در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

رفاه اقتصادی در حکومت مهدوی

                                       امام زمان

همیشه از امام زمان مان که برایمان گفته اند، حاصل گفته ها این بوده که جهان‌ را از گنداب‌ ظلم‌ و جور خارج می کند و‌ آن‌ را به‌ عدالت‌ و مساوات‌ می رساند‌؛ همان چیزی که‌ اصل‌ ایمان‌ بشریت‌ به‌ آن‌ سو معطوف‌ شده‌ است‌ و تمام‌ ادیان‌ در مقابل‌ آن‌ سر خم‌ کرده اند ... جهان امروز، جهان پایمال‌ شدن‌ حقوق‌ انسان‌ها، سلب‌ آزادی های‌ فردی‌، بهره ‌کشی‌ و استفاده‌ ابزاری‌



از زنان‌ و مردان‌ و کودکان‌، گسترش‌ جنگ ها و ویرانی ‌های‌ بسیار و انواع‌ ظلم‌ و ستم ها، احتکار منابع‌ و منافع‌ ارضی‌ است که همگی‌ تحت‌ عنوان‌ قوانین‌ جهانی‌ سازی (جهانی‌ شدن‌)، وضعیت‌ اسفباری‌ را برای جهان‌ امروز پدید آورده‌ است‌.

صبح ظهور وقتی بندگان خدا از خواب بیدار می ‌‌شوند، دستی بر سر آن ها کشیده می ‌‌شود. به خود می ‌‌نگرند، به دانسته ‌‌ها و قدرت فهم و دریافت عقلی خویش، ناگهان می ‌‌بینند که نور ایمان در قلب آنان می ‌‌تابد، به درخشندگی خورشید(1) و قدرت و توانی در خویش می بینند، باورنکردنی. هر یک قدرت چهل مرد را پیدا می ‌‌کنند(2). ایمان و توان، اولین هدیه‌‌ هایی است که از دوست می ‌گیرند

نشاط و شادمانی، چنان بر وجود آن ها سایه می ‌‌افکند که حتی مردگان نیز در قبر شاد می ‌‌شوند(3) و از نسیم ظهور آن مرد بزرگ، حیاتی دوباره می ‌‌یابند.

پیش از این، بندگان خدا پراکنده بودند و هر یک در اندیشه ‌‌ای متفاوت. پس از ظهور، دستی بر سرهای آنان کشیده می ‌‌شود و عقل های آن ها را به یک سو جهت می ‌‌دهد(4). افکار آشفته و متفرق جمع می ‌‌شوند و گویی همه عقل ها به یک عقل؛ آن هم «عقل کامل» تبدیل می شوند؛ چونان قطره ‌‌هایی که از سرتاسر کره زمین جمع می ‌‌شوند و به رودها می ‌‌ریزند و راه های دراز را معجزه‌ ‌آسا می ‌‌پیمایند تا به دریا ریزند. آنان دیگر قطره نیستند. نام شناسنامه ‌‌ای آن ها از قطره به دریا تغییر می‌ ‌کند و همه یک هویت می ‌‌یابند؛ دریا، دریای بیکران ... .

بندگان خدا در آن روز به یک حقیقت می ‌‌اندیشند و عقربه ذهن و عقل آن ها یک نقطه را نشان می ‌‌دهد و آن، پیروی از حق و راستی است. دیگر هیچ‌‌ کس واژه «من» را به کار نمی ‌‌برد و «ما» را جایگزین همه منیت ‌ها می ‌شود. وقتی آن دست آسمانی بر سرها کشیده می ‌‌شود، اخلاق (احلام)(5) مردم کامل می ‌‌شود. رذایل اخلاقی از وجود آن ها رخت برمی بندد و فضایل، نیکی ها و بزرگواری همچون دانه‌ ‌های مروارید، صدف وجود آنان را مزین می ‌‌کند. خشم و شهوت و وهم و بی ‌‌عدالتی با این مردم بیگانه می ‌‌شود و آرامش و وقار و تعادل و عدالت از سیمای آنان هویدا می‌‌ گردد؛ روزی که بغض و کینه از دل های بندگان می ‌‌رود و این گونه اخلاق آن ها کامل می ‌‌شود(6)، ترس و بخل از شیعیان دور می ‌‌شود و آرامش و سخاوت جایگزین آن می ‌‌گردد(7). خداوند، مردمان شایسته ‌‌ای را حاکم خواهد کرد که زمین را پر از عدل و داد می ‌‌کنند(8) و افراد پست و فاسد را روی زمین باقی نمی ‌‌گذارد(9).

 

شکوفایی علم و دانش

در روزگار حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، علم و دانش و فرهنگ اسلامی به درجه ای از رشد و شکوفایی می رسد که قابل وصف نیست و آن نیز، هبه مدد علومی است که در ید بیضای آن حضرت وجود دارد.

 امام صادق علیه السلام در حدیثی می فرماید: «علم و دانش بیست و هفت حرف ( شعبه یا شاخه) است. تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز آن دو حرف را نشناخته اند؛ اما هنگامی که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را آشکار می سازد و در میان مردم منتشر می سازد».(10)

آن حضرت علیه السلام در حدیث دیگری می فرماید: «هنگامی که قائم قیام کند، خداوند آنچنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت می کند که میان آن ها و قائم (رهبر و پیشوایان) نامه رسان نخواهد بود. با آن ها سخن می گوید و سخنش را می شنوند و او را می بینند، در حالی که او را در مکان خویش است». (11)

این گونه پیشرفت ها و سرافرازی مسلمانان در حکومت حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، در زمینه های مختلفی نصیب مستضعفان عالم خواهد شد که می توان در آن میان، به پیشرفت های عظیم اقتصادی، کشاورزی، دامپروری، عمران و آبادی و بهداشت و درمان اشاره کرد. امام باقر علیه السلام می فرماید: «دانش گاهی به کتاب خداوند عزوجل و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در قلب مهدی می روید؛ چنان که گیاهی در بهترین کیفیت خود رشد می کند. هر کس از شما که تا روزگار ظهور حضرتش باقی بود و او را ملاقات کرد، به هنگام دیدار با ایشان بگوید: "سلام بر شما ای خاندان رحمت و نبوت و گنجینه دانش و جایگاه رسالت!"».(12)

از روایاتی که بیانگر وضعیت رفاهی و اقتصادی جامعه مهدوی است، چنان رایحه استغنا و بی نیازی استشمام می شود که آدمی را مشتاق می کند تا در آن دوران حضور داشته باشد و آن را درک کند.

خداوند قلب های امت محمد صلی الله علیه و آله را چنان سرشار از وسعت غنا و بی نیازی می ‌‌کند که از سرتاسر گیتی تنها یک مرد نزد او می ‌‌آید و از حضرت مال می ‌‌خواهد. حضرت، او را نزد خزانه ‌‌دار می ‌‌فرستد تا خواسته ‌‌اش را برآورده سازد. او نزد خزانه‌‌دار می ‌‌رود و به او گفته می ‌‌شود، خود به خزانه برو و هر آنچه می ‌‌خواهی، برای خویش بردار ....

مرد می ‌‌رود و آن ‌‌قدر طلا و نقره بر می ‌‌دارد که نمی ‌‌تواند آن ها را حمل کند. مقدار زیادی از اموال را بر جای می ‌‌گذارد و مقداری از آن را به تناسب نیرو و قدرت خویش برمی ‌‌دارد و خارج می ‌‌شود. هنوز چند قدمی دور نشده است که با خود می ‌‌گوید: من حریص‌‌ ترین فرد از امت محمد صلی الله علیه و آله هستم که به اینجا آمده‌‌ام!

سپس مال را به خزانه برمی ‌‌گرداند و وقتd خزانه ‌‌دار را می ‌‌بیند و جریان را باز می ‌‌گوید، پاسخ می ‌‌شنود: «ما آنچه را که دادیم، پس نمی ‌‌گیریم».(13)


روایت دیگری رفاه اقتصادی دوران با سعادت و باشکوه حکومت مهدوی را این چنین توصیف می کند(14): امت او چنان در نعمت غرق خواهند بود که چشم به هیچ مالی نمی ‌‌دوزند و خزانه بیت‌‌المال سرشار است، از دارایی ‌‌هایی که راهی برای مصرف آن ها نیست. برای مصارف خمس و زکات هیچ موردی یافت نمی ‌‌شود و فقر از جامعه آن روز ریشه‌‌کن خواهد شد، اما چگونه جامعه‌‌ای به این درجه از استغنا خواهد رسید؟ ... . خداوند برای آخرین گنجینه خویش در خزانه بی ‌‌انتهایش، نعمت های ویژه پنهان نموده است. او اراده کرده است تا صالحان را وارث زمین کند و مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، پدر صالحان است.(15)

کشاورزان در آن روز یک مد از هر محصولی می ‌‌کارند و هفتصد مد برداشت می‌‌کنند(16)؛ یعنی محصولات هفتصد برابر می‌‌شود. تعداد دام ها و چهارپایان افزایش می‌‌یابد و امت اسلام شکوه و عظمت فراوان می ‌‌یابد.(17)

بارش چهل روزه نزدیک ظهور و سخاوت زمین های کشاورزی و وفور نعمت ها، مردم را ثروتمند و بی ‌‌نیاز می کند و این همه، به برکت نفس های پاک ولیّ خدا بر روی کره زمین است.

امام زمان علیه السلام

در روایتی آمده است: پیرزنی بر سر خود زنبیلی (کیسه ‌‌ای) از گندم می ‌‌گذارد و به آسیاب می ‌‌رود، کارگران گندم های او را آرد می ‌‌کنند، بدون آنکه اجرت و مزدی از وی دریافت کنند.(18) از آنجا که قلب ها سرشار از غنا و بی ‌‌نیازی است، هرگز از ضعف و ناتوانی دیگران جهت بهره ‌‌وری بیشتر سوء استفاده نمی‌‌شود؛ بلکه این گروه بیش از دیگران مورد شفقت و مهرورزی واقع می ‌‌شوند و در آن روز است که حق، به حق‌‌دار می ‌‌رسد و به امر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مردم از توزیع عادلانه و مساوات برخوردار می ‌‌شوند. افزونه‌‌ خواهی و ثروت های بادآورده و اختلاس و تبعیض طبقاتی، در این جهان هیچ جایی ندارد. در آن روز هیچ زمین زراعی و یا غیر آن، از طریق حکمرانان به بستگان و نزدیکانشان اعطا نخواهد شد و قانون «اقطاع»(19) نابود می ‌‌گردد. از این رو همه مردم به‌‌ طور مساوی از سرمایه‌‌ های ملی بهره می ‌‌جویند.

روایت ها از برکت زمین که امروز آن را در دلش نهفته است و از سخاوت آسمان می گویند که در آن دوران به برکت وجود ولی خدا در زمین، بیابان های خشک و بی ‌‌آب و علف عراق که در فاصله بین کوفه و کربلا وجود دارند، به برکت باران و هدایت آب های سرگردان - که به دستور حضرت صورت می ‌‌گیرد - سرسبز و آباد می ‌‌شوند و خانه هایی در آن زمین ها ساخته می ‌‌شود و سرپناهی برای بی ‌‌پناهان مهیا می ‌‌گردد.

آن حضرت فرمان می ‌‌دهد تا آبراهی از پشت کربلا حفر کنند که تا غرییّن(20) جریان می یابد و به سوی نجف اشرف سرازیر می شود. آنگاه بر سر راه این آب، پل ها و آسیاب ها جریان می یابد و به سوی نجف اشرف سرازیر می شود.(21)

این ‌‌گونه مناطق خشک، صحراها و بیابان ها، به مناطق مسکونی تبدیل می شود و خانه‌‌ هایی زیبا در دشت های سبز و آباد بنا می ‌‌شود که آدمی را به یاد درختان و نهرهای بهشتی می ‌‌اندازد. این آبراه ها برای سیراب کردن تمامی صحراهای خشک که به نجف و کوفه متصل می ‌‌شوند، حرکت می ‌‌کنند و به واسطه این جریان، حتی صحرای شام و صحرای نفوذ و رفبع الخالی نیز آباد می ‌‌شوند.

روشن است که وقتی بیابان های تفتیده عراق و عربستان، سبز و آباد می ‌‌شود و آب در آبراهه ‌‌ها و آبادی ها موج می ‌‌زند، در کشورهایی که استعداد و امکانات رویش و آبادانی دارند، چه خواهد شد؟ به یقین رویش و بالندگی در این کشورها، صد چندان خواهد شد.


روایات از سخاوت آسمان می گویند و لبخند سبز زمین که در آن روز، آسمان پی در پی می ‌‌بارد(22). زمین، پیوسته گیاه و سبز می ‌‌رویاند، آن گونه‌‌ که بانویی بین عراق و شام را طی می ‌‌کند، در حالی که قدم های خود را فقط بر روی گیاه می ‌‌گذارد(23). این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که در حال حاضر، صحرای شام و مناطق اطراف آن از نظر تفتیدگی و خشکی روی کره زمین بی ‌‌نظیر هستند و حتی با تکنولوژی بسیار پیشرفته نمی ‌‌توان این مشکل را حل کرد و به این صحراها حیات بخشید... تنها حضور و ظهور ولی خداست که حیاتبخش زمین و زمان و هویت بشری است.

آسمان، عاشقانه و سخاوتمندانه ‌‌تر از همیشه برکات و آبشار رحمت خود را بر سر مؤمنان نثار می ‌‌کند و بارش رحمت الهی وصف‌‌ ناپذیر است و زمین، پاره‌‌های جگر و میوه دل خود؛ یعنی معادن طلا و نقره‌‌اش را به پای امام و امت او می ‌‌ریزد و این گونه همه سرشار از بی‌‌ نیازی و مناعت طبع می ‌‌شوند.

زمین در نهایت سخاوتمندی و گشادگی، همه ذخیره ‌‌ها و بذرهای نهفته در درونش را تقدیم می ‌‌کند(24). نزدیک ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آسمان به مدت چهل روز(25) هیچ قطره‌‌ای در گنجینه خود نگاه نمی دارد و آبشاری بر زمین جاری می‌ ‌کند، وصف ناپذیر و زمین های مرده ای که با این باران زنده شده‌‌اند، در صبح ظهور خود را به گیاهان و سبزهر‌‌ها می ‌‌آرایند و خودنمایی می ‌‌کنند. درختان بار فراوان می ‌‌آورند و برکت از هر سو، وارد زندگی مؤمنان می ‌‌شود(26). مردم چنان غرقه در نعمت می ‌‌شوند که تا کنون چنین نبوده است.(27)

مؤمنان، سعادتمندانه زندگی می کنند و هیچ کس از اجام فرامین و دستوران الهی شانه خالی نمی کند و به حکم الهی، اعتراض؛ که با جان و دل به انجام دستورات الهی می چردازند ... آن ها، زکات مال و اموال شان را روی شانه‌‌ هایشان می گذارند و برای سرور هستی، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می ‌‌آورند. چنان وسعت و گشایشی در زندگی آن ها به وجود می آید که اگر لطف الهی نبود، در پی چنین توسعه ‌‌ای، مست نعمت های الهی می ‌‌شدند و از حدود خود تجاوز می ‌‌کردند. آن ها خاضعانه و ارادتمندانه، حقوق را ادا می ‌‌کنند و این ‌‌گونه رنگ تیره فقر و ناداری از جامعه شیعیان حضرت زدوده می ‌‌شود و رفاه و رزق کریم، جایگزین آن می ‌‌شود. چشم ها پر از نعمت و دل ها سرشار از عشق به منعم و نعمت آفرین می شود. آن روز، شیعیان، خزانه‌‌دار و حکمران روی زمین هستند و زمامداری امور در سراسر گیتی به دست آنان است(28). ثروت، مکنت، مقام و شهرت در دست آنهاست؛ مقام و ثروتی که برای اولین بار فسادآور نیست و جز افزایش اطاعت، ره‌ آوردی ندارد.

اینجاست که باید دست نیایش به درگاه خداوند یکتا برداریم تا ما نیز حکومت حقه و الهی حضرت را درک کنیم . آمین

 

زهرا رضاییان – گروه دین و اندیشه تبیان


1. صدوق، کمال‌‌الدین، ص652.

2. مجلسی،بحارالأنوار، ج52، ص372.

3. طبرسی، أعلام‌‌الوری، ص435.

4. کمال‌‌الدین، ص675و کلینی، الکافی، ج1، ص25.

5.  همان؛ در بعضی روایات «اخلاق» و در برخی «احکام» است. شاید این تفاوت به خاطر تصحیف است که در هر صورت قابل تفسیر است.

6.  این روایت با تعابیر گوناگون در کتب روایی آورده شده است. البته از نظر مضمون تفاوتی با هم ندارند، ولی در لفظ متفاوت هستند. در بصائرالدرجات تألیف ابن صفار «یجمع به عقولهم و اکمل به احلامهم»، آورده شده و در کمال‌‌الدین تألیف شیخ صدوق والکافی تألیف شیخ کلینی «مجمع بها عقولهمو کملت بها احلامهم» و در الخرائج و الجرائح تألیف راوندی به جای احلامهم، «اخلاقهم» آورده شده است. از آنجا که سلسله سند روایت صندوق و کلینی و آنچه در الخرائج می ‌‌خوانیم، یکی است، به طور مسلم در این کلمه تصحیف صورت گرفت.

7. قاضی نعمان، شرح الأخبار، ج3، ص357.

8. شیخ طوسی، الأمالی، ص382.

9. نعمانی، الغیبة، ص275.

10. بحارالأنوار، ج52،ص336.

11. مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، ص261.

12. طبسی، نجم الدین،چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،ص180-178.

13. مسند، احمد بن حنبل، ج3، ص37 و  سیوطی، جلال‌‌الدین، الدرالمنثور،  ج6، ص57.

14. انبیاء(21): 105.

15. مقدسی شافعی، عقدالدرر، ص200.

16. صدر، سیدمحمد، تاریخ ما بعدالظهور، ص722 و 102.

17. ر. ک؛ ماهنامه موعود، ش 52، مقاله دوران طلایی.

18. شیخ طوسی، الغیبه، ص281.

19. الحمیری القمی، قرب الاسناد، ص42.

20. دو ساختمان مشهور نزدیک حیره که از توابع کوفه است.

21. شیخ طوسی، الغیبه، ص281.

22. حاکم نیشابوری، المستدرک علی ‌‌الصحیحین، ج4، ص557.

23. بحارالأنوار، ج52، ص319.

24. عقدالدرر، ص206.

25. از اول جمادی ‌‌الثانی تا دهم ماه رجب.

26. عقدالدرر، ص211.

27. یزدی حائری، علی، الزام‌‌الناصب، ج2، ص159.

28. همان.


نظرات 1 + ارسال نظر
دریا شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:03 http://www.daryaa.blogsky.com

من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی ست



آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد