در انتظار یار
در انتظار یار

در انتظار یار

فتنه در آیینه تاریخ

آنچه اهمیت مجموعه «مختارنامه» را بالا برد، شباهت بسیار فراوان ماجراها و کشمکش های درون آن با واقعیت های سیاسی و اجتماعی جامعه امروز و زمانه ماست. به طوری که مخاطب آگاه و...
     



بصیرت :مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» در حالی به قسمت های پایانی خودش نزدیک می شود که در حدود یک سال پخش آن، تجربه ای متفاوت را در سیما رقم زد. گر چه پیش از این نیز سریال ها و برنامه هایی سترگ و عظیم به عنوان آثاری ماندگار در تاریخ سیما ثبت شده است، اما در این میان، «مختارنامه» در عین اینکه خالی از برخی ضعف ها هم نیست، اما یک پدیده خاص محسوب می شود.





مختارنامه نشان داد که با استفاده از قابلیت ها و ظرفیت های برتر تصویری و سینمایی می توان همه مردم، با تمام گرایش ها و سلیقه ها را جلب کرد. به طوری که برخلاف اغلب برنامه های دینی تلویزیون که از جلب افراد «خاکستری» و میان مایه جامعه ناتوان بوده و هستند، مختارنامه توانست حتی بسیاری از غیرمذهبی ها را نیز مجذوب و راضی کند. ترسیم محبوب ترین روایت تاریخ اسلام، یعنی ماجرای کربلا با استفاده از عناصر جذابیت بخش دراماتیک و تصویری : در محدوده مجاز و اخلاقی- منجر به این موفقیت شد. عناصری چون جلوه های ویژه، اکشن، فضاسازی چشم نواز، بازیگران شاخص و توانمند و ایجاد گره ها و داستان های پرماجرا به غنای این سریال کمک مضاعف کردند.

به تماشا درآوردن صحنه هایی از حماسه عاشورا، آن هم به گونه ای که بینندگان هر چند قسمت یک بار، گوشه ای از اتفاقات کربلای سال 61 هجری قمری را نظاره گر شدند، ارمغان بزرگ این سریال بود.

اما قدر و ارزش این سریال، تنها به ویژگی های ساختاری و هنری آن محدود نمی شود. آنچه اهمیت مجموعه «مختارنامه» را بالا برد، شباهت بسیار فراوان ماجراها و کشمکش های درون آن با واقعیت های سیاسی و اجتماعی جامعه امروز و زمانه ماست. به طوری که مخاطب آگاه و هوشیار، گاه این واقعیت را که اتفاقات مختارنامه مربوط به دوره ای دور از ما و حدود هزار و 400 سال پیش است از یاد برده و دچار این پندار می شود که آن حوادث، شرح حال زمان ماست. البته بخشی از این موفقیت هم به پتانسیل بی نظیر و ذاتی تاریخ اسلام بر می گردد. چه اینکه، تاریخ صدر اسلام و مناسبات و حوادث به وقوع پیوسته در آن همواره زنده و کاربردی است، مثل ماجرای عاشورا که نماد ابدی رویارویی خیر و شر شده است، اما نکته اینجاست که «مختارنامه» از این ظرفیت نهایت استفاده را برده و این بخش از تاریخ را به گونه ای ترجمه و باز تفسیر نموده که هر قسمت آن، مانند آینه ای شده که می توانیم شرح حال خود را در آن ببینیم.

این مهم، زمانی پر رنگ تر جلوه می یابد که بدانیم، زمان ساخت این سریال به قبل از سال 88 بر می گردد، اما داستان و شخصیت پردازی در آن به گونه ای رخ داده که گویی میرباقری و یارانش «مختارنامه» را با توجه به درگیری ها و مسائل فتنه و در حین آن خلق ترده اند.

مصادیق بسیار فراوانی را از شبیه سازی های سریال می توان بر شمرد. فقط کافی است به نحوه حیله گری ها و ترفندهای دشمنان شیعه در این سریال توجه کنیم تا به شباهت و قرابت آن روش ها با آنچه برخی جریان های سیاسی داخلی و خارجی امروز به آن مرتکب می شوند، پی ببریم. به عنوان نمونه، در قسمت های آغازین و میانی سریال دیدیم که شروران «مختارنامه» چگونه از طریق تبلیغات کاذب، به رعب آفرینی و قدرت نمایی پوشالی پرداخته و از این طریق سعی در استثمار و تسلیم نمودن عوام داشتند. درست مانند رفتارهای امروز دولت های غربی که به خصوص از طریق رسانه های خود، این گونه جلوه می دهند که دارای قدرتی بی انتها هستند و هیچ کس را یارای ایستادگی در مقابل آنها نیست و یا در قسمت های اخیر دیدیم که سهم خواهی و قدرت طلبی، چگونه باعث فتنه آفرینی برخی از نیروهای خودی سابق شد و یا اینکه عده ای از مخالفان مختار، برای دامن زدن تبلیغات ضد او، وی را دروغگو خوانده و قیامش را غاصبانه می نامند. شباهت عجیبی بین تبلیغات منفی مخالفان امام حسین(ع) و قیام مختار با سخن پراکنی های امروز رسانه های بیگانه علیه انقلاب اسلامی وجود دارد که در بخش های مختلف سریال به آن اشاره شده است.

با این حال، ضعف ها و کمبودهایی نیز در «مختارنامه» دیده می شود. از جمله اینکه در برخی سکانس ها، واقعیت های تاریخی دست کاری و تغییر داده شده اند که البته این تغییرات به سود شخصیت مختار بوده است. تغییراتی چون کشته شدن فرزند عمر سعد به دست مادرش که در تاریخ، این قتل به دست مختار نوشته شده و یا نمایش دل رحمانه انتقام گیری از قاتلین فرزند پیامبر(ص) که در واقع، بسیار خشونت آمیزتر بوده و ... را می توان ذکر کرد که باعث شده اند، چهره مختار تلطیف شود.

همچنین مشخص نیست که چرا تصاویر رساندن ابن زیاد به سزای اعمالش، به نمایش درنیامد؟ صحنه رویارویی ارتش مختار با شامیان در حالی به آوردن «سر پسر مرجانه» نزد امیرمختار ختم شد که چگونگی به قتل رسیدن آن دشمن خدا جا ماند، به طوری که بسیاری دچار این پندار شدند که آن صحنه ها سانسور شده اند، اما مدیران مربوطه تصریح کردند که ابداً چنین اتفاقی نیفتاده است.

«مختارنامه» در حالی به قسمت های پایانی خود نزدیک می شود که نشان داد، نمایش تاریخ اسلام در سینما و تلویزیون نه تنها دارای ارزش های فرهنگی و دینی است، بلکه دارای جذابیت های خارق العاده و حیرت انگیز نیز می باشد. این سریال با همه ضعف ها و قوت هایش، نشانه ای است برای مدیران و برنامه سازان سیما مبنی بر اینکه کشاندن مخاطب پای رسانه ملی تنها از طریق طنز و برنامه های سرگرم کننده بی محتوا امکان پذیر نیست. می توان از تاریخ و حماسه و دین و سیاست، فیلم و برنامه تولید کرد و در عین حال بیننده عام را نیز مجذوب کرد.

سیما باید به گونه ای برنامه ریزی کند که آنتن تلویزیون هیچ گاه از سریال هایی چون «مختارنامه» خالی نباشد. به ویژه اینکه، ماجراهایی نظیر داستان مختار در تاریخ ما فراوان است. حوادثی که هم قابلیت روایی و دراماتیک بالایی دارند و هم برای شرایط امروزین جامعه ما تأویل پذیر و حامل پیام ها و مفاهیم راهنما هستند. هر چند، هزینه و زمان تولید چنین مجموعه ای بسیار گران تمام شد. اما می توان طوری کار کرد که سریال هایی در ابعاد کوچک تر و سبک تر، اما دارای شاخصه های محتوایی و پرجاذبه برتر، به تعداد زیادی ساخته و به نمایش درآیند.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد