در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

بدبینی، آفت دوست داشتن


بدبینی، آفت دوست داشتن

آنچه که زندگی انسان را از سایر حیوانات متمایز می کند و به آن رونق و حرکت و تکامل می بخشد، روحیه همکاری گروهی است و این در صورتی امکان پذیر  

 

 

است که اعتماد و خوش بینی بر همگان حاکم باشد و افراد به دور از هرگونه سو»ظن و بدگمانی باشند ، چراکه سوءظن اساس اعتماد متقابل را درهم می کوبد ، پیوندهای تعاون را از میان برداشته و روحیه اجتماعی بودن را تضعیف می کند.
در جمعی که دیدگاه های منفی و گمانه زنی های بی دلیل در مورد دیگران امری رایج و عادی در اذهان عموم افراد باشد، دوستی و الفت از میان آنها رخت برمی بندد و حجم غیبت به سبب بدگمانی افزایش می یابد.


در زندگی فردی نیز اگر انسان با افکار منفی یعنی احساس ناتوانی و خودکم بینی همراه باشد در حقیقت سیستم دفاعی خود را علیه خویش فعال نموده و زمینه ساز شکست درونی خویشتن می شود ، بعبارت دیگر همه ما اگر بطور مداوم اندیشه ها و افکار منفی را در سر بپرورانیم و از کاه، کوهی بسازیم و تمام رفتارهای دیگران را حمل بر دشمنی و تحقیر نماییم، به تدریج این افکار منفی بر ما مسلط می شود و ناخود آگاه بخش عظیمی از توانایی های بالقوه و بالفعل خود را هدر می دهیم و در نتیجه بی حوصله، افسرده، عصبی و ناتوان می شویم، همه چیز و همه کس در نگاه ما منفی، غم انگیز و ناامیدکننده خواهد بود و از آنچه داریم هیچ لذتی نمی بریم و احساس خوبی هم نداریم.

بنابراین، بدبینی سرچشمه همه ناراحتی های روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی است و شخص بدبین، بیشتر از دیگران غمگین، خود خور و ناراحت است و بعلت گمان های بدی که درباره اشخاص و پدیده ها دارد، بسیار در رنج و عذاب درونی است.
بدبینی بزرگترین مانع همکاری های اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دل هاست و سبب گوشه گیری، تکروی و خودخواهی انسان ها می شود.

در نتیجه از همنشینی با دوستان و رفت وآمدهای مفید اجتناب می ورزد و به تنهایی و عزلت بیشتر تمایل دارد و از شادی و نشاط روحی بی بهره است و شاید کار به جایی برسد که از همه کس و همه چیز هراس پیدا می کند و هر تحرکی را از سوی هر کس به ضرر خود می بیند و چنین تصور می کند که همگان کمر به نابودی و حذف او بسته اند.

انسان بدگمان در اثر دوری از معاشرت های سودمند و فاصله گرفتن از دیگران، از تکامل و رشد فکری باز می ماند و همیشه تنهاست و از تنهایی رنج می برد و از کمترین صفای روحی برخوردار نیست. آنکه زندگی اش همراه با سوءظن است همیشه در دل به بدگویی و غیبت دیگران مشغول و از این جهت است که برخی از علمای اخلاق از سوء ظن بعنوان «غیبت قلبی و باطنی» نام برده اند.

همچنین در جمعی که دیدگاه های منفی و گمانه زنی های بی دلیل در مورد دیگران امری رایج و عادی در اذهان عموم افراد باشد، دوستی و الفت از میان آنها رخت برمی بندد و حجم غیبت به سبب بدگمانی افزایش می یابد. بدگمانی و سوءظن نوعی ستمگری در حق دیگران است و باعث افزایش ترس میان آحاد جامعه می شود زیرا مردم پیوسته در هراس می باشند که مبادا بی دلیل در معرض اتهام قرار بگیرند و آبروی شان به مخاطره بیفتد. پس بدبینی بزرگترین مانع همکاری های اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دل هاست و سبب گوشه گیری، تکروی و خودخواهی انسان ها می شود وچه بسا افراد ارزنده ای که می توانستند منشا کارهای مهم و ارزشمند باشند، اما براثر بدگمانی خود یا بدگمانی دیگران نسبت به آنها از پیشرفت و ترقی بازمانده اند.  


forum.persiandown.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد