ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
یادش بخیر چه صفایی داشت پیش شهدا بودن
غروب ها تو دوکوهه چه حالی داشت . . .
وقتی سحر برای تجدید وضو و نماز به حسینیه حاج همت می رفتیم
و در حوض جلوی حسینیه وضو می گرفتیم
انگار که تو بهشت بودیم . . .
چه آرامشی اونجا بود
ای کاش همیشه دو کوهه بودیم . . .
ساختمان های دوکوهه گویی پر از شهدا بودن و اونا از داخل ساختمانها به ما نگاه می کردن . . .
بی خود نیست که حاج منصور ارضی میگه :
دوکوهه السلام ای خانه عشق . . .
راستی شهدا ٬ خیلی دلمون واستوت تنگ شده . تو شهر ما هیچ اثری از شما نیست و همه به فکر
خرید کردن عید نوروز و . . . هستن و اصلا توجهی به این ندارن که امسال ٬ عید نوروز با فاطمیه متقارن ست . ما پیشاپیش شهادت مادرتون رو بهتون تسلیت میگیم .
راستی شنیدم که شماها خیلی مادری و حضرت زهرایی (سلام الله علیها) بودید و آخرم یا پهلوتون دریده شد یا صورتتون یا . . .
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
یادمان هویزه
یادمان طلائیه
یادمان فکه
یادمان فتح المبین
یادمان شلمچه
معراج الشهداء
به یاد قول و قرار هایی که با شهدا گذاشتیم ولی
تا اومدیم تهران همه رو فراموش کردیم
و به زندگی روزمره خودمون پرداختیم . . .
راستی وقتی توجه می کنیم میبینیم که ما خیلی بی معرفتیما . . .
اصلا انگار نه انگار که قرار بود تو راهه شهدا قدم بذاریم و مثل اونا بشیم
یادمه همه تقریبا یه شهید رو واسه خودشون انتخاب کردن که شبیه اون بشن و او را الگوی خودشون قرار بدن . . .
آیا شهدا میذاشتن تا امامشون ناراحت و دلشکسته بشه ؟
از همه چیزشون گذشتن تا حضرت امام (ره) از دستشون راضی بشه و به خدا برسن . . . ولی ما حاضر نیستیم از بعضی از نیازهای نفسانی و هوس های خودمون برای رضایت امام زمان (عج) و نایب بر حق ایشان
امام خامنه ای (مدظله العالی)
نیز بگذریم و باعث آبروریزی این عزیزان و اولیاء خدا نشویم .
تقریبا همه طلبکار شدن از انقلاب و آرمان ها و ولایت فقیه و . . .
در حالی که خودشون تا به حال یه سیلی در راه امام حسین (ع) و انقلاب نخوردن
که امام خمینی (ره) در این مورد می فرمایند :
نگویید انقلاب و نظام برای شما چیکار کرده است
بلکه بگویید شما برای انقلاب و نظام چیکار کرده اید . . .
شهدا شرمنده ایم
( از این جمله زیاد خوشم نمیاد ولی چیکار کنم که واقعا شرمنده ایم )
قرار بستیم که دستگاهی وارد کنم . مصطفی آن زمان مامور خرید بود . همکارهایش باورشان نمی شد کسی بتواند این دستگاه را بیاورد ، ولی من آوردم .
از شش کشور ردش کردم ؛ هر بار با یک اسم . بردم سایت ، تستش کردم . مشکلی نداشت . یک هفته بعد رفتم نصبش کنم ، روشن کردم ، ولی کار نکرد . همه جای دستگاه را چک کردم ، ولی نمی فهمیدم مشکل از کجا است . معلوم بود یکی به ش دست زده . مصطفی ساعت به ساعت زنگ می زد می گفتم :
«مصطفی چرا این طوری شد؟»
می گفت : . . .
به ادامه مطلب بروید . . .
ادامه مطلب ...
خدایا هدایتم کن ، زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.
خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم ، زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است.
خدایا نگذار دروغ بگویم ، زیرا دروغ ظلم کثیفی است.
خدایا محتاجم نکن که تهمت به کسی بزنم ، زیرا تهمت خیانت ظالمانه ای است.
خدایا ارشادم کن که بی انصافی نکنم ، زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.
خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم ،
که بی احترامی به یک انسان همانا کفر خدای بزرگ است.
خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم
و جمال زیبای تو را مشاهده کنم .
خدایا پستی و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز
تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.
خدایا من کوچکم ، ضعیفم و ناچیزم ، پرکاهی در مقابل طوفانها هستم ؛
به من دیده ای عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و
عظمت و جلال تو را براستی بفهمم و بدرستی تدبیر کنم.
خدایا دلم از ظلم و ستم گرفته است ؛ تو را به عدالتت سوگند می دهم
که مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار نده.
خدایا می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه های مادی زندگی مرا
از زیبایی عظمت تو غافل نگرداند.
خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم.
خدایا دردمندم ، روحم از شدت درد می سوزد ، قلبم می جوشد ، احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند ؛ تو مرا در بستر مرگ آرامش بخش.
خدایا خسته شده ام ، پیر شده ام ، دل شکسته ام ، ناامیدم و دیگر آرزویی ندارم.احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست ، با همه وداع می کنم
و می خواهم با خدای خود تنها باشم.
خدایا ، خدایا ! به سوی تو می آیم ، از عالم و عالمیان می گریزم ،
تو مرا در جوار رحمتت سکنی ده.
حماسه شهیدان حمید و مهدی باکری در دفاع مقدس از زبان استاد علی اکبر رائفی پور .
برای دانلود به ادامه مطلب بروید . . .
ادامه مطلب ...گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ فکر می کنم بارها این عکس رو دیده باشین.
این عکس نوجوان 13 ساله کرجی شهید علیرضا محمودی پارساست که چند روز قبل از شهادتش گرفته شده که معصومیتی خاص رو تداعی می کنه چند فرازی از توبه نامه ی ایشون رو اینجا ذکر می کنیم؛ فقط قبل از خوندن یادمون باشه که این توبه نامه کسی است که هنوز به سن تکلیف نرسیده ولی نگران ترک اولی هایی است که ازش سر زده …
بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله : . . .
به ادامه مطلب بروید . . .
ادامه مطلب ...شهید "حاج حسن شاطری" امروز بر روی دستان همسنگرانش تشییع شد.
به گزارش رجانیوز، حاج حسن با نام مهندس حسام خوشنویس معروف بود، اما نه میان ایرانیان که بیشتر او را اهالی جنوب لبنان میشناختند، نه حتی شیعیان، مسیحیان این دیار هم حاج حسن را خوب میشناختند. وقتی کمر همت بست برای بازسازی لبنان و خرابیهای به جای مانده از ددمنشیهای رژیم صهیونیستی، برایش شیعه و سنی تفاوت نداشت؛ از خانههای روستاهای شیعه نشین گرفته تا کلیساهای مسیحیان آن دیار، همه دست همت این سرباز سبکبال ولایت را دیده بودند که چگونه بیادعا مشغول آبادانی سرزمینشان است.
سردار "حاج حسن شاطری" رئیس هیئت ایرانی و ستاد بازسازی لبنان روز گذشته بدست مزدوران رژیم صهیونیستی، در خارج از ایران به شهادت رسید.
مرتضی مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان از توابع مشهد در خانوادهای روحانی متولد شد. در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتب خانه رفت. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی همت گماشت و پس از چند سال عازم قم شد.
شهید مطهری در فعالیتهای سیاسی در کنارامام خمینی (ره) بود، بهطوری که میتوان سازماندهی قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران و هماهنگی آن با امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. وی در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله ساواک دستگیر، و پس از انتقال به زندان موقت شهربانی به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی شد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد شد.
وی در مبارزات انقلابی خود با سخنرانی های در حوزه، دانشگاه و مساجد دست به روشنگری می زد. از جمله این روشنگری ها سخنرانی معروف ایشان در خصوص فلسطین در عاشورای ۱۳۴۸، افشاگری در خصوص بنیان های فکری اکبر گودرزی و همفکرانش (گروهک فرقان) و … .
تا جایی که این افشاگری ها منجر به اخراج ایشان از دانشگاه تهران و از سویی دیگر دشمنی گروهک تروریستی فرقان با ایشان گردید و در نهایت در بعدازظهر روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از خروج از منزل یدالله سحابی، به دست اکبر گودرزی به شهادت رسید.
برای دیدن و یا دانلود این کلیپ به ادامه مطلب بروید ...
ادامه مطلب ...