در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

سپاهیان آسمانی امام مهدی (عج)


در مقاطع مختلف پس از ظهور، جبرئیل و میکائیل حضور ملموسی دارند، که از آن جمله می‌‌توان به سرآغاز ظهور و هنگامة بیعت با حضرت مهدی(ع) در «مسجدالحرام» و نیز لشکر کشی برای نبرد با سفیانی21و شکست و کشتن او اشاره کرد.


 

1ـ جبرئیل
محمود مطهّری نیا


قیام امام عصر(ع)، واقعه‌ای شریف و در عین حال دوست داشتنی است که از هزاران سال پیش، بسیاری چشم امید به وقوع آن داشته‌اند. یکی از مقاطع مهمّ تاریخ پس از ظهور، نبرد با شیطان است. در این جنگ که به حق می‌‌توانیم آن را بزرگترین جنگ تاریخ حیات بشر بدانیم، دو جبهة حقّ و باطل رو در روی هم می‌‌ایستند؛ سپاه باطل متشکّل از جنّ و انسی است که تحت فرمان ابلیس قرار دارند و در مقابل آنان، سپاه حق از مجموعة ملائکه، جنّیان مؤمن و انسان‌هایی است که به ولایت و فرماندهی امام عصر(ع) مفتخر گشته‌اند. ممکن است برخی گمان کنند اینجا اوّلین حضور ملموس ملائکه بر روی زمین است؛ در حالی که ملائکه از مدّت‌ها قبل برای همراهی با امام عصر(ع) قدم بر زمین نهاده‌اند. امام صادق(ع) فرمود: «نخستین کسی که با قائم(ع) بیعت خواهد نمود، جبرئیل است. او در چهرة پرندة سفیدی از آسمان فرود می‌‌آید و با آن حضرت دست بیعت می‌‌دهد. آنگاه یک پا بر بیت الله و پای دیگر [را] بر بیت المقدّس می‌‌گذارد و با ندای زیبا و رسایی که همگان آن را می‌‌شنوند، می‌گوید: «أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ؛1 [هان] امر خدا دررسید پس در آن شتاب مکنید او منزّه و فراتر است از آنچه [با وى] شریک مى‏سازند.» که البتّه آن گونه که خواهیم دید، در غدیرخم نیز او اوّلین بیعت کننده بود.
در این نوشتار قصد داریم نگاهی بسیار بسیار اجمالی به زندگی اوّلین بیعت کننده با امام زمان(ع) بیندازیم.

  • برترین ملک خدا و مأمور برای ....
جبرئیل یکی از چهار ملائکة الهی است که خداوند او را بر دیگر ملائک برتری داده و برگزیده است. گاه در روایات از او با تعبیر «طاووس الملائکه» یاد شده2 که از برتری او بر دیگر ملائک از حیث جمال و زیبایی حکایت می‌‌کند. نقل شده روزی رسول خدا(ص) از جبرئیل پرسید: «گرامی‏ترین خلق نزد خدا کیست؟» او به آسمان رفته و برگشت و گفت:
«گرامی‏ترین خلق نزد خدا، جبرئیل است و میکائیل و اسرافیل و ملک الموت، امّا جبرئیل موکّل جنگ و یار پیغمبران است و میکائیل موکّل هر قطره که ببارد و هر برگ که بروید و هر برگ که بیفتد و ملک الموت گماشته به گرفتن جان هر بنده است، در خشکی یا دریا و اسرافیل امین خدا است، میان او و آنان».3
در روایتی دیگر جبرئیل(ع) علاوه بر ابلاغ وحی، این موارد را نیز از جمله وظایف خود بر می‌‌شمرد:
«من امین خدا بر وحی اویم و من پیک خدا به سوی انبیا و مرسلینم و من متصدّی خسوف و کسوفم و ملّتی را خدا هلاک نکرده، مگر به دست من».4

  • جبرئیل ملک و انبیای الهی
 در طول مقاطع مختلف تاریخ، جبرئیل حضوری ملموس و پررنگ، به خصوص در تاریخ انبیا داشته که پرداختن به همة آنها در این مختصر، ممکن نیست و به طور گزینشی به موارد محدودی در اینجا اشاره می‌‌شود. در ماجرای خلقت حضرت آدم(ع) و حوادث پس از آن، جبرئیل به طور مداوم و در نقش معلّمی ‌دلسوز، همواره با او در ارتباط بوده و در جریان نبوّت حضرت نوح(ع) نیز علاوه بر وحی، می‌‌توان جبرئیل را در نقش معلّمِ نجّاری این پیامبر خدا، مشاهده کرد. 5

جبرئیل در زندگانی حضرت ابراهیم(ع) نقشی فعّال، از تولّد اسماعیل گرفته تا گذاشتن او در «مکّه» و... داشته است.6 در ماجرای عذاب قوم لوط، جبرئیل(ع) مأمور اجرای فرمان عذاب خداوند بوده که بدون ذکر نام ملائکه این جریان در قرآن کریم نیز آمده است.7

در ماجرای ولادت حضرت مسیح(ع) جبرئیل روح‌الامین که بر مریم قدّیس وارد شد و پیام خدا را به او منتقل ساخت. 8

در تشریفات مبعث، جبرئیل و میکائیل حامل پیام رسالت رسول‌خدا(ص) بودند و علاوه بر آن، در روایات جبرئیل، میکائیل و اسرافیل(ع) را همنشینان رسول خدا(ص) بیان نموده‌اند.9 مهم‌ترین و مشهورترین مأموریّت جبرئیل(ع) در طول حیاتش، ابلاغ وحی‌الهی به رسول خدا(ص) بوده که نیازی به توضیح بیشتر ندارد و دربارة آن بسیار خوانده و شنیده‌ایم؛ لیکن یکی از نکات جالب توجّه در تاریخ حیات رسول خدا(ص) ادبی است که جناب جبرئیل(ع) در برابر رسول خدا(ص) رعایت می‌‌کرده است. به تصریح امام صادق(ع) هرگاه جبرئیل(ع) خدمت پیامبر(ص) می‌‏آمد، اجازة ورود می‌خواست، اگر پیغمبر در حالی بود که مناسب نبود، جبرئیل وارد شود، همان جا می‌‏ایستاد و اگر اجازه می‌داد، وارد می‌شد. محلّ ایستادن او زیر ناودان مقابل در معروف به «باب فاطمه» و مقابل «قبر» است، به طوری که اگر سر را بلند کنی، ناودان بالای سر تو است.10 پیامبر(ص) وقتی مدّتی جبرئیل(ع) را نمی‌دیدند، دل‌تنگ می‌‌شدند،11 که البتّه این دل‌تنگی بیش از آنکه ناشی از ندیدن او باشد، حاکی از انتظار وحی و امید به رسیدن پیام‌های خداوند متعال بوده است.

در معراج پیامبر(ص)، جبرئیل(ع) همراه صمیمی ‌رسول خدا(ص) بوده است. بنابر آنچه در روایات آمده «هنگامی که حضرت رسول می‌‏خواست به معراج برود، جبرئیل براق را آورد و او را بر در خانة خدیجه بست....وقتی که جبرئیل بر حضرت وارد شد، براق خیلی خوشحالی می‌‏کرد. جبرئیل گفت: ساکت باش! بهترین خلق خدا می‌‏خواهد بر تو سوار شود. براق ساکت شد. بعد، پیامبر سوار او شد و به طرف «بیت المقدّس» روانه شدند. پیامبر پیرمردی را دید از جبرئیل پرسید: این شخص کیست؟ جواب داد: پدرت ابراهیم است. در آنجا فرود آمدند و خداوند تمام انبیا را جمع کرد و جبرئیل اذان گفت. حضرت محمّد(ص) جلو رفت و همة انبیا به امامت او نماز خواندند...».12

  • حضور جبرئیل(ع) در غدیرخم
از امام صادق(ع) روایت است که فرموده: «وقتی پیامبر خطبة غدیر را به پایان رسانید، در میان جماعت، مردی خوش سیما و معطّر ظاهر شده و گفت: به خدا سوگند هیچ وقت محمّد را مانند امروز ندیده بودم که تا این اندازه در معرفی پسر عمویش علیّ بن ابی طالب و برای تثبیت وصایت و ولایت او اصرار، تأکید و پافشاری نماید و به راستی جز کافر به خدای عظیم و پیامبرش، هیچ کس قادر به مخالفت با آن قرارداد نیست، غم و اندوه طولانی و دراز بر کسی که پیمانش بگسلد!»

امام صادق(ع) فرمود: «عمر بن خطّاب از هیئت و طرز سخن آن شخص، شگفت‏زده گشته و رو به رسول خدا(ص) کرده، عرض نمود: آیا شنیدی آن مرد چه گفت؟

چنین و چنان گفت، پیامبر(ص) فرمود: «ای عمر! آیا فهمیدی او که بود؟» گفت: خیر، فرمود: «او روح‌الامین جبرئیل بود، پس مبادا ولایت علی را نقض کنی که در این صورت، خداوند، پیامبر، فرشتگان خدا و همة مؤمنان از تو بیزار شوند!»13

در منابع آمده وقتی پیغمبر خدای(ص) رحلت فرمود، جبرئیل(ع) فرود آمد و پیغمبر خدا(ص) پوشیده روی بود و در خانة امیرالمؤمنین و صدیقة طاهره و حسنین(ع) بودند. گفت:

سلام بر شما باد ای خانوادة پیغمبر! هر نفسی چشندة مرگ است. به درستی که در می‌‏یابند پاداش‌های خود در روز قیامت و در برابر خدای تعالی، [در آن روز] خرسندی از هر مصیبت و جانشینی از هر هالک و تلافی از هر فوت ‏شونده است. پس به خداوند وثوق و اعتماد نمایید و به او امیدوار باشید. به درستی که مصیبت زده آن است که از ثواب خدای، دچار حرمان شود و این آخر قدم من است در دنیا».

و از جابر بن عبدالله نقل شده که گفت چون پیغمبر خدای(ص) از دار فانی به سرای جاودانی رحلت فرمود، تسلیت دادند اهل بیت را ملائکه که سخنشان شنیده می‌‏شد و اشخاصشان دیده نمی‏شد و گفتند: «السّلام علیکم یا اهل البیت و رحمة الله و برکاته، ان فی الله عزّ و جلّ عزاء من کلّ مصیبة و خلفا من کل هالک فبالله فثقوا و ایّاه فارجوه فإنّما المحروم من حرم الثواب و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ سلام بر شما باد ای اهل خانه و رحمت و برکات خدای بر شما باد! به درستی که در وجهة خدای تعالی، خرسندی از هر مصیبتی، خلیفه از هر هالکی است؛ پس به خدای تعالی اتکال گیرید و به او امیدوار شوید و محروم آن است که از ثواب خدای محروم شود و سلام و رحمت و برکت‌های خدای بر شما باد».14

  • جبرئیل در خدمت ائمه(ع)
جبرئیل ملک در طول حیات اهل بیت(ع) بارها بر ایشان نازل شده و به مأموریّت‌های محوّل شده به خود می‌‌پرداخت که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌‌کنیم:

1. حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)
علاوه بر ماجرای ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)، در مقاطعی دیگر نیز جبرئیل(ع) را در زندگی امیرالمؤمنین(ع) می‌‌توان مشاهده نمود. در ماجرای بدر، هنگامی‌که مسلمانان تشنه شده بودند، حضرت علی(ع) برای آوردن آب به سر چاهی می‌‌روند و هنگامی‌که بر سر چاه بودند سه وزش باد شدید را احساس می‌‌کنند. بعد از برگشت، پیامبر اکرم(ص) به ایشان می‌‌فرمایند: «باد اوّل جبرئیل(ع) با هزار ملک و باد دوم میکائیل و سومی‌ اسرافیل هرکدام به همراه هزار ملک دیگر بوده‌اند که آنان همگی بر تو سلام کردند و مددرسان ما هستند و ابلیس با دیدن آنان عقب‌نشینی کرد».15
به تصریح امام مجتبی(ع) در خطبه‌ای که پس از شهادت امیرمؤمنان(ع) در «مسجد کوفه» ایراد نمودند، میکائیل ملک به هنگام تشییع جنازة ایشان در سمت راست تابوت آن حضرت حرکت می‌‌نموده است و ایشان اجازه نداشته‌اند تابوت امیر المؤمنین(ع) را به غیر از جبرئیل و میکائیل بسپارند.16

2. امام حسین(ع)
مشهورترین ماجرای نسبت جبرئیل(ع) با سیّدالشّهدا(ع) به هنگام ولادت ایشان و دربارة فُطُرس ملک رخ داده که ماجرای آن از این قرار است: از صادق آل محمّد(ص) شنیدم که می‌‌فرمود:

«وقتی حضرت حسین بن علی(ع) متولّد شد خدای حکیم به جبرئیل دستور داد با هزار ملک به زمین هبوط کند و از طرف خدا و خویشتن به حضرت رسول اعظم(ص) تهنیّت و تبریک بگوید. هنگامی که جبرئیل متوجّه زمین شد، به جزیره‏ای از جزیره‏های دریا عبور کرد، در آن جزیره، ملکی بود که وی را فطرس می‌‌گفتند و از ملائکة حاملین عرش به شمار می‌‌رفت، خدای حکیم او را به دنبال امری فرستاده بود، وی در انجام آن سستی کرده بود، خدای توانا پرهای او را شکسته و وی را در آن جزیره ‌انداخته بود. مدّت هفت‌صد سال بود که او خدا را در آن جزیره می‌‏پرستید تا اینکه امام حسین(ع) متولّد شد، آن ملک به جبرئیل گفت: کجا می‌‌روی؟ گفت: خدای رحمان و رحیم یک نعمتی به حضرت محمّد(ص) عطا کرده، من مأمور شدم که از طرف خدا و خودم به آن بزرگوار تهنیّت بگویم.

گفت: ای جبرئیل! مرا نیز به همراه خود ببر، شاید حضرت محمّد(ص) دربارة من دعا کند! جبرئیل او را با خود آورد.
هنگامی که جبرئیل به حضور پیغمبر معظّم(ص) مشرّف شد و از طرف خدا و خویشتن به پیامبر اعظم(ص) تبریک گفت و داستان فطرس را شرح داد، رسول اکرم(ص) فرمود: «به فطرس بگوجسد خود را به ‌[بدن] این مولود مسعود بمال و به سوی مکان خویشتن باز گرد. فطرس پس از اینکه بدن خود را با حضرت حسین(ع) تماس داد و پرواز نمود، گفت: یا رسول الله! امّت تو به زودی حسین تو را می‌‌کشند، حسین(ع) این حق را به گردن من دارد که هر کس آن بزرگوار را زیارت نماید، من زیارت وی را به عرض آن حضرت برسانم و هر کسی که به آن حضرت سلام کند، من سلامش را به آن بزرگوار برسانم و هر کسی که درود بر آن حضرت بفرستد، من درود او را به امام حسین می‌‌رسانم. این بگفت و پرواز نموده، بالا رفت».17

حضرت صادق(ع) فرمودند:
کربلا را زیارت کنید و آن را ترک نکنید زیرا این سرزمین بهترین فرزندان آدم(ع) را در خود گرفته، بدانید و آگاه باشید هزار سال قبل از اینکه جدّم حسین(ع) در آن ساکن گردد، فرشتگان این سرزمین را زیارت کرده‏اند و شبی منقضی نمی‏شود، مگر آنکه جبرئیل و میکائیل این مکان را زیارت می‌‏کنند، بنا بر این ای یحیی! (مقصود «یحیی» پدر «فضل» می‌‏باشد) سعی کن این مکان از تو فوت نشود و از دستت نرود.»18

  • دشمنان جبرئیل: ناصبیان و یهود؛
در آیة 97 سورة‌ بقره آمده:
«قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْریلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی‏ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدیً وَ بُشْری‏ لِلْمُؤْمِنینَ؛ آنها می‌‏گویند: چون فرشته‏ای که وحی را بر تو نازل می‌‏کند، جبرئیل است و ما با جبرئیل دشمن هستیم، به تو ایمان نمی‏آوریم! بگو: کسی که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل کرده است؛ در حالی که کتب آسمانی پیشین را تصدیق می‌‏کند و هدایت و بشارت است برای مؤمنان.»

که مشابه این مضمون را در آیة 101 سورة‌ نساء نیز می‌‌توان دید. آن گونه که از روایات برمی‌آید یهودیان از جبرئیل(ع) از این بابت متنفّرند که مجری خشم و غضب الهی دربارة آنان بوده است. علاوه بر آن به سبب میزان تمجیدها و حمایت‌های جبرئیل(ع) از امیرمؤمنان(ع) آن دسته از جامعة اسلامی‌که در زمرة ناصبیان قرار گرفته و بغض اهل بیت(ع) را در دل دارند، از جبرئیل(ع) نیز متنفّرند. از حضرت امام حسن عسکری(ع) نقل می‌‏کند که فرمود:

«جابر ابن عبد الله انصاری گفت: عبد الله بن صوریا که غلامی یهودی و یک چشمش کور بود، یهودیان مدّعی بودند او داناترین افراد مکتب خدا و علوم انبیا است، از پیامبر اکرم(ص) سؤال‌هایی در مورد مسائل مختلف نمود تا ایشان را در جواب آنها به دشواری گرفتار کند، امّا پیامبر اکرم(ص) جواب‌هایی به او دادند که چاره‏ای از نپذیرفتن آنها نداشت.

گفت: این اخبار را کدام فرشته برایت می‌‏آورد؟ فرمود: «جبرئیل». گفت: اگر فرشتة دیگری می‌‏آورد به تو ایمان می‌‏آوردم ولی جبرئیل در بین فرشتگان، دشمن ما است، جز او اگر میکائیل یا دیگری از ملائکه به جز جبرئیل می‌‏آورد به تو ایمان می‌‏آوردم. پیامبر(ص) فرمود: «چرا جبرئیل را دشمن خود می‌‏دانید؟» گفت: چون او گرفتاری و شدّت را برای بنی اسرائیل می‌‏آورد و نگذاشت بخت نصر به دست دانیال کشته شود تا مسلّط بر مردم گردید و بنی اسرائیل را به کشتن داد، هر نوع گرفتاری و ناراحتی را فقط جبرئیل می‌‏آورد ولی میکائیل حامل رحمت خدا بود.19

  • حضور جبرئیل در حوادث ظهور امام عصر(ع) و پس از آن برای یاری ایشان؛
1. صیحة آسمانی
صیحه از جمله نشانه‌های حتمی ‌ظهور است که ‌اندکی پیش از ظهور عمومی ‌امام عصر(ع) رخ می‌‌دهد. ابوبصیر از حضرت امام محمّد باقر(ع) روایت نموده که فرمود:
«هر گاه دیدید آتشی بزرگ و شعله‌ور سه روز یا هفت روز از مشرق طلوع کرد، به خواست خداوند منتظر فرج و ظهور دولت آل محمّد باشید؛ زیرا خداوند بر همه چیز غالب و حکیم است.» آنگاه فرمود: «صدای آسمانی فقط در ماه رمضان است؛ یعنی ماه خدا و آن هم صدای جبرئیل به این مردم است.» سپس فرمود: «گوینده‏ای از آسمان نام قائم را می‌‌برد به طوری که از مشرق تا مغرب آن را می‌‌شنوند. هر کس خواب است، بیدار می‌‏شود و هر کس ایستاده، می‌‏نشیند و هر کس نشسته از وحشت آن صدا برمی‌خیزد. خدا رحمت کند کسی را که از آن صدا عبرت می‌‌گیرد؛ زیرا صدای اوّل، صدای جبرئیل امین است.»

ایشان ادامه دادند:
«آن صدا در شب جمعة بیست و سوم ماه رمضان است، به آن شک ننمایید و آن را بشنوید و پیروی کنید. در آخر آن روز، صدای شیطان ملعون به گوش می‌‌رسد که می‌‌گوید: آگاه باشید! فلانی (مقصود سفیانی است) مظلوم کشته شده است تا بدین وسیله، مردم را به شک بیندازد و در میان آنها فتنه انگیزد، چه بسیار مردم مردّد و متحیّری که در آن روز به واسطة این شک به آتش دوزخ درافتند. ولی شما اگر صدای اوّل را در ماه رمضان شنیدید، شک نکنید که صدای جبرئیل است و علامت آن اینست که اسم قائم و پدرش را می‌‌برد، به طوری که دختران پرده‏نشین نیز آن را می‌‌شنوند و پدر و برادر خود را تشویق به بیرون آمدن، می‌‌کنند.»20

2. جبرئیل در روز ظهور امام زمان(ع)

در مقاطع مختلف پس از ظهور، جبرئیل و میکائیل حضور ملموسی دارند، که از آن جمله می‌‌توان به سرآغاز ظهور و هنگامة بیعت با حضرت مهدی(ع) در «مسجدالحرام» و نیز لشکر کشی برای نبرد با سفیانی21و شکست و کشتن او اشاره کرد.22

پس از به دست گرفتن حکومت مکّه توسط امام عصر(ع) و سلطه بر این منطقه، با توجّه به جنایات سفیانی از «شام» تا «عراق» و «شبه جزیره»، مهم‌ترین و ضروری ترین اقدام، عقب راندن و دفع اوست. از همین رو امام(ع) با سپاهیانی که تحت رهبری ایشان و فرماندهی سیصد و سیزده یارشان تشکیل شده، با هستة اوّلیة ده هزار نفره به تعقیب سپاهیان سفیانی می‌‌پردازند.

این تعقیب و عقب راندن سفیانیان تا «دریاچة طبریّه» ادامه می‌‌یابد. سفیانی از منطقة «وادی یابس» اقدامات خود را شروع می‌کند. این منطقه در اطراف دریاچة طبریّه قرار دارد. پروندة جنایات سفیانی در همان منطقه‌ای بسته می‌‌شود که از آنجا آغاز شده بود. میکائیل و جبرئیل، از جمله شاخص‌ترین افرادی هستند که در این نبرد و لشکرکشی، امام(ع) را همراهی می‌‌کنند. ظاهراً جبرئیل فرماندهی ملائکة جناح راست و میکائیل فرماندهی ملائکة جناح چپ را برعهده دارند.23
 
امام مهدی(ع) پس از ظهور و شکست سفیانی به ناچار با غربیان وارد نبرد و جنگ می‌‌شوند.24
اندکی که از آغاز نبرد می‌‌گذرد با وساطت حضرت مسیح(ع)، صلحی چند ساله با مسیحیان و غربیان بسته می‌‌شود.آنان تنها مدّت کوتاهی به این پیمان، متعهّد می‌‌مانند و مدّتی بعد آن را نقض می‌‌کنند. همین امر جنگ دوم امام عصر(ع) را باعث می‌‌گردد که به آرامی ‌زمینه‌های نبرد با ابلیس و ابلیسیان فراهم می‌‌گردد. در میانة نبرد به ناگاه یکی از صلیبیّون بانگ می‌‌زند که صلیب غلبه یافت. در مقابل او نیز یکی از مسلمانان فریاد برمی‌آورد که خیر، یاران و یاوران خدا غلبه یافتند. در پس این مشاجرة لفظی، خداوند به جبرئیل می‌‌فرماید: «بندگانم را دریاب.» او با صدهزار ملک به یاری سپاه حق می‌‌شتابد. همین مطلب دربارة میکائیل و اسرافیل نیز اتّفاق می‌‌افتد که آنان نیز به ترتیب با دویست و سیصد هزار ملک به یاری جبهة حق می‌‌شتابند و این سپاهیان تازه نفس امر را برای سپاهیان امام‌زمان(ع) سهل و پیروزی را برای ایشان روان و آسان می‌‌سازند.25

پس از آنکه دجّال به جمع آوری نیرو و پیرو پرداخت، با خیل عظیمی ‌رو به سوی مکّه و «مدینه» می‌‌کند که با ممانعت میکائیل در مکّه و جبرئیل در مدینه مواجه می‌‌شود.24

  • مرگ جبرئیل(ع)
ماجرای مرگ جبرئیل در آخر دوران را، امام ششم(ع) چنین بیان نموده‌اند:
«چون خدا اهل زمین را بمیراند، درنگ کند به اندازة زمانی که خلق بوده‏اند و به اندازة آنچه آنها را میرانیده و چند برابرش، سپس اهل آسمان اوّل را میراند سپس‏ درنگ کند به مانند آنچه خلق را آفریده و مانند آنچه اهل زمین و اهل آسمان اوّل را میرانده و چند برابر آن، سپس اهل آسمان دوم را بمیراند و به همین ترتیب بیان کرده تا مرگ اهل آسمان هفتم و فرمود: پس از آن درنگ کند به مانند دوران خلقت و دوران مرگ اهل زمین و اهل هفت آسمان و چند برابر آن. سپس میکائیل را بمیراند، سپس درنگ کند به مانند زمان آفرینش خلق و مانند همة اینها و چند برابر آن. سپس جبرائیل را بمیراند و پس از درنگ همة این مدّت و چند برابرش اسرافیل را بمیراند و پس از درنگ همة آن مدّت و چند برابر آن،‌ عزرائیل را بمیراند...». 25

ماهنامه موعود شماره 119

پی‌نوشت‌ها:

1. سورة نحل(16)، آیة 1.
2. مصباح‏المتهجد، ص 325؛ بحارالأنوار، ج 17، ص 308.
3. الدرّ المنثور، ج 1، ص 93؛ بحار الأنوار، ج‏56، ص 260.
4. همان.
5. بحارالأنوار، ج 11، ص 328.
6. الکافی، ج‏4، ص 201.
7. توضیح بیشتر در این رابطه را در اینجا ببینید: الکافی، ج 8، ص 392.
8. بحارالأنوار، ج 14، ص 215.
9. رجال ‏الکشّی، ص  275؛ بحار الأنوار ، ج‏47، ص 408.
10. الکافی، ج‏4، ص 453.
11. برای نمونه: بحارالانوار، ج‏38 ، ص‏141.
12. الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص 85.
13. الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج‏1، ص 67.
14. الکافی، ج‏3، ص 221.
15. کتاب التفسیر، ج‏2، ص 65.
16. کافی، ج1، ص457.
17.  بحار الأنوار، ج‏43، ص 243 به نقل از امالی.
18. کامل الزّیارات، ص 269.
19. بحارالأنوار، ج 9، ص 283.
20. بحار الأنوار، ج‏52، ص 230.
21. سیّد ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص145.
22. الملاحم و الفتن، ص296.
23. معجم أحادیث الإمام المهدی(ع)، شیخ علی کورانی، ج 3، ص 96.
24. تفصیل این مطلب را در کتاب عصر ظهور نوشته حجّت الاسلام علی کورانی می‌‌توانید مطالعه نمایید.
25. معجم احادیث الامام مهدی(ع)، ج1، ص366.
26. همان، ج2، ص92.
27. بحار الأنوار ، ج‏54، ص 105.

در مقاطع مختلف پس از ظهور جبرئیل و میکائیل حضور ملموسی دارند. که از آن جمله می‌توان به سرآغاز ظهور و هنگامة بیعت با حضرت مهدی(ع) در «مسجدالحرام» و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی30 و شکست و کشتن او مشاهده کرد. 



2. فرماندة سپاه ملائک: میکائیل ملک(ع)


اشاره:
در بخش پیشین مطلب، نگاهی اجمالی و گذرا به زندگی جبرئیل(ع) داشتیم. در این قسمت به همان منوال زندگی میکائیل ملک را به‌طور گذرا با هم مرور می‌کنیم؛ همو که پس از ظهور امام زمان(ع) قرار است فرماندهی سپاه ملائکه را در نبرد بزرگ آخرالزّمان و در برابر شیطان و سپاهیانش بر عهده داشته باشد:

مقام میکائیل

میکائیل(ع) مانند جبرئیل(ع) بر دیگر ملائک رتبه و جایگاهی والا دارد و از جمله چهار ملک مقرّب خداست.1 تا جایی که اقرار به وجود او از جمله ضروریات اسلامی دانسته شده که انکار آنها باعث خروج از اسلام و ارتداد می‌شود.2 گاه در روایات از ایشان با عباراتی مانند با کرامت‌ترین خلایق نزد خداوند متعال (اکرم الخلق علی الله)3 و نیز برگزیدة خداوند (خیرة الله)4 یا برگزیدة ملائک (صفوة الله من الملائکه)5 یاد شده است. در قرآن نیز از او با نام میکال نام برده شده است.6

نقش میکائیل در عالم خلقت

روایات ذیل آیة «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا؛7 و کار [بندگان] را تدبیر می‏کنند.» مصداق این تدبیر امور به دست ملائکه را موکّل شدن جبرئیل برای بادها و جنود، میکائیل برای گیاهان و نزولات آسمانی، عزرائیل برای قبض ارواح، اسرافیل برای برنامه‌ریزی دیگر ملائک بیان نموده‌اند8 و در این میان، بر تمام قطراتی که بر زمین می‌بارد تأکیدی مضاعف را می‌توان یافت که میکائیل صاحب یا همراه تمام اینهاست؛9 در لابه‌لای ادعیه از این ملک مقرّب خداوند، با عنوان ملک رحمتی که برای رأفت‌الهی آفریده شده و یاریگر و استغفار کنندة اهل طاعت خداوند، یاد شده است:
«اللّهمّ صلّ علی میکائیل ملک رحمتک و المخلوق لرأفتک و المستغفر المعین لأهل طاعتک»10

جالب است، بدانیم روایت شده است که میکائیل از زمان خلقت آتش(جهنّم) نخندیده است.11

امام سجّاد(ع) در یکی از دعاهای خویش، خداوند را به حق و طاعت میکائیل قسم داده‌اند. در همین دعا امام سجّاد(ع) خداوند را به حقّ جبرئیل و امانت‌داری او در ابلاغ وحی (در عهد نبوی) قسم می‌دهند. بنا بر این عبارت می‌توان شاخص‌ترین رتبة جبرائیل را امانت‌داری ایشان در ابلاغ وحی و ممتازترین ویژگی میکائیل را نزد خداوند، طاعت ایشان بدانیم.12

میکائیل(ع) و انبیا

جناب میکائیل(ع) در عموم مواردی که در مقالة قبل دربارة حضور جبرئیل(ع) در زندگی انبیا برشمردیم؛ برادرانه همراه و همکار او بوده است. در اینجا برخی دیگر از موارد را با هم مرور می‌کنیم:

حضرت لوط(ع) و ابراهیم(ع)
در ماجرای عذاب قوم لوط تعدادی از ملائک به منزل ابراهیم نبی(ع) رفتند که قرآن از این میهمانی سخن به میان آورده است. نام میکائیل و جبرئیل در رأس این ملائک دیده می‌شود.13 این ماجرا از معدود مواردی است که میکائیل در نقش ملائکة غضب ظاهر شده است.

اصحاب رس
بنا بر آنچه در منابع آمده، اصحاب رس که قرآن از آنان یاد نموده14 جمعیّتی آتش‌پرست بودند که در منطقه‌ای میان «آذربایجان» و «ارمنستان» و به ساحل رودی به نام رس می‌زیستند. خداوند برای این قوم ناسپاس پیامبران زیادی را فرستاد به نحوی که سی پیامبر تنها به یکی از شهرهای این منطقه ارسال شد و آنان نیز هر سی پیامبر را کشتند. پس از اتمام مهلت هدایت ایشان، خداوند در فصل کاشت و زراعت، میکائیل را به سمت این منطقه روان ساخت. او در لباس ملک عذاب و مظهر قهر الهی آنان را دچار خشکسالی نمود. به جز تعدادی که اهل عبادت خدا یا توبه بودند، خداوند همه را به سبب تشنگی یا گرسنگی هلاک نمود و عزرائیل روح آنان را قبض نمود. ثروت‌ها و گنجینه‌های این قوم سرکش و ثروتمند را نیز زمین بلعید و پس از ظهور امام عصر(ع) از جمله گنج‌هایی است که زمین به آن حضرت و یارانشان تقدیم خواهد نمود.15

میکائیل(ع) و تاریخ اسلام
همانند آنچه دربارة حضور او در تاریخ انبیا گفتیم به طور مشخص در تاریخ اسلام نیز صدق می‌کند. به عبارت دیگر در همه‌جا برادرانه این دو ملک(جبرئیل و میکائیل) را در کنار هم می‌توان دید با این تفاوت که در ماجرای وحی، جریان به شکلی متفاوت است؛ در روایات آمده که لوحی در برابر اسرافیل وجود دارد که خداوند ابتدا بر آن لوح، نقش می‌کند سپس اسرافیل آن را به میکائیل و او به جبرئیل القا می‌کند و او نیز به انبیا و پیامبر اکرم(ص)16 و دربارة حضور میکائیل در میان انسان‌ها، یهودیان ادّعا کرده‌اند، خداوند سحر و جادو را از زبان میکائیل و جبرئیل به سلیمان آموخته است17 که با تعالیم دینی اساساً هم‌خوانی ندارد.

میکائیل(ع) و رسول خدا(ص)
 علاوه بر جریان وحی، در ماجرای ولادت حضرت زهرا(س)، میکائیل حامل تحفة الهی از جانب خداوند متعال برای رسول‌خدا(ص) بود.18 همچنین در شب معراج که رسول خدا(ص) به آسمان رفتند نام سه ملک مقرّب خداوند را می‌توان دید:

1. جبرئیل که رکاب براق را برای رسول خدا(ص) نگاه داشت؛
2. میکائیل که افسار براق را به دست گرفته بود؛
3. و اسرافیل که جامه نگاهدار ایشان بود. 19
در ماجرای ازدواج حضرت امیر(ع) و حضرت زهرا(س)، جبرئیل و میکائیل هرکدام به همراه هفتاد هزار ملک به این عروسی آمده و تبریک و تکبیرگویان بودند.20 گفته شده سه سائلی که در ماجرای معروف «هل اتی» بر در خانة امیرمؤمنان(ع) آمدند سه ملائکه مقرّب خدا؛ جبرئیل، میکائیل و اسرافیل بوده‌اند.21

 و در نبرد خندق، میکائیل و جبرئیل(ع) به یاری امیرمؤمنان(ع) شتافته بودند. رسول خدا(ص) که شاهد ماجرا بودند، فرمودند:

«پدرم به فدای آنکه زمین را می‌کند و جبرئیل خاک‌های مقابلش را جمع می‌کند و میکائیل به او کمک می‌کند در حالی که تا پیش از آن به احدی از مخلوقات کمک نکرده بود.»22

جالب است به یاد داشته باشیم حضرت امیر(ع) در خطبة قاصعه از جمله مضرّات پناه بردن به غیر اسلام را از دست دادن یاری میکائیل و جبرئیل خوانده‌اند.23 که می‌توان از این عبارت چنین نتیجه گرفت که با پناه بردن به اسلام، می‌توان از این یاری بهره‌مند شد.
پس از آنکه رسول خدا(ص) به دیدار حق تعالی شتافتند، در مراسم تدفین ایشان، جبرئیل(ع)، اسرافیل، میکائیل و ملک الموت(ع) یکی پس از دیگری به همراه بسیاری از ملائک حاضر شدند و به همراه اهل بیت(ع) به داخل قبر آن حضرت رفتند.24

حضرت علی(ع)
روایت جالبی از رسول خدا(ص) نقل شده که بیان‌کنندة مصداق خاکی میکائیل در زمین است. ایشان فرمودند:
«هر کس می‌خواهد به هیبت اسرافیل، جایگاه میکائیل، جلالت جبرائیل، علم آدم، خشیّت نوح، خلت ابراهیم، حزن یعقوب، جمال یوسف، مناجات موسی، صبر ایّوب، زهد یحیی، عبادت عیسی، ورع یونس، حسب و خلق (خلقت) محمّد بنگرد، پس به علی نگاه کند که تنها در اوست که خصلت نود پیامبر گنجانده شده است.»25

علاوه بر این دربارة یاری حضرت علی(ع) در جنگ‌های مختلف دورة پیامبر(ص) مانند بدر، احد و ... در روایات آمده، اوّلین کسی که از میان آسمانیان حضرت علی(ع) را به عنوان برادر خویش برگزید اسرافیل بود و پس از او میکائیل و در پی او نیز جبرئیل و اوّلین کسانی که به علی(ع) محبّت ورزیدند حاملان عرش، رضوان دربان بهشت و ملک الموت بودند. همانا ملک الموت بر محبّان علیّ بن ابی طالب(ع) همانند انبیا ترحّم می‌کند.26

این یاری در طول سال‌ها ادامه یافت تا آن زمان که به تصریح امام مجتبی(ع) در خطبة مسجد کوفه، میکائیل ملک به هنگام تشییع جنازة ایشان در سمت راست تابوت آن حضرت حرکت می‌نموده است.27 آن هم به نحوی که امام(ع) اجازه نداشته‌اند تابوت امیرالمؤمنین(ع) را به غیر از جبرئیل و میکائیل بسپارند.

 میکائیل و سیّدالشهدا(ع) در قیامت
در روز قیامت که بسیاری از مردم دچار ترس، وحشت و هراسند؛ میکائیل به یاری زائران سیّدالشّهدا(ع) خواهد آمد.28
بنابر روایتی که از رسول خدا(ص) نقل شده که می‌تواند بیان کننده وظیفة اصلی این دو ملک پس از آن حضرت به شمار آید:
«إن الله خص جبرئیل و میکائیل وإسرافیل بطاعة علی و البراءة من أعدائه والاستغفار لشیعته؛29 خداوند جبرئیل، میکائیل و اسرافیل را برای اطاعت از علیّ بن ابی طالب، برائت جستن از دشمنانش و طلب مغفرت برای شیعیانش مخصوص گردانیده است.»

میکائیل ملک در دورة ظهور امام عصر(عج)

در مقاطع مختلف پس از ظهور جبرئیل و میکائیل حضور ملموسی دارند. که از آن جمله می‌توان به سرآغاز ظهور و هنگامة بیعت با حضرت مهدی(ع) در «مسجدالحرام» و نیز لشکرکشی برای نبرد با سفیانی30 و شکست و کشتن او مشاهده کرد.31

پس از به دست گرفتن حکومت «مکّه» توسط امام عصر(ع) و سلطه بر این منطقه، با توجّه به جنایات سفیانی32 از «شام» تا «عراق» و «شبه جزیره»، مهمترین و ضروری‌ترین اقدام عقب راندن و دفع اوست. از همین رو امام(ع) با سپاهیانی که تحت رهبری ایشان و فرماندهی سیصد و سیزده یار ایشان تشکیل شده با هستة اوّلیة ده هزار نفره به تعقیب سپاهیان سفیانی می‌پردازند.

این تعقیب و عقب راندن سفیانیان تا «دریاچة طبریّه» ادامه می‌یابد. سفیانی از منطقة «وادی یابس»، اقدامات خود را شروع کرده بود. این منطقه در اطراف دریاچة طبریّه قرار دارد. پروندة جنایات سفیانی در همان منطقه‌ای بسته می‌شود که از آنجا آغاز شده بود. میکائیل و جبرئیل از جمله شاخص‌ترین افرادی هستند که در این نبرد و لشکرکشی، امام(ع) را همراهی می‌کنند. ظاهراً جبرئیل فرماندهی ملائک جناح راست و میکائیل، فرماندهی ملائک جناح چپ سپاه امام(ع) را برعهده دارند.33

امام مهدی(ع) پس از ظهور و شکست سفیانی به ناچار با غربیان وارد نبرد و جنگ می‌شوند.34 اندکی که از آغاز نبرد می‌گذرد با وساطت حضرت مسیح(ع)، صلحی چند ساله با مسیحیان و غربیان بسته می‌شود.آنان تنها مدّت کوتاهی به این پیمان متعهّد می‌مانند و مدّتی بعد، آن را نقض می‌کنند. همین امر جنگ دوم امام عصر(ع) را باعث می‌گردد. در میانة نبرد به ناگاه یکی از صلیبیون بانگ می‌زند که صلیب غلبه یافت. در مقابل او نیز یکی از مسلمانان فریاد برمی‌آورد که خیر، یاران و یاوران خدا غلبه یافتند. در پس این مشاجرة لفظی، خداوند به جبرئیل می‌فرماید: «بندگانم را دریاب.» او با صدهزار ملک به یاری سپاه حق می‌شتابد. همین مطلب دربارة میکائیل و اسرافیل نیز اتّفاق می‌افتد که آنان نیز به ترتیب با دویست و سیصد هزار ملک به یاری جبهة حق می‌شتابند و این سپاهیان تازه نفس امر را برای سپاهیان امام زمان(ع) سهل و پیروزی را برای ایشان روان و آسان می‌سازند.35

پس از آنکه دجّال به جمع آوری نیرو و پیرو پرداخت با خیل عظیمی رو به سوی مکّه و مدینه می‌کند که با ممانعت میکائیل در مکّه و جبرئیل در مدینه مواجه می‌شوند.36

روایت وفات میکائیل پیش از جبرائیل(ع) را در قسمت قبل و ضمن حوادث پیش از قیامت دیدیم که از تکرار آن پرهیز می‌کنیم.37
 
ماهنامه موعود شماره 120
 محمود مطهّری نیا
 
پی‌نوشت‌ها:
1. بحارالأنوار، ج54، ص22؛ ج56، ص50؛ ج94، ص47؛ ج6، ص144.
2. تقریرات الحدود و التعزیرات؛ تقریر بحث الگلپایگانی لمقدّس، ج2، ص132.
3. بحارالأنوار ،ج56، ص260.
4. بحارالأنوار ،ج96، ص383.
5. بحارالأنوار ،ج56، ص252.
6. سورة بقره(2)، آیة 98.
7. سورة نازعات(75)، آیة 5.
8. تفسیر مجمع البیان ،ج 10، ص 326؛ بحار، ج56، ص258.
9. بحار، ج56، ص260.
10. مصباح المتهجد، ص 808؛ اقبال الاعمال، ج 3 ، ص 243.
11. بحار، ج 56، ص260؛ مسند احمد، ج3، ص224.
12. صحیفة سجّادیه، ص 399.
13. ابن حجر، فتح الباری، ج 6 ، ص 293.
14. سورة فرقان(25)، آیة 38؛ سورة ق(50)، آیة 12.
15. بحار، ج 14، ص 154.
16. شیخ صدوق، الاعتقادات فی دین الإمامیّه، ص81؛ معانی الأخبار، ص 23.
17. بحار، ج56، ص271.
18. همان، ج 16، ص 79.
19. محمد بن جریر الطبری ( الشیعی)، نوادر المعجزات، ص 68؛ فتح الباری، ج 7 ، ص158؛ تفسیر المیزان ، ج 13، ص27.
20. تذکره الفقها، علّامه حلّی، ج2، ص575.
21. الغدیر، ج 3، ص 110به نقل از تفسیر طبری.
22. سیّد هاشم بحرانی، مدینـ[ المعاجز، ج 1، ص467.
23. نهج البلاغه، ج 2، ص 155.
24. بحار، ج 22،ص531؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص30.
25. احمد رحمانی همدانی، الامام علی بن ابی طالب(ع)، ص300 به نقل ینابیع الموده قندوزی، ج2، ص80.
26. محمّد بن أحمد قمی، مائـ[ منقبـ[، ص132؛ إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‏2، ص 236.
27. کافی، ج1، ص457.
28. کامل الزّیارات، ص 265؛ بحار، ج‏45، ص 183.
29. بحار، ج 40، ص 96.
30. سیّد ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص145.
31. الملاحم وا لفتن، ص296.
32. ر.ک: کتاب شش ماه پایانی، فصل سوم.
33. معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، شیخ علی کورانی، ج 3، ص 96.
34. تفصیل این مطلب را در کتاب عصر ظهور نوشته علی کورانی می توانید، مطالعه نمایید.
35. معجم احادیث الامام مهدی(ع)، ج1، ص366.
36. معجم احادیث الامام مهدی(ع)، ج2، ص92.
37. بحار، ج‏54، ص 105.
نظرات 1 + ارسال نظر
میثم دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 19:21 http://mashreghmotlagh.blogsky.com

اللهم عجل لولیک الفرج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد