در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

(ویزه نامه کامل) ولادت امام حسین(ع) و حضرت عباس (ع) مبارک باد.

      
عناوین مطالب موجود در ادامه مطلب<<. 

(۱) 

نماز بی ولایت، بی نمازی است

حرم امام حسین علیه السلام

زهد و دنیاگریزی

پس زاهد یعنی کسی که توجهش از مادیات به عنوان کمال مطلوب و بالاترین خواسته، عبور کرده، متوجه مسائل اخروی و فضائل اخلاقی و معنوی شده است. بی رغبتی زاهد، بی رغبتی در ناحیه اندیشه و آمال و ایده و آرزوست، نه بی رغبتی در ناحیه طبیعت.1

امام حسین (علیه السلام) هم از نظر اندیشه، در بالاترین سطح زهد قرار داشت، و هم از نظر رفتاری.

 

دنیا در دیدگاه امام حسین (علیه السلام)

اساس زهد را بی میلی به دنیا تشکیل می دهد، و بی میلی به دنیا آن گاه صورت صحیحی می یابد که اندیشه و دید انسان درباره دنیا درست و واقعی باشد. حضرت اباعبدالله (علیه السلام) دنیا را این گونه معرّفی می کند: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی خَلَقَ الدُّنْیا فَجَعَلَها دارَ فَناءٍ وَ زَوالٍ مُتَصَرِّفَةً بِاَهْلِها حالاً بَعْدَ حالٍ، فَالْمَغْرُورُ مَنْ غَرَّتْهُ وَالشَّقِیُّ مَنْ فَتَنَتْهُ، فَلا تَغُرَّنَّکُمْ هذِهِ الدُّنْیا فَاِنَّها تَقْطَعُ رَجاءَ مَنْ رَکَنَ اِلَیْها وَ تُخَیِّبُ طَمَعَ مَنْ طَمَعَ فیها؛2 سپاس خدایی را که دنیا را آفرید و آن را سرای فناپذیر و رو به زوال قرار داد؛ دنیایی که صاحبانش را از حالی به حالی دگرگون می کند. پس خودباخته، آن کسی است که دنیا او را بفریبد و تیره بخت و شقاوتمند کسی است که دنیا او را شگفت زده سازد.

[ای مردم!] دنیا شما را نفریبد؛ زیرا دنیا امید هر کس را که بر آن تکیه کند، به یأس تبدیل می کند و طمع هر کس را که در آن طمع ورزد، بی نتیجه می گذارد.»

نه تنها نماز بی ولایت بی نمازی است، و حج و زکات، بی امامت غیر مقبول و ...، بلکه زهد بی دوستی و محبت علی(علیه‌السلام) بی زهدی است و در نوع خود یک حقه‌بازی است.

در جملات فوق، دنیا فناپذیر دانسته شده و آنچه از آن به عنوان مذموم یاد شده، دلبستگی به دنیاست.

سید الشهداء (علیه السلام) در سخن دیگر، علاوه بر ناپایداری دنیا، آن را وسیله امتحان و آزمایش افراد دانسته، می فرماید: «عِبادَاللّهِ اِتَّقُواللّهَ وَ کُونُوا مِنَ الدُّنْیا عَلی حَذَرٍ، فَاِنَّ الدُّنْیا لَوْ بَقِیَتْ لاَِحَدٍ اَوْ بَقِیَ عَلَیْها اَحَدٌ، کانَتِ الاَْنْبِیاءُ اَحَقَّ بِالْبَقاءِ، وَاَوْلی بِالرِّضی وَاَرْضی بِالْقَضاءِ. غَیْرُ اَنَّ اللهَ تَعالی خَلَقَ الدُّنْیا لِلْبَلاءِ وَ خَلَقَ اَهْلَها لِلْفَناءِ فَجَدیدُها بالٍ، وَ نَعیمُها مُضْمَحِلٌّ وَ سُرُورُها مُکفَهِرٌّ، وَالْمَنْزِلُ بُلْغَةٌ وَالدّارُ قَلْعَةٌ فَتَزَوَّدُوا فَاِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوی3؛ بندگان خدا! از خدا بترسید و از دنیا برحذر باشید که اگر بنا بود دنیا برای کسی باقی بماند و یا یک فرد [برای همیشه] در دنیا بماند، پیامبران برای بقاء سزاوارتر و جلب خشنودی آنان بهتر و چنین حکمی خوش آیندتر بود.

جز آنکه خداوند دنیا را وسیله آزمایش، و مردم را برای فانی شدن آفرید. پس تازه هایش کهنه و نعمتهایش زائل و شادی آن مبدل به غم می شود، و خانه زودگذر و کوتاه مدت است. پس [برای آخرت] توشه ای برگیرید که بهترین توشه تقواست.»

 

برخورد با زهدگریزان و دنیازدگان

امام حسین علیه السلام

در اندیشه بلند حضرت اباعبدالله (علیه السلام) تنها زهد و دنیاگریزی، در زاهد شدن کافی نیست، بلکه با دنیازدگان و زهدستیزان نیز باید برخورد کرد و سکوت در مقابل آنها روا نیست. و این مسئولیت، امروزه دوچندان برای کسانی مطرح است که داعیه هدایت جامعه را به عهده دارند، و امام حسین (علیه السلام) را در این کار الگوی خویش می دانند.

یکی از سرمایه داران مدینه، خانه بسیار مجللی ساخت و از امام حسین (علیه السلام) دعوت کرد تا از نزدیک خانه او را تماشا کرده، برای او دعا کند. وقتی امام (علیه السلام) وارد خانه بسیار وسیع و اشرافی او شد، اظهار داشت: «أَخْرَبْتَ دارَکَ، وَعَمَّرْتَ دارَ غَیْرِکَ، غَرَّکَ مَنْ فِی الاَْرْضِ، وَ مَقَتَکَ مَنْ فِی السَّماءِ؛4 خانه (آخرت )خویش را ویران کردی، و خانه بیگانه را آباد ساختی. اهل زمین تو را گرامی خواهند داشت و اهل آسمان دشمنت خواهند بود.»

و همچنین نقل شده که امام حسین (علیه السلام) روزی در کوچه های مدینه قدم می زد که خانه باشکوه یکی از دنیاپرستان و زهدستیزان را دید و اظهار داشت: «رَفَعَ الطّینَ وَ وَضَعَ الدّینَ؛5 [صاحب این خانه] گِل را بر هم انباشت و [دیوارها را بالا برد]، ولی دین را پست کرد.»

یکی از سرمایه داران مدینه، خانه بسیار مجللی ساخت و از امام حسین (علیه السلام) دعوت کرد تا از نزدیک خانه او را تماشا کرده، برای او دعا کند. وقتی امام (علیه السلام) وارد خانه بسیار وسیع و اشرافی او شد، اظهار داشت: خانه (آخرت) خویش را ویران کردی، و خانه بیگانه را آباد ساختی. اهل زمین تو را گرامی خواهند داشت و اهل آسمان دشمنت خواهند بود.

زهد بی ولایت

نکته دیگری که درباره زهد در اندیشه ژرف و عمیق حسین بن علی (علیه السلام) به آن توجه شده و برای آن نقش

اصحاب امام حسین علیه السلام

محوری و کلیدی قائل شده است، پذیرش ولایت و امامت ائمه اطهار علیهم السلام مخصوصا امیرمؤمنان (علیه السلام) نه تنها نماز بی ولایت بی نمازی است، و حج و زکات، بی امامت غیر مقبول و ...، بلکه زهد بی دوستی و محبت علی (علیه السلام) بی زهدی است و در نوع خود یک حقه بازی است.

می باشد. آن حضرت فرمود: «اِنَّ دَفْعَ الزّاهِدِ الْعابِدِ لِفَضْلِ عَلِیٍّ عَلَی الْخَلْقِ کُلِّهِمْ بَعْدَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله لَیَصیرُ کَشُعْلَةِ نارٍ فی یَوْمٍ عاصِفٍ، وَتَصیرُ سائِرُ اَعْمالِ الدّافِعِ لِفَضْلِ عَلِیٍّ (علیه السلام) کَالْحَلْفاءِ وَ اِنِ امْتَلاَءَتْ مِنْهُ الصَّحاری وَاشْتَعَلَتْ فیها تِلْکَ النّارُ وَ تَخْشاها تِلْکَ الرّیحُ حَتّی تَأْتی عَلَیْها کُلِّها فَلا تَبْقی لَها باقِیَةً؛6 به راستی زاهد عابدی که برتری و فضیلت علی (علیه السلام) بر تمامی انسانها پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله را دفع می کند، [دفع کردن او] چونان شعله آتشی در روز طوفانی می شود [که هستی او را به آتش کشیده] و بقیه اعمال او را (هر چند فراوان باشد) مانند علفهای خشک بیابان می گرداند، هرچند سراسر بیابان را پر کرده باشد. آن گاه شعله آتش در آن زبانه کشد و باد وزیدن گیرد تا همه آن علف ها را فرا گیرد و هیچ چیزی از آن باقی نماند.»

این جملات می رساند که نه تنها نماز بی ولایت بی نمازی است، و حج و زکات، بی امامت غیر مقبول و ...، بلکه زهد بی دوستی و محبت علی(علیه‌السلام) بی زهدی است و در نوع خود یک حقه‌بازی است.

زهد واقعی و ترک دنیا این است که در کلام و مرام امام حسین (علیه السلام) دیده می شود، نه آنچه غارنشینان، خرقه پوشان، جامعه گریزان، و گوشه نشینان دارند.

تَرَکْتُ الْخَلْقَ طُرّا فی هَواکا  وَاَیْتَمْتُ الْعِیالَ لِکَیْ اَراکا      وَلَوْ قَطَّعْتَنی فِی الْحُبِّ اِرْبا  لَما حَنَّ الْفُؤادُ اِلی سَواکا 7

«مردم را تماما به هوای تو ترک گفتم، و [راضی شدم] فرزندانم یتیم گردند تا تو را ملاقات کنم.

اگر مرا در راه عشق [خود] قطعه قطعه کنی، دلم [ذره ای] به سوی غیر تو تمایل پیدا نمی کند.»  

 

 

 

 

1. ر. ک: سیری در نهج البلاغه، مرتضی مطهری، ص 211.

2. بحارالانوار، ج 45، ص 5؛ عوالم بحرانی، ج 17، ص 249.

3. تاریخ ابن عساکر، شرح حال امام حسین(علیه‌السلام)، ص 215.

4. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 467، ح 4013؛ فرهنگ سخنان امام حسین (علیه السلام) ، ص 321.

5. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 467.

6. تفسیر امام حسن عسکری(علیه‌السلام)، ص 89، ح 47؛ فرهنگ سخنان امام حسین(علیه‌السلام)، ص 111.

7. سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله ، ص 365. 

 

------------------------------------------------------------------------------------------------- 

 (۲) 

امام حسین، مدال نفس مطمئنه

حرم امام حسین علیه السلام

شجاعت

خداوند متعال در توصیف ویژگی های مردان الهی و مبلغان راه حقیقت، شجاعت و شهامت را یکی از بارزترین صفات و خصلت های آنان می شمارد و می فرماید: «الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احدا الا الله وکفی بالله حسیبا»؛ (احزاب/39) «کسانی که رسالت های الهی را ابلاغ می کنند و تنها از خدا می ترسند و از غیر او هیچگونه واهمه ندارند و خداوند برای حسابرسی کافی است.»

همچنین خداوند در سوره مائده جهادگران راه خدا را دلیر مردانی به شمار آورده است که در راه دفاع از حق و آرمان های والای اسلامی هیچگاه خسته نمی شوند و از سرزنش و ملامت سست عنصران و منافقان و مخالفان هرگز شک و دو دلی به خود راه نمی دهند و با روحیه قوی و شهامت بی نظیر خود تاج و تخت طاغوتهای زمان را به لرزه در آورده، به فضل و رحمت الهی دل می بندند: «یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون لومة لائم، ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله واسع علیم»(مائده/54)؛ آنان در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی ترسند و این [روحیه شجاعانه] فضل خداست که به هر کس که بخواهد عنایت می کند و خداوند وسعت دهنده دانا است.»

 

شجاعت در گفتار

امام حسین (علیه السلام) از همان دوران کودکی و نوجوانی به صراحت لهجه و بی باکی و شجاعت معروف بود . او این خصلت ستوده را از جدش رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام) به ارث برده بود . امام (علیه السلام) در یکی از روزهای اوائل خلافت خلیفه دوم، در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بود . آن حضرت که دوران نوجوانی را سپری می کرد، متوجه شد که عمر بالای منبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفته و در مورد آیه «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ » (احزاب/6) برای مردم سخن می گوید . امام حسین (علیه السلام) با شنیدن سخنان متناقض خلیفه از جایش بلند شده و با شجاعت تمام فرمود:

«انزل عن منبر ابی رسول الله لا منبر ابیک؛ از منبر پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرود آی؛ نه منبر پدرت .»

امام حسین (علیه السلام) در عبادت و عرفان و کسب مقامات معنوی به درجه ای از معرفت رسید که مدال نفس مطمئنه به نامش ثبت گردید.  

ابن خطاب از اعتراض شدیداللحن امام یکه خورده و گفت: راست می گویی . بلی این منبر پدر توست نه پدر من . چه کسی این سخن را به تو آموخت؟ آیا پدرت علی بن ابی طالب؟! امام حسین (علیه السلام) فرمودند: به جانم سوگند! اگر در این مورد از پدرم هم اطاعت کرده باشم، بیراهه نرفته ام؛ چرا که او هدایتگر و من ره یافته اویم .

آنگاه در ادامه فرمود: ای پسر خطاب! اگر مردم از ما اهل بیت علیهم السلام پشتیبانی می کردند، تو نمی توانستی بر آل محمد مسلط شده و بر منبرشان بنشینی . خدا آنگونه که سزای توست، سزایت دهد و از بدعتی که پدید آوردی به سختی بازجوئیت کند. »

خلیفه با خشم تمام از منبر پائین آمده و به همراه عده ای، نزد علی (علیه السلام) رفت و گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت حسین چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله با صدای بلند با ما سخن می گوید و اوباش و اهل مدینه را بر علیه من می شوراند. 1

 

عبادت و عرفان
حرم امام حسین علیه السلام

از ویژگی های وجود مقدس حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) عشق به مناجات و عبادت است و این یکی دیگر از نشانه های بارز بندگان خاص الهی است . خداوند متعال در سوره فرقان درباره بندگان خاص خود می فرماید: «وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا »؛ (فرقان/64) «[آنان] کسانی هستند که شبها برای خدا بیدار مانده و به سجده و قیام می پردازند .»

عبادت پروردگار دارای آثار ویژه تربیتی و مایه تکامل روحی و معنوی انسان است . عبادت و عرفان، روح و روان بندگان را با قدرت بی منتهای الهی و با کمال مطلق پیوند می دهد. انسان را از مرکب غرور و خودخواهی به زیر کشیده و در سلک خوبان عالم و دلدادگان حضرت حق قرار می دهد.

خداوند متعال در آیه دیگری در مورد پارسایان و بندگان ستوده خویش می فرماید: «کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ  وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ »؛ (الذاریات/17 و 18) «آنها مقدار اندکی در شب می خوابند و در سحرگاهان استغفار می کنند .»

امام حسین (علیه السلام) در عبادت و عرفان و کسب مقامات معنوی به درجه ای از معرفت رسید که مدال نفس مطمئنه به نامش ثبت گردید.2

دعای عرفه امام حسین (علیه السلام) نمونه ای دیگر از عرفان آن سیمای ملکوتی است؛ آنجا که به درگاه خداوند عرض می کند:

برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو ... به سوی آنان برو و اگر توانستی جنگ را تا صبح فردا به تاخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن، شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم، او خوب می داند که من پیوسته نماز برای او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را دوست داشته ام.

«ماذا وجد من فقدک؟ وما الذی فقد من وجدک؟ لقد خاب من رضی دونک بدلا ولقد خسر من بغی عنک متحولا؛3 [پروردگارا! چه یافت آنکه تو را گم کرد؟ و آنکه تو را یافت دیگر چه گم کرده است؟ مطمئنا آن کسی که به دیگری به جای تو راضی شد زیانکار است و آنکه از تو روی گرداند در خسران خواهد بود!»

 

مهلت برای عبادت

عصر روز تاسوعا عمرسعد فرمان حمله داد. حضرت ابوالفضل (علیه السلام) از سوی امام حسین (علیه السلام) مامور گردید تا شب عاشورا را از جفاکاران ستم پیشه مهلت بگیرد و جنگ به روز بعد موکول شود . حضرت اباعبدالله (علیه السلام) انگیزه خویش را از تاخیر انداختن جنگ، به برادرش عباس (علیه السلام) چنین بیان داشت: «یا عباس! ارکب بنفسی انت یا اخی ... ارجع الیهم فان استطعت ان تؤخرهم الی غدوة وتدفعهم عنا العشیة، لعلنا نصلی لربنا اللیلة وندعوه ونستغفره، فهو یعلم انی کنت احب الصلوة له وتلاوة کتابه وکثرة الدعاء والاستغفار؛4 برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو ... به سوی آنان برو و اگر توانستی جنگ را تا صبح فردا به تاخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن، شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم، او خوب می داند که من پیوسته نماز برای او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را دوست داشته ام.»

امام حسین (علیه السلام) آنچنان عشق به نماز و ذکر و دعا دارد که می خواهد شبی را از دشمن مهلت گرفته و به راز و نیاز و نیایش بپردازد و این در حالی است که با صلابت تمام در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ایستاده و مقاومت می کند .

 

دفاع از حریم خانواده
اصحاب امام حسین علیه السلام

معاویه پس از شهادت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و تحمیل قرارداد صلح بر امام حسن (علیه السلام)، به دنبال راهی بود که با خاندان نبوت پیوندی برقرار کند . به این جهت مروان را مامور ساخت تا از ام کلثوم دختر عبدالله بن جعفر برای یزید خواستگاری کند . او نیز در مجلسی که اعیان مدینه و سران بنی امیه حضور داشتند، ضمن تمجید از فرزند ناپاک معاویه، طی سخنانی آرزو کرد که این ازدواج سربگیرد .

عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب علیها السلام تصمیم گیری نهایی را به دائی دختر؛ یعنی، حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) موکول نمود. امام حسین(علیه السلام) در همان جلسه به پاخاسته و خطاب به مروان و حضار چنین فرمود: حمد و سپاس خداوندی را که ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را برای پاسداری از دین خود و رهبری مردم برگزید، و قرآن و وحی خود را بر ما نازل کرد . ای مروان! تو سخن گفتی و ما گوش کردیم! اینکه گفتی پدر دختر هر چه پیشنهاد کند آن را مهریه ام کلثوم قرار خواهید داد، به جانم سوگند! ما اهل بیت در مقدار مهریه از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عدول نمی کنیم . آن حضرت مهریه دختران و همسرانشان را بیست اوقیه معادل 480 درهم تعیین می کردند. و اما اینکه گفتی قرض پدرش را نیز ادا خواهید کرد، چه زمانی زنان ما بدهی های ما را پرداخته اند که این دومی باشد؟! اما اینکه گفتی این وصلت ارتباط بین دو قبیله بنی هاشم و بنی امیه را تقویت کرده و موجب صلح و سازش و آرامش خواهد بود، به صراحت می گویم که دشمنی ما اهل بیت با سران بنی امیه در راه خدا و به خاطر دین خداست و هرگز برای رسیدن به دنیا با شما مصالحه نخواهیم کرد. روابط نسبی این دشمنی را از میان برنداشت، چگونه پیوند سببی موجب صلح و دوستی خواهد بود .»

من حسین را گنجینه دار وحی خود قرار دادم و او را با شهادت گرامی داشتم و [زندگی اش را] با سعادت به پایان بردم . پس او برترین کسی است که به شهادت رسید و در درجه، بالاترین شهیدان است . کلمه تام خود را با او قرار دادم و حجت بالغه من در نزد اوست . میزان پاداش و کیفر در نزد من، خاندان حسین است .

سپس امام حسین (علیه السلام) تک تک سخنان مروان را با قاطعیت و استدلال کامل و منطقی پاسخ گفت و در پایان در مورد ازدواج دختر حضرت زینب علیها السلام فرمود: «ای مردم حاضر در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله! گواه باشید که من دختر خواهرم ام کلثوم، فرزند عبدالله بن جعفر را به عقد پسرعموی او قاسم بن محمدبن جعفر در آوردم و مهریه او را چهارصد و هشتاد درهم قرار دادم و زمین حاصلخیز خود در مدینه را به عنوان کمک هزینه زندگی به او بخشیدم.» 5

در زمینه پاسداری امام حسین (علیه السلام) از ناموس مسلمانان، واقعه نجات همسر عبدالله بن سلام توسط حضرت اباعبدالله (علیه السلام) نیز قابل توجه است .

فجری در ظلمت

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «سوره فجر را در نمازهای واجب و مستجب خود بخوانید؛ زیرا این سوره حسین بن علی (علیه السلام) است و هر کس آن را بخواند، در روز قیامت با حسین بن علی (علیه السلام) در درجه او از بهشت خواهد بود.» 6

نکته قابل توجه در این روایت این است که از میان سوره های قرآن سوره فجر به آن حضرت مخصوص گشته است . فجر به معنای سپیده و روشنائی است و امام حسین (علیه السلام) در روزگار ظلمت و تاریکی زمامداران خودسر و مستبد بنی امیه که می رفت آثار و نشانه های روشن الهی به بوته فراموشی سپرده شود و ارزشهای الهی که با زحمات طاقت فرسای رسول گرامی اسلام در جامعه نوپای نبوی تدریجا فراموش می شد، با فداکاری و نثار هستی خویش همچون سپیده دم درخشیده و با ارائه تصویر روشنی از مبانی و احکام اسلام، شاهراه انسانیت را تا قیامت روشن نمود .

خداوند متعال برای ارج گذاری از این همه جان نثاری امام حسین (علیه السلام) در راه پاسداری از ارزشهای الهی - که طبق عهد خود هستی اش را فدای آن نمود - هدیه ای آسمانی به آن حضرت عنایت کرد. در حدیث موسوم به حدیث لوح در مورد مقام بلند آن حضرت می فرماید: «جعلت حسینا خازن وحیی واکرمته بالشهادة وختمت له بالسعادة فهو افضل من استشهد وارفع الشهداء درجة . جعلت کلمتی التامة معه والحجة البالغة عنده، بعترته اثیب واعاقب؛ 7 من حسین را گنجینه دار وحی خود قرار دادم و او را با شهادت گرامی داشتم و [زندگی اش را] با سعادت به پایان بردم . پس او برترین کسی است که به شهادت رسید و در درجه، بالاترین شهیدان است . کلمه تام خود را با او قرار دادم و حجت بالغه من در نزد اوست . میزان پاداش و کیفر در نزد من، خاندان حسین است .»

آن حضرت در تمامی آن دوران حساس و بحرانی به اقتضای اوضاع روز و شرایط زمان، بهترین و شایسته ترین شیوه را در حفظ مبانی اسلام و مبارزه با باطل و سردمداران نفاق در پیش گرفت و ثمره این تلاشهای خستگی ناپذیر و سراسر افتخار، شهادت عاشقانه ای بود که رضایت حق را در پی داشت. به همین جهت مصداق کامل آیه «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی » ؛ (فجر/28 - 30) «ای نفس مطمئن! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی هستی و او هم از تو . پس در ردیف بندگان من به بهشت داخل شو!» گردید. 8  

 

 

1) الاحتجاج، ج 2، ص 14، باتلخیص .

2) تفسیر قمی، ج 2، ص 422 .

3) اقبال الاعمال، ج 2، ص 74 .

4) مقتل ابومخنف، ص 106؛ تاریخ طبری، ج 4، ص 315 .

5) العوالم، الامام الحسین (علیه السلام)، ص 87؛ المناقب، ج 4، ص 38 و 39 .

6) تفسیر مجمع البیان، ج 10، ص 341 .

7) کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 308 تا 311 .

8) تفسیر قمی، ج 2، ص 422 .

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ 

 

(۳) 

پاداش پیروی از اهل بیت

عبادت

با امام حسین(علیه السلام) در سایه قرآن

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «من دو چیز گرانمایه در میان شما به یادگار می نهم: کتاب خدا و خاندانم. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا آنکه در قیامت کنار حوض کوثر بر من وارد آیند.» 1

طبق تصریح شیعه و سنی، قرآن کریم در موارد متعددی به مقام و موقعیت اهل بیت (علیهم السلام) و عصمت و طهارت و ولایت آنها اشاره کرده است. در این فرصت، آن دسته از روایات سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) درباره برخی از آیات قرآن کریم، که در خصوص اهل بیت عصمت (علیهم السلام) وارد شده، مورد توجه قرار می دهیم .

امام حسین(علیه السلام) در این دسته از روایات به تبیین بطنی از بطون قرآن پرداخته، از تاویل، تفسیر یا شان نزول آیات پرده برمی دارد و گاه برای بیان حقیقتی به آیه استدلال می کند.

 

توسل به اهل بیت

 

سرزنش دشمنان اهل بیت

در ذیل آیه 97 سوره بقره امام (علیه السلام) می فرماید: همانگونه که یهود را به جهت دشمنی با جبرئیل(علیه السلام)، مورد مذمت قرار داده؛ دشمنان «اهل بیت» را نیز مشمول سرزنش خویش گردانیده است. زیرا به اعتقاد آنان نیز جبرئیل(علیه السلام) و فرشتگان مقرب خدا برای یاری رساندن به محمد(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) فرود می آمدند. 3

 

پیروی از اهل بیت

امام(علیه السلام) به اشاره پدر گرامی اش حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در توضیح مراد از «ناس»، در آیه 199 سوره بقره می فرماید: مقصود از آن، ما اهل بیت هستیم و به همین جهت، خداوند می فرماید: از همان جایی که مردم (ناس) کوچ می کنند، کوچ کنید. [و پیروی از اهل بیت را پیشه خویش سازید.]4

در آیه 75 سوره انفال می خوانیم: ... و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در احکامی که خدا مقرر داشته [از دیگران] سزاوارترند.

امام حسین(علیه السلام) فرمود: آری، پیشوایان دو دسته اند؛ امامی که مردم را به هدایت دعوت می کند و مردم از وی پیروی می کنند و به سعادت می رسند و امامی که مردم را به گمراهی فرا می خواند و مردم نیز از وی پیروی می کنند.

امام(علیه السلام) فرمود: هنگامی که این آیه نازل شد، از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره تاویل آن پرسیدم. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: به خدا سوگند، جز شما کس دیگری را قصد نکرده است و شما همان خویشاوندان من هستید. پس هر گاه من از دنیا رفتم، پدرت علی(علیه السلام) نسبت به من و جانشینی من سزاوارتر است؛ و هر گاه پدرت از دنیا برود، برادرت حسن(علیه السلام) بدان سزاوارتر است؛ و آنگاه که حسن(علیه السلام) از دنیا برود، تو بدان مقام سزاوارتری.

گفتم: ای رسول خدا، بعد از من چه کسی شایسته آن مقام است؟

فرمود: پسرت علی.

به همین ترتیب نام یکایک ائمه اطهار (علیهم السلام) را برشمرد؛ هر کدام را بعد از دیگری شایسته تر به خلافت دانست و در پایان فرمود: غیبت در زمان نهمین فرزندت به وقوع می پیوندد. این ائمه نسل تو هستند، خداوند علم و فهم مرا به ایشان عطا کرده است و سرشت آنها از سرشت من است. خدایا این مردم را چه می شود که با آزار خاندانم مرا می آزارند؟! خداوند شفاعتم را نصیب ایشان نگرداند.5

 

پاداش پیروی از اهل بیت

عبادت

در آیه 29سوره رعد می خوانیم: «آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، طوبی و بهترین سرانجام ها در انتظارشان است.»

امام(علیه السلام) می فرماید: این آیه در مورد امیرمؤمنان نازل شده است. «طوبی » درختی است در خانه وی در بهشت و هیچ میوه ای در هیچ خانه ای از خانه های بهشت نیست؛ مگر آنکه شاخه ای از این درخت در آن وجود دارد. 6

خداوند در آیه 71 سوره اسراء می فرماید: «روزی که هر گروهی را با پیشوا و امام خویش می خوانیم ...»

امام حسین(علیه السلام) فرمود: آری، پیشوایان دو دسته اند؛ امامی که مردم را به هدایت دعوت می کند و مردم از وی پیروی می کنند و به سعادت می رسند و امامی که مردم را به گمراهی فرا می خواند و مردم نیز از وی پیروی می کنند.[و در تباهی غوطه ور می گردند]

 

پرسش از ولایت اهل بیت در قیامت

خداوند در آیه 36 سوره اسراء می فرماید: «چشم و گوش و دل، تمامی اینها مورد پرسش و بازخواست قرار می گیرند.»

امام(علیه السلام) فرمود:[رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود:] ... به عزت پروردگارم سوگند، تمامی امت من در روز قیامت باز داشته می شوند و از ولایت امیرمؤمنان(علیه السلام) بازخواست می گردند. 7

امام حسین(علیه السلام) فرمودند: آن خویشاوندی که خداوند پیوند بدانها را فرمان داده و حق آنان را گرامی داشته و خوبی را در ایشان نهاده است، خویشاوندی ما اهل بیت است. خداوند حق ما را بر هر مسلمانی واجب کرده است.

احترام به اهل بیت

در آیه 82 سوره کهف می خوانیم: «... و اما آن دیوار، از آن دو یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی متعلق بدانها وجود داشت و پدرشان مردی نیکوکار بود. پروردگارت می خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنج خود را بیرون آورند...»

امام به یکی از منحرفان می فرماید: به خاطر احترام چه کسی آن دیوار برای این دو یتیم محفوظ ماند؟

مرد گفت: پدرشان

امام فرمود: آیا پدر آنها بهتر بود یا رسول خدا؟

آن مرد بدین وسیله به مقام و عظمت آن خاندان پی برد و سرافکنده و شرمسار گردید. 8

امام حسین علیه السلام

جدال میان اهل بیت و بنی امیه

شخصی از آن حضرت در باره آیه 19 سوره حج پرسید. خداوند در این آیه می فرماید: «اینان دو گروهند (دشمن یکدیگر) که درباره پروردگارشان به جدال و نزاع برخاستند.»

امام پاسخ داد: ما و بنی امیه هستیم که درباره خدای- عزوجل- به جدال و مخاصمه پرداخته ایم؛ ما می گوییم خدای راست گفت؛ و آنان می گویند: خدای دروغ گفت: پس ما و ایشان تا روز قیامت [نیز] دشمن یکدیگریم.9

 

اهل بیت، حکمرانان الهی

در آیه 41 سوره حج می خوانیم: «[یاران خدا] کسانی هستند که اگر در زمین بدانها قدرت و مکنت بخشیم، نماز را برپا داشته و زکات را می پردازند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و ...»

امام(علیه السلام) فرمود: این آیه در شان ما اهل بیت فرو فرستاده شده است.

 

طهارت و عصمت اهل بیت

خداوند در آیه 33 سوره احزاب می فرماید: «خداوند اراده کرده است که پلیدی و گناه را تنها از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاک گرداند. [و به مقام عصمت رساند]»

آن حضرت فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در منزل ام سلمه بود که برایش [غذایی به نام] حریره آوردند. آن حضرت، علی و فاطمه و حسن و حسین(علیه السلام) را فرا خواند و همگی از آن خوردند. سپس عبای خیبری بر آنها افکند و آیه فوق را تلاوت فرمود. 10

 

اهل بیت منبع علوم

خداوند در آیه 12 سورء یس می فرماید: «و همه چیز را در امام آشکار کننده ای برشمرده ایم.»

آن حضرت فرمود: حضرت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: مراد از «امام مبین» امیرالمؤمنین(علیه السلام) است، بی تردید او همان امامی است که خدای - تبارک و تعالی - در وی علم هر چیزی را به شماره در آورده است. 11

امام(علیه السلام) فرمود: مراد از خورشید، محمد رسول خدا است؛ و مراد از ماه امیرالمؤمنین علی است که به دنبال محمد(صلی الله علیه و آله) می آید و مراد از روز قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است که زمین را از قسط و عدل پر می سازد.

پیوستن به اهل بیت و دوستی با ایشان

توسل به اهل بیت

در آیه 23 سوره شوری می خوانیم: «[ای رسول ما، به امت] بگو: من از شما اجری نمی خواهم جز دوست داشتن نزدیکانم. »

امام حسین(علیه السلام) فرمودند: آن خویشاوندی که خداوند پیوند بدانها را فرمان داده و حق آنان را گرامی داشته و خوبی را در ایشان نهاده است، خویشاوندی ما اهل بیت است. خداوند حق ما را بر هر مسلمانی واجب کرده است. 12

اهل بیت همواره در حال عبادت

خداوند در آیه 29 سوره فتح می فرماید: «... آنان [کسانی که با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در برابر کفار سرسخت و در میان خود مهربانند] را می بینی که پیوسته در حال رکوع و سجودند ...»

امام(علیه السلام) فرمود: این آیه در باره علی بن ابی طالب(علیه السلام) نازل شده است. 13

 

اهل بیت سرچشمه روشنایی ها

در آیات آغازین سوره شمس می خوانیم: «سوگند به خورشید و تابش و گسترش نور آن در هنگام بالا آمدن ...؛ و سوگند به ماه، آن هنگام که در پی خورشید برآید و سوگند به روز آن هنگام که زمین را روشنایی می بخشد.»

امام(علیه السلام) فرمود: مراد از خورشید، محمد رسول خدا است؛ و مراد از ماه امیرالمؤمنین علی است که به دنبال محمد(صلی الله علیه و آله) می آید و مراد از روز قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است که زمین را از قسط و عدل پر می سازد. 14

 

نعمت دینداری و ولایت اهل بیت

در آیه 11 سوره ضحی می خوانیم: «... و اما نعمت پروردگارت را، پس بازگو کن.»

امام(علیه السلام) فرمود: مراد از نعمت، دین و اعتقاد به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است. 15

 

اهل بیت و آگاهی از رویدادهای آینده

امیرالمؤمنین(علیه السلام) سوره قدر را تلاوت می فرمود. حسین(علیه السلام) گفت: پدر، گویا این سوره [که] از دهان شما [شنیده می شود] شیرینی خاصی دارد! حضرت فرمود: ای فرزند رسول خدا و فرزندم، من از این سوره چیزی می دانم که تو نمی دانی. هنگامی که این سوره نازل شد، جدت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مرا فرا خواند. وقتی به محضرش شرفیاب شدم، آن را برایم قرائت فرمود؛ سپس بر شانه راستم زد و گفت: ای برادر من و وصی من و سرپرست و والی امتم بعد از من، و ای دشمن دشمنان من تا روزی که همگان برانگیخته شوند، این سوره بعد از من برای تو است و بعد از تو برای فرزندانت. [آری] جبرئیل(علیه السلام) برادر فرشته ام، حوادث امتم را در سنت خویش برایم گفته است و همانها را برای تو نیز بازگو خواهد کرد. این سوره در جان قدسی تو و جانشینان [من و تو] تا آن هنگام که طلوع فجر قائم(علیه السلام) سرزند همواره نوربخش خواهد بود. 16 

 

 

1- مسند ابن حنبل، ج 3، ص 14، دارصادر، بیروت.

2- التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(علیه السلام)، مؤسسة الامام المهدی(علیه السلام)، قم، ص 267.

3- همان، ص 448 به بعد.

4- الکافی، شیخ کلینی، دار صعب، بیروت، ج 8، ص 244.

5- کفایة الاثر، خزاز قمی، انتشارات بیدار، قم، ص 175.

6- مائة منقبة، ابن شاذان، ص 137. مدرسة الامام المهدی(علیه السلام)، قم.

7- عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، شیخ صدوق، ج 1، ص 280، مؤسسة الاعلمی، بیروت.

8- تاریخ ابن عساکر «ترجمة الامام الحسین(علیه السلام)، ص 157، مؤسسه المحمودی، بیروت.

9- الخصال، شیخ صدوق، ص 42، مکتبة الصدوق، تهران.

10- البرهان، سید هاشم بحرانی، ج 3، ص 312، مؤسسه اسماعیلیان، قم.

11- معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 95. جماعة المدرسین، قم.

12- البرهان، ج 4، ص 124. موسسة اسماعیلیان، قم.

13- المناقب، ابن شهرآشوب، ج 2، ص 15.

14- تفسیر فرات کوفی، ص 212.

15- المحاسن، شیخ برقی، ج 1، ص 344. المجمع العالمی لاهل البیت (علیهم السلام)، قم.

16- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 25، ص 70.  

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------- 

 (۴) 

ابراهیم فدای حسین (علیه‌السلام)

براهیم فدای حسین(علیه‌السلام)

تولد امام حسین (علیه‌السلام)

به روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت1 دومین فرزند برومند حضرت علی و فاطمه، که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحی و ولایت، چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) رسید،به خانه ی حضرت علی و فاطمه(علیهماالسلام) آمد و اسماء 2 را فرمود تا کودکش را بیاورد. اسماء او را در پارچه ای سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) برد، آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.3

به روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش،امین وحی الهی، جبرئیل،فرود آمد و گفت:

سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون «شبیر» 4 که به عربی «حسین» خوانده می شود،نام بگذار.5 چون علی(علیه‌السلام) برای تو بسان هارون برای موسی بن عمران است جز آنکه تو خاتم پیغمبران هستی.

و به این ترتیب نام پر عظمت «حسین »از جانب پروردگار، برای دومین فرزند فاطمه انتخاب شد.

به روز هفتم ولادتش، فاطمه ی زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندی را برای فرزندش به عنوان عقیقه 6 کشت،و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سر او نقره صدقه داد. 7

 

حسین و پیامبر (صلی الله علیه و آله)

از ولادت حسین بن علی (علیه‌السلام) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله(صلی الله علیه و آله) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفی که پیامبر راستین اسلام(صلی الله علیه و آله) در باره ی حسین(علیه‌السلام) ابراز می داشت، به بزرگواری و مقام شامخ پیشوای سوم آگاه شدند.

سلمان فارسی می گوید: دیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، حسین(علیه‌السلام) را بر زانوی خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود:

تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی،تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی،تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجت های خدایی که نه نفرند و خاتم ایشان، قائم ایشان(امام زمان عج) می باشد.

سلمان فارسی می گوید: دیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، حسین(علیه‌السلام) را بر زانوی خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود:

تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی،تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی،تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجت های خدایی که نه نفرند و خاتم ایشان، قائم ایشان(امام زمان عج) می باشد.8

انس بن مالک روایت می کند:

وقتی از پیامبر پرسیدند کدامیک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می داری، فرمود:حسن و حسین را، 9 بارها رسول گرامی حسن و حسین را به سینه می فشرد و آنان را می بویید و می بوسید.10

ابو هریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است در عین حال اعتراف می کند که:

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را دیدم که حسن و حسین (علیه‌السلام) را بر شانه های خویش نشانده بود و به سوی ما می آمد،

وقتی به ما رسید فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.11

عالی ترین،صمیمی ترین و گویاترین رابطه ی معنوی و ملکوتی بین پیامبر و حسین را می توان در این جمله ی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) خواند که فرمود: حسین از من و من از حسینم. 12

 

محبت شدید پیامبر (صلی الله علیه و آله)

صلوات رمز محبت و وفادارى به پیامبر اکرم و خاندانش

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسبت به حسین علیه السلام محبت شدیدی داشت و در مناسبت‌های مختلف و حوادث زیادی با رفتار و گفتار گرانمایه اش این محبّت را ابراز می داشت.

ابو هریره می گوید: با دو چشمان خود دیدم و با دو گوش خود شنیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، دو دست حسین علیه السلام را در دست نهاده بود و پاهای حسین علیه السلام بر قدم های پیامبر (صلی الله علیه و آله) قرار داشت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «تَرَقَّ عَیْنَ بَقّة» بالا بیا کوچولو!

حسین علیه السلام بالا آمد تا قدم هایش را بر سینه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله)نهاد، سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: دهانت را باز کن، وقتی حسین علیه السلام دهانش را باز کرد، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)دهان حسین علیه السلام را بوسید و فرمود: «اَللّهُمَّ اَحِبَّهُ فَإِنّی اُحِبُّهُ» خدایا! حسین علیه السلام را دوست بدار، من او را دوست دارم.13

هر وقت پیامبر (صلی الله علیه و آله)حسین علیه السلام را می دید، او را می بوسید و در بر می کشید و لب هایش را می مکید و می گفت: جانم به قربان کسی که فرزندم ابراهیم را فدای او نمودم. پدر و مادرم به قربانت ای ابا عبدالله الحسین.

ابراهیم فدای حسین علیه‌السلام

رسول گرامی اسلام تا آنجا به امام حسین علیه السلام علاقه دارد که فرزندش ابراهیم را فدای او می کند. ابن عبّاس می گوید: در محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودم، فرزندش ابراهیم را بر زانوی چپ و حسین علیه السلام را بر زانوی راست نهاده بود. گاهی ابراهیم را و گاهی حسین علیه السلام را می بوسید. در این هنگام جبرئیل نازل شد و از جانب خداوند متعال برای پیامبر وحی آورد.

بعد از آن پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: جبرئیل از جانب خداوند این پیام را آورد که: ای پیامبر! پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید: من این دو فرزند را برای تو باقی نمی گذارم، یکی را باید فدای دیگری کنی. پیامبر نگاهی به ابراهیم کرد و گریست. سپس نگاهی به حسین علیه السلام کرد و گفت: ای جبرئیل! ابراهیم را فدای حسین علیه السلام کردم. ابن عباس می گوید: پس از سه روز ابراهیم از دنیا رفت.

هر وقت پیامبر (صلی الله علیه و آله) حسین علیه السلام را می دید، او را می بوسید و در بر می کشید و لب هایش را می مکید و می گفت: جانم به قربان کسی که فرزندم ابراهیم را فدای او نمودم. پدر و مادرم به قربانت ای ابا عبدالله الحسین.14

امام حسین (ع)

نور چشم پیامبر (صلی الله علیه و آله)

روزی حسین علیه السلام در آغوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود. آن حضرت وی را می خنداند و نوازش می کرد. عایشه یکی از همسران پیامبر به آن حضرت می گوید: ای رسول خدا! چه بسیار این کودک را دوست می داری! و دیدارش باعث شادمانی زیاد شما است! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چرا او را دوست نداشته باشم و با دیدارش شاد نگردم، با این که «او میوه ی دل و نور چشم من است»، ولی امّتم او را خواهند کشت.

کسی که بعد از شهادتش مرقد او را زیارت کند، خداوند ثواب یک حجّ از حجّ های مرا برای زیارت کننده ی وی می نویسد. عایشه گفت: به راستی ثواب یک حجّ از حج های شما؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله): بلکه ثواب دو حجّ. عایشه: به راستی ثواب دو حجّ؟!پیامبر (صلی الله علیه و آله): بلکه ثواب سه حجّ.

این سؤال و جواب همچنان ادامه یافت تا این که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند ثواب نود حجّ من با ثواب عمره های آن را به زیارت کننده ی مرقد حسین علیه السلام خواهد داد.15

 

خنده ی اشک آلود

شاعر ارجمند معاصر آقای چایچیان (حسان)، شب تولد امام حسین علیه السلام و شادی توأم با غم پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) را در اشعاری زیبا ترسیم نموده که بعضی از آن ها چنین است:

این چه رازی است خدایا که محمّد امشب  لب پر خنده ولی دیده ی گریان دارد 

دانی از چیست که احمد شب میلاد حسین  غم و شادی با هم از دیدن جانان دارد 

بیند آینده ی او را چو در آیینه ی غیب  زین جهت سوز نهان اشرف انسان دارد 

شاد از این است که آخر ثمر عشق رسید  آمد آن فرد که بر جامعه رجحان دارد 

آمد آن لاله ی خونین رخ صحرای بلا  که به دل داغ زهفتاد و دو قربان دارد 16 

 

 

 

 

1- در سال و ماه و روز ولادت امام حسین (علیه‌السلام) اقوال دیگری هم گفته شده است،ولی ما قول مشهور بین شیعه را نقل کردیم.ر.به. ک.اعلام الوری طبرسی ص 213

2- احتمال دارد منظور از اسماء،دختر یزید بن سکن انصاری باشد.ر.به.ک.اعیان الشیعه جزء 11 ص 167

3- امالی شیخ طوسی ج 1 ص 377

4- شبر بر وزن حسن و شبیر بر وزن حسین و مشبر بر وزن محسن نام پسران هارون بوده است و پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرزندان خود حسن و حسین و محسن را به این سه نام نامیده است- تاج العروس ج 3 ص 389،این سه کلمه در زبان عبری همان معنی را دارد که حسن و حسین و محسن در زبان عربی دارد- لسان العرب ج 6 ص 60

5- معانی الاخبار ص 57

6- در منابع اسلامی در باره ی عقیقه سفارش فراوان شده و برای سلامتی فرزند بسیار مؤثر دانسته شده است،ر.به.ک.وسائل الشیعه ج 15 ص 143 به بعد.

7- کافی ج 6 ص 33.

8- مقتل خوارزمی ج 1 ص 146- کمال الدین صدوق ص 152.

9- سنن ترمذی ج 5 ص 323.

10- ذخائر العقبی ص 122.

11- الاصابه ج 11 ص 330.

12- سنن ترمذی ج 5 ص 324- در این قسمت روایاتی که در کتابهای اهل تسنن آمده است نقل شد تا برای آنها هم سندیت داشته باشد.

13- معالی السبطین، حائری مازندرانی، ج 1، ص 86.

14 ـ نفس المهموم و نفثة المصدور، محدث قمی، با ترجمه ی کمره ای، ص 10.

15 ـ کامل الزیارات، صدوق، ص 68، حدیث 1.

-16 حسین پیشوای انسان ها، جمع آوری: اکبرزاده، ص 86 ـ 87. 

در ذیل آیه 62 سوره بقره امام(علیه السلام) فرمود: اگر آنها [یهودیان]با نیتی صادق و عقیده ای درست از عمق جان خدای را به «محمد و آل پاکش » می خواندند تا نگاهشان دارد ... حتما خداوند با کرمش به آنها پاسخ می داد؛ اما کوتاهی کردند ... 2
زهد بی میلی طبیعی نسبت به امور دنیوی نیست، بلکه بی میلی روحی یا عقلی یا قلبی نسبت به اشیائی است که مورد تمایل و رغبت طبع و نفس است، با این هدف که مقصود و نهایت آرزو و کمال مطلوب که مافوق مشتهیات نفسانی دنیوی است، حاصل شود؛ خواه آن امور از مشتهیات نفسانی اخروی باشد و یا اساسا از نوع مشتهیات نفسانی نباشد، بلکه از نوع فضائل اخلاقی باشد، از قبیل: عزت، شرافت، کرامت، آزادی، و یا از نوع معارف معنوی و الهی باشد، مانند: ذکر خداوند، محبت الهی، و تقرب به ذات اقدس خداوندی.
نظرات 3 + ارسال نظر
فطرس جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 18:03 http://jamaran.mihanblog.com/

ایمان جان ممنون از اینکه به ما سر زدی وبلاگ قشنگی درست کردی ولی میخواستم یه انتقادی ار وبلاگت بکنم و اونم اینکه توی این روزای اعیاد شعبانیه و نزدیک شدن به نیمعه شعبان بهتر نبود که نوای وبلاگت رو عوض میکردی و یه مولودی جاش میزاشتی.
یا علی دوستدار تو فطرس (وبلاگ جماران)
بازم بهمون سر بزن مشتی!!!!!!!

رضایی جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 18:50 http://www.mtnagahi.com

ام تی ان آگهی تبلیغات رایگان

با درج آگهی خود در سایت ام تی ان آگهی آمار رویت
آگهی هایی خود را در اینترنت چند برابر کنید.
آگهی رایگان
آگهی متنی
آگهی تصویری
آگهی ویژه
آگهی لینک دار
تبادل لینک
این روزها همه در ام تی ان آگهی، تبلیغ میدن شما چه طور !!!

http://www.mtnagahi.com

ثبت نام
آگهی خود را هرچه سریعتر درج نمایید ....
با ام تی ان آگهی ، تبلیغ خود را در صفحه اول گوگل مشاهده نمایید...
با ثبت لینک سایت ام تی ان آگهی در سایت و وبلاگ خود و اطلاع دادن از طریق
فرم تماس با مااز
اعتبار رایگان برای درج آگهی بهرمند شوید.
------------------------------------------------
تبادل لینک اتوماتیک

http://mtnagahi.com/mtn2

فانی شنبه 26 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 17:36 http://golbargeshabane.blogfa.com/

سلام
این روزهای عید رو بهتون تبریک میگم
یه چند ماهی میشه فکر کنم نتونستم بیام خدمتتون
خوشحالم الان فرصت شد.
راستش مطالبتون رو نتونستم باز کنم تو ادامه مطلب نمیدونم شاید مشکل از مرورگر خودمه
براتون آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم
شاد باشین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد