ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
برای موفقیت فردی و اجتماعی و بهرهوری از عمر، که مهریه سعادت ماست، باید شرایط و زمینههای آن را فراهم نمود تا با به کارگیری و در نظر گرفتن آنها و نیز دفع موانع، عملکرد خویش را به گونهای تنظیم کنیم که خواستهها دست یافتنی شوند.
یکی از آموزههای اصیل اسلامی که با تأکید خاصی از آن یاد شده و توجه آن را لازمه حرکت عاقلانه انسان تا رسیدن به رستگاری شمرده است، آگاهی بهزمانه و زمان شناسی است،
همان گونه که رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه فرمودند:
«عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ بَصیراً بِزَمَانِه؛
بر عاقل لازم است که به زمان خود بینا باشد». (1)
اهمیت این مطلب به قدری است که امیرالمومنین علیه السلام عدم جبههگیری صحیح دربرابر زمان را زمینه حمله همه جانبه آن دانسته و میفرمایند: . . .
به ادامه مطلب بروید ...
«مَنْ أَمِنَ الزَّمَانَ خَانَهُ وَ مَنْ تَعَظَّمَ عَلَیْهِ أَهَانَهُ وَ مَنْ تَرَغَّمَ عَلَیْهِ أَرْغَمَهُ وَ مَنْ لَجَأَ إِلَیْهِ أَسْلَمَه؛ هر کس به زمانه اعتماد کند، زمانه به او خیانت میورزد؛ هر که به روزگار تکبر کند (از سنن و مقرراتش سرباز زند) روزگار به او اهانت خواهد نمود، هر کس او را خشمگین کند، به خاکش خواهد افکند، هر که به آن پناه برد، او را تسلیم حوادث خواهد نمود».(2)
البته راز این عنایت ویژه به شناخت زمان را در روایات ائمه معصومین علیهم السلام میتوان پیگیری نمود؛ به عنوان نمونه، امام صادق علیه السلام میفرمایند: «کسى که به زمان خود آگاه و مطّلع باشد، گرفتار شبهات و مسائل مبهم نمیشود».(3)
ملاحظه میفرمایید که برای جلوگیری از آسیبها و ناکامیها، بویژه در عقاید و باورها که پایههای یک زندگی موفق را تشکیل میدهد و نیز در نحوه برخورد با موانع و فرصتها، شناخت زمان، بسیار ضروری است. با این بیان روشن شد که همانگونه که یکی از اندیشمندان به آن تصریح نموده است، « مقصود از زمان، در اینجا زمان تاریخى و تقویمى نیست، بلکه زمان فکرى و فرهنگى و زندگى معاصر است که انسان هر عصر در آن بسر مىبرد».(4)
ذکر این نکته لازم است که هدف از شناخت زمان، الزاماً به معنای تسلیم شدن و منطبق دادن اعمال با آن نمیباشد، بلکه آنچه مورد نظر است، استفاده بهینه از ظرفیت زمان میباشد، چنانکه استاد شهید مطهری به همین نکته تصریح نمودهاند: «شناسایی عصر و زمان خود، این است که دوراندیشی و تیزهوشی و درک مقتضیات زمان [داشته باشیم] نه به معنی اینکه عوامل زمان چه تقاضایی دارد و چه میخواهد که ما هم همان را بخواهیم، بلکه به این معنی است که عوامل زمان ما چیست که ما از خوبش استفاده کنیم و با بدش مبارزه کنیم».(5)
چه بسیار اعمالی که اگر درجای خودش و به وقت خویش انجام شوند، بهرههای فراوانی را نصیب عامل آن نمایند و برعکس اگر در غیر وقت خویش و بدون توجه به زمان حال، صورت گیرند، نتیجهای جز ناکامی و از دست دادن امکانات مادی و معنوی به بار نیاورند، درست مثل پاشیدن بذر گندم که باید در فصل و زمان مناسب خویش در مزرعه پاشیده شود و الاّ کیفیت بذر و خاک زمین، حتی اگر عالی هم بوده، اما در زمان مناسب رشد، کاشته نشود، خُسران و ضرر، تنها چیزی است که نصیب صاحب آن میشود.
به همین جهت است که امام صادق علیه السلام فرمودند:
«مَعَ التَّثَبُّتِ تَکُونُ السَّلَامَةُ وَ مَعَ الْعَجَلَةِ تَکُونُ النَّدَامَةُ وَ مَنِ ابْتَدَأَ بِعَمَلٍ فِی غَیْرِ وَقْتِهِ کَانَ بُلُوغُهُ فِی غَیْرِ حِینِه؛
سلامتی به همراه درنگ و مشورت است و شتابزدگى موجب پشیمانى خواهد شد و هر که بىموقع کارى را شروع کند، نتیجهاش نیز بىموقع خواهد بود».(6)
بنابراین بسیار بهجاست که قبل از هرگونه اقدام و عملی که برای رسیدن به اهداف خود در نظر گرفتهایم، به زمانه خویش توجه و شناخت درستی پیدا کنیم تا هم از ظرفیتهای موجود بهره ببریم و هم از ناکامی در نتایج عمل مصون بمانیم. باید همیشه این کلام امیر حکمت و بیان امیرالمۆمنین علیه السلام را مد نظر داشته باشیم که فرمودند:
«بپرهیز از شتابزدگی در کارها پیش از رسیدن وقت آنها و از اهمال گری دستی در آن هنگام که امکان دست یافتن فراهم آمده باشد و از لجاجت کردن در هنگامی که راه صواب دانسته نیست و از سستی نمودن در آن هنگام که راه عمل آشکار شده است؛ پس هر کار را در جای خود قرار بده و هر عمل را در موقع خود به انجام برسان».(7)
یکی از باورهای قطعی مذهب شیعه امامیه که قائل به دوازده امام و جانشین پس از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله هستند، مسأله غیبت امام دوازدهم، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد.
از زمان خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله، موضوع غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تا زمان امام یازدهم حضرت امام عسکری علیه السلام به صورت مکررّ، بیان و گوشزد شده است تا مسلمانان و به خصوص شیعیان در برخورد با آن، آمادگی داشته باشند.
به عنوان نمونه؛ رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
«الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلُقاً یَکُونُ لَهُ غَیْبَة؛
مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان من است، اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، او از لحاظ صورت و سیرت و اخلاق، شبیهترین انسانها به من است، برای او غیبتی خواهد بود».(8) و نیز امام صادق علیه السلام فرمودند:«لِلْقَائِمِ غَیْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِیرَةٌ وَ الْأُخْرَى طَوِیلَة؛ برای قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف دو غیبت است، یکی از آنها کوتاه و دیگری طولانی خواهد بود».(9)
حجم روایات در این زمینه آنقدر زیاد است که قابل انکار نیست. تأکید معصومین علیه السلام به وقوع غیبت امام دوازدهم و بیان حوادث این دوره و نیز راهکارهای مقابله با فتنههایی که در این دوره زمانی دامنگیر مسلمانان و به ویژه شیعیان میشود، همه و همه گویای حتمی بودن و حساسیت خاص عصر غیبت است به طوریکه هر کسی که روایات باب غیبت را ملاحظه کند، به سادگی اهمیت و حساسیت این دوره را در سیر تاریخی اسلام و تشیع درک خواهد نمود. امام عسکری علیه السلام فرمودند:
«إِنَّ لِوَلَدِی غَیْبَةً یَرْتَابُ فِیهَا النَّاسُ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّه؛
برای فرزندم غیبتی طولانی خواهد بود که در آن مردم به تردید خواهند افتاد، مگر این که خدا او را حفظ کند».(10)
در این میان، امتحان دین داری و عصر غیبت دو واژهای هستند که همانند دو قلوهای به هم چسبیده، سایه به سایه در روایات عصر غیبت، خودنمایی میکنند. امیرالمۆمنین علیه السلام فرمودند: «برای قائم ما غیبتی است که مدتش طولانی است.
گویا شیعیان را میبینیم که در زمان غیبت او سرگردان به هر طرف میروند، همانند گوسفندانی که به خاطر گم کردن چوپان خود، به دنبال چراگاه میروند، امّا او را پیدا نمیکنند. بدانید هر کسی که در زمان غیبت او بر دین خود ثابت بماند و در این مدت سنگدل نشود، در بهشت با من و در درجه من خواهد بود».(11)
با توجه به همین رابطه تنگاتنگ و نیز ضرورت شناخت دقیق عصر غیبت و بایستههای آن که در قبل بیان شد لازم است پیش از هرگونه تلاش و فعالیت هدفمندی، با دورهای که خود نیز درآن قرار داریم و نیز با عوامل و شرایط و ویژگیهای آن خوب آشنا شویم تا در نتیجه این بصیرت، برعملکردها و تلاشهای خود، مدیریت قابل قبولی نموده و زمینه مناسبی را برای موفقیت در این آزمون بزرگ فراهم کنیم و گوهر دین را از دست بُرد شیاطین آخر الزمان حفظ نماییم. انشاء الله....
پی نوشت:
1. الخصال، ج2، ص525.
2. تحف العقول، ص85.
3. کافی، ج1، ص26.
4. الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج4، ص 151.
5. یادداشتهای شهید مطهری، ج9، ص 327.
6. الخصال، ترجمه فهری، ج1، ص113.
7. نهج البلاغه، نامه 53، ص444.
8. کشف الغمة، ج2، ص521.
9. کافی، ج1، ص340.
10. کشف الغمة، ج2، ص527.
11. کمال الدین، ج1، ص 303.
منبع: مجله امان شماره 22
حسن ملایی