در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

چرا شیعیان، دوازده امام را بالاتر از پیامبران می‌دانند؟

 
 در میان محدّثان، حدیثی به نام حدیث «طیر مشوی؛ مرغ بریان» است، خلاصة حدیث این است که، مرغ بریانی را به رسول خدا(ص) هدیه کرده ‌بودند. آنگاه که چشم پیامبر(ص) بر آن غذای لذیذ افتاد، از خوردن

 

 

 

 

امساک نمود و با خدا چنین راز و نیاز کرد: «خدایا محبوب‌ترین انسان‌ها نزد خودت و من را برسان تا با من این غذا را بخورد».

 
 
 
 پاسخ این پرسش را از کلام مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌الله العظمی سبحانی تقدیم ایشان و همة خوانندگان عزیز موعود می‌کنیم.

در این پرسش تصور شده که برتری امامان بر تمام پیامبران، یکی از عقاید مسلّم امامیه است، در حالی که در این مسئله، اتفاق نظر نیست و رأی قاطع و واحدی در آن وجود ندارد. استاد کلام شیعه،
شیخ مفید به آراء مختلف امامیه در این مسئله اشاره کرده که خلاصة آن را بازگو می‌کنیم:
1. امامان دوازده‌گانه بر تمام پیامبران و رسولان، جز پیامبر اسلام(ص)، برتری دارند.
2. امامان دوازده‌گانه از تمام پیامبران و رسولان، جز پیامبران اولوالعزم برتر هستند.
3. پیامبران و رسولان از امامان دوازده‌گانه بالاترند.

وی پس از نقل اقوال سه گانه از علمای امامیه، اضافه می‌کند: عقل و خرد را در این مسئله راهی نیست و بر هیچ یک از این اقوال سه گانه اجماعی منعقد نشده است، ولی در قرآن مجید اشاراتی است که قول نخست را تأیید می‌کند، و من در این مسئله قاطع نیستم.1

محمدبن علی بن شهر آشوب (488 ـ 588) استدلال برخی از علمای امامیه را مبنی بر برتری امیرمؤمنان، علی(ع) بر همة پیامبران، جز پیامبر اسلام(ص) نقل کرده است که علاقمندان می‌توانند به کتاب وی مراجعه کنند.2 محقّق کتاب «اوائل‌المقالات»، مرحوم محقق والامقام وجدی تبریزی، در پاورقی‌های آن کتاب، می‌نویسد: «در سال 1354 ق. من نامه‌ای به محضر سیّد هبة‌الله شهرستانی نوشتم و پاسخ این مسئله را از او خواستم»، آنگاه پاسخ او را آورده است.3

آنچه می‌توان از گفتار این دو عالم بزرگ و دیگر دانشمندان اسلامی به دست آورد این است که امیرمؤمنان علی(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) برترین انسان‌ها و اشرف مخلوقات است، و این را می‌توان با این بیان اثبات کرد: محدّثان اسلامی از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کنند که فرمود: «أنا سیّد البشر؛ من سرور آدمیان هستم»، یا « سیّد ولد آدم».4 از طرف دیگر در آیة مباهله، امیرمؤمنان علی(ع) به منزلة جان پیامبر(ص) معرفی شده است، چنان‌که می‌خوانیم: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم و شما نیز فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت کنیم، شما هم زنان خویش را، ما نفوس خود را و شما نیز نفوس خود را، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار دهیم».5

به اتفاق مفسّران، مقصود از «أنفسنا» جز علی(ع) کسی نیست. زیرا در روز مباهله، پیامبر(ص) جز خود، با چهار نفر وارد میدان مباهله شد: حسنین، فاطمه(س) و علی(ع). دو فرد نخست مصداق « ابنائنا» و نفر سوم بیانگر «نساءنا» (زنان) و نفر چهارم که علی(ع) باشد، مصداق «أنفسنا» است، و لازمة این منزلت که پیامبر(ص) او را جان خویشتن معرفی می‌کند، این است که او نیز در پیشگاه خدا در حدّ رسول خدا(ص) یا در درجة بعد است، و چون دلیل قاطع بر برتری پیامبر(ص) بر تمام انسان‌ها داریم، در این صورت او باید از نظر فضیلت و منزلت، نزد خدا دومین شخصیت باشد.

گذشته از این آیه، روایات متعدد حاکی از منزلت علی(ع) و مقام اوست که نشان می‌دهد پس از پیامبر(ص) او دومین فرد با فضیلت جهان بشریت است، مانند: «أنت أخی فی الدنیا و الآخرة؛ تو در دنیا و آخرت برادر من هستی».6 پیامبر گرامی(ص) در روز مشخصی مهاجرین و انصار را با یکدیگر برادر قرار داد و برای هر فرد شاخصی از مسلمانان، به تناسب روحیه و شخصیت وی، برادری معیّن کرد، و تنها کسی که برای او فردی را به عنوان برادر معرفی نکرد، علی(ع) بود. آنگاه که رویداد گزینش برادر میان سران اصحاب به پایان رسید، پیامبر گرامی(ص) خطاب به علی(ع) فرمود: «تو برادر من در هر دو جهانی». این اخوت اسلامی، جنبة شکلی و تشریفاتی نداشت، بلکه از واقعیتی سرچشمه می‌گرفت و آن اینکه تنها کسی که می‌توانست در آن روز در کنار شخصیت پیامبر(ص) قرار گیرد، علی(ع) بود، از این جهت او را در هر دو جهان برادر خود خواند.

2. علیٌّ منّی و أنا من علیّ و هو ولیّکم بعدی:7 روزی برخی از افراد ناآگاه پشت سر علی(ع) سخن گفتند و از روش‌های سخت‌گیرانة او انتقاد کردند. پیامبر(ص) خطاب به جمعیت چنین فرمود: «علی از من و من از علی هستم و او سرپرست شما پس از من است».8 مقصود از این وحدت و یگانگی که در حدیث آمده است، یگانگی جسمی و مادی نیست، بلکه ناظر به وحدت روحی و صفات عالی انسانی است که این دو را نشانگر یکدیگر قرار داده است.

3. «إنّ علیّاً منّی و أنا من علیٍّ خُلق من طینتی؛ علی از من و من از علی‌ام، او از طنیت من آفریده شده است»:9 این حدیث و نظایر آن که در کتاب‌های فضایل و مناقب آمده است، حاکی از برتری امام(ع) پس از پیامبر گرامی(ص) بر دیگر انسان‌هاست، که به خاطر اختصار، از ذکر دیگر روایات مربوط به فضایل، که می‌تواند مؤید این نظر باشد، خودداری کردیم.

4. حدیث طیر: در میان محدّثان، حدیثی به نام حدیث «طیر مشوی؛ مرغ بریان» است، در آن حدیث، امیرمؤمنان علی(ع) محبوب‌ترین انسان‌ها نزد خدا و رسول او معرفی شده است، و ناگفته پیداست که گرامی‌ترین فرد نزد این‌دو، افضل انسان‌ها خواهد بود. خلاصة حدیث این است که، مرغ بریانی را به رسول خدا(ص) هدیه کرده ‌بودند. آنگاه که چشم پیامبر(ص) بر آن غذای لذیذ افتاد، از خوردن امساک نمود و با خدا چنین راز و نیاز کرد: «خدایا محبوب‌ترین انسان‌ها نزد خودت و من را برسان تا با من این غذا را بخورد». چیزی نگذشت که علی(ع) وارد شد و با حضرتش هم غذا شد.

حدیث طیر از احادیث قطعی و صحیح است و اسانید آن به دوازده صحابی می‌رسد که منبع احادیث نبوی هستند، آنان عبارتند از: 1. امیرمؤمنان علی(ع) 2. سعدبن ابی وقاص، 3. ابوسعید خدری، 4. ابورافع، 5. ابوالطفیل، 6. جابربن عبدالله انصاری، 7. حبشی بن جنادة، 8. یعلی بن مرّة، 9. ابن عباس، 10. سفینة مولی رسول‌الله(ص)، 11. انس بن مالک، 12. عمروبن عاص.

مرحوم محقق معروف، سید حامد حسین لکنهوی در کتاب ارزشمند خود «عبقات الانوار»، اسانید حدیث را گردآوری نموده و پیرامون متن آن بحث‌های عالمانه انجام داده است. همة این مباحث را می‌توان در کتاب «نفحات الازهار»، جلدهای 13 و 14 که ترجمة کتاب یاد شده به زبان عربی است، مطالعه کرد.

جایگاه امامان دیگر نسبت به پیامبران

اکنون فرصت آن رسیده است که دربارة دیگر امامان نیز به گونه‌ای به داوری بنشینیم. داوری در میان اولیای خدا و برتری بخشیدن یکی نسبت به دیگری کار مشکلی است و فقط با اعتماد به نصّ صریح می‌توان در این مورد اظهار نظر کرد، ولی با توجه به برخی از آیات قرآن، می‌توان دربارة دیگر امامان چنین گفت: پیامبران الهی به دو گروه تقسیم می‌شوند:

1. علاوه بر «نبی» بودن، «امام» نیز بودند، یعنی پس از نیل به مقام نبوت، به مقام امامت نیز ارتقا یافته‌اند. نمونه‌های بارز این گروه عبارتند از:
الف) ابراهیم خلیل، قرآن دربارة او می‌فرماید: «إنّی جاعلک للنّاس إماماً؛ من تو را امام مردم قرار می‌دهم»10 همگی می‌دانیم که او پس از یک رشته امتحان‌های سخت به مقام امامت نائل آمد و تمام این امتحانات در دوران نبوت او رخ داد، مانند ذبح اسماعیل و غیره، و این بیان ثابت می‌کند که مقام امامت از مقام نبوت برتر است.

ب) برخی از انبیا که به صورت کلی از آنها نام برده شده است مانند:
«و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت می‌کردند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت می‌کردند».11

و در آیة دیگر می‌فرماید:
«ما برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما ـ مردم را ـ هدایت می‌کردند، زیرا آنان شکیبایی، پیشه ساخته بودند».12
لفظ «منهم؛ از جملة ایشان» در آیة دوم حاکی از آن است که همة پیامبران به مقام امامت ارتقا نیافته‌اند، بلکه تنها برخی از آنان دارای چنین مقامی بودند.

امامان دوازده‌گانه، نبی و پیامبر نیستند، زیرا پیامبر گرامی(ص) خاتم پیامبران و رسولان است، ولی از جانب خدا، امام و پیشوا می‌باشند، با توجه به این اصل، برتری آنان بر پیامبرانی که مقام امامت را نداشتند، قطعی بوده و با غیر آنان از نظر فضیلت و برتری یکسان خواهند بود. سید هبة الدین شهرستانی در پاسخِ نامة محقق «اوائل المقالات» می‌نویسد: «خلافت و جانشینی سید رسولان، کمتر از مقام نبوت نیست، بنابراین امامان ما اگرچه دارای مقام نبوت نبودند، ولی جانشین برترین پیامبران بودند»، آنگاه مثالی را یادآور می‌شود و می‌گوید: «چه بسا وزیر یک دولت بزرگ و ابرقدرت، به مراتب بالاتر و برتر از رئیس یک دولت کوچک باشد».


ماهنامه موعود شماره 106

پی‌نوشت‌ها:

٭ افق حوزه، ش 176.
1. اوائل المقالات، صص 81 ـ 82.
2. مختلف القرآن و متشابه، ج 2، صص 44 ـ 45.
3. اوائل المقالات، صص 82 ـ 83، بخش پاورقی.
4. صحیح بخاری، ج 6، صص 223، صحیح مسلم، ج 7، ص 59؛ کتاب الفضایل باب معجزات النبی؛ سنن الترمذی، ج 4، ص 370، ح 5156، العقد الفرید، ج 4، ص 251؛ شرح نهج‌البلاغة ابن ابی الحدید، ج 11، ص66.
5. سورة آل عمران(3)، آیة 61.
6. سنن ترمذی، ج 5، ص 595، ح 3720؛ مستدرک حاکم، ج 3،
ص 6، ح 4289.
7. خصائص نسائی، ص 24، ترجمة امام علی، ج 71، ص  369، ح 466.
 8 و 9. کنزالعمال، ج 15، ص 118، ح 340.
10. سورة بقره (2)، آیة 124.
11. سورة انبیاء (21)، آیة 73.
12. سورة سجده (32)، آیة 24.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد