، بحارالأنوار، جلد ۹۵ ، صفحه ۱۸ ، حدیث ۱۸ دانش نامه احادیث پزشکی: ۱ /

شهادت امام حسن مجتبی (ع) ، حضرت رسول الله (ص) و امام رضا (ع)

                           بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست

                                              یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست

                           بر گریه ی زهرا قسم مدیون زهراست

                                             چشمی که گریان عزای مجتبی نیست

                           وقتی سکوتش این همه محشر بپا کرد

                                             دیگر نیازی به صدای مجتبی نیست

                                در کربلا هر چند با دقت بگردی

                                            چیزی به جز عشق و صفای مجتبی نیست

                              کرب و بلا با آن همه داغ و مصیبت

                                           هم پایه ی درد و بلای مجتبی نیست

                          طوری تمام هستیش وقف حسین شد

                                             انگار قاسم هم برای مجتبی نیست . . .

---

---

- در انتظار یار - پیشاپیش شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) ، حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام رضا (علیه السلام) رو به تمامی شیعیان و حق جویان عالم تسلیت عرض می کند . به همین مناسبت در نظر داریم تا تعدادی حدیث از این بزرگواران و چند کلیپ صوتی زیبا به منظور دانلود برای شما عزیزان قرار دهیم که برای استفاده از این احادیث گهربار و کلیپ ها می توانید به ادامه مطلب بروید . حتماً از این کلیپ ها استفاده کنید !!!


کلیپ ها :

- آهنگ مشترک رضا هلالی و حامد زمانی . . .

- دو آهنگ از علی فانی . . .

- دکلمه بسیار زیبا در مورد رسول الله

و . . .


حتماً از این احادیث بهره ببرید !!!

ادامه مطلب ...

ایمان آوردن ؛ ورودی آسان شده و خروجی مشکل . . . !!!!


با مشاهده ی تاریخ صدر اسلام در می یابیم که پیامبر (صلوات الله علیه) در اوایل بعثت پر برکت خویش اصلاً کسی رو دعوت به دین اسلام نمی کردند . که حتی در برخی از نقل ها هست که در دوران دعوت پنهانی کسی به غیر از حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و علی (علیه السلام) به پیامبر (صلوات الله علیه) ایمان نیاوردند . . .


به نظرتون دلیلِ اینکه پیامبر در ابتدای رسالت خودشون دعوت نمی کردند ، چه بود ؟ شاید الان جواب های مختلفی در ذهنتون بیاد که ممکنه صحیح هم باشه ولی بنده در این پست میخوام ، از یک جهت خاص به این قضیه نگاه کنیم .


یک سری از مردم هستند که فطرت و سرشت پاک و حق جوی خود رو حفظ و تقویت کرده اند و در مقابل حق از خود مقاومت نشون نمیدن و بدون هیچ اصطکاکی حق رو می پذیرند ، پای آن استوار می مانند و هیچ وقت به آن شک نمی کنند ؛ همانند امیرالمومنین علی (علیه السلام) که فرمودند : من به صورت تنهایی و سریع به پیامبر ایمان آوردم ، نسبت به ایشان و دعوتشان یقین پیدا کردم ، هیچ وقت شک نکردم و اطاعت هم کردم .  ولی گروهی دیگر هستند که در آنها مرض ها ، گناهان مختلف باعث تضعیف فطرت پاکشون شده و در مقابل حقیقت از خودشون مقاومت نشون میدن ، که در نتیجه یا حق رو قبول نمی کنند ، یا دیر و سخت قبول می کنند ، یا از همان اول به دنبال غرایض شخصی و امتیازات هستن و یا اگه ظاهراً قبول کردند ، به کوچکترین شبهه ای که میرسند به زیر اعتقاداتشون میزنند و یا دائماً شک می کنند . . . مثلاً در بازگشت از یه جنگی پیامبر شترشون رو گم کردند و منافقان یا به ظاهر ایمان آورندگان می گفتند : نگاه کن ! شترش رو گم کرده بعد میخواد راه آسمان ها و زمین رو به ما نشون بده !!! و سریع به اصل قضیه شک می کردند . . .


از این جهت میتوان سوال بالا رو بررسی کرد و گفت : علت کار پیامبر این بوده که " کسانی که بدون دعوت ، بدون دلیل خواستنِ زیاد ، بدون مقاومت ، بدون بهانه تراشی و . . .  حق را می پذیرند و ایمان می آورند ، بیایند و السابقون السابقون شوند . در تاریخ حول این قضیه ابهاماتی وجود داره ، چون که در زمان های بعد " سریع و نخست ایمان آوردن به دین و پیامبر " یک امتیاز خاصی شد ، خیلی ها اسم خود را جزء این افراد قرار دادند تا از امتیازات برخوردار شوند .


پس می توان نتیجه گرفت که دو موضوع وجود دارد : - ایمان آوردن    - یاقی ماندن بر سر ایمان ، شک نکردن ، ایستادن



توی همین انقلاب اسلامیِ خودمون هم بودند کسانی که جوگیرانه اول اومدن توی کار ، شعارهای انقلاب رو سر میدادن ، جلوی منکرات رگ غیرتشون باد میکرد ، افراط های زننده ای در جامعه و بین مردم داشتن ، از ولایت فقیه دفاع می کردند ، دم از ولایت مداری و انقلابی گری می زدند و . . . ولی با گذشت زمان و آزمایش شدن در فتنه ها ، حوادث ، سختی ها و . . . دائماً با بهانه های مختلف از قطار سعادت انقلاب اسلامی پیاده شدند و انگار که هر چند وقت یه بار یه کیسه ای به تن انقلاب میکشن و چرک ها برداشته میشه . توی این چرک ها ، آخوندها ، علما ، سادات ، یاران امام (ره) ، دانشجویان ، طلبه ها و روشنفکرانی بودند و هستند و خواهند بود . به فرموده ی امام خامنه ای : بصیرت یعنی اینکه بدانیم ؛ شمری که در جنگ صفین جانباز شد و تا مرز شهادت رفت ، در کربلا سر از تن امام حسین (علیه السلام) جدا کرد و به قول امام خمینی (ره) : " ملاک حالِ کنونیِ افراد است " . هر چی زمان میگذره و به آخرالزمان نزدیک میشیم ، ایمان آوردن آسان ولی پایبندی به ایمان سخت تر میشه . !!!


پ ، ن : روز دانشجو رو بر تمام دانشجویان با بصیرت تبریک عرض می کنم .

یه عده سوال می کنن که " آقا چطوری میشه که اول طرف ایمان میاره و انقلابی میشه ولی بعد یه مدتی و سر یه امتحان الهی چپ میکنه و از دور خارج میشه ؟! " باید در جواب گفت که " این ها از اون اول هم درست و حسابی ایمان نیاوردن ، شک می کردن ، در دلشون مریضی های خاصی داشتند نظیر حسادت ، جوگیرانه ایمان آوردن ، دیدن سود و منفعتشون به اینه که الان به ظاهر ایمان بیارن و بعد که یه مشکلی پیش اومد از حرف های خودشون برگشتن و . . . از این نمونه ها هم در تاریخ زیاده و هم در این دوران انقلاب خودمون که یه عده تا دیدن رهبر تنها شده و وضع خرابه یا ساکت شدن و حرفی نزدن مثل ساکتین فتنه 88 ، یا اومدن وسط کار و اغتشاش و لیدری کردن مثل خواص بی خواصِ 88 و . . . خیلی ها همین الان هم روزانه دارن از حرف ها و اعتقادات قبلیشون برمیگردن و راهشون رو عوض می کنند و در روایات هم داریم که " در آخرالزمان ، مردم صبح با ایمان از خانه ی خود خارج میشن ولی به شب نرسیده کافر میشوند و ایمان خود را از دست می دهند . " خدا عاقبت هممون رو ختم به خیر بکنه ان شا الله . . .

سکوت ؛ عامل شکته شدن قبح و حرمت گناه در جامعه

 مصدق بن صدقه از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که حضرت فرمودند :
پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)  فرمودند وضع شما چگونه است در آن موقعی که زنهای شما به فساد کشیده شده و جوانهایتان به معاصی آلوده میشوند ؟
شما چگونه خواهید بود زمانی که جامعه به سوی فساد اخلاقی و شرعی سوق پیدا میکند در حالی که شما هم امر به معروف و نهی از منکر نمیکنید ؟
به حضرت عرض شد : مگر می­شود یک چنین روزی بیاید ؟!
روزگاری که زن­ها به فساد کشیده شوند ، جوان­ها فاسق شوند ، بعد هم همه بنشینید و دست روی دست بگذارند
 حضرت فرمود بله ، بدتر از این هم میشود !
روزی خواهد آمد که امر به منکر میشوید و شما را از انجام معروف نهی میکنند و نمیگذارند کار خوب را انجام دهید

منبع : وسائل الشیعه


حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) ذیل این روایت : بعد از مدتی ارتکاب منکر و ترک معروف عادی می­شود . چون ابتدا از معاصی قلباً منزجر میشوند ، امّا کمکم دیدن گناه برایشان عادی میشود . و این بسیار خطرناک است .


پ ، ن : زمانی یک سری چیزها گناه و منکر و یک گروه کارها ، کار نیک و معروف بود و مردم هم یکدیگر رو امر به معروف و نهی از منکر می کردند . هر چه زمان گذشت و فرهنگِ رو به زوال غرب و سبک زندگی شیطانی در بین مردم رونق گرفت ، جای کارهای درست با گناه و منکرات جا به جا شد و الان خیلی از مردم بیشتر گناهان و منکرات رو حرام نمی دادند و خیلی ساده و عادی با این رفتارها برخورد می کنند و انگار نه انگار که حرامی از خداوند و دین داره حلال میشه .

به قول یه بزرگی اگه کسی در جامعه اشتباهی کنه و بقیه ، هر کس به اندازه و روش خودش با او برخورد بکنه ، دیگه طرف نمیاد تو جامعه این کار رو انجام بده . به طور مثال الان تقریباً وقتی به هر پارک ، سینما ، مترو ، اتوبوس ، دانشگاه و . . . وارد میشی حتماً یه سری از دختر ، پسرها رو می بینی که با هم رابطه دارن و گاهی این روابط خیلی زننده و مبتذل هستش ولی هیچ کس در مقابل اونا حرفی نمیزنه و همه طوری رفتار می کنن که گویی اونا دارن کار درست و صحیحی انجام میدن و این امثال بنده هستن که اشتباه می کنیم و سخت گیر هستیم . وقتی هم که به مردم میگیم " یه تذکری بدید و مخالفت خودتون رو نشون بدید " با چهره ای ابلهانه و خندان به ما نگاه می کنند و میگن " زمونه عوض شده ، بذار جوونا راحت و شاد باشن .!!! اینقدر به اینا گیر ندید . . . !!!! " . من واقعاً معنی این طرز تفکر مردم رو نمی فهمم . که چطور جامعه ای که در محرم ، عزادار امام حسین (علیه السلام) و مدعیِ مسلمانی و شیعه بودن هست ، چطور در مقابل گناهان و منکراتِ جامعه ی خودش سکوت می کنه ؟ مگر غیر از اینه که امام حسین در کربلا برای احیای امر دین یا به عبارتی امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند و اون سختی ها و بلاها رو به جون خریدن ؟! به خدا قسم ، سکوت ما مردم در برابر اتفاقات شهر ، استان و کشورمون باعث عادی شدن حرام های خدا و شکسته شدن قبح و حرمت گناه شده و خیلی از اشتباهات داره بدون خجالت و رودربایستی در جلوی چشم انجام میشه ولی باز هم ما ساکتیم و همچنان میگوییم " اللهم عجل الولیک الفرج " !!!! مطئن باشید ، تا ما در عمل لبیکِ خودمون رو نشون ندیم ، حضرت صاحب الزمان عج ظهور نخواهند کرد ، چون از عمل کار برآید به سخندانی نیست . . . در عمل باید مهدوی باشیم . ان شا الله . 

تربیت فرزند مهدوی یا فرزند دنیوی . . . ؟؟؟

پیامبر (صلوات الله علیه) می فرمایند : وای بر فرزندان آخرالزمان از روش پدرانشان ! نه از پدران مشرکشان ، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آن ها یاد نمی دهند و اگر فرزندان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند ، منعشان می کنند و تنها از این خشنودند که آن ها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند ، هر چند ناچیز باشد . من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند .



پ ، ن : وقتی این روایت رو دیدم دقیقاً وضعیت این روزهای برخی پدران و مادران جلوی چشمم اومد که با چه روش های اشتباه و مَن درآوردی ای بچه های خودشون رو تربیت می کنن و اصلاً نگاهی به آموزه های دینی و اسلامی در این مورد ندارن و وقتی فرزندانشون در دوران نوجوانی و جوانی دچار مشکلات اخلاقی و اعتقادی میشن ، عالم و آدم رو مقصر می کنن ولی خبر ندارن که مقصر اصلی خودشون هستن . گروهی از پدر و مادرها که اصلاً کاری با تربیت فرزندان خود ندارن و فکر می کنن که وظیفشون تنها به برآورده کردن نیازهای مادی بچه هاشون محدود میشه و هیچ وظیفه ی دیگه ای ندارن .
وقتی به روایات مربوط به آخرالزمان رجوع می کنیم می بینیم که در این اخبار رسیده از اهل بیت علیهم السلام یکی از راه های بیمه شدن در مقابل فتنه ها و گرفتاری های این دوران ، مستحکم کردن بنیان خانواده و تربیت فرزندان بر اساس دستورات دینی و شیعی هستش ؛ یعنی چیزی که دقیقاً در این ایام مورد غفلت قرار گرفته و آدم تاثیر رسانه ها ، جامعه ، مراکز آموزشی و تربیتی ، روزنامه ها و مجلات ، تلویزیون و ماهواره ، فیلم ها و سریال ها و . . . رو خیلی بیشتر از نقش خانواده در تربیت احساس میکنه . لذا از تمام والدین محترم ایرانی خواهش می کنم که روش های اسلامی ، روایی و دینی رو در پیش بگیرن و اگر در این موارد علم کافی ندارن به کسب علم رو بیاورند و یا بچه های خود رو به مربیان تربیتی و معلمان دینیِ دلسوز بسپارند و برای عاقبت به خیری آنان دعا کنند . ان شا الله که بتونیم نسلی مورد رضایت خدا و مفید برای امام زمان عج تربیت کنیم ، نه نسلی فاسد ، بی حیا ، افسرده ، نا امید ، رقاص ، غربی و شرقی منش ، غافل از احکام و دستورات دینی ، لاابالی و . . .



** تو رو خدا جلوی اتفاقاتی مثل آموزش رقص در مهد کودک ها رو بگیرید **

به نظرتون نسلی که با رقص بزرگ بشه ، تواناییِ تربیت فرزند ، مادری و شوهرداری رو داره ؟؟؟

بنده که فکر نمی کنم . . . . 

مخالفت و دشمنی علیه حق با روکش " بهانه " . . . ؟!؟!؟!

مخالفت و دشمنی علیه حق با روکش " بهانه " . . . ؟!؟!؟!


------------------
همه میدونیم که خیلی ها طاقت دیدن حق ، حقیقت و صاحب ولایت رو ندارن . ولی شیوه ی این افراد برای نشون دادن مخالفت و دشمنیِ خود خیلی جالب و متفاوت هستش . یعنی اگه حسادت ، بغض ، کینه و . . . داشته باشن نمیان این چیزا رو واضح بگن و تمام مشکلات و مرض های خودشونو پشت بهانه پنهان می کنن . در زمان پیامبر (صلوات الله علیه) هم این بهانه ها وجود داشته و عداوتی که با پیامبر داشتن رو در قالب بهانه می گفتن . مثلا در قرآن سوره ی اعراف آیه ی 28 داریم که : " در مقابل انجام دادن کارهای زشت و ناشایستِ خود می گفتن که : ما پدران خود را بدین کار یافتیم و خدا ما را به آن امر کرده و ... ( در اینجا می بینیم که در برابر کارهای بدی که می کردن بهانه می آوردن و می گفتن " ما از قدیم همینطور بودیم ، پدران و اجداد ما اینطوری بودن ، یا به بیان امروزی فرهنگِ ما اینطوریه و از قدیم ها همینطوری بوده ایم و نمیتونیم خودمون رو تغییر بدیم و . . . ) و یا در آیه ی 81 سوره ی توبه اومده که : " یه سری ها با پیامبر به جنگ نرفتن و از جنگیدن کراهت داشتن . خیلی خوشحال بودن از این که جهاد رو پیچوندن و این حالت و مرض درونیِ خود رو به صورت بهانه می گفتن که : آخه چرا توی این گرمای تابستون بریم جهاد و جنگ ؟! الان هوا گرم و طاقت فرساست . ما با جهاد مشکلی نداریما !!!!! ولی الان زمان مناسبی برای جهاد کردن نیست و . . . !!!!!! "
-
به طور خلاصه میشه گفت : یه سری ها سعی می کنن که مخالفت ، دشمنی ، بغض ، کینه ، مرضِ درونی ، حسادت و حرف های باطل و اشتباه خودشون رو با هزاران شکل ، روکش و ظاهرِ زیبا ، صحیح و قابل تامل جلوه بِدن تا اینکه مردم به باطنِ پست و زشت اونا آگاه نشن و تنها زیباییِ ظاهر کار رو ببینن . در روایت هم داریم از امیرالمومنین علی (علیه السلام) که : منافق حرف درست و صحیح رو میزنه ولی از اون حرف هدف و منظوری باطل داره . !!!!! پس باید بدونیم که کفر و نفاق همیشه پشت بهانه و حرف های به ظاهر درست پنهان میشن و خودشون رو به راحتی نشون نمیدن .

 
پ ، ن :
اول میخوام بگم که فکر نکنید این وضع فقط در قدیم بوده و الان نیست .!! اتفاقاً امروزه اوجِ این حرف ها ، روش ها و بهانه ها هستش که دیده میشه هم دشمنان خارجی و هم دشمنان داخلی ( افراد به ظاهر دوست که بیشتر از دشمنان خارجی ضربه می زنن . چون منافق اند ) خیلی خیلی زیاد اینطوری رفتار می کنن و فکر می کنن که تنها خودشون از نیت کثیفشون خبر دارن !! تعدادی از این نمونه ها که توسط افراد به ظاهر دوستِ داخلی زده شده رو در عکس بالا می تونید ببینید . این حرفا به ظاهر درسته اما منظورِ این اشخاص باطل و خطرناکه مانند ابلیس که حرف درستی به خداوند متعال زد . خداوند بهش فرمودند که به این آدم سجده کن ولی ابلیس بهانه آورد و گفت : من از این بالاترم ( من از آتیشم و این از خاک ) . پس چرا باید بهش سجده کنم !!؟؟؟؟ . تو رو خدا دقت کنید ببینید آیا ابلیس به ظاهر حرفِ اشتباهی زده ؟؟!!!! قضاوت با خودتون . حواستون به این افراد و حرفاشون باشه .

آخر میخوام بگم که چقدر ما بچه ولایی ها و حزب اللهی ها بی همت و بی عُرضه ایم که نمیتونیم مثل اینا حرف خودمون رو به هزاران شکل تبدیل کنیم و بگیم . اینا حرف باطل رو به هزاران شکلِ به ظاهر درست بیان می کنن ولی ما نمی تونیم حرف درست و حق خودمون رو به چند شکل صحیح بیان کنیم .!!!! این واقعاً جای تاسف داره و باید در این زمینه بیشتر تلاش کنیم . دیگه بیشتر از این وقتتون رو نمی گیرم . فعلا یا مهدی .

حسادت ؛ عامل اصلی ولایت گریزی و ولایت ستیزی


شاید تا به حال برای همه ی ما این سوال پیش اومده باشه که : " علت دشمنی و جنگ بعضی از انسان ها با افرادی که توسط خدا به آنها برتری و فضیلت داده شده و یا به بیانی نسبت به بقیه ولایت پیدا کرده اند ، چیه ؟
این درگیری ها از آغاز زندگی بشر تا الان وجود داشته و تا آخر هم ادامه پیدا خواهد کرد . به طور مثال در زمان پیامبر هم این مشکلات وجود داشته و جنسِ مشکلات اصلی پیامبر اسلام (ص) از جنس مشکلاتی بود که بین هابیل و قابیل پیش اومده بود یعنی نپذیرفتن برتری و فضیلت هابیل توسط قابیل . در واقع کسانی که با پیامبر (ص) به مبارزه پرداختن آدم هایی غریبه با معنویت ، دین و ایمان نبودند ، بلکه به اصطلاحی آنها مذهبی بودن و خیلی از خوبی ها رو داشتن . مخالفت انها به خاطر پول پرستی و مقام پرستی نبود ، زیرا آنها حاضر بودند ریاست ها ، ثروت ها ، مقام ها و دختران زیبای خود را به پیامبر (ص) بدهند ولی او از طرف خدا بر آن ها ریاست نکند . بعنی حاضر بودند که ریاست و خوبی پیامبر (ص) را بپذیرند ولی نه اینکه از جانب خدا قدرت مطلقه داشته باشد و به آسمان وصل باشد .

ابوجهل از یک تیره ای از عرب بوده که با " بنی قصی " که تیره ی پیامبر بوده از قدیم یک رقابتی داشتن و چون همیشه طایفه پیامبر برتر بوده این رقابت بین آن ها به حسادت تبدیل شده و دیگر حاضر نبودن که پیامبریِ محمد (ص) را قبول کنند .

امیرالمومنین علی (علیه السلام) در نامه ای به معاویه در این باره می فرمایند که : . . .

برای دیدن نامه ی امام علی (ع) به معاویه و . . . حتما به ادامه مطلب بروید و این متن رو از دست ندید .


ادامه مطلب ...

دختران فروشی ...

خواهرم :
نمی گویم حتماً چادر بپوش
اما گوهر وجودت را به چشم های هیز
ارزان نفروش ...



پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) فرمودند :
در شب معراج گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم .
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد .
دیگری را دیدم که گوشت بدن خویش را می خورد و آتش در زیر او شعله می کشید .

رسول خدا
(صلوات الله علیه) فرمود :
زنی که از موی سرش آویخته شده بود ؟ موی سر خود را از نامحرم نمی پوشاند .
زنی که گوشت بدن خود را می خورد ؟ خود را برای دیگران زینت می کرد و از نامحرمان پرهیز نداشت .

منبع :
معبر سایبری فندرسک

مراقب باشیم پیامبر، نفرینمان نکند!

 

مراقب باشیم پیامبر، نفرینمان نکند!  

 

 

یکی از منازل قیامت منزل شهود است که در آن ، شهود اعمال انسان، به نفع یا ضرر  او شهادت می‌دهند. توجّه به حضور این شهود هنگام ارتکاب عمل، می‌تواند عامل بازدارنده مناسبی در رفتار و کردار انسان و مانع سقوط او باشد.  


شهود در قیامت 

قرآن کریم بر اصل وجود شهود و شهادت آنها، بسیار پافشاری دارد. در روز قیامت شاهدانی هستند که بر اعمال همه انسان‌ها ـ اعمّ از خوب یا بد ـ شهادت می‌دهند. پس معلوم مى‏شود که این شاهدان در دنیاى فِعلى بر اعمال ما نظارت دارند، بلکه باید نحوه اعمال و نیات ما را نیز درک کنند، چرا که شاهد براى اداى شهادت، باید حاضر و ناظر بر مورد شهادت باشد و از چگونگى و کمّ و کیف آن اطّلاع کامل داشته باشد. به همین علّت، توجّه به این منزل، بسیار حائز اهمیت است و می‌تواند عامل کنترل کننده مناسبی در رفتار و کردار آدمی باشد. 

اوّلین شاهد: خداوند متعال 

 

 

 

اوّلین شاهد در قیامت، خداوند سبحان است. پروردگار عالم که بر اعمال همگان ناظر و شاهد است، در روز قیامت، علیه یا له انسان شهادت می‌دهد:

«فَکفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً»[1]

«إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کلِّ شَی‏ءٍ شَهیدٌ»[2] 

... 

 

به ادامه مطلب بروید ...

ادامه مطلب ...