ثوبان روایات کرده است که پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «هرگاه دیدید که پرچمهای سیاه از طرف خراسان (یعنی: از ایران برای نبرد) خارج شد، پس شما به سوی آنها بشتابید اگرچه با دست و
زانو (مانند کودکان خردسال) بر روی برف راه بروید زیرا خلیفة خدا، مهدی(ع) در میان آنها یا با آنهاست».1
برای اینکه معلوم شود هدف روایات از مشرق، ایران اسلامی است، چند نمونه از احادیثی را که در رابطه با حرکت پرچمهای سیاه از خراسان روایت شده و حدود جغرافیایی منطقة قیام زمینهسازان را به نحو شایستهای از میان کلیة مناطق شرقی جهان مشخّص ساخته است، در اینجا نقل میکنیم:
1. سیّد بن طاووس(ره) در کتاب «الملاحم و الفتن» در مورد خروج پرچمهای سیاه از خراسان، حدیثی را از رسول خدا(ص) بدین صورت آورده است: ثوبان روایات کرده است که پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «هرگاه دیدید که پرچمهای سیاه از طرف خراسان (یعنی: از ایران برای نبرد) خارج شد، پس شما به سوی آنها بشتابید اگرچه با دست و زانو (مانند کودکان خردسال) بر روی برف راه بروید زیرا خلیفة خدا، مهدی(ع) در میان آنها یا با آنهاست».1
یوسف بن یحیای شافعی، صاحب کتاب «عقدالدرر» پس از آنکه این حدیث را از رسول گرامی اسلام نقل و مدارک و مآخذ آن را ذکر کرده است، دربارة معنای این جمله، از حدیث پیغمبر اکرم(ص) که فرموده است: «زیرا خلیفة خدا، مهدی(ع) در میان آنهاست»؛ مینویسد: «ممکن است معنای آن جمله این باشد که صاحبان آن پرچمها قدرت و سلطهای به دست میآورند و زمینة حکومت و سلطنت حضرت مهدی(ع) را فراهم میآورند».
2. جلال الدین سیوطی، در کتاب «الحاوی للفتاوی» در مورد خروج پرچمهایی سیاه از خراسان و اهداف صاحبان پرچمها در روایتی از ابوهریره از رسول خدا(ص) چنین آورده است: «پیغمبر اکرم(ص) فرمود: پرچمهای سیاهی از خراسان (برای نبرد) بیرون میآید که هیچ چیز نمیتواند جلو آنها را بگیرد تا اینکه در بیت المقدّس نصب میشود».2
آنگاه سیوطی دربارة این پرچمها چنین مینویسد: «ابن کثیر دربارة این پرچمها گفته است که این پرچمها نه آن پرچمهای سیاهی است که ابومسلم خراسانی با آنها آمد و دولت بنیامیه را سرنگون ساخت بلکه این پرچمها، پرچمهای سیاه دیگری است که برای یاری دادن و ملحق شدن به مهدی(ع) میآیند و قیامشان به قیام حضرت مهدی(ع) متّصل است».
3. در «غیبت» نعمانی دربارة خروج پرچمهای سیاه از خراسان، حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) بدین صورت نقل شده است: «امام باقر(ع) فرمودند که، از امیرالمؤمنین(ع) دربارة این آیة شریفة: «فاختلف الأحزاب من بینهم»3 سؤال شد، حضرت فرمودند: با دیدن سه علامت منتظر فرج باشید. عرض شد: یا امیرالمؤمنین(ع) آن سه علامت چیست؟ فرمود: یکی اختلافی است که در میان شامیان، یعنی اهل شام، پیدا میشود، و دیگری آمدن پرچمهای سیاه از خراسان است، و سومی وحشتی است که در ماه مبارک رمضان پدیدار میگردد.
عرض شد: یا امیرالمؤمنین، وحشت در ماه رمضان چیست؟ فرمود: مگر نشنیده اید گفتار خدای تعالی را که در قرآن کریم میفرماید «و إن نشأ ننزّل علیهم من السّماء آیةًً فظلّت أعناقهم لها خاضعین؛4 اگر بخواهیم نشانهای از آسمان برای آنها میفرستیم که گردنهایشان در برابر آن کج شود و خاضع گردند». نشانة آن صدایی است که از آسمان شنیده میشود به طوری که دختران پشت پرده را از خانه بیرون میکشد، خفتگان را بیدار میکند و اشخاص بیدار را هراسناک میگرداند».5
4. متّقی هندی در کتاب «کنزالعمّال» دربارة موضوع مورد بحث، حدیثی را از امیرمؤمنان(ع) بدین صورت نقل کرده است: ابی الطفیل، از امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است که آن حضرت به او فرمودند: «ای عامر، هرگاه شنیدی که پرچمهای سیاه از خراسان نمایان شد، و تو در میان صندوقی قرار داشتی که درب آن را بسته و قفل کرده باشند، آن قفل و صندوق را بشکن تا در زیر آن پرچمها باشی، (به کمک صاحبان پرچمهای سیاه بشتابی و به مبارزة با دشمنان برخیزی) و اگر نتوانستی خود را به آنها برسانی، باید آن چنان تلاش و کوشش کنی تا جایی که بتوانی خود را به آنها رسانده و در زیر آن پرچمها مبارزه کنی تا وقتی که در راه خدا به افتخار شهادت نائل آیی».6
5. در روایتی که جابر، از حضرت امام محمدباقر(ع) روایت نموده، چنین آمده است: جابر میگوید: امام باقر(ع) فرمود: «پرچمهای سیاهی که از خراسان خروج خواهند کرد به کوفه وارد خواهند شد و چون مهدی(ع) در مکّه ظاهر گردید، آنان بیعت خود را برای آن حضرت خواهند فرستاد».7
6. در ضمن روایت دیگری که دربارة خراب شدن شام، خروج سفیانی و هجوم لشکریان او به عراق، از آن بزرگوار نقل شده، چنین آمده است: «در این حین که لشکریان سفیانی درکوفه مشغول قتل و غارت هستند، پرچمهای زیادی (که متشکّل از چند لشکر است) از خراسان حرکت کرده، به سرعت منازل میان راه را طی میکنند و چند نفر از یاران حضرت قائم(ع) نیز با آنها هستند».8
7. در ضمن حدیث مفصّلی که دربارة اوضاع عمومی قبل از ظهور و بعد از آن، از حضرت امام محمدباقر(ع) روایت شده، چنین آمده است: «سفیانی و پیروانش آشکار میگردند و هیچ قصد و همّتی، جز کشتن و آزار اولاد پیغمبر و شیعیان آنها را ندارند. او لشکری را به طرف کوفه میفرستد و عدّهای از شیعیان آلمحمد(ص) را در آنجا میکشد و گروهی را هم به دار میزند و لشکری نیز از خراسان به حرکت در میآید تا اینکه در ساحل دجله فرود میآیند».9
8. در یک حدیث دیگر که باز هم از امام محمدباقر(ع) دربارة حضرت ولی عصر(ع) روایت شده، چنین آمده است: جابر میگوید: امام محمدباقر(ع) فرمود: «حضرت مهدی(ع) در موقع عشا در مکّة مکرّمه ظاهر میشود، و پرچم رسول خدا(ص) و پیراهن و شمشیر آن حضرت با او خواهد بود، همچنین علامات و نور و بیانی به همراه خواهد داشت. پس چون نماز عشا را به جای آورد، با صدای بلند فریاد میزند: (ای مردم) من خدا را به یاد شما میآورم و زمانی را که در مقابل او قرار میگیرید خاطرنشانتان میسازم. خدای تعالی حجّت را بر شما تمام نمود و انبیا و کتب آسمانی را فرستاد و به شما فرمان داد تا چیزی را برای او شریک قرار ندهید و اطاعت او و فرمان پیغمبرش را محافظت کنید و آنچه را که قرآن احیا کرده و زنده ساخته، احیا کنید و آنچه را که قرآن از بین برده، از بین ببرید و (طریق) هدایت را یاری کنید و برای تقوا و پرهیزکاری مُعین و مددکار باشید، زیرا فانی شدن دنیا نزدیک است و من شما را به سوی خدا و رسول خدا(ص) دعوت میکنم تا به کتاب خدا عمل کنید و باطل را از میان ببرید و نابود کنید و سنت و شریعت را احیا کنید».
پس با سیصد و سیزده نفر (به تعداد اصحاب بدر) بدون اینکه با یکدیگر وعدهای داشته باشند (بدون قرار قبلی) مانند تکّههای ابر پاییزی که در یک جا جمع میشوند، به دور هم گرد میآیند، آنان، پارسایان شب و شیران روزند و حضرت مهدی(ع) در میان آنها ظاهر میشود. پس خداوند به وسیلة او، سرزمین حجاز را میگشاید و کسانی از بنی هاشم را که در زندان به سر میبرند، آزاد میکند و پرچمهای سیاه در کوفه وارد میشوند و صاحب پرچمهای سیاه (که ظاهراً همان سیّد خراسانی معروف است) بیعت خود را برای آن حضرت میفرستد، و مهدی(ع) لشکریان خود را به اطراف میفرستد و ظلم و ستم و اهل آن را از بین میبرد، و کار او روبهراه میشود و شهرها در اختیار حضرتش قرار میگیرد و خداوند قسطنطنیه را به دست باکفایت او فتح میکند.10
آنچه تا اینجا گفته شد، بخشی از احادیث مربوط به مشرق و خراسان بود که ما آنها را به عنوان نمونه، و اینکه هدف از مشرق و خراسان، ایران است، در رابطه با نهضت اسلامی ایرانیان پیش از ظهور آوردیم. روایات دراینباره در کتب شیعه و سنی فراوان یافت میشود. امیدواریم که با نقل روایات یاد شده، توانسته باشیم منطقة قیام زمینهسازان دولت جهانی حضرت ولی عصر(ع) را به دوستداران عدالت و منتظران فرج اهل بیت(ع) شناسانده باشیم.
سیّد اسدالله هاشمی شهید
ماهنامه موعود شماره 105
پینوشتها:
1. الملاحم و الفتن، ص 53، باب 94؛ عقدالدرر، صص 125 ـ 126؛ الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 63؛ کنزالعمال، ج 14، ص 361.
2. الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 60؛ کنز العمال، ج 14، ص 261.
3. غیبت نعمانی، ص 251، طبع صدوق.
4. سورة مریم (19)، آیة 27.
5. سورة شعراء (26)، آیة 4.
6. کنزالعمال، ج 11، ص 278، ح 31514.
8. الملاحم و الفتن، ج 1، ص 55، باب 104.
9. بحارالانوار، ج 52، ص 238.
10. همان، ص 222.
11. الملاحم و الفتن، ج 1، ص 64، باب 129؛ الحاوی للفتاوی، ج 2،
صص 71ـ72.
بارالها صاحب عصر و زمان کی خواهد آمد
آنکه بنماید جهان امن و امان کی خواهد آمد
پهلوی زهرا و قلب همسر او را شکستند
آنکه گیرد انتقام از ظالمان کی خواهد آمد...
................................................
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب العصر و الزمان....
التماس دعا یا علی مدد ...