در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

تخریب قبر امام حسین‏ (علیه‎السلام)

                                       کربلا

 

الهام‏بخشى تربت‏ خونین سیدالشهدا(علیه‎السلام) در راه مبارزه با ستم، سبب شد که شیعه، همواره مرقد آن شهید را تکریم و بر گرد آن تجمع کند. توصیه‏هاى اکید ائمه نیز نسبت به‏ زیارت قبر امام حسین ‏(علیه‎السلام) این شور و الهام را  

 

مى‏افزود. همین سبب شد که حکام ستمگر همواره احساس خطر کنند و این کانون را از هم بپاشند. از دوران بنى امیه که زیارت آن ‏حضرت، ممنوع و تحت کنترل بود، تا زمان هارون الرشید که حتى درخت‏ سدرى را که ‏سایه‏بان زائران بود قطع کردند1، تا زمان متوکل عباسى که اوج آن سختگیری‎ها و ممانعت‎ها بود، تا زمان استیلاى وهابیون و غارت کربلا و تخریب حرم حسینى، همه و همه گویاى‏ وحشت دشمنان حق و اهل بیت، از جلوه‏گرى این خورشیدهاى تابان بود.

متوکل عباسى، پاسگاهى در نزدیکى کربلا زده و به افراد خویش فرمان اکید داده بود که: هر کس را دیدید قصد زیارت حسین را دارد، بکشید.2 به امر متوکل، هفده بار قبر حسین‏(علیه‎السلام) را خراب کردند.3

در یکى از این نوبت‎ها، «دیزج یهودى‏» را مامور تغییر و تبدیل ‏و تخریب قبر مطهر کرد. او نیز با غلامان خویش سراغ قبر رفت و حتى قبر را شکافت و به‏ حصیرى که پیکر امام در آن بود برخورد کرد که از آن بوى مشک مى‏آمد. دوباره خاک ‏روى آن ریختند و آب بستند و آن زمین را مى‏خواستند با گاو، شخم بزنند که گاوها پیشروى نمى‏کردند.4 هارون‎الرشید نیز یک بار به والى کوفه فرمان داد تا قبر حسین بن ‏على(علیه‎السلام) را خراب کند. اطراف آن را عمارت‎ها ساخته و زمین‎هایش را زیر کشت و زراعت ‏بردند.5 به متوکل خبر دادند که مردم در سرزمین ‏«نینوا» براى زیارت قبر حسین(علیه‎السلام) جمع ‏مى‏شوند و از این رهگذر، جمعیت انبوهى پدید مى‏آید و کانون خطرى تشکیل مى‏شود.

متوکل به یکى از فرماندهان ارتش خود در معیت تعدادى از لشگریان ماموریت داد تا مرقد مطهر را بشکافند و مردم را متفرق ساخته، از تجمع بر سر قبر آن حضرت و زیارت ‏قبر او جلوگیرى کنند. او هم طبق دستور، مردم را از پیرامون قبر پراکنده ساخت.

متوکل عباسى، پاسگاهى در نزدیکى کربلا زده و به افراد خویش فرمان اکید داده بود که: هر کس را دیدید قصد زیارت حسین را دارد، بکشید. به امر متوکل، هفده بار قبر حسین‏(علیه‎السلام) را خراب کردند.

این حادثه ‏در سال 237 هجرى بود. ولى مردم در موسم زیارت، باز هم تجمع کرده، علیه او شورش ‏کردند و بى‏باکانه به ماموران خلیفه گفتند: اگر تا آخرین نفر هم کشته شویم، دست برنمى‏داریم. و بازماندگان ما به زیارت خواهند آمد. وقتى حادثه به متوکل گزارش شد، به ‏آن فرمانده نوشت که دست از مردم بردارد و به کوفه بازگردد و چنین وانمود کند که ‏مسافرتش به کوفه در رابطه با مصالح مردم بوده ... تا این که در سال 247 باز تجمع مردم ‏زیاد شد. به نحوى که در آن محل، بازارى درست ‏شد. مجددا بناى سخت‏گیرى گذاشتند.6 روز به روز بر زائران افزوده مى‏شد، متوکل سردارى فرستاد و میان مردم اعلام کردند که ‏ذمه خلیفه از کسى که به زیارت کربلا رود بیزار است.

باز هم آن منطقه را ویران کردند و آب بستند و شخم زدند و قبر را شکافتند.7 اینگونه برخوردها و جفاها، همه براى پراکندن ‏مردم از گرد این کانون حرارت و شوق بود، اما کمترین نتیجه‏اى نمى‏گرفتند و بر شوق‏ مردم افزوده مى‏شد. «بهاى وصل تو گر جان بود، خریدارم.‏» کربلا، سنگر مقاومت‏ مى‏گشت و کعبه اهل حقیقت و ولا.

آرى ... «زیارت این خاک است که توده مردم را یارى مى‏دهد تا به انقلاب حسین‏(علیه‎السلام) و به جهاد و مبارزه او علیه ظلم بیندیشند و به رسوا کردن دستگاه حاکم بنشینند. چنین است‏که این خاک -خاک کربلا - سمبل و شعار مى‏شود و طواف آرامگاه حسین، با صد طواف‏ کعبه مقابل مى‏شود و حتى بر آن ترجیح مى‏یابد.»8

امام حسین

وهابیان نیز در سال 1216 ه.ق به کربلا حمله کردند و این تهاجم‎ها، ده سال ادامه ‏داشت. هم شهر را غارت و هم مردم را قتل عام و هم قبر مطهر را خراب کردند. یک بار هم‏ «امیر مسعود» در سال 1225 با سپاهى متشکل از 20 هزار جنگجوى وهابى به نجف و از آنجا به کربلا تاختند.9

در عصر حاضر نیز، حکومت بعثى عراق، براى در هم کوبیدن حرکت انقلابى شیعیان ‏این سرزمین، در سال 1370 ش با انواع سلاح‎ها مردم را در نجف و کربلا به خاک و خون ‏کشید و با توپخانه، گنبد و بارگاه امام حسین‏(علیه‎السلام) را مورد هجوم قرار داد. و این پس از قیام ‏مردمى بر ضد حکومت‏ «صدام‏» بود که شهر نجف و کربلا را به تصرف در آوردند و رژیم‏ عراق، براى باز پس‏گیرى آنها از دست انقلابیون، با خشونت تمام وارد میدان شد و ساختمان حرم امیرالمؤمنین و سیدالشهدا و حضرت اباالفضل (علیهم‎السلام) و گنبد و درها و ضریح، آسیب دید.

این جنایت‎ها سبب شد رهبر انقلاب اسلامى، آیة الله خامنه‏اى طى ‏اطلاعیه‏اى ضمن محکوم کردن تجاوزات رژیم بعث عراق به حرم‎ها و شهرهاى مقدس، روز پنجشنبه 8 ذى قعده 1411 ق برابر با دوم خرداد 1370 ش را عزاى عمومى اعلام ‏کرده، به سوگ بنشیند.10

در بخشى از این اطلاعیه آمده است: «... با یورش وحشیانه به ‏نجف و کربلا، آن کردند که قلم از شرح آن عاجز است و بر عتبات عالیات و مسلمانان و مردم عراق و حوزه‏هاى علمیه، آن روا داشتند که طواغیت ‏ستمگر و خون آشام بنى امیه و بنى عباس هم روا نداشته بودند و چنان ضایعه و جراحتى بر قلب دوستان اهل بیت وارد کردند که سنگینى آن پى‏نوشت‎ها را با هیچ فاجعه‏اى در این زمان، نتوان قیاس کرد. «هیجوا احزان یوم‏الطفوف... .»11

 

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی


1- تاریخ الشیعه، مظفرى، ص 89/ بحارالانوار، ج 45، ص 398.

2- بحارالانوار، ج 45، ص 404.

3- همان، ص 410، تتمة المنتهى، ص 241.

4- بحارالانوار، ج 45، ص 394.

5- تتمة المنتهى، ص 240 .

6- اعیان الشیعه، ج 1، ص 628/ تراث کربلا، ص 34(با اختلاف در عبارات).

7- تتمة المنتهى، ص 241.

8- مجموعه آثار، شریعتى، ج 7(شیعه)،ص 20.

9- براى آشنایى با فتنه‏ها و تهاجمات وهابیها به اعتاب مقدسه، از جمله «کشف الارتیاب‏»، سید محسن امین، «اعیان الشیعه‏»، ج 1، ص 628، «تراث کربلا»، سلمان هادى الطعمه، ص 262، «موسوعة العتبات المقدسه‏»، کربلا، جزء 1، ص201، «فرقه وهابى‏»، محمدحسین قزوینى، «تاریخ کربلا» عبدالجواد کلیددار، ص 234.

10- روزنامه‏هاى 31 اردیبهشت 1370.

11- قضایاى درگیری‎ها در نجف و کربلا و حمله رژیم بعث به حرم‎هاى مطهر، در اخبار و گزارش‎هاى مطبوعات ‏اردیبهشت 1370 درج شده است. از جمله «مرورى اجمالى بر تاریخ سیاسى کربلا» انتشارات سازمان تبلیغات ‏اسلامى، «سیماى کربلا»، محمد صحتى. 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد