ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
این بیانات مربوط به بخشی از سخنرانی استاد پناهیان در آخرین شب عزاداری
در محضر رهبر انقلاب می باشد
استاد پناهیان : « لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم » رمز پیروزی ما در جنگ روانی است
کسی که بخواهد حماسه بیافریند، باید مقابل حرف شنیدن، مقاومت داشته باشد
جالب است ! کسی بخواهد حماسه بیافریند ، باید مقابل حرف شنیدن ، مقاومت داشته باشد . حالا در اینباره بیشتر صحبت خواهیم کرد .
الان شما پیچ ماهوارهها را باز بکنید ؛ بخش فرهنگیاش که با جذب آدمها به لذّت میخواهد ذلّتآفرینی بکند ؛ در بخش سیاسیاش ، سرشار از شنواندن حرفهای مفت و بیارزش و ضررزنندهای است که میخواهد روحیۀ آدمها را خُرد کند . روحیۀ جامعه را نابود کند .
مثل مگسهایی که بر آلودگیها مینشینند . یا بر مواد فاسد مینشینند ، یا بر مواد فاسد شدنی ؛ هیچوقت شما ندیدید تا حالا مگس بر طلا و نقره و زمرّد بنشیند ؛ مگس ارزش اینها را نمیفهمد . میگوید یا غذا باید فاسد شده باشد که من بروم سراغش ، یا فاسد شدنی باشد .
یکی از آزمایشهای مؤمنین این است که حرف بشنوند و محکم بایستند
آنهایی که حرف شنیدند و محکم ایستادند حماسهگر میشوند
« لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ » انگار این سنّت الهی است که یکی از آزمایشهای مؤمنین این است که حرف بشنوند و محکم بایستند . آنهایی که حرف شنیدند و محکم ایستادند حماسهگر میشوند . بعد میفرماید . . .
برای خواندن باقی بیانات استاد پناهیان به ادامه مطلب بروید
راه حل عبور از این سه نوع مشکل چیست ؟ ابتلاء جان ، ابتلاء مال ، - به تعبیر بنده در زمینههای نظامی و اقتصادی . و در عرصۀ جنگ روانی که علیهمان راه میاندازند ، چهکار باید بکنیم ؟
«وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» باید مقاومت کنید.
خدا شما را میگذارد در صحنههای فشار که مقاومت بکنید . صبر یک معنای بسیار زیبایش مقاومت است . « وَ تَتَّقوا » و تقوا داشته باشید . شیوۀ مقابلۀتان توأم با رعایت فرامین الهی ، و توأم با انگیزۀ الهی باشد . یعنی به خاطر من مقاومت کنید ، نه بهخاطر منافع چهار روزۀ دنیای خودتان . تقوا یکی از ارکان مهمّش اخلاص است .
بعد در پایان آیه میفرماید : «فَإنَّ ذالک مِن عَزمِ الأمور» کلمۀ عزم ، خودش یعنی استحکام ، استحکام در تصمیمگیری هم به آن میگویند . عزم الاُمور یعنی کارِ به شدّت استوار . برای این عبارت ترجمههای مختلفی شده است ، ولی خلاصهاش فوقالعاده تناسب دارد با همین معنای حماسه . یعنی شما کارِ استواری خواهید کرد و باید یک تصمیم استوار بگیرید ، تصمیم استوار این است که با تقوا و مقاومت در این سه میدان مبارزه کنید .
علی (علیه السلام) : الْقَنَاعَةُ تُؤَدِّی إِلَى الْعِز
« قناعت » شعاری برای حماسۀ اقتصادی / ملّتی که نتواند قناعت کند ، عزّت خودش را هم نمیتواند حفظ کند
ما حماسۀ نظامی فعلاً نداریم چون دشمنان ما میترسند ، نه اینکه ما علاقه نداریم ، دشمنان ما زبون و کمتر از آنی هستند که بیایند با ما بجنگند ، البته امنیّت را همه ترجیح میدهند ما هم ترجیح میدهیم . ولی در زمینههای اقتصادی و در زمینههای جنگ روانی ، هنوز مبارزه ادامه دارد.
دربارۀ اقتصاد و کارِ اقتصادی و عزّت که هدف حماسه است ، با اینکه در اینجا موضوع بحث نیست ، اما یک روایت قرائت کنم .
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میفرمایند :
« قناعت انسان را به عزت میرساند؛ الْقَنَاعَةُ تُؤَدِّی إِلَى الْعِز» (غررالحکم/ص60/ح1166)
ما عزّت را هدف حماسه یا یکی از قلّههایی که برای حماسه میشود ترسیم کرد ، قرار دادیم . در عرصۀ اقتصادی اگر انسان بخواهد حماسهآفرین و عزّتآفرین باشد باید چهکار کند ؟ قناعت . این را امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید . میفرماید قناعت انسان را به عزّت میرساند ، و در جای دیگری میفرماید «عزّت قناعت خیلی بهتر است از ذلّتِ خضوع بیجا در مقابل این و آن ؛ عِزُّ الْقُنُوعِ خَیْرٌ مِنْ ذُلِّ الْخُضُوعِ » (غررالحکم/ص463/ح8)
معمولاً وقتی مادرها بچههایشان را به مهمانی میبرند ، حتی اگر در خانه هم گرسنه باشند ، میگویند زیاد خودتان را به غذا حریص نشان ندهید . یک کمی قبلش هم مثلاً به بچهها میوهای یا غذایی میدهند که بخورند ، تا در مهمانی ، عزّت خودشان را حفظ بکنند . اینها تربیتهای خیلی زیبایی است . ملّتی که نتواند قناعت بکند ، عزّت خودش را هم نمیتواند حفظ بکند . طبیعتاً نمیتواند حماسهآفرین بشود .
برای حماسۀ نظامی باید از جان گذشت / برای حماسۀ اقتصادی باید قدرت قناعت داشت
برای حماسهآفرینی در عرصۀ نظامی ، از جان باید گذشت . امیرالمؤمنین (علیه السلام) به محمدبن حنفیه که یک کمی در جنگها نگران میجنگید و مراقب خودش بود ، حضرت فرمودند «جمجمۀ خودت را به خدا بسپار ، نگران جمجمهات نباش ؛
اَعِرِ الله جُمجُمَتَک» (نهجالبلاغه/خطبۀ11) در دوران دفاع مقدس چه تعداد جوانهایی بودند که این حرف امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را گوش کردند و جمجمۀشان را به خدا سپردند . ای شهدایی که روی کلاههای خودتان مینوشتید «اَعِرِ الله جُمجُمَتَک» .... بچهها این را روی کلاه کاسکتها مینوشتند و بالاخره این عاملی بود که میتوانستند این حماسه را بیافرینند .
قناعت هم یک شعاری است برای حماسۀ اقتصادی ، البته مفاهیم دیگری هم هستند ، به عنوان نمونه و یک نمونۀ برجستهاش را عرض میکنم .
اما در آن جنگ روانی ، چه شعاری شعارِ کلیدی است که میتواند ما را از این مرحله عبور بدهد ؟ « لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم » این رمز عملیات و رمز پیروزی ماست در جنگ روانیای که دشمن علیه ما راه میاندازد یا حرفهایی که از دشمنانِ دانا و دوستان نادان میشنویم .
رمز عملیات ما، یعنی راهی که ما باید عمل بکنیم چیست ؟ « لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم »
ویژگی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و امام زمان (علیه السلام) و دیگر اولیاء الهی : « لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم »
از هیچ سرزنشی متأثر نمیشوند
اولاً « لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم » یکی از ویژگیهای برجستۀ اولیاء خداست ، حضرت زهرای اطهر(س) وقتی میخواهد در آن خطبۀ قرّاء امیرالمؤمنین علی (ع) را معرفی بفرماید، میفرماید : « سَیِّداً فِی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ مُشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً کَادِحاً ، لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ » (احتجاح/ج1/ص101) یعنی علی بن ابیطالب (ع) در راه دین محکم کمر بسته ، از هیچ سرزنشی هم نمیترسد . این ویژگیِ برجستۀ علی بن ابیطالب (ع) است .
ثانیاً این ویژگیِ برجستۀ آقا و مولایمان امام زمان (عج) است که در یک کلام شریفی از امام باقر (ع) در غیبت نعمانی آمده است ، میفرماید
« یَقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ وَ قَضَاءٍ جَدِیدٍ عَلَى الْعَرَبِ شَدِیدٌ لَیْسَ شَأْنُهُ إِلَّا السَّیْفَ لَا یَسْتَتِیبُ أَحَداً وَ لَا یَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِم » (غیبت نعمانی/ص233)
یعنی وقتی مهدیِ ما ظهور بفرماید از احدی توبه نخواهد پذیرفت « وَ لَا یَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِم » و از هیچ سرزنشی هم متأثر نخواهد شد . نمیترسد از سرزنش دیگران و سرزنشها او را نمیگیرد . این آن جامعهای است که ما نیاز داریم انشاءالله به آن برسیم ، این آن جامعۀ مهدوی است که امام جامعه بتواند راحت به حق اقدام بکند و تمام حق را هم اجرا بکند و از سرزنش کسی نترسد .
متأثر نشدن از سرزنش ، یکی از شرایط اصلیِ حماسهگران است
وقتی حذیفه آمد به رسول خدا عرضه داشت ، آقا ! این کسانی که میخواستند شما را ترور کنند و جبرئیل امین به شما خبر داد ، و شما محافظین خودت و ما را خبر کردی و ما اینها را دستگیر کردیم ، چرا اینها را رسوا نمیکنید ؟ چرا اینها را اعدام نمیکنید ! اینها میخواستند پیغمبر اسلام را بکشند . آقا فرمود : حذیفه ! رهایشان کن . لذا کسانی که میخواستند رسول خدا (ص) را بکشند ، در جامعه ماندند .
حذیفه میگفت یا رسولالله ! چرا اینها را نمیگیرید ؟ چرا اینها را مجازات نمیکنید ؟ میدانید رسول خدا چه جملهای را غریبانه فرمودند ؟ فرمودند : آنوقت مردم میگویند همان یارانی که با آنها کار خودش را تقویت کرد ، همان یاران را مجازات کرد (ترجمه تفسیر المیزان، ذیل آیات 64 تا 74 سوره توبه) یعنی افکار عمومی کششاش را ندارد که این اجرای حق را ببیند . و گروه مؤمنین کشش و تحمل سرزنشهای دیگران را نداشتند .
بنازم به امام و مولایمان که انشاءلله داریم مقدمهسازی میکنیم و جامعهمان دارد هر روز خودش را نزدیکتر نشان میدهد . در برخی از روایات هست ، گروهی از سربازان خودِ حضرت که یکبار پای رکاب حضرت میجنگند اما کمکم منحرف میشوند ، آقا و مولای ما بلافاصله دستور اعدام آنها را صادر میکنند . ( امام صادق(ع) : یَقْضِی الْقَائِمُ بِقَضَایَا یُنْکِرُهَا بَعْضُ أَصْحَابِهِ مِمَّنْ قَدْ ضَرَبَ قُدَّامَهُ بِالسَّیْفِ ... فَیُقَدِّمُهُمْ فَیَضْرِبُ أَعْنَاقَهُم ؛ اثبات الهداه/ج5/ص215 -همچنین کتاب «ظهور نور» اثر آیت الله سعادت پرور/ص164 ) ما به آن جامعه انشاءالله خواهیم رسید . حالا مردم چه میگویند ؟ بگذار بگویند ! « لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم » از سرزنش سرزنشکنندگان نمیترسند . متأثر نشدن از سرزنش ، یکی از شرایط اصلیِ حماسهگران است .
ویژگی مؤمنین مقدمهساز این است که از سرزنش ملامتگران نمیترسند / آیۀ قرآن
چندین آیه در قرآن کریم هست که در روایات به ما فرمودهاند که دربارۀ ایرانیها یا ایرانیهای آخرالزّمان است ؛ یکی از آن آیهها در سورۀ مائده ویژگیهایی را بیان میفرماید ، و علّامۀ طباطبایی (ره) هم میفرماید که این آیه علیالظاهر مال ایرانیهای آخرالزّمان هم هست
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ»(مائده/54)
دوباره آنجا این ویژگی ( لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ) بیان شده است . یک قومی میآیند به جای شما مؤمنین ، آنها قوم قویای هستند که رسول خدا فرمودند : این قوم همان قوم سلمان فارسی هستند .
خیلیها نشسته بودند گفتند این قوم، کیها هستند ؟ این گفت قوم ماست ، او گفت عشیرۀ ماست ، او گفت قبیلۀ ماست ، حضرت فرمود نه ! اینها قوم سلمان فارسی هستند که اگر ایمان به ثریا برسد ، قوم سلمان فارسی به آن دسترسی پیدا خواهند کرد و روزی با این دین با این استحکام میآیند .
ویژگیِ این قوم چیست؟ « لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم » اینها از هیچ سرزنشی نمیترسند . آنوقت در روایات دیگر گفته میشود که این گروه شیعیان علی بن ابیطالب (ع) هستند . (تفسیر نورالثقلین/ج1/ص641)
عهد پیغمبر(ص) با ابوذر : از سرزنش کسی نترسید ! / یاران خاص نباید از سرزنش بترسند
ابوذر میگوید : پیامبر گرامی اسلام (ص) ما را کنار کشید ، با ما عهد بست ، بر سر یک چیز: « از سرزنش کسی نترسید . » ( عن سهلَ بنِ سعدٍ: بایَعْتُ النَّبیَّ ص أنا و أبو ذَرٍّ و عُبادَةُ بنُ الصّامتِ و أبو سعیدٍ الخُدریُّ و محمّدُ بنُ مَسلمةَ و سادِسٌ على أنْ لا تَأخُذَنا فی اللّه ِ لَوْمَةُ لائمٍ ؛ میزان الحکمه/حدیث 2155)
یاران خاص حضرت نباید از سرزنش بترسند . جامعۀ اسلامیِ مقدمهساز ، نباید از سرزنش بترسند . این سرزنشهایی که دشمنان میکنند و استهزاءها کاری بوده که نسبت به همۀ انبیاء داشتهاند ، « یا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن » (یس/30) چقدر باید به مضمون در قرآن توجّه کرد که اتفاقاً تکرار هم شده و عجیب است ، یعنی خداوند متعال دربارۀ اینکه پیامبران را مسخره میکردند ، مکرّر فرموده است .
عبور از تمسخرها و ملامتها ، قدمی بزرگ به سوی ظهور است
چرا خداوند متعال این مطلب را مکرر و مرتب به مؤمنین تذکر میدهد ؟ برای اینکه مؤمنین محکم باشند ، از تمسخر ، از توهینها ، از تحقیرها نترسند ، راه خودشان را ادامه بدهند . خدا شاهد است ما اگر بتوانیم ماهوارهها را خنثی کنیم ، یعنی آنهایی که آلودهاندیشه هستند ، آنهایی که منفینگر هستند ، آنهایی که فقط بدیها را میبینند و دریا دریا پیروزیها را نمیبینند ، ما بتوانیم از اینها تأثیر نپذیریم ، بلکه با بزرگواری از کنارشان رد بشویم ، قدم بزرگی به سوی ظهور برداشتهایم . این مشکل یک مشکلی است که خداوند متعال از قبل برای مؤمنین پیشبینی فرموده است و میفرماید شما به شدّت اذیّت خواهید شد .
رسول خدا (ص) : هرکس میخواهد بیتردید وارد بهشت شود ، از سرزنشها نترسد
چند روایت دربارۀ تحت تأثیر قرار نگرفتن نسبت به سرزنش عرض کنم که بدانید این فقط یک مسألۀ اجتماعی و انقلابی نیست بلکه یک مسألۀ شخصی نیز هست . پیامبر گرامی اسلام میفرماید : دل و قلب انسان ، که ظرف محبّت خداست ، ظرف معرفت خداست ، باید سه ویژگی داشته باشد ، صلابت داشته باشد ، دوباره صلابت معنای حماسه است در لغت . رقّت داشته باشد و صفا داشته باشد . گفتند یا رسولالله ! صفا و رقّت و صلابت دل به چیست ؟ حضرت فرمود صفای دل به این است که گناه نکنی و آلوده به علاقههای بد نباشد ، رقّت دل به محبّت شما به برادران دینیتان هست ، صلابت به چیست یا رسولالله ؟! فرمود صلابت به این است که شما از سرزنش سرزنشکنندهها نترسی .
اگر کارت را درست انجام دادی ، محکم بایست . این سرزنشها را نوشجان کن ، اینها محبّت پروردگار عالم است به شما . چون انسان از طریق مقاومت در مقابل سرزنشها رشد میکند .
رسول خدا(ص) در جایی میفرمایند : وقتی که کسی ایمان داشته باشد و ایمانش را به ورع برساند ، وارد بهشت میشود . کسی قانع باشد به رزق خودش ، وارد بهشت میشود ، بعد میفرماید اما اگر کسی میخواهد بیتردید وارد بهشت بشود ، از سرزنش کسی نترسد . (اِنتَهَى الإیمانُ إلَى الوَرعِ ، مَن قَنَعَ بما رَزَقَهُ اللّه ُ دَخَلَ الجَنَّةَ ، و مَن أرادَ الجَنَّةَ لا شَکَّ فلا یَخافُ فی اللّه ِ لَومَةَ لائمٍ؛ کنزالعمال/7275)
« ترس از سرزنش » زبیر را جهنمی کرد!
چقدر این مطلب اهمیّت دارد . شما میدانید زبیر ، در آن لحظۀ آخر امیرالمؤمنین علی (ع) متقاعدش کرد که تو نباید با من بجنگی . حضرت به او فرمود : یادت است پیامبر اکرم (ص) فرمود تو یک روزی در مقابل من میایستی ؟ همه را یادش آورد ، زبیر گفت : خب الان چهکار کنم ؟ آقا فرمود خب برگرد . گفت : « آخر حرف مردم را چهکار کنم ؟ » با همین یک کلمه رفت جهنّم ؛ « حرف مردم را چهکار کنم ؟ » مردم به من حرف میزنند .
مقاومت در مقابل مدح و ذمّ دیگران ، حتی در مقابل مدح دیگران باید مقاوم باشید ، شما باید اینقدر مخلص باشی که مدح کسی شما را شیر نکند ، آنگاه مذمّت کسی هم روی شما تأثیر نخواهد گذاشت .
امام صادق (ع) میفرماید : «لَا یَصِیرُ الْعَبْدُ عَبْداً خَالِصاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى یَصِیرَ الْمَدْحُ وَ الذَّمُ عِنْدَهُ سَوَاء» (میزان الحکمه/حدیث18713) هیچکس بندۀ خالص خدا نمیشود مگر اینکه مدح و ذم پیشش یکسان باشند . تحت تأثیر مذمّت قرار نگیر .
مژدۀ امام رضا (ع) به کسی که از سرزنش و ملامت دیگران نترسد
یک مژده هم به شما بدهم ، مژده که چه عرض بکنم ، انشاءالله همۀ ما اهل دریافت چنین مژدهای باشیم . مژدهای است که امام رضا (ع) به یکی از یارانشان به نام یونس دادند ، یونس یکی از اصحاب امام رضا (ع) بود . گروهی از مردم بصره که تقریباً همشهریهای ایشان بودند ، آمدند ؛ آنوقت یونس برگشت گفت آقا ! اینها من را اذیّت میکنند ، خیلی حرف به من میزنند . آقا فرمود تو برو توی اتاق . یونس رفت توی اتاق . آنها آمدند اتفاقاً شروع کردند از یونس بدگویی کردن . امام رضا (ع) هم حالا سکوت کردند ، زیاد نمیشد با آنها حرف بزنند ، آنها خیلی ضعیفتر بودند نسبت به یونس ، درک نمیکردند . بعد از اینکه رفتند ، یونس آمد با یک داغ دلی گفت : «آقا ! یا امام رضا ! دیدید اینها چهکار میکنند ؟ چقدر حرف به من میزنند ؟ حرفهای بیربط ، مثلاً من اینجوری نیستم ها ! »
امام رضا (ع) جملهای فرمودند ، چقدر زیباست این جمله ، اینها مقاومت انسان را در مقابل مذمّتها افزایش میدهد . فرمود : «یَا یُونُسُ فَمَا عَلَیْکَ مِمَّا یَقُولُونَ إِذَا کَانَ إِمَامُکَ عَنْکَ رَاضِیاً؟»(رجال کشی/ج2/ص782) یعنی چه اشکالی دارد ، که حالا چهار تا حرف نامربوط به تو میزنند ، وقتی امامت از تو راضی است ، دیگر حالا هرچه میخواهند بگویند ، بگذار بگویند .
ببینید این چه مقاومتی به انسان میدهد ، ما باید واقعاً دل امام زمانمان را به دست بیاوریم و یک کاری بکنیم که در مسیر حضرت ، با آن راهی که حضرت امام (ره) و همۀ اولیاء به ما نشان دادهاند ، در مسیر امام زمان (ع) و نایب امام زمان حرکت بکنیم ، خدا دیگر از ما راضی خواهد بود ، اماممان از ما راضی خواهد بود ، واقعاً سرزنش دیگران چه تأثیری روی ما دارد ؟
این قسمت میانیِ کلام بود ، اما میرسیم به قسمت پایانیِ کلام. اما قبلش یک فهرستی از بحث را دوباره خدمتتان عرض کنم : برای حماسه ما باید به سوی عزّت حرکت کنیم ، از مسیر سختیها . در آیۀ کریمۀ قرآن سختیهای میدان جنگ ، میدان اقتصادی و میدان جنگ روانی . برای اینکه بتوانیم به سوی عزّت حرکت کنیم ، از منفعت زودگذر و سطحی و حداقلی باید چشمپوشی کنیم ، به منفعت حداکثری برسیم ، این شجاعت میخواهد . بنده به جنگ اقتصادیاش کاری ندارم ، به جنگ نظامیاش هم کاری ندارم که الان نداریم ، بحث ما سرِ آن جنگ روانی است که دشمن ایجاد میکند . در مقابل جنگ روانیِ دشمن تحت تأثیر سرزنشها نباید قرار بگیریم . باید از اینها عبور کنیم .
مقاومت عمار یاسر در مقابل سرزنش کنندگان و تحسین پیامبر اکرم (ص)
یک خاطرهای هم از مقاومت عمار یاسر در مقابل سرزنش کنندگان عرض کنم . بعد از جنگ احد ، عمّاریاسر داشت با یکی از دوستانش حرکت میکردند ، که یهودیهای مدینه جلو آمدند ، شروع کردن مذمت کردن و زخم زبان زدن ، گفتند : « خب ! آقای عمّار ! پس چه شد این وعدههایی که پیغمبر شما میداد ؟! پس ملائکه برای شما میفرستد و کمک میفرستد (و به آیات قرآن اشاره کردند . ) پیامبرتان که مجروح شد ، حمزۀتان را که کشتند .... »
اینها را ببینید و با مذمّتهایی که کفّار و مشرکین و این رسانههای غربی دارند ، مقایسه کنید و اصلاً فکر نکنید که روشهای جدیدی دارند بهکار میگیرند ، از قدیم بوده است . مثلاً بعضیها قیافۀ بیطرفی میگیرند بعد شروع میکنند مذمّت کردن ؛ قدیم هم همین روشها بوده : ابوموسی اشعری ، قیافۀ بیطرفی میگرفت و زخم زبانها میزد . در حالی که امیرالمؤمنین (ع) در یک طرف بود و دشمن امیرالمؤمنین (ع) در طرف دیگر ، این دو با هم قابل مقایسه نیستند ! به ابوموسی اشعری میگفتند : « آقا ! بیا کمک کن به علی بن ابیطالب . » میگفت : « ما از فتنهها فاصله میگیریم ! ما چیکار داریم با فتنهها ؟! » بعضیها با بیتفاوتی بین حق و باطل شأن خودش را میبرد بالا . و با بیتفاوتی و با وسطِ حق و باطل را گرفتن ، میخواهند برای خودشان کلاس و آبرو درست بکنند ! بعد اینها حرفهای به ظاهر بیطرفانه میزنند ، اما همهاش نیش است . همهاش سرزنش است . اینها داغ است ها ! داغی که هیچ وقت از دل آدم بیرون نمیرود . ولی باید مقابل این نیشها مقاومت کرد .
آنها هم آمدند به عمّار یاسر و رفیقش از همین حرفها زدند ، منتها آنجا کفّار بودند . گفتند : پس وعدههای خدا چه شد ؟ در جنگ که آن همه کشته دادید . دوست عمّار یاسر گفت : من با شما بحث نمیکنم ، شما ایمان آدم را ضعیف میکنید ، به تعبیر ما مثلاً ماهواره را خاموش کرد . اما عمّار یاسر جلو رفت و گفت : چی دارید میگویید و ایمان مردم را متزلزل میکنید ؟ گفتند : مگر پیغمبر شما وعده نداده بود ؟ عمّار جوابشان را داد . عمّار فقط نقش تبیینیاش مربوط به زمان علی بن ابیطالب (ع) نبوده ، بلکه از قبل هم چنین سابقههایی در پروندهاش بوده است .
عمار محکم ایستاد و گفت : « پیامبر ما به صورت مشروط به ما وعدۀ نصرت داده است : « إن تَنصُرُ الله یَنصُرکُم » بعد فرموده : اگر حرف من را گوش کنید ، کوهها به دست شما جابهجا میشود . ما حرفش را گوش نکردیم ، شکست خوردیم ، حالا چه میگویید ؟ » هیچی ، لال شدند . البته ماهوارهها را دیگر نمیشود لال کرد ، آنها دیگر از آنطرف دارند یک طرفه میکوبند و میآیند جلو . ولی آن کسانی که متأثر میشوند را باید متقاعدشان کرد ، دانه دانه آنها را باید بیدارشان کرد . بعد آمد پیش رسول خدا ، صدا زد یا رسولالله ! چنین صحنهای پیش آمد و من جواب دادم ، پیامبر اکرم (ص) فرمودند : دوست شما که از میدان مذاکره یا مناظره فرار کرد ، او انسان خوبی بود ، ولی شما مجاهد فی سبیلالله بودی ؛ « فَضَّلَ اللهُ المُجاهِدِینَ عَلَی القَاعِدِین » شما واقعاً مجاهدت کردی . بحارالانوار/22/335
انشاءالله ما در مقابل سرزنش سرزنشکنندگان و یاوهسراییها و تحقیرهای آنها بتوانیم مقاومت کنیم ، بنیۀ تبلیغاتیِ جامعه ، با این بنیۀ معنوی که در جامعه هست همراه شود و جامعۀ ما را مقاوم قرار دهد ، دراینصورت واقعاً سدهای بسیار بزرگی را ما از سرِ راه برخواهیم داشت.
منتظر نظراتتون هستم
سلام ب روزم با عنوان بهار و ظهور ممنون میشم بیاید و از فایلهای فلش دیدن کنید
خیلی زیبا بود
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام با افتخار و تمایل فراوان لینک شدید.التماس دعا
یا زهرا