در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

مقایسه اندیشه مهدویت شیعه اثنی عشری و نظریه پایان تاریخ فوکویاما


مقایسه اندیشه مهدویت شیعه اثنی عشری و نظریه پایان تاریخ فوکویاما (1)

مقایسه اندیشه مهدویت شیعه اثنی عشری و نظریه پایان تاریخ فوکویاما (1)


 

نویسنده: دکتر حسن حضرتی و نفیسه فلاح پور




 

موضوع پایان تاریخ که از آموزه های ادیان و مذاهب مختلف آن از جمله تشیع اثنی عشری است، در دوران معاصر نیز مورد توجه ویژه اندیشمندان مغرب زمین قرار گرفته است. فوکویاما از نظریه پردازانی است که اندیشه های او در این زمینه آوازه یافته است. در این مقاله پایه های نظری مهدویت در سپهر اندیشه‌ای تشیع اثنی عشری با نظریه پایان تاریخ فوکویاما در محورهای زیر مقایسه شده است. قانونمندی تاریخ، تکامل تاریخ، کرامت انسان و سرانجام چیستی و ویژگی های غایت تاریخ، این مقاله به این



نتیجه دست یافته است که مهمترین تفاوت مبنایی این دو نظریه، در نگاه به انسان و ابعاد وجودی اوست.
واژه های کلیدی: تشیع اثنی عشری، مهدویت، نظریه پایان تاریخ، فرانسیس فوکویاما.

اندیشه مهدویت تشیع اثنی عشری
 

نظریه مهدویت در نزد شیعه اثنی عشری دارای عناصر اصلی اعتقاد به وجود یک جریان کلی در نظام طبیعت و جهان (تاریخ عام بشری و قانونمندی تاریخ)، سیر تکاملی تاریخ و اعتقاد به پایان و فرجام خوش برای تاریخ است. (1) این عناصر که از خاستگاه الهی برخوردارند می توان در مقوله فطرت الهی انسان خلاصه کرد.

نظریه پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما
 

عناصر اصلی موجود در نظریه فوکویاما عبارت اند از: قانونمندای تاریخ ماتریالیسم تاریخی، کرامت انسانی و دمکراسی لیبرال جهان شمول. فوکویاما وجود تاریخ منسجم و عام بشری و به عبارت دیگر قانونمندی تاریخ را از طریق ماتریالیسم اثبات می کند و در ادامه به میل شناخته شدن در انسان (کرامت) نیز می پردازد. او معتقد است نظام سیاسی دمکراسی لیبرال، قابلیت پاسخگویی به ماتریالیسم و میل به شناخته شدن را دارد؛ لذا غایت تاریخ منسجم و جهت دار در نزد فوکویاما، دمکراسی لیبرال جهان شمول است فوکویاما درباره قانونمندی تاریخ و ماتریالیسم تاریخ، آرای هگل و مارکس را مبنا قرار می دهد. (2) اما بیان می کند که خودش مجدداً به اثبات این عناصر می پردازد، چرا که به علت گذشت زمان و بروز تجربیات و روی کار آمدن دیگر دولت های رقیب دمکراسی و لیبرال، آرای این اندیشمندان با تناقض هایی مواجه شده است.

تاریخ عام بشری و قانونمندی تاریخ
 

اندیشه مهدویت شیعه اثنی عشری
 

اعتقاد به تاریخ عام بشری و وجود یک سیر و تطور تاریخی در جهان که به منزله پذیرش قانونمندی تاریخ است، در نزد شیعه اثنی عشری پذیرفته است. این سیر و تطور تاریخی نزد شیعه با توجه به خاستگاه الهی، معنا و مفهوم تعریف شده ی خود را دارد.
منظور از قانو نمندی و قائل بودن به قانون، پذیرش اصل علیت و عدم پذیرش حدوث تصادفی حوادث (عدم علیت) است. از آنجا که هر قانون علمی، گویای یک ارتباط علّی و معلولی میان دو پدیده است و از هیچ استثنایی هم بر خوردار نیست، برای تحقق یک معلول، وجود علت تامه واجب است و نیز عکس آن هم واجب است. از عدم پذیرش علیت به تصادف تعبیر می شود. براین اساس همه امور تحت تقدیر و تدبیر حکیمانه الهی و نظم و نظام ضروری عالم واقع است، بدون اینکه جبری در کار آید و اراده آزاد فاعل های مختار سلب شود، چرا که اراده خدای متعال در عرض اراده های فاعل های مختار نیست، بلکه در تراز بالاتری قرار دارد. (3)
به عقیده شیعه اثنی عشری، تطورات تاریخی قانونمند است؛ یعنی جوامع با وجود انواع تفاوت ها و اتلاف های قوانین زیست شناختی و روان شناختی، در قوانین جامعه شناختی از اشتراک برخوردارند. این باور دارای ریشه قرآنی است؛ یعنی گروه ها، قشرها و جوامعی که در طول زمان و پهنه زمین پدیدار شده اند و خواهند شد با وجود وجوه اختلافی با یکدیگر، جهات اشتراکی نیز دارند که قوانین جامعه شناختی متکفل بیان آنهاست. (4) نظری اجمالی به قرآن کریم می رساند که این کتاب آسمانی به یک رشته قوانین تکوینی و تشریعی مشترک بین همه جوامع قائل است. از برخی آیات بر می آید که حکمت نقل داستان های جوامع و اقوام پیشین این است که دیگران از اعمال و پیامدهای کارهایشان درس بگیرند و عبرت بیاموزند:
لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب؛ (5)
إن فی ذالک لعبره لاولی الابصار؛ (6)
شایان ذکر است که پندآموزی از آنچه بر جوامع پیشین رفته تنها در صورتی ممکن و مفید است که یک واقعه تاریخی، پدیده‌ای منحصر به فرد و متعلق به یک جامعه خاص نباشد، بلکه می تواند در هر جامعه‌ای تکرارشود.
همچنین آیات دیگری در قرآن کریم، مردم را به سیر فی الارض و دریافت و شناخت عاقبت کسانی که پیش از ایشان بوده اند. (7) یا سرانجام تکذیب کنندگان (8) فرا می خواند؛ این آیات ضمن تأکید بر تفکر و تأمل در واقعیات و حوادث تاریخی به منظور عبرت اندوزی و پندآموزی، دلالت دارند بر اینکه جوامع گذشته، حال و آینده، جهات مشترکی دارند که درس گرفتن از گذشتگان را برای آیندگان ممکن و مطلوب می سازد. اینها همگی مؤید وجوه اشتراک تکوینی همه جوامع و قوانین جامعه شناختی مشترک و احکام اخلاقی و حقوقی و نظام ارزشی و فرهنگ مشترک هستند که ثمره همان حقیقت واحده همه ادیان و شرایع الهی یعنی فطرت توحیدی انسان است. اصول و کلیات تکوینی انسان از زمان خلقت تا ابد یکسان خواهد ماند، چرا که فطرت انسانی، فطرتی واحد است که در میان همه آدمیان مشترک است و قوانین حقیقی مشترکی دارد.(9) براساس این دیدگاه، تاریخ عام بشری به انتزاع فطرت واحد خداجو در همه انسان ها در طول تاریخ گذشته و حال و آینده اثبات و پذیرفته می شود. (10)
فطرت که قانونمندی تاریخ و جوامع را به بار می آورد، مستلزم تکامل تاریخ نیز است؛ البته تکاملی که شیعه اثنی عشری مطرح می کند، تعریف و مفهوم خاصی دارد که در بخش های آینده به آن می پردازیم.

نظریه پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما
 

فوکویاما برای تاریخ عام بشری (تاریخ منسجم، جهت دار) از علوم طبیعی آغاز می کند و آن را مفروض خود قرار می دهد. او اعتقاد دارد که هر چند جوامع دارای فرهنگ ها و ریشه های تاریخی یا میراث های فرهنگی متفاوت اند، اما علوم طبیعی بر جوامع اثر یکسانی می گذارد؛ (11) بدین ترتیب که اگر همه کشورهای جهان را دو گونه فرض کنیم. کشورهای توسعه یافته و ثروتمند و کشورهای توسعه نیافته و فقیر، کشورهایی که دارای فناوری و ثروت هستند، روز به روز ثروتمندتر می شوند و حتی اگر به سرشاری ثروت برسند، پس از آن به برتری نظامی توجه می کنند و سعی دارند این امر را گسترش بدهند، چرا که اولاً همواره در نظام بین الملل جنگ وجود دارد و هیچ دولتی برای حفظ استقلال خود، نباید از این نوسازی های دفاعی و نظامی به دور بماند؛ ثانیاً علوم طبیعی جدید در زمینه امکانات تولید اقتصادی، افق یکسانی را ایجاد می کند؛ بدین ترتیب که فناوری و انباشته شدن نامحدود ثروت، در ابتدا باعث ارضای امیال بشری می شود و چون انباشت ثروت، نامحدود است و از سوی دیگر امیال بشری روز به روز در حال زیاد شدن است، همواره باید ارضا بشود و در نهایت براساس این فرآیند، تمام جوامع بشری قطع نظر از ریشه های تاریخی یا میراث های فرهنگی بیش از پیش و به طور فزاینده، شبیه یکدیگر و برابر با یکدیگر و همگن می شوند. همچنین، تمام کشورهایی که به تازگی نوسازی اقتصادی را تجربه می کنند، ناگزیر هرچه بیشتر به هم شیبه می شوند؛ بدین ترتیب که این کشورها که در حال تجربه نوسازی اقتصادی هستند، ناگزیرند که از نظر ملی در قالب یک دولت متمرکز به وحدت و یپارچگی دست یابند، به شهرنشینی روی آورند، شکل‌های سنتی سازمان اجتماعی مانند قبیله، فرقه و خانواده را به وسیله شکل های مبتنی بر کارکرد و کارایی که از نظر اقتصادی عقلایی است، جایگزین کنند و برای شهروندان خودشان، تعلیم و تربیت همگانی را فراهم آورند، این جوامع، از طریق بازارهای جهانی و فرهنگ عام مصرفی، بیشتر به هم پیوند می خورند و مرتبط می شوند. مضافاً اینکه منطق علوم طبیعی جدید تفسیر مادی و اقتصادی از دگرگونی تاریخی، تحولی عام و همگانی را در جهت سرمایه داری تحمیل می کند. پس سازوکار تاریخی تبلور یافته در علوم طبیعی جدید تا حد زیادی برای تبیین سرنوشت دگرگونی تاریخی و یکسانی فزاینده جوامع نو، کافی است.(12)
در حقیقت فوکویاما براساس ماتریالیسم تاریخی، تاریخ عام بشری و جهت داری تاریخ را اثبات می کند. به علت اهمیت مبنایی ماتریالیسم تاریخی در اندیشه فوکویاما در آینده به طرح این نظریه می پردازیم.

پی نوشت ها :
 

1. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب حضرت مهدی (عج)، ( تهران: انتشارا صدا، 1386)، ص 13-14.
2. برای طرح دیدگاه های هگل و مارکس در زمینه تاریخ برای نمونه ر. ک: سیدنی پولارد، اندیشه ترقی تاریخ و جامعه، ترجمه حسین اسدپور پیرانفر (تهران: انتشارات امیرکبیر، 1354) و ریمون آرون، مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی، ترجمه باقر پرهام (تهران: سازمان انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، 1364) و ولفکانک لئونارد، چرخشهای یک ایدئولوژی، ترجمه هوشنگ وزیری (تهران: نشر نو، 1363)، ژان هیپولیت، مقدمه‌ای بر فلسفه تاریخ هگل، ترجمه باقر پرهام (تهران: انتشارات آگاه) و گئورگ هگل، عقل در تاریخ، ترجمه حمید عنایت (تهران: انتشارات دانشگاه صنعتی شریف، 1356).
3. محمد تقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن (تهران:شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1379) ص 113-127؛ مرتضی مطهری، فلسفه تاریخ (تهران: انتشارات صدرا، 1385 ج 1، ص 208. درباره علیت و تصادف از دیدگاه مکاتب بشری و شرایع الهی ر. ک: ای. اچ. کار، تاریخ چیست، ترجمه حسن کامشاد (تهران: انتشارات خوارزمی، 1378) ص 127-153؛ مرتضی مطهری، فلسفه تاریخ 1، ص 201-210؛ محمد تقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 113-127، همو، آموزش فلسفه (تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ج 2) ص 25-56.
4. محمد تقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 145-149.
5. یوسف (12) آیه 111.
6. آل عمران آیه 13؛ نازعات (79) آیه حشر (59) آیه2.
7. یوسف (12) آیه 109؛ روم (30) آیه 26؛ فاطر (35) آیه 44؛ غافر(40) آیه 21 و82، حمد (1) آیه 10.
8. آل عمران (3) آیه 137؛ انعام (6) آیه 11، نحل (16) آیه 36.
9. در مورد فطرت و ریشه قرآنی آن در قسمت فطرت، به آیات مربوطه اشاره خواهیم کرد.
10. محمد تقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 145- 152.
11. فرانسیس فوکویاما، «فرجام تاریخ و واپسین انسان». (ترجمه مقدمه کتاب پایان تاریخ و آخرین انسان)، ترجمه علیرضا طیب، مجله سیاست خارجی، ش 2 و3.
12. همان.
 

منبع: تاریخ اسلام- ش 38
ادامه دارد...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد