ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
پیشگیری از بروز انحرافات جنسی دردوران جوانی و بزرگسالی
دوران جوانی و بزرگسالی
روش تربیتی «تغییر موقعیت»، در مراحل جوانی و بزرگسالی نیز تأثیر ویژهای در پیشگیری از بروز انحرافات جنسی خواهد داشت که اینک برخی از رهنمودهای دینی در این عرصه را ارزیابی مینماییم:
1. اتخاذ موقعیت درست در راه رفتن
سزاوار است که تا حد امکان، دختران و زنان کمتر از منزل خارج شوند و حتی در عرصه عبادت نیز خانه محور باشند؛1 ولی برای مصون ماندن هر چه بیشتر آنان از آسیبهای گوناگون، سفارش شده که در هنگام خروج از خانه به جای حرکت در میانة راه، از کنار راه و از سمت دیوار حرکت کنند. راه رفتن در این موقعیت مکانی، مصونیت بیشتر برای آنها فراهم میسازد: برای زن سزاوار نیست که از وسط راه حرکت کند، بلکه باید از کنار دیوار حرکت کند.2
همچنان که حضرت موسی (علیه السّلام) در مسیر منزل شعیب (علیه السّلام) از دختران شعیب خواست تا موقعیت خود را تغییر داده و پشت سر او حرکت نمایند و او را به سوی منزل راهنمایی کنند.3
2. اجتناب از همجواری با نامحرم
همجواری پیوسته و ارتباط مداوم افراد نامحرم زمینه بروز اختلالها و آسیبهای جنسی را فراهم میسازد. افرادی که به هر دلیل در موقعیت پی در پی با جنس مخالف به سر میبرند، باید از خطرات احتمالی همجواری بر حذر باشند. همجواری زلیخا با یوسف (علیه السّلام) بود که زمینهای فراهم کرد تا زلیخا قصد کامجویی از وی را عملی سازد. یوسف (علیه السّلام) نیز که خطر وسوسههای شیطانی را در همجواری احساس کرده بود، از خداوند جدایی از زنان مصر را درخواست کرد، هر چند جدایی از آنان در جایی چون زندان محقق شود:
«(یوسف) گفت: ای پروردگار من! مرا (رنج) زندان خوشتر از این کار (زشتی) است که زنان مرا بدان میخوانند و اگر (تو) حیلة اینان را از من دفع ننمایی، به آنها میل کرده و از جاهلان گردم!».4
نیک بنگرید که اسوة حیا و عفت، حضرت یوسف (علیه السّلام)، نیز خود را از میل به گناه پاک و مبرّا نمیداند و به حضور در محلی که موقعیت گناه در آن فراهم است، تن نمیدهد: «و من هرگز (نفس) خویش را مبرا نمیدانم؛ زیرا نفس اماره (انسان را) به کارهای زشت وا میدارد، جز آنچه را پروردگارم رحم کند...».5
3. پرهیز از خلوت با نامحرم
موقعیت خلوت که در آن به جز مرد و زن نامحرم، فرد دیگری حضور نداشته باشد، امکان وسوسة شیطان و زمینة انحرافات اخلاقی را فراهم میسازد: هیچ مردی با زن نامحرم خلوت نکنند؛ چرا که سومین آنها شیطان خواهد بود.6
هنگامی که نوح (علیه السّلام) قوم خود را نفرین کرد، ابلیس نزد او آمد و گفت: ای نوح در سه موقعیت از من بر حذر باش؛ چرا که من در این موقعیتها به بنده نزدیکترم: به هنگام خشم، به هنگام قضاوت میان دو نفر و هنگام خلوت با زن نامحرم.
نیک بنگرید که خلوت با نامحرم چنان زمینة فساد را فراهم میسازد که پیامبر بزرگواری چون نوح (علیه السّلام) هم از خطر آن در امان نیست. و این امر نشان میدهد که انگیزه و مقام معنوی فرد، مانع بروز خطرات ناشی از خلوت با نامحرم نمیشود.
4. فرار از موقعیت آسیبزا
در برخی شرایط، فرد ناخواسته در موقعیتی خطرناک و آسیبزا قرار میگیرد. باقی ماندن در صحنهای که زمینهساز انحراف و یا آسیبپذیری است، باعث کاهش ایمنی اخلاقی فرد میشود. بر همین اساس، هنگامی که حضرت یوسف (علیه السلام) خود را در دام هولناک زلیخا گرفتار دید، علاوه بر پناه بردن به خدای متعال، اقدام به فرار از موقعیت پیش آمده کرد: «هر دو به جانب در شتافتند».7
تشخیص موقعیت خطر به عهدة خود فرد است تا جایی که باید به محض احساس خطر، از آن وضعیت فاصله بگیرد تا از آسیبهای احتمالی در امان بماند.
5. اجتناب از دوستان وسوسهگر
دوستان نامطمئن از دیگر عوامل مؤثر در انحطاط اخلاقی افراد به شمار میروند. این افراد با زمزمههای پی در پی خود تلاش میکنند موضوع را به گونهای عادی جلوه دهند. آنان معمولاً با چنین سخنانی دوستان خود را به سمت نابهنجاریهای جنسی میکشانند: چیز مهمی نیست، ترسو مباش، از زندگی لذت ببر، و... .
اثر طبیعی چنین وسوسههایی آن است که فرد پس از اندکی مقاومت، فریب میخورد و مقاصد نفسانی خود و انگیزههای شیطانی آنان را دنبال میکند. نمونه دوست وسوسهگر،خود ابلیس است که نخست مردان قوم لوط را به سوی همجنسبازی کشاند و سپس زنان ایشان را به سوی انحراف شنیع جنسی در همجنسبازی سوق داد.8
در چنین شرایطی باید ضمن مراقبت و دقت کامل در انتخاب دوست، کوشش کرد تا از دوستان نامناسب و وسوسهگر فاصله گرفت و زمینه انحراف را از بین برد.
فریاد بسیاری از جهنّمیان از دوستان ناباب است؛ چرا که دوستی با آنان، ایشان را به آتش قهر الهی فرو افکنده است: «وای بر من، ای کاش که فلانی را دوست خود نمیگرفتم که همو مرا از یاد خدا و پیروی قرآن و رسول گمراه ساخت».9
----------------------پی نوشت ها:
1. ر.ک: شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج5، ص236.
2. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج13، ص44.
3. همان.
4. (قَالَ رَبِِّ السِّجنُ أَحَبُّ إِلَّىََّ مِمَّا یَدعُونَنىِ إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصرِف عَنىِّ کَیدَهُنَّ أَصبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکُن مِّنَ الجَْاهِلِین) یوسف (12)، 33.
5. (وَ مَا أُبَرِّئُ نَفْسىِ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبىِّ إِنَّ رَبىِّ غَفُورٌ رَّحِیم) یوسف (12)، 53.
6. پیامبر اعظم (صلوات الله علیه و آله): «لا یَخلُوَنَّ رَجُلٌ بِإمرَأَةٍ فَإنَّ ثالِثَهُمَا شَیطانٌ» محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج14، ص266.
7. (وَ اسْتَبَقَا الْبَابَ و...) یوسف (12)، 25.
8. شیخ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج20، ص344.
8. (یَاوَیْلَتى لَیْتَنىِ لَمْ أَتخَِّذْ فُلَانًا خَلِیلًا لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّکْرِ) فرقان (25)، 28 و 29.