در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

جفر علی (ع)

 از دیرباز شنیده بودیم، علی(ع) از علمی به نام علم «جفر» اطّلاع داشته است و از طریق آن توانسته از تمام مسائل عالم با خبر شود. اکنون پرسش این است: اوّل: آیا چنین علمی که فقط حضرت علی(ع) از آن مطّلع باشد، وجود داشته است؟
دوم: اگر چنین علمی وجود داشته است، از کجا به دست علی(ع) رسیده؟





پاسخ: برای پاسخ‌گویی به این مسائل ضرورت دارد مطالب در چندین بخش توضیح داده شود:
در ابتدا ذکر این نکته لازم است که اسلام مرکّب از دو امر است: 1. کتاب آسمانی قرآن که محصول یک «نزول» است؛ 2. بخشی از کتاب‌های جفر که محصول یک «عروج» است.
قرآن کریم حدود 6300 آیه است و کتب موجود در علم جفر حدود 104 کتاب.

    بیان اجمالی معنای جفر

جفر یعنی «پوست قوچ وحشی» که تمام کتب انبیای سابق و کتبی که با املای رسول خدا(ص) و دست خطّ شریف علی بن ابی طالب(ع) نوشته شده است، در این پوست نگه‌داری می‌شود و در حقیقت واژة جفر در فارسی به «انبان» و در آذری به «تغارچه» ترجمه می‌شود و اینکه شنیده می‌شود، علی(ع) از علم جفر مطّلع بوده؛ یعنی اینکه این علی(ع) و اولاد معصوم علی(ع) هستند که از محتوای کتب موجود در آن انبان (جفر) مطّلع هستند و به تفصیل در این خصوص توضیح خواهیم داد.

تاکنون دوازده جلد کتاب تحت عنوان جفر در دسترس عموم قرار گرفته که غالباً دارای جداولی بسیار پیچیده هستند. هر یک از این دوازده کتاب به عنوان جفر تلقّی شده است، ولی مطمئنّاً هیچ ربطی به جفر علی(ع) ندارند. هر چند پاره‌ای از جداول می‌تواند در بین کتب موجود در جفر باشد، امّا این کتاب‌ها مطمئنّاً جفر نیستند و قطعاً اطّلاع از پاره‌ای از رموز آن جداول اطّلاع از جفر تلقّی نمی‌شود و اکنون جفر در محضر آقا امام عصر(عج) است.
البتّه دو علم، به نام «علم حروف» و «علم اعداد» وجود دارد و کسانی که از آن علوم اطّلاع داشته‌اند تا حدّی می‌توانستند از طریق آن علم، اطّلاعات ساده‌ای را از هر کس که می‌خواستند کشف کنند ولی آن علم، علم جفر نیست.

    جایگاه جفر نزد اهل بیت(ع)

امام صادق(ع) فرمودند: «در خانة ما مجموعه‌ای وجود دارد که با وجود آن، ما اهل بیت به احدی از انسان‌ها احتیاج نداریم. این مردم جهان هستند که به شدّت به ما اهل بیت، به خاطر آن مجموعه نیاز جدّی دارند و در بین آن مجموعه کتابی است با املای شخص رسول خدا(ص) و دست خطّ شریف علی(ع) که شامل صحیفه‌ای است که تمام حلال و حرام در آن بیان گردیده است. مسائل را طوری روشن کرده است که شما اصحاب وارد منزل ما می‌شوید، بدون اینکه بدانید که ما اهل بیت می‌دانیم شما به کدام دستور آن عمل کرده‌اید و به کدام دستور عمل نکرده‌اید!»1

   جفر، کتاب امنیّتی

امام صادق(ع) در روایت دیگری فرمود: «اگر نبود اینکه قبلاً مطالب و مسائلی را لو دادید کتابی به شما می‌دادیم که با وجود آن و به برکت آن تا روز قیام امام عصر(ع) به احدی نیاز پیدا نمی‌کردید که مسئله را از او بپرسید.»2

   جامعیّت محتوای کتب موجود در جفر

امام صادق(ع) خطاب به اصحاب خود فرمودند: «ای وای به حالتان که نمی‌دانید جفر چیست؟ آن از نظر بزرگی و کوچکی یک پوست متوسط است که مربوط به یک قوچ (وحشی) است. تمام آن پر از املای رسول خدا(ص) از زبان خودش و بدون واسطه و دست‌خطّ علی(ع) است. هیچ حادثه‌ای یا شیئی در جهان نیست که حکم آن در آنجا ذکر نشده باشد. حتّی دیة یک خراش کوچک.»3

   جفر یا دستور العمل حکومتی

امام باقر(ع) با دست شریف خود به یک خانة بزرگ اشاره فرمود. سپس خطاب به اصحاب خود فرمود: «بدانید در این خانه یک صحیفه‌ای است به صورت طومار به طول هفتاد ذراع تمام مطالب آن با خطّ علی(ع) و املای رسول خدا(ص) بوده، در صورت تشکیل حکومت به امامت یکی از ما (یعنی یکی از ائمه) فقط مطابق دستورات و احکام آن صحیفه عمل خواهیم کرد و کوچک‌ترین تخطّی از آن صحیفه نخواهیم کرد.»4

   محتوای هر یک از کتب موجود در جفر

ابوبصیر می‌گوید: خدمت امام صادق(ع) رسیدم. عرض کردم: فدایت شوم مطلبی را می‌خواهم از حضرت‌عالی بپرسم، امّا می‌ترسم کسی در این خانه صدای مرا بشنود، چون مطلب بسیار سرّی است. امام با دست شریف خود پردة در یکی از اتاق‌ها را بالا زد و فرمود: «نه مشکلی نیست، بفرمایید.» عرض کردم: شیعه‌ها نقل می‌کنند رسول خدا(ص) هزار باب (هزار فصل) علم به علی(ع) یاد داده که هر کدام از آن باب‌ها دارای یک هزار باب دیگر است (که جمعاً تفریعات موجود پیش علی(ع) به یک میلیون بالغ می‌شود). امام صادق(ع) فرمود: «ای ابومحمّد به خدا، کاملاً درست است و به خدا قسم، اصل ریشة علوم و علم مخصوص اهل بیت(ع) همین است.» سپس امام دقایقی سکوت کرد و سر به پایین انداخت. بعد فرمود: «آن علم است، امّا نه علمی که بین مردم متداول است.» سپس اضافه فرمود: «ای ابامحمّد! «جامعه» پیش ما است (آیا می‌دانی جامعه یعنی چه؟) اصلاً اهل سنّت نمی‌دانند جامعه یعنی چه؟» من عرض کردم: آقا، آخر من هم نمی‌دانم جامعه یعنی چه؟! فرمود: «جامعه یک صحیفه‌ای است که به شکل طومار پیچیده شده که 79 ذراع طول دارد. البتّه مطابق طول ذراع رسول خدا(ص) و املای شفاهی از زبان خود رسول خدا(ص) است. این کتاب توسط علی(ع) نوشته شده و شامل تمام احکام حلال و حرام است، حتّی دیة خراش بسیار کوچک.» سپس امام فرمودند: «اجازه می‌دهی دقیقاً بگویم کوچک‌ترین خراش چیست؟» عرض کردم: من در خدمت شما هستم. امام با دست مبارک خود مرا لمس نمود، سپس فرمود: «دیة این هم در آن صحیفه آمده است.» در حالی که احساس کردم امام ناراحت است، عرض کردم: این از مقولة علم است؟ فرمود: «البتّه علم است امّا نه علم معهود و متعارف بین مردم.» سپس امام مدّتی حرف نزد. بعد خودش اضافه فرمود: «البتّه جفر هم پیش ما است، ولی اهل سنّت از کجا می‌دانند جفر چیست؟ آیا پوست گوسفند است یا پوست شتر!» عرض کردم جفر چیست؟ فرمود: «یک پوست یا ظرف پوستی قرمز (سفید) رنگی است که تمام علوم انبیا و اوصیا در آن نگهداری می‌شود.» عرض کردم: پس این را می‌گویند علم؟ فرمود: «به خدا این از مقولة علم است امّا نه آن علمی که مدّ نظر عرف است (که با تعلیم و تعلّم کم و زیاد شود و در مرور زمان تغییر و تحوّل یابد).»5

   جفر، سند حقّانیت امامت و خلافت اهل بیت(ع)

امام حسن مجتبی(ع) در ضمن یکی از استدلال‌ها و مناظراتی که با معاویه داشتند، فرمودند: «امّا معاویه! قضیه از این قرار است که در اسلام احکام و مسائل گوناگونی وجود دارد که حقیقتاً امّت اسلامی در بخش قابل ملاحظه‌ای از آن مسائل و احکام، کوچک‌ترین اختلافی ندارد. مانند: شهادت به لا إله إلّا الله و محمّداً رسول الله و اینکه نماز در پنج وقت یومیّه واجب است و اینکه زکات واجب است، روزة ماه رمضان و حج بیت الله الحرام واجب است و امثال اینها که بسیار زیاد است و همچنین تمام امّت اتّحاد و اتّفاق نظر دارند بر حرام بودن کارهایی مانند دزدی، دروغ گفتن، قطع رحم و احکام محرّم زیادی که قابل شمارش نیست. بنابراین در این قبیل مسائل بین امّت اسلامی اختلافی نیست. مشکل جای دیگر است. [رسول خدا(ص)] بارها و بارها فرمودند: «اسلام روی پنج پایه قرار دارد: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و چهار پایه از آن روی یک پایة اساسی قرار دارد.»

امّت در چهار پایة اوّل مشکل ندارد امّا مشکل در پایة پنجم است، چون تمام احکام عمدة اسلامی روی پایة ولایت آن احکام و مسائل قرار دارد. وقتی پایة اساسی را خراب کنی پایه‌ها و احکام دیگر نیز دچار تخریب می‌شود. امّت دربارة سنّت‌هایی که از جملة آنها ولایت است، اختلاف کردند، یکدیگر را کشتند، تقسیم به فرقه‌های متعدّد شدند. یکدیگر را لعن کردند، همه و همه سر ولایت بود (که عنصر پایه‌ای 4 پایة دیگر بود) و مسلّماً آن کسی لایق ولایت و رهبری امّت است که تابع کتاب خدا و سنّت رسول خدا(ص) باشد و اگر امّت به آن چهارم پایة اوّل که مورد اتّفاق امّت است، عمل می‌کردند و مشکل ولایت و رهبری را به اهل آن واگذار می‌کردند، مسئله حل می‌شد و آن کسی خوشبخت گردید که خدا به او توفیق درک این معنا را داد که فهمید امامان واقعی چه کسانی هستند و معدن علم کجاست.] رسول خدا(ص) حقیقتاً حقّ مطلب را ادا کردند آنجا که فرمودند: «خدا رحمت کند کسی را که حق را تشخیص دهد و پس از فهم حقیقت یا حرف بزند که غنیمتی است یا سکوت کند که سلامتی است.»

امّا معاویه! ما اهل بیت یک منطق روشن داریم؛ ما می‌گوییم: امامان از خانوادة ما هستند و خلافت اسلام شایستة احدی جز اهل بیت نیست. این مطلب هم در قرآن آمده، هم در سنّت رسول خدا(ص)، و قطعاً «علم» هم در خانة ما است و ما فقط شایستة چنان علمی هستیم و علم یک مجموعة کاملی است که با تمام فروعاتش پیش ما است.

هیچ حادثه‌ای تا روز قیامت در جهان اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه با تمام فروعاتش پیش ما است. هیچ حادثه‌ای تا روز قیامت در جهان اتّفاق نمی‌افتد مگر اینکه با تمام جزئیاتش پیش ما به صورت مکتوب و مدوّن موجود است، آن هم با املای مستقیم رسول خدا(ص) و دست خطّ شریف علی(ع).

حال ای معاویه! اکنون عدّه‌ای خیال می‌کنند نسبت به امامت، از ما مقدّم‌اند؟! حتّی شخص شما ای معاویه، تو که پسر هند هستی مدّعی شده‌ای که قضیه از این قرار است که عمر شخصی را فرستاد پیش علی(ع) و گفت: عمر می‌گوید من می‌خواهم قرآن را تدوین کنم. تا حالا هر چه از قرآن نوشتی، برای من بفرست و شایع کرده‌ای که علی هم در پاسخ فرموده سر مرا می‌توانی ببری ولی آن نوشته‌ها را به تو نمی‌دهم. چون در قرآن مراد از «والرّاسخون فی العلم» من هستم و شایع کرده‌اید که سپس عمر ناراحت شده و گفته پسر ابوطالب خیال می‌کند تمام علم فقط پیش او متمرکز شده و بس ( من نیازی به تو ندارم) سپس عمر اعلام کرده هر کس از قرآن چیزی نوشته بیاورد پیش من. سپس هر کس از قرآن آیه‌ای می‌خوانده و یک شاهد هم همراه می‌آورده که قرائت هر دو موافق یکدیگر بوده آن را تدوین می‌کرده و الّا آن را جزو قرآن تلقّی و ثبت نمی‌کرده است! و گویی این امر باعث شده مردم بگویند بخش زیادی از قرآن از بین رفته است. به خدا اینها دروغ است. ای معاویه! واقع قصّه این است که تمام قرآن پیش ما به صورت کامل تدوین شده و موجود است. تو با ترویج این اباطیل می‌خواهی تمام مشکلات ناشی از بی‌اطّلاعی خودتان را به عدم همکاری علی(ع) نسبت بدهی و جهالت قُضات و کارگزاران خود را برگردن او بیندازی. کاری کرده‌ای که عدّه‌ای فکر می‌کنند معدن علم و خلافت در خارج از خانة ما قرار دارد.»6

سید حسین موسوی زنجانی
ماهنامه موعود شماره 112

پی‌نوشت‌ها:

1. اصول کافی، ج 1، ص 241.
2. بحارالانوار، ج 2، ص 213.
3. بحارالانوار، ج 26، ص 46، ح 83.
4. بحارالانوار، ج 26، ص 23، ح 12.
5. همان، ص 39، ح 70.
6. همان، ج 44، ص 97.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد